ارسالها: 12930
#471
Posted: 11 May 2014 07:32
قتل دانشآموز 8 ساله در سرویس بهداشتی مدرسه
فرهیختگان: ناپدری بیرحم که پسر 8 ساله زن صیغهای خود را برای گرفتن انتقام از مادرش در سرویس بهداشتی مدرسه با چاقو به قتل رساند خود را تسلیم پلیس کرد.
روز چهارشنبه ماموران پلیس آگاهی قزوین در جریان وقوع قتل یک دانشآموز در دبستان پسرانه در یکی از محلههای قزوین قرار گرفتند. آنها بلافاصله برای بررسی موضوع راهی محل حادثه شدند.
قتل در مدرسه
با حضور ماموران در محل مشخص شد مردی با یک دستگاه موتورسیکلت جلوی در مدرسه پسرش در خیابان نادری شمالی شهر قزوین حاضر شده و بعد از اطمینان از اینکه کسی به دنبال پسربچه نیامده است او را با ترفندی خاص به داخل مدرسه برگردانده و بعد از بردن دانشآموز هشت ساله به داخل سرویس بهداشتی مدرسه با استفاده از چاقو وی را به قتل رسانده است.
تحقیقات ماموران نشان داد مرد قاتل برای اینکه شناسایی نشود از کلاهکاسکت استفاده کرده و دانشآموز هشت ساله را با ضربات متعدد چاقو به طرز هولناکی به قتل رسانده است.
اعتراف به قتل
پس از این موضوع این ناپدری بیرحم خود را تسلیم پلیس و در پلیس آگاهی قزوین به جرم خود اعتراف کرد. این مرد در بازجوییها به ماموران گفت: چند وقتی میشد که با همسر صیغهای خود اختلاف پیدا کرده بودم. اختلافات ما آنقدر زیاد شده بود که از او کینه زیادی به دل گرفته بودم و میخواستم هرجور شده از او انتقام بگیرم. تا اینکه امروز به مدرسه پسر هشت سالهاش رفتم. مدتی را به انتظار ایستادم و وقتی متوجه شدم همسرم برای بردن پسرش به مدرسه نیامده است تصمیم گرفتم تا انتقامم را از او بگیرم. برای همین وارد مدرسه شدم و پسر همسرم را به داخل سرویس بهداشتی بردم. بعد از آن او را با چاقو به قتل رساندم.
قاتل بیمار روانی نیست
سرهنگ حسینینژاد رئیسپلیس آگاهی استان قزوین درخصوص این پرونده، گفت: متهمانگیزهاش را از این اقدام هولناک تنها انتقام گرفتن از مادر این کودک عنوان کرده است.
همچنین در ادامه فرمانده نیروی انتظامی استان قزوین درخصوص این جنایت گفت: مقتول امیر احمدی نام داشت و دانشآموز پایه دوم ابتدایی دبستان بود که توسط پدر ناتنیاش در مدرسه به قتل رسید. سردار محمدرضا میرحیدری گفت: قاتل دارای اختلالات روانی نیست و به دلیل اختلافات خانوادگی و اعتیاد و همچنین بهمنظور انتقام وارد مدرسه شده و در هنگام تعطیلی مدرسه در حالی که کلاهکاسکت بر سر داشت، فرزندخواندهاش را به قتل رساند.
میرحیدری عنوان کرد: این فرد خود را به مراجع قضایی معرفی کرده و در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد و پرونده در حال پیگیری است.
حراست آموزش و پرورش پرونده را دنبال میکند
سالار قاسمی، مدیرکل آموزش و پرورش استان قزوین از بروز این حادثه و قتل ابرازتاسف کرد و افزود: آموزش و پرورش استان درخصوص قتل دانشآموز توسط ناپدریاش، پیگیریهای لازم را انجام خواهد داد و این موضوع توسط حراست آموزش و پرورش و دستگاه قضایی در دست بررسی است.
به استناد گزارش چند نفر از دانشآموزان، اهالی محل و اقوام نزدیک کودک، ناپدری امید، پس از تعطیلی مدرسه او را از بیرون به بهانه نوشیدن آب به داخل سرویس بهداشتی برده و با قطع شاهرگ و وارد کردن دو ضربه به بدنش، مرگ سختی را برای وی رقم زد.
شواهد حاکی از این است این مرد هنگام خروج از سرویس بهداشتی لباسهایش خونی بوده و با حضور در پاسگاه سبزهمیدان خود را تسلیم نیروهای انتظامی کرده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#472
Posted: 11 May 2014 07:35
فرود اضطراری هواپیما در زاهدان دستکم ۹ مصدوم برجا گذاشت
در آخرین سانحهی هوایی در ایران، هواپیمایی در زاهدان مجبور به فرود اضطراری شد. معاون شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی میگوید قطعات هواپیما پنجبرابر قیمت واقعی وارد ایران میشوند و هزینهی تعمیر در ایران بسیار بالاست.
صبح شنبه (۲۰ اردیبهشت) یک هواپیمای متعلق به شرکت هواپیمایی "آسمان" در مسیر زاهدان به مشهد ناچار به فرود اضطراری شد.
مقامات مسئول فرودگاه زاهدان علت این حادثه را اخلال در بازشدن چرخ هواپیما دانستهاند. بنا به گزارش رسانههای ایران این هواپیما با دشواری توانست در فرودگاه زاهدان فرود اضطراری داشته باشد.
این آخرین سانحهی هوایی دستکم ۹ مجروح برجا گذاشت. بنا به گزارش خبرگزاری فارس ۲ نفر از افرادی که مجروح شدهاند، زنان باردار بودهاند.
حسین درخشان، سخنگوی سازمان هلال احمر در گفتوگو با "فارس" گفت که مصدومین به مراکز درمانی منتقل شدهاند.
رضا اربابی، مدیرکل دفتر "مدیریت بحران" در استانداری سیستان و بلوچستان نیز تایید کرد که این سانحه تلفات جانی نداشته است.
واردات قطعات هواپیما با ۵ برابر قیمت واقعی
آخرین سانحهی هوایی هواپیماهای ایران در حالی رخ داد که محمدرضا خوشنویسان، معاون شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران تایید کرد که قطعات لازم برای هواپیماها با پنج برابر قیمت واقعی وارد کشور میشود.
خوشنویسان گفت که "بزرگترین چالش" شرکتهای هواپیمایی ایران، واردات قطعات لازم برای تعمیر هواپیماها است.
سالهاست که ناوگان هوایی ایران به دلیل تحریمهای آمریکا فرسوده شده و بسیاری از هواپیماها عملا خارج از رده محسوب میشوند. دور زدن تحریم قطعات هواپیما با دشواری همراه است و هزینهی مالی فراوانی دارد. به دلیل همین فرسودگی تعداد سوانح هوایی و خسارات ناشی از آن در ایران بالاست.
خوشنویسان در گفتوگو با خبرگزاری "ایسنا" تاکید میکند که یک دلیل مصرف سوخت زیاد هواپیماهای ایران، فرسودگی هواپیماست. او گفت:« مصرف سوخت در هواپیماهای تازه به مراتب کمتر است.»
این مقام مسئول میگوید تعمیر موتور هواپیما در ایران چند برابر نرخ رایج جهانی تمام میشود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#473
Posted: 12 May 2014 08:18
توطئه قتلعام خانوادگی به خاطر رابطه پنهانی پدر
مردی برای ازدواج با زن مورد علاقهاش نقشه هولناک قتل عام اعضای خانواده اش را به مرحله اجرا گذاشت.
سردار محمدرضا میرحیدری رئیس پلیس استان قزوین گفت: دی ماه سال گذشته مرگ مشکوک زنی جوان و دختر 6 ماههاش به نام نازنین زهرا به مأموران پلیس شهر آبیک اطلاع داده شد.
در ادامه تیمی از مأموران با حضور در محل، تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند. بررسیها نشان میداد زمان حادثه زن جوان به همراه دو کودک 6 ساله و 6 ماهه خود در خانه حضور داشتند که پدر خانواده به نام امیر پس از ورود به خانه متوجه انتشار بوی گاز و مرگ همسر و نوزاد شش ماههاش شده بود.
وی افزود: پسر 6 ساله این خانواده موفق شده بود خود را به بیرون از اتاق رسانده و در پذیرایی بیهوش شده بود. بررسیها نشان داد پاره شدن شلنگ گاز بخاری باعث نشت گاز و خفگی مادر و کودک شده بود.
رئیس پلیس استان قزوین خاطرنشان کرد: پس از بررسیهای مقدماتی، پرونده با عنوان مرگ مشکوک در اختیار مأموران قرار گرفت و اجساد به پزشکی قانونی منتقل شدند.
سردار میرحیدری تأکید کرد: در ابتدا مأموران به تحقیق از خانواده قربانیان پرداختند که پدر خانواده گفت صبح به محل کارم رفته و عصر وقتی برگشتم متوجه انتشار بوی گاز در خانه شدم. خانواده زن جوان نیز در تحقیقات مدعی شدند این زوج هیچ اختلافی با یکدیگر نداشتند.
وی ادامه داد: با تکمیل تحقیقات مقدماتی بررسیهای پلیسی در این زمینه ادامه یافت تا اینکه کارآگاهان پلیس آگاهی با بررسی دوباره محل حادثه و ارتباطات پدر خانواده به امیر مشکوک شده و او را با دستور قضایی تحت بازجویی قرار دادند. امیر در ابتدا منکر هرگونه دست داشتن در این حادثه شد اما شامگاه سه شنبه گذشته در برابر دلایل پلیسی لب به اعتراف گشود و سناریوی خود برای قتل اعضای خانوادهاش را فاش کرد.
امیر در بازجوییها گفت: چندی قبل از حادثه به زن جوانی علاقهمند شده و با او رابطه پنهانی داشتم. روز تولدم آن زن یک پیامک تبریک به من داد که باعث شد همسرم متوجه ماجرا شود. از آن زمان درگیری ما آغاز شد و من برای اینکه بتوانم با زن مورد علاقهام ازدواج کنم نقشه قتل اعضای خانوادهام را طراحی کردم. صبح روز حادثه زمانی که به محل کارم میرفتم همسر و بچههایم در خواب بودند. برای اجرای نقشهام قسمتی از شلنگ گاز را بریدم تا با انتشار گاز خانه منفجر شود اما عصر وقتی بازگشتم متوجه شدم بر اثر انتشار گاز همسرم و نازنین زهرا جان باختهاند اما پسر شش سالهام زنده است. هیچگاه تصور نمیکردم پلیس متوجه ماجرا شود و مرا دستگیر کند.
به گزارش مهر، امیر پس از اقرار به جنایت با قرار قانونی روانه زندان شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#474
Posted: 13 May 2014 11:05
خرم آباد در فهرست ۲۰ شهر آلوده جهان قرار گرفت
سازمان بهداشت جهانی در گزارشی، ۲۰ شهر جهان را به عنوان شهرهایی که در یک سال گذشته از نظر آلودگی هوا در صدر فهرست شهرهای آلوده جهان قرار میگیرند، معرفی کرده است که از ایران نیز شهر خرم آباد در این فهرست قرار دارد.
مسئولان حفاظت از محیط زیست استان لرستان پیش تر به وب سایت خبر آنلاین گفته بودند که در دو سال گذشته به دلیل وجود آلایندهها و ذرات معلق کمتر از ۲ و نیم میکرون، آلودگی هوا در شهر خرم آباد نسبت به قبل ۱۰ برابر بیشتر شده است.
به گزارش وب سایت سازمان بهداشت جهانی، شهر دهلی پایتخت هند در صدر فهرست آلودهترین شهرهای جهان قرار گرفته است، به طوری که بالاترین سطح ذرات معلق موجود در هوا با ۱۵۳ میکروگرم، متعلق به این شهر است.
بر اساس گزارش این سازمان، رقم یاد شده شش برابر حد مجاز، یعنی ۲۵ میکروگرم، است که سازمان بهداشت جهانی مجاز شمرده است.
این گزارش روند آلودگی هوای این ۲۰ شهر جهان در یک سال گذشته را نگران کننده دانسته است.
شهرهای «ایگدیر» در ترکیه، «کابل» در افغانستان، «کراچی»، «راولپندی» و «پیشاور» در پاکستان، «نارایونگانجی»، «داکا» و «قاضی پور» در بنگلادش، «آمریستار»، «دهلی»، «جودپور»، «احمد آباد»، «آگرا»، «گوالیور»، «فیرز آباد»، «راجی پور»، «الله آباد» و «رای پور» در هند، «دوحه» در قطر و «خرم آباد» در ایران از آلودهترین شهرها از نظر سازمان بهداشت جهانی هستند.
تمام این شهرها در خاورمیانه و جنوب آسیا قرار دارند.
این در شرایطی است که آلودگی هوا در این ۲۰ شهر، در حال حاضر و به طور میانگین دست کم ۲ و نیم برابر بیشتر از استاندارد جهانی است.
سازمان بهداشت جهانی همچنین در گزارش خود اعلام کرده که آلودگی هوا در دهلی نو بدتر از پکن است.
در گزارش سازمان بهداشت جهانی آمده است که به رغم هوای آلوده شهرهای چین، هیچ یک از شهرهای این کشور جزو ۲۰ شهر آلوده جهان نبوده و حداکثر آلودگی امسال شهرهای چین ۵۶ میکروگرم گزارش شده است.
رهبران چین امسال را سال مبارزه با آلودگی اعلام کردهاند.
بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، کانادا، آمریکا، فنلاند، ایسلند و سوئد کشورهایی هستند که پایینترین سطح آلودگی هوا را دارند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#475
Posted: 13 May 2014 11:07
انکار قتل بعد از 9 سال
شرق: مردی جوان که متهم است در جریان نزاع دست به قتل زده سالها بعد از تشکیل پرونده در حالی پای میز محاکمه رفت که مدعی بیگناهی است.
به گزارش خبرنگار ما، نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی تشکیل شد، در توضیح پرونده گفت: ماموران پلیس مرداد سال 84 باخبر شدند درگیریای منجر به مرگ در شهرک اندیشه شهریار اتفاق افتاده است. زمانی که پلیس به محل رفت متوجه شد جوانی بهنام حامد که بهشدت مجروح شده به بیمارستان انتقال یافته اما شدت جراحت به حدی بوده که وی قبل از رسیدن به بیمارستان جان خود را از دست داده است. با توجه به این یافتهها مشخص شد، بهجز حامد چند جوان دیگر هم در این حادثه حضور داشته و از نزدیک ماجرا را مشاهده کردهاند. شهادت آنها اخذ و مدارک موجود جمعآوری شد اما از آنجایی که هیچ سرنخی از عامل قتل وجود نداشت متهم در آن زمان دستگیر نشد. هفتسال از این ماجرا گذشته بود و در حالیکه به نظر میرسید دیگر قاتل شناسایی نمیشود ماموران مردی به نام شکور را بازداشت کردند. او که بهخاطر درگیری در تهران بازداشت شده بود به زندان منتقل و در بازجوییها از وی مشخص شد برخی از سرنخهای بهدستآمده در قتل حامد که هفتسال قبل اتفاق افتاده با متهم بازداشتی مطابقت دارد. به همین دلیل شکور تحت بازجویی فنی قرار گرفت و به قتل اعتراف کرد. او جزییات را توضیح داد و گفت چون حامد مزاحم خواهر ناتنیاش شده بود با وی درگیر شد و هرچند مقتول را نمیشناخت اما ضربات را به او زد و باعث مرگش شد. این در حالی است که شاهدان نیز چهره شکور را شناسایی کردند. نماینده دادستان تهران ادامه داد: با توجه به مدارک موجود در پرونده، بهعنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حکم قانونی را دارم.
