ارسالها: 255
#51
Posted: 29 Sep 2011 12:11
از درون ميسوزم و يه كلمه ميگم "بدرود"
مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم
ارسالها: 287
#52
Posted: 27 Oct 2011 06:59
اینی که میخوام بگم تجربه چندین سالمه , هروقت کسی که دوست داشتم و میخواست ترکم کنه , بازش خواهش کردم فایده مداشت بهش التماس کردم , افاقه نکرد , تهدیدش کردم محل نگذاشت . هرکاری که بگین کردم اما بیفایده بود . اما وقتی گفتم حالا که میخوای بری درم پشت سرت ببند . فهمید که رفتنش بازگشتی درش نیست , پس ماند و از رفتن صرف نظر کرد .
شاید ان نقطه نورانی دشت , چشم گرگان بیابان باشد .
ارسالها: 444
#53
Posted: 7 Nov 2011 20:58
اين نبود اون پايان خوشي كه قولشو داده بودي
در دستانت گرمای دست دیگری را احساس میکنم.راستش را بگوحقیقت چیست؟؟؟
ارسالها: 476
#54
Posted: 9 Nov 2011 01:50
برو ولى اين رسمش نبود
دلم طواف نگاه تو را طلب کرده
تمام روز مرا چشمهات،شب کرده
شعار نيست که بيمارم از تبسم تو
بيا معاينه کن اين وجود تب کرده♥♥♥♥♥
ارسالها: 533
#55
Posted: 9 Nov 2011 12:36
برو خوشبخت شی عزیزم خیلی عاشق تو بودم
عقاید من و شما میتونه اشتباه باشه ولی انسانیت هرگز, پس همیشه انسانیتت رو بر عقایدت چیره بکن
ارسالها: 444
#56
Posted: 9 Nov 2011 13:30
برو شرت كم
يه كلمه گمشو
نميرفتي خودم مينداختمت بيرون
در دستانت گرمای دست دیگری را احساس میکنم.راستش را بگوحقیقت چیست؟؟؟
ارسالها: 353
#58
Posted: 14 Nov 2011 05:30
دیگه برنمی گردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دلم برای هم آغوشیِ صمیمیِ تنها یمان
برای نوازش
برای صدا کردنهای تو
برای حرفهای خوب
تنگ شده
صدایم کن!
دلم برای دوست داشتنهای بی انتها
برای شبهای تا صبح ... بدون خواب
برای خودم
برای خودت
پنجرهها و مهتاب
تنگ شده
صدایم کن!
ارسالها: 1615
#60
Posted: 21 Nov 2011 17:24
عاشقم کردی حالا...
تنهایی بد است ،
اما بد تر از آن اینست
که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی
آدم هایی که بود و نبودشان
به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد