ارسالها: 3291
#11
Posted: 7 Dec 2009 04:03
بازگشت 'کودک گمشده' حلبچه به مادرش پس از ۲۲ سال
مردی که ۲۲ سال پیش، از بمباران شیمیایی شهر حلبچه در کردستان عراق جان سالم به در برده بود، برای نخستین بار پس از حادثه با مادرش دیدار کرد.
او که علی پور نام دارد چند روز پس از حمله شیمیایی نیروهای صدام حسین به حلبچه، توسط سربازان ایرانی که به این شهر وارد شده بودند به ایران منتقل شده بود.
آقای پور که در زمان حادثه نوزادی چهار ماهه بود، به مدت سه روز در میان اجساد سایر اعضای خانواده اش زنده ماند.
دادگاه برای تشخیص هویت مادر آقای پور، دستور داد که آزمایش دی ان ای انجام شود، زیرا پنج خانواده دیگر هم احتمال می دادند که آقای پور فرزند گم شده آنها باشد.
فاطمه محمد صالح، مادر ۵۸ ساله آقای پور، همسر و شش فرزند دیگرش را در ماجرای حمله شیمیایی به حلبچه از دست داده بود.
او هنگامی که پس از ۲۲ سال از زنده بودن پسرش آگاهی یافت، از شدت خوشحالی بی هوش شد.
آقای پور توسط یک زن ایرانی به فرزندی پذیرفته شده بود و در طول این سال ها در شرق ایران زندگی می کرد.
او به زبان فارسی حرف می زند، اما همیشه می دانست که از حلبچه آمده است.
'گمشدگان' حلبچه
آقای پور توسط مادرخوانده اش "علی" نامیده شد، اما مادر اصلی اش او را به نام "زیمانکوه" می شناسد.
او می گوید که به هویت کردی خود افتخار می کند و قصد دارد در کردستان عراق نزد مادرش بماند تا زبان محلی آنجا را بیاموزد.
مادر آقای پور هم می گوید: "نمی دانم خواب می بینم، یا این هدیه ای از جانب خدا است".
حمله شیمیایی به حلبچه در آخرین روزهای سال ۱۳۶۶ خورشیدی (مارس ۱۹۸۸ میلادی) انجام شد و بیش از ۵ هزار کشته به جا گذاشت.
این حمله یکی از بدترین نمونه های بی رحمی حکومت صدام حسین تلقی می شود.
معاون اداره "امور شهدای حلبچه" به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است که هنوز نام ۴۱ نفر دیگر، از جمله کودکان، در فهرست ثبت شده مفقودان این حمله دیده می شود.
پیوستن آقای پور به مادرش در اثر همکاری دولت ایران و دولت منطقه ای کردستان عراق امکان پذیر شده و نخستین مورد از پیوستن یکی از کودکان گم شده حلبچه به خانواده هایشان است.
مادر او به یاد می آورد که چگونه کودکانش در اثر گاز شیمیایی سوختند و خودش از حال رفت و بعد در بیمارستانی در تهران به هوش آمد.
زن ایرانی ای که آقای پور را به فرزندی پذیرفت و او را بزرگ کرد، حدود چهار ماه پیش در اثر یک حادثه رانندگی درگذشت.
آقای پور می گوید: "در آن هنگام احساس تنهایی کردم و حسی عجیب مرا به سوی آغوش بستگانم فرا خواند. تصمیم گرفتم که باز گردم".
عشق من عاشقم باش!≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈دل نه اجبار میفهمد نه نصیحت...
آنکه لایق دوست داشتن است را دوست می دارد.
ارسالها: 3291
#12
Posted: 7 Dec 2009 04:07
مرد نیوزیلندی 'به همسرش ویروس ایدز تزریق کرد'
بنا به اسناد و مدارک دادگاهی در نیوزیلند، مردی که حامل ویروس اچ آی وی است شب هنگام و در حالی که همسرش خواب بوده سوزنی را وارد بدن او کرده که آلوده به خونش بوده است. همسرش اکنون حامل ویروس اچ آی وی است.
گفته می شود که این مرد با انتقال ویروس اچ آی وی از خودش به همسرش قصد داشته او را متقاعد کند که رابطه جنسی خود را بدون نگرانی از سر بگیرند. ویروس اچ آی وی عامل به وجود آورنده بیماری بالقوه مهلک ایدز است و یکی از راه های انتقال آن آمیزش جنسی (به ویژه آمیزش های بدون استفاده از تدابیر پیش گیرنده است.)
بنا به اسناد دادگاه، این مرد دو بار سوزن خیاطی آلوده به خونش را وارد بدن همسرش کرده است.
او اعتراف کرده که ویروس ایدز را به همسرش منتقل کرده است و ممکن است تا چهارده سال حبس شود.
این مرد سی و پنج ساله، که به دلایل حقوقی نامش افشا نشده است، فعلا در بازداشت است و سال آینده میلادی دیوان عالی اوکلند در باره او تصمیم گیری خواهد کرد.
بنا به اسناد دادگاه که روزنامه ساندی استار تایمز نیوزیلند به آنها دسترسی پیدا کرده است، این مرد در سال 2004 و همزمان با ورودش به نیوزیلند مطلع شده است که حامل ویروس اچ آی وی است.
در آن زمان همسر و فرزندانش حامل ویروس اچ آی وی نبوده اند.
همسر این مرد گفته به خاطر فرزندانشان قصد ترک او را نداشته است اما حاضر نبوده با او هم بستر شود چون می ترسیده است ویروس اچ آی وی به او منتقل شود.
اما در ماه مه سال گذشته او متوجه "علائمی در ران چپ" خود شده است که مانند جای نیش بوده است. این زن می گوید دو روز بعد از این ماجرا از خواب می پرد چون احساس می کن شی ای تیز در ساق پایش فرو رفته است.
او همچنین گفته است که دیده همسرش با سرنگی پر از خون سرگرم کاری است.
چهار ماه بعد از این اتفاقات به او گفته شد حامل ویروس ایدز است.
وقتی او به همسرش می گوید که به رفتارش مشکوک است، همسرش اعتراف می کند و می گوید متاسف است ولی این کار را کرده تا ترکش نکند.
مرد نیوزیلندی در ماه اکتبر سال گذشته مجرم شناخته شده است و در انتظار حکم نهایی دادگاه است.
عشق من عاشقم باش!≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈دل نه اجبار میفهمد نه نصیحت...
آنکه لایق دوست داشتن است را دوست می دارد.
ارسالها: 3291
#13
Posted: 10 Dec 2009 10:31
مجریان زن روبنده دار در تلویزیون سعودی ظاهر شدند
تا چندی پیش هرگز مجریان زن روبنده دار یا برقع بر تن، در برنامه های تلویزیونی نمی دیدیم. اما یک شبکه تلویزیونی مذهبی در عربستان سعودی دیدن مجریان زن با این نوع پوشش را به مقوله ای عادی تبدیل کرده است.
مجریان زن این شبکه تلویزیونی سراپا در حجابند که معمولا رنگش سیاه است و صورتشان را نیز پوشانده است.
محیط کاری آنها تفاوت زیادی با سایر شبکه های تلویزیونی دارد. برای نمونه تکنیسین های مرد در حین اجرای برنامه مجریان زن اجازه ورود به استودیو را ندارند.
در سراسر منطقه خاورمیانه شصت شبکه تلویزیونی مذهبی فعالیت دارد که برخی از آنها به زنان اجازه می دهند بدون پوشاندن سر تا پای خود یا حجاب سیاه رنگ، برنامه اجرا کنند.
مابقی اصلا مجری زن ندارند.
برقرار کردن ارتباط
اوطان تی وی تصمیم گرفته است منحصر به فرد باشد. این شبکه تلویزیونی در سال 2008 تاسیس شد و ماه گذشته حرکتی بی سابقه کرد و به زنان اجازه داد برنامه اجرا کنند اما به این شرط که روبنده بپوشند.
اولا البرقی، مجری برنامه صبح و همین طور مسابقه ای برای دختران به نام "مسابقات بنات" در این شبکه است.
یکی از عناصر کلیدی این مسابقه ارتباطی است که میان مجری، شرکت کنندگان و تماشاچیان ایجاد می شود - عاملی که احتمالا با مجری که سراپا پوشیده است و روبنده دارد، کار دشواری است.
خانم برقی به بخش عربی بی بی سی گفت: "چهره انسان تنها راه ایجاد ارتباط نیست. مردم از کشورهای مختلف عرب زبان با تماس تلفنی می گیرند و می گویند به کارمان ادامه بدهیم."
او افزود: "ما فقط به محیط استودیو محدود نیستیم. ما از نقاط مختلف عربستان سعودی گزارش ارسال می کنیم و پوشیدن روبنده مانع از کار ما نشده است."
کارگران این کارخانه دوزندگی سعودی همگی روبنده دارند
منتقدان اوطان می گویند وادار کردن مجریان زن به پوشیدن روبنده، آزادی زنان را نقض می کند.
اخیرا شیخ محمد طنطاوی، یکی از شخصیت های مهم مذهبی مصر و رئیس دانشگاه الازهر، گفت فتوایی صادر خواهد کرد که "روبنده یک آداب و رسوم سنت و با آموزه های دین اسلام ارتباط ندارد."
اکثر علمای اسلامی میانه رو با او هم عقیده اند.
اما خانم برقی می گوید "اجباری در کار نبوده است و قصد ندارد سه دختر خود را وادار کند روبنده بپوشند." او گفت دخترانش برنامه تلویزیونی شبکه اوطان تی وی را تماشا می کنند و به مادرشان افتخار می کنند.
با این حال خانم برقی فکر می کنند که دخترانش وقت انتخاب پوشش خود، روبنده را انتخاب خواهند کرد چون طوری بزرگ شده اند که این نوع پوشش را بپسندند و یکی از دستورات قانون اسلامی است.
خانم برقی می گوید دلایل قانع کننده ای برای پوشیدن روبنده وجود دارد.
او می گوید پوشیدن روبنده به او کمک می کند به جای توجه به مسائل دیگر، حواسش را متوجه کارش کند و ظاهرش موضوعی نامربوط با کار اوست.
خانم برقی گفت: "ما خود را به عنوان زنانی زیبا که آرایش زیادی دارند، معرفی نمی کنیم. تماشاچیان ما، به برنامه هایی که عرضه می کنیم و نظرات ما توجه می کنند."
او معتقد است برخی از افراد برای شهرت وارد کار رسانه ای و تلویزیونی می شوند اما او به این دلیل مجری نشده است: "من دنبال شهرت نیستم."
عشق من عاشقم باش!≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈دل نه اجبار میفهمد نه نصیحت...
آنکه لایق دوست داشتن است را دوست می دارد.
ارسالها: 3291
#15
Posted: 15 Dec 2009 04:55
مرد ويتنامي 5 سال در كنار جسد همسرش مي خوابيد
ون مردي ويتنامي بود كه همسرش را در سال 2003 از دست داد . زماني كه او را دفن كرد تصميم گرفت تونلي را تا گور همسرش حفر كند به طوري كه بتواند شبها در كنار او باشد ولي وقتي همسايه ها و مسئولين محلي متوجه شدند جلوي كار او را گرفتند . ون در نوامبر سال 2004 تصميم گرفت كه بقاياي جسد همسرش را از گور در آورده و به خانه بياورد . او اين كار را انجام داد و باقيمانده جنازه همسرش را در كاغذ پيچيد و ماسكي نقاشي شده به شكل همسرش را روي صورت جنازه قرار داد و سالها با او زندگي كرد . پسر ون مي گويد كه او هميشه قبل از رفتن به رختخواب براي خواب مادرش را در آغوش مگيرد و سپس به تخت خود مي رود.
ون به روزنامه محلي ويتنام گفت : همسايه ها هيچگاه به ديدن ما نمي آمدند ولي از زماني كه موضوع جسد همسرم كشف شد و در روزنامه ها نوشته شد هر روز ميخواهند با ما ديداري داشته باشند. او افزود من ترسي از خوابيدن با همسرم ندارم , فقط جسم همسرم مرده ولي روحش هنوز با ماست.
عشق من عاشقم باش!≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈دل نه اجبار میفهمد نه نصیحت...
آنکه لایق دوست داشتن است را دوست می دارد.