در ادامه با توجه به اینکه از اولیایدم کسی در دادگاه حاضر نبود و آنها شکایت خود را از قبل مطرح کرده بودند شکور - متهم پرونده- در جایگاه حاضر شد. او گفت: خواهر ناتنیام زهره به من گفت پسری او را در خیابان کتک زده است. او بهشدت گریه میکرد و من هم از گریه او ناراحت شدم. وقتی ماجرا را پرسیدم گفت: پسری بهنام شهرام به من متلک گفت و من هم اعتراض کردم داشتم با مادرم میرفتم که شهرام به ما حمله کرد و من و مادرم را کتک زد. وقتی زهره توضیح داد چه اتفاقی افتاده است خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم با شهرام دعوا کنم. مادر زهره با پدر من ازدواج کرده بود و من رابطه خوبی با آنها داشتم به همین دلیل وقتی کسی به آنها چیزی میگفت ناراحت میشدم. شهرام را نمیشناختم. به اتفاق دوستانم به سمت شهرک اندیشه رفتیم تا او را پیدا کنیم. چند جوان کنار خیابان نشسته بودند. از آنها سراغ شهرام را گرفتیم گفتند او را نمیشناسند. چون دارو خورده بودم دهانم تلخ بود و آب دهانم را بیرون انداختم آنها فکر کردند قصد توهین دارم و به من حمله کردند، من هم یک ضربه با قمه به سمت سر آن پسر جوان زدم و بعد هم از محل فرار کردم. متهم درباره ضربهای که به شکم مقتول خورده و باعث مرگ او شده است، گفت: این ضربه را من نزدم قسم میخورم ضربه کار من نبود. وی همچنین در پاسخ به این سوال که اگر مرتکب قتل نشده بود، چرا فرار کرد، گفت: وقتی به خانه برگشتم زهره و چندنفر از دوستانم تماس گرفتند و گفتند مگر چه کردی که پلیس دنبال توست من هم از ترس فرار کردم اما در نهایت بازداشت شدم. در ادامه شاهدان یکبهیک در جایگاه حاضر شدند و جزییات را توضیح دادند. یکی از آنها گفت: ما کنار خیابان نشسته بودیم حامد کنار ما بود وقتی متهم آمد و پرسید شهرام کجا زندگی میکند، آب دهانش را بیرون انداخت. حامد او را صدا زد و گفت چرا این کار را کردی؟ متهم یکدفعه قمه را بیرون کشید و حمله کرد من فقط ضربهای را که به سرش خورد دیدم اما تنها کسی که با حامد درگیر بود همین فرد بود. چندنفر دیگر که قمه داشتند با من و بقیه بچهها درگیر بودند. هیات قضات بعد از پایان شهادت شهود و اخذ آخرین دفاع از متهم برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#476
Posted: 14 May 2014 06:55
مزاحمت مرگبار برای دختر
روزنامه ایران : عامل جنایت پارک فدک پرند از سوی پلیس دستگیر شد. وقتی سه دوست با هم برای گردش به پارک رفتند و مزاحم دختری شدند سناریوی این قتل کلید خورد. ساعت 5/11 ظهر 15اردیبهشتماه سال جاری پسر دانشآموزی به نام «قادر» از مدرسه به سوی خانه در حرکت بود که ناگهان صحنهای را در پارک فدک پرند دید. سه پسر جوان در حال مزاحمت یک دختر نوجوان بودند که بلافاصله «قادر» برای دفاع از این دختر با آنها درگیر شد و در اقدامی خشن ضمن ناباوری یکی از مزاحمان با شیشه نوشابه شکسته ضربهای به «قادر» زده و دوست دیگرش نیز با چاقو به «قادر» حمله کرد. با مرگ پسر دانشآموز و فرار سه جوان مزاحم، تحقیقات پلیس آغاز شد که نشان می داد سه جوان با درگیری لفظی به جان وی افتادهاند. سرهنگ «جعفر علیزاده» رئیس پلیس رباطکریم غرب استان تهران در این خصوص گفت: مأموران کلانتری 17 پرند در تماس تلفنی بامرکز 110 مبنی بر وقوع یک درگیری شدید در پارک فدک، سریعاً به محل اعزام شدند. سرهنگ «علیزاده» افزود: مأموران گشت با حضور در محل حادثه با پیکر خونآلود جوانی که روی زمین افتاده بود روبهرو شدند که تحقیقات محلی را از شاهدان حادثه آغاز کردند. وی تصریح کرد: کارآگاهان جنایی پلیس پس از اقدامهای اطلاعاتی، موفق به شناسایی مخفیگاه قاتل فراری در پرند شده و در یک عملیات غافلگیرانه وی را دستگیر کردند. رئیس پلیس رباطکریم افزود: عامل جنایت در بازجوییهای پلیسی اعتراف کرد؛ همراه دو تن از دوستانم در پارک در حال قدم زدن بودیم که به خاطر ایجاد مزاحمت برای دختری با «قادر» درگیر شدیم و من در اوج عصبانیت با تکه شیشهای که از روی زمین پیدا کرده بودم وی را هدف ضربه قرار دادم. فرمانده انتظامی شهرستان رباطکریم خاطرنشان کرد: اقدامهای اطلاعاتی برای دستگیری دو متهم دیگر که در درگیری نقش داشتند، ادامه دارد. سرهنگ علیزاده به نوجوانان و جوانان هشدار داد: متأسفانه درگیریهای ساده تاکنون بسیاری از خانوادهها را عزادار کرده و عده زیادی نیز بهخاطر نداشتن کنترل مناسب بر رفتار خود در زندان به سر میبرند. بسیاری از قتلها بدون برنامهریزی قبلی و به وسیله سلاح سرد رخ میدهد و برای متهمان جز پشیمانی، حبس و انتظار برای قصاص چیزی دیگری به همراه ندارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 24568
#477
Posted: 14 May 2014 19:40
انفجار معدن در ترکیه
بعد از ظهر روز سهشنبه ۲۳ اردیبهشت (۱۳ ماه مه) انفجار معدن زغال سنگ در شهر سوما در غرب ترکیه جان بیش از ۲۳۰ کارگر را گرفت. این انفجار در در عمق ۱۶۰۰ متری زمین رخ داد و ۵۰۰ معدنچی به دلیل قطعی برق در عمق این معدن با مشکل کمبود اکسیژن و مسمومیت احتمالی با گاز مونواکسید کربن روبهرو هستند.
مجهولات زیادی در مورد اینکه چه تعدادی به تله افتاده اند یا کشته شده اند وجود دارد
براساس تازه ترین آمارهای مقام های ترکیه انفجار در معدنی در شهر سوما در غرب این کشور باعث مرگ ۲۰۱ کارگر و مجروح شدن ده ها نفر شده است.
تانر ییلدیز وزیر انرژی ترکیه می گوید که ۷۸۷ نفر هنگام انفجار در داخل معدن بودند و اتصال برق باعث انفجار شده است.
هنوز صدها نفر از کارگران در معدن محبوس هستند و عملیات بزرگی برای نجات در جریان است.
آقای ییلدیز گفت که از میان کارگرانی که هنگام حادثه در معدن بودند فقط ۳۶۳ نفر - از جمله کشته ها - شمارش شده اند.
آقای ییلدیز گفت که علت مرگ خیلی ها مسمومیت با مونواکسید کربن بوده است و اکسیژن به داخل معدن پمپ می شود تا به بازماندگان کمک شود.
انفجار در عمق ۱۶۰۰ متری از سطح زمین اتفاق افتاد و اتصال باعث قطعی برق شد که حرکت در داخل معدن با واگن ها را غیرممکن کرد.
پیشتر شهردار شهر مانیسا شمار کشته ها را ۱۵۷ نفر اعلام کرده بود و قبل از آن درست پس از انتشار خبر، مرگ ۱۷ نفر تایید شده بود.
رجب طیب اردغان نخست وزیر ترکیه سفر به آلبانی را به خاطر حادثه عقب انداخته است و قرار است از سوما بازدید کند.
صاحبان معدن گفته اند که تحقیقات در جریان است اما حادثه علیرغم وجود "بالاترین تدابیر ایمنی و کنترل دایم" روی داده است.
عبدالله گل رئیس جمهور ترکیه پیشتر به فرماندار منطقه دستور داده همه امکانات لازم برای نجات معدنچیان را به کار گیرد.
شهر سوما در استان مانیسا ترکیه در ۴۵۰ کیلومتری غرب آنکارا قرار دارد. عملیات جستوجو و نجات در جریان است.
عملیات نجات بزرگی در جریان است
پیشتر گزارش شد که حدود ۳۰۰ معدنچی در عمق دو کیلومتری زمین محبوس شدهاند.
جمعیت بزرگی از خانواده های نگران در نزدیکی این معدن که متعلق به یک شرکت خصوصی است جمع شدند.
حادثه در معادن زغالسنگ ترکیه پرسابقه بوده است.
۲۲ سال پیش نیز در حادثهای در زونگولداغ در شمال این کشور، ۲۷۰ معدنچی کشته شدند.
منبع خبر بی بی سی فارسی
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 12930
#478
Posted: 15 May 2014 13:32
مرد کارتن خواب ۱۸۰میلیون طلا را به صاحبش برگرداند
مرد کارتنخواب وقتی در کوچهپسکوچههای بازار تهران یک کیسه پر از طلا پیدا کرد؛ جز پسدادن آن به صاحبش، به چیز دیگری فکر نمیکرد.
شاید باورکردنش کمی سخت باشد اما این مرد که با جمعکردن و فروش ضایعات زندگیاش را میگذراند 2ساعت گشت تا صاحب طلاها را پیدا کند و جواهراتی را که 180میلیون تومان ارزش داشت به او پس دهد.این حادثه ظهر روز پنجشنبه در بازار بزرگ تهران رخ داد و در جریان آن یک طلافروش کیسهای پر از طلا و جواهرات را در کوچه مروی گم کرد و 2ساعت را با دلشوره و اضطراب گذراند.
این مرد در گفتوگو با همشهری میگوید: «آن روز همراه شریکم یک کیسه پر از طلا را برداشتیم تا برای یکی از مشتریان ببریم. وقتی به کوچه مروی رسیدیم تصمیم گرفتیم ناهار بخوریم. به یک ساندویچی رفتیم. چون آنجا شلوغ بود جلوی در مشغول خوردن ساندویچ شدیم. دوستم طلاها را که داخل یک کیسه مشکی رنگ بود کنار پای من، روی زمین گذاشت.
چند دقیقه بعد غذایمان را خوردیم و رفتیم. من هم اصلا حواسم به طلاها نبود و دوستم هم فکر میکرد من طلاها را برداشتهام. چند دقیقه بعد او سراغ طلاها را از من گرفت اما من روحم هم از طلاها خبر نداشت. تا بهخودمان آمدیم، دیدیم 180میلیون طلا را گم کردهایم.»
این مرد ادامه میدهد: «لحظات خیلی بدی بود. 2نفری به سمت ساندویچی دویدیم و همه جا را جستوجو کردیم اما خبری از طلاها نبود. از هرکس که آنجا بود درباره کیسه طلاها پرسیدیم، اما هیچکس از این ماجرا خبر نداشت. حتی به یکی از مغازهداران هم شک کردیم و با او درگیر شدیم و کتککاری شد اما شکمان بیمورد بود. حتی دوربین مداربسته یک مغازه را که در آن نزدیکی بود کنترل کردیم ولی فایدهای نداشت. انگار طلاها آب شده و رفته بود توی زمین. اگر طلاها پیدا نمیشد زندگیمان از هم میپاشید. نمیدانستیم چه کار باید کنیم. فقط دعا میکردیم که زودتر طلاها پیدا شود.»
شما چیزی گم کردهاید؟
حدود 2ساعت از این ماجرا گذشته بود تا اینکه یک نفر با مرد طلافروش تماس گرفت و پرسید: شما چیزی گم کردهاید؟ مرد طلافروش با شنیدن این سؤال فریاد زد: بله و مرد ناشناس برای تحویلدادن بسته با او قرار گذاشت.طلافروش ادامه میدهد: «من و شریکم خیلی خوشحال شدیم و به محل قرار رفتیم اما دیدیم یک نفر که سر و وضع مناسبی ندارد با یک کیسه پر از ضایعات پلاستیکی به آنجا آمد.
او یک کارتنخواب بود. گفت وسایلتان پیش من است. اول باورمان نشد اما او دستش را داخل کیسه ضایعات کرد و کیسه طلاها را درآورد. من و شریکم از خوشحالی گریهمان گرفته بود و مرد کارتنخواب هم خودش گریه میکرد. او گفت کیسه طلاها را روی زمین پیدا کرده و فکر کرده پیچ و مهره است اما بعد طلاها را دیده و شماره تلفن ما را روی فاکتور پیدا کرده و تماس گرفته است. او با پسدادن طلاها کار بزرگی کرد و ما تا آخر عمر مدیون او هستیم.»
صاحب طلاها درباره پاداشی که به یابنده طلاها داده نیز میگوید: «طلاها متعلق به خودمان نبود. ما واسطه بودیم. اگر طلاها برای خودمان بود حتما نصفش را به او میدادیم. با این حال همان موقع 500هزار تومان به او دادم و گفتم از این به بعد هر کاری که داشته باشی برایت انجام میدهم.»
این مرد ادامه میدهد: «اگر من یک کیسه پر از طلا در خیابان پیدا میکردم 2روز طول میکشید تا تصمیم بگیرم با طلاها چه کار کنم، اما این مرد با اینکه کارتنخواب است و ضایعات جمع میکند کار بزرگی انجام داد. او میتوانست با پول طلاها زندگی راحتی داشتهباشد اما 180میلیون تومان طلا را پس داد. امیدوارم بتوانیم لطفش را جبران کنیم.» در همین حال حسن، همان مردی که طلاها را پیدا کرده نیز به همشهری گفت: «من ضایعات جمع میکنم و درآمد چندانی ندارم اما این را میدانم که نباید مال حرام خورد. برای همین طلاها را پس دادم.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#479
Posted: 15 May 2014 13:34
مریم هنگام فیلمبرداری از یک زوج در استخر غرق شد و کسی نجاتش نداد
میخواست شادترین لحظه زندگی آن دو را ثبت کند که روز تعطیل همراهشان شد، اما نمیدانست آنها شادی خود را رها نمیکنند تا فریادهای کمک خواستن او را پاسخ دهند. هر چه فریاد زد به گوش هیچ کس نرسید. فریادش زیر آب ماند. وقتی او را از زیر آب بیرون کشیدند نه عروس در محل حضور داشت و نه داماد؛ فریادش وقتی از زیر آب شنیده شد که خانوادهاش مجبور شدند برای بیرون کشیدن او 4 میلیون و اندی پول به حساب آتشنشانی بریزند. نماند تا ششم تیر ماه امسال سی و سومین بهار زندگیاش را ببیند.
چهار روز پس از مرگ «مریم» خانوادهاش بیش از آنکه داغدار باشند با معماهای متعددی درباره چگونگی مرگ او مواجهند و هنوز قانع نشدهاند که این دختر با وجود آشنایی به فن شنا غرق شده باشد. «مریم» دختر 32 سالهیی که حین فیلمبرداری از مراسم عروسی زوجی در یک باغ ویلا در دماوند به درون استخر کشاورزی افتاده براساس نظریه پزشکی قانونی به دلیل خفگی ناشی از ورود آب به ریههایش جان باخته است. معماهای پیشروی خانواده «مریم» وقتی پیچیدهتر میشود که هنوز هیچ مقام مسوولی توضیح قانعکنندهیی درباره حادثه به آنها نداده است. آنچه بر ابهامهای این مرگ افزوده تاخیر همراهان «مریم» برای تماس با پلیس و امدادگران است به گونهیی که حادثه حدود ساعت7:30 بعدازظهر روز جمعه روی داده و تماس با فوریتهای پلیسی 110 حدود ساعت 8:30 اعلام شده است.
پلیس چه گفت؟
سرهنگ «رضا ریوندی» فرمانده انتظامی شهرستان دماوند این خبر را به پایگاه اطلاعرسانی پلیس داد و گفت: متوفی در حالی که سعی داشت رویاییترین لحظات زندگی یک زوج جوان که سوار بر قایق خوشبختی در داخل استخر کشاورزی بودند را ثبت کند، بر لبه استخر کشاورزی رفته و با توجه به لغزندگی لبه استخر کشاورزی به درون آن سقوط کرد. فرمانده انتظامی شهرستان دماوند همچنین توضیح داده است: متاسفانه به علت عدم آشنایی متوفی به فن شنا و تلاشهای انجام شده وی جان خود را از دست داده است. با این حال خواهر مریم در گفتوگو با خبرنگار «اعتماد» تاکید کرد: خواهرم شنا بلد بود و اتفاقا همین برای ما به سوال تبدیل شده که چرا خواهرم نتوانسته خودش را نجات دهد. خانم حسنی همچنین گفت: تاکنون به جز رییس و مالک آتلیهیی که خواهرم برای آن کار میکرد هیچ مقام مسوولی توضیحی به ما نداده است. آقای «ق» به ما گفته ساعت 7:30 این حادثه روی داد و همکار او که در محل بوده سعی کرده است خواهرم را نجات دهد ولی به ناگاه متوجه میشود او تقلا نمیکند و گویی سنگکوب کرده، رهایش میکند. خواهر مریم در این باره تاکید کرد: پزشکی قانونی در گزارش خود تایید کرد مرگ بر اثر ضربه مغزی یا سکته نبوده و صرفا به دلیل ورود آب به مجرای تنفسی رخ داده است.
چرا هیچکس کمک نکرد؟
براساس روایتی که آقای «ق» رییس مریم برای خانواده او بازگفته است روز حادثه عروس و داماد به همراه تیم فیلمبرداری که متشکل از آقای «ق»، مریم (متوفی) و همکارش که یک زن جوان بوده به باغ ویلایی در محدوده جاده وادان - کیلان از توابع شهر آبسرد رفتند.
آقای «ق» گفته است به دلیل آنکه عروس به هنگام فیلمبرداری معذب نباشد او به اتاقی در انتهای باغ رفته است. به غیر از این مرد یک کارگر که نگهبان باغ بوده نیز در محل حضور داشته است. آقای «ق» تعریف کرده است که مدتی بعد از ورود به باغ صدایی هیاهومانند شنیدم که فکر کردم از جایی دیگر است اما بعد متوجه شدم از طرف استخر کشاورزی است. براساس روایتی که این مرد برای خانواده مریم بازگفته وقتی او به کنار استخر کشاورزی رسیده مریم و همکارش در آب افتاده بودند و او از داماد تقاضا کرده که کتش را به او بده تا بتواند دستاویزی برای مریم درست کند اما داماد حاضر به همکاری نشده است. با وجود حضور داماد، آقای «ق» و کارگر باغ که سه مرد بودهاند هیچ کدام چوب یا وسیلهیی برای نجات مریم به کار نگرفتهاند. اما آقای «ق» در پاسخ به سوالی که خانواده مریم از او پرسیدهاند که چرا به آب نزدهیی، گفته است: من وقتی رسیدم مریم زنده نبود و این خودکشی بود و دیگر نجات دادن محسوب نمیشد. در همین حال ساعت وقوع حادثه7:30 اعلام شده است اما پلیس و نیروهای امدادی ساعت 8:30 از واقعه باخبر شدهاند. همچنین گفته شده که آتشنشانی دماوند حدود ساعت 9:30 در محل حاضر شده و در آن زمان هم تاکید کرده تجهیزات غواصی و نجات ندارد. تیم هلال احمر نیز اعلام کرده تجهیزات غواصی ندارد.
خانم حسنی خواهر مریم به «اعتماد» گفت: به خانواده ما ساعت 9 خبر دادهاند و تا همسرانمان به ما بگویند ساعت 11 شب شده بود. اگر همان زمان حادثه به ما خبرداده بودند ما زودتر از هر تیم دیگری به محل حادثه میرسیدیم.
برای جسد چهار میلیون تومان بدهید
وقتی دو تیم هلال احمر و آتشنشانی حاضر در محل اعلام کردند که توان و تجهیزات غواصی ندارند از آتشنشانی تهران کمک خواسته شد. این خواسته چون از حوزه عملیاتی آنها خارج بود تقاضایی مبنی بر پرداخت چهار میلیون تومان به خانواده مریم اعلام شد. خانواده مریم آن شب برای بیرون کشیدن جسد او که نیاز به یک کپسول هوا بالغ بر 500 هزارتومان و هزینه چهار میلیون تومانی عملیات آتشنشانی تهران بود اقدام کردند تا بالاخره حدود ساعت 11 جمعه شب آتشنشانان تهرانی جسد مریم را بیرون بکشند. تا آن زمان حدود پنج ساعت از زمان حادثه گذشته بود اما با این حال خانواده مریم اجازه دادند از استخوانهای آن مرحوم برای پیوند مغز استخوان استفاده شود.
عروس و داماد چه کردند؟
بر اساس روایتی که از این حادثه نقل شده است دو نفر با پلیس تماس گرفتهاند؛ کارگرباغ و رییس آتلیه یا همان آقای «ق». عروس و داماد به محض وقوع حادثه از محل خارج شده و به سوی تپه که به استخر کشاورزی مشرف بوده رفتند و شروع به کمک خواستن کردهاند. با این حال زمانی که نیروهای امدادی و پلیس در محل حاضر شدند خبری از عروس و داماد نبوده و آنها با این توجیه که مهمانها منتظرشان هستند نه کمکی در نجات مریم کردند و نه نیرویی برای کمک به محل آوردند. توضیح آقای «ق» نیز بر این نکته تاکید دارد که داماد وقتی او به محل حادثه رسیده حاضر نشده کت خود را بدهد. این درحالی است که خواهر مریم به «اعتماد» گفت: این داماد بود که اصرار داشت تصویربرداری در این محل صورت بگیرد.
استخر کشاورزیی با عمق 14 متر
با گذشت چهار روز از زمان حادثه و در حالی که خانواده مریم پرسشهای بیپاسخ بسیاری دارند اما هنوز هیچ تحقیقی درباره چگونگی وقوع حادثه انجام نگرفته است. فیلم عروسی که میتوانسته آخرین لحظات سالم بودن مریم را نمایش دهد و از ابهامها بکاهد توسط ماموران به آقای «ق» تحویل داده شده است. استخر کشاورزیی که محل وقوع حادثه است تقریبا دریاچهیی است که کاربری غیر از شنا دارد و از جنس پلاستیک و به صورت محدب ساخته شده است. عمق این استخر کشاورزی بنا به گزارش امدادگران 14 متر است ولی در گزارشی که پایگاه اطلاعرسانی پلیس آن را منتشر کرده عمق آن 11 متر اعلام شده است. ساخت استخر کشاورزی به گونهیی است که حدود 50 تا 70 سانتیمتر ارتفاع از سطح زمین دارد. مریم مدتی قبل پدرش را از دست داده بود. او دختر چهارم خانوادهاش بود و بقیه اعضای خانواده را نیز خواهرانش تشکیل میدادند. حال خواهران و همسران آنها در حالی که روز شنبه را به خاکسپاری او گذراندند و درگیر مراسم سوگواری بودند امروز برای طرح شکایت در جهت بررسی این ماجرا اقدام میکنند. خبرنگار «اعتماد» روز گذشته با سرهنگ ریوندی، فرمانده پلیس شهرستان دماوند تماس گرفت ولی او تاکید کرد که باید پرونده را مطالعه کند تا جزییاتی از این حادثه بدهد. بنابراین گروه حوادث «اعتماد» در روزهای آینده نیز پیگیر این ماجرا خواهد بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#480
Posted: 15 May 2014 13:35
درگذشت جوان نیکوکار مبتلا به سرطان در بریتانیا
استیون ساتن، جوان بریتانیایی مبتلا به سرطان که طی چهار سال بیماریش ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار پوند اعانه برای بیماران سرطانی جمع کرده بود، در ۱۹ سالگی درگذشت.
درگذشت این جوان نیکوکار که در ماههای گذشته در محافل عمومی بریتانیا شکل یک قهرمان به خود گرفته بود را مادرش در صفحه فیسبوک خود اعلام کرده و نوشته است: "قلب من بخاطر پسر دلاور، از خود گذشته و الهام دهنده ام از غرور آکنده ولی از درد شکسته است."
استیون ساتن در سن ۱۵ سالگی به بیماری سرطان روده مبتلا شد و پس از تشخیص بیماریش تصمیم گرفت پیش از مرگ دست به یک سری کارهایی بزند که آرزوی انجامشان را داشت.
این نوجوان توانست در ماه مه سال پیش با فرود با چتر نجات و نواختن سازهای کوبه ای در مقابل ۹۰ هزار تماشاگر بازیهای پایانی لیگ قهرمانی اروپا در استادیوم ومبلی لندن توجه محافل عمومی بریتانیا را به خود جلب کند.
پست اعلام مرگ استیون ساتن تنها در یک ساعت اول پس از اعلام آن توسط مادرش بیش از ۱۲۰ هزار بار در فیسبوک توسط افراد مختلف بازنشر شده است.
همچنین صفحه آنلاین "صندوق همیاری سرطان نوجوانان" که او برای جمع آوری اعانه راهاندازی کرده بود در ساعتهای اولیه بعد از اعلام مرگش چنان مورد بازدید کاربران قرار گرفت که مسئولان فنی سایت باید ظرفیت آن را افزایش می دادند. تنها در دو ساعت اول پس از اعلام خبر بیش از ۶۰ هزار پوند به صورت آنلاین به این صندوق ریخته شد.
این جوان بریتانیایی که ماه گذشته به خاطر مشکلات تنفسی به بیمارستان منتقل شد، کمپین اینترنتی خود را تنها برای جمع آوری ۱۰هزار پوند راه اندازی کرده بود ولی این ابتکار او ماه گذشته، بعد از آنکه از خود عکسی گرفت و آن را در صفحه فیسبوک قرار داد، توجه عمومی را به شکل وسیعی به خود جلب کرد.
این عکس بسیاری از ستارگان هنر و مد و ثروتمندان بریتانیایی را به خود جلب کرد و موجب کمک های مالی آنها برای بیماران جوان سرطانی شد. جیسون مانفور، کمدین بریتانیایی که بسیار تحت تاثیر ابتکار استیون قرار گرفته بود گفت: او یکی از الهام بخشترین افرادی بود که من در زندگیم دیدم. چیزی که ما را با این شور بسوی او جذب کرد آن بود که او کاری کرد که هیچکدام از ما نمی توانستیم حتی تصورش را بکنیم."
مرگ این جوان نیکوکار مبتلا به سرطان بسیاری از شخصیت های سیاسی و اجتماعی و هنری بریتانیا، از جمله دیوید کامرون، نخستوزیر را در ساعتهای اولیه پس از اعلام خبر تحت تاثیر قرار داد چنانکه بسیاری در رسانه های اجتماعی از مرگ او ابراز تاسف کرده و شخصیت او را ستودهاند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