ارسالها: 350
#61
Posted: 27 May 2014 20:18
فکر کنم یکی از بهترین روزا تو زندگیم رو چند روز پیش تجربه کردم.. تا حالا انقدر حس خوب نداشتم .. نمیدونم آیا این همون بهترین روزه ؟
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
چون مرد به عزت ببرندش سر دست
ارسالها: 58
#63
Posted: 28 Aug 2014 13:59
ميخام بگم بهترينى نبوده توزندگيم،ميترسم بى انصافى وناشكرى باشه؛ولى ازطرفى ميبينم 1جورايى1واقعيت مشهودم هس!
خوشى هاى عادى ومعمولى زندگى كه براهمه روزى صدبار رخ ميده روكه نميشه بهترين گذاشت!
داداش كوچيكم1روز دم غروب گفت:آخ جووووون،امشب قراره بخابيم!!
خوشى هاى زندگى منم توهمين مايه هان تقريبا"،واسه همينم نميشه گفت بهترينى بوده توزندگيم.
امابدترين روزى بودكه ازكسى كه عاشقش بودم جداشدم بعداز3سال. چيزى كه بدترينه رومضاعف ميكنه اينه كه نميدونستم اون آخرين باهم بودنمونه...
سلام چطورى مهندس?خوبى?
شنيدم عقايدت نئوكانتيه?آره?
شقايقت چى?
اونم نورمانديه?
ارسالها: 268
#64
Posted: 1 Sep 2014 22:47
اول بدترین روز را بگویم چون شاید خودش روشن کننده ی بهترین روز باشد. گرچه بوده اند روزهایی که نفس هم به سختی راه خودش را باز کرده گرچه جای زخم بعضی حوادث همچنان باقی است ولی خدا را شکر می توانم بگویم الان هیچ اتفاقی در ذهن ندارم که بگویم ای کاش اینچنین اتفاقی برایم نمی افتاد. آن اتفاقاتی که روزی نفس گرفتند در مسیر اصلاح زندگی قرار گرفتند و امروز هم برایم درس عبرت هستند. زندگی با فراز و نشیبش می گذرد و یک یادگار به جا می گذارد که بستر جسم و روان ما می شود آن هم دل است. خدا را شکر می کنم که در ناملایمات زندگی به دنبال این بوده ام که این بستر سخت نشود که اگر دل کسی سنگ و سیاه شود آدمی جایی برای فرار از این بستر ندارد.گرچه خطا داشته ام ولی امیدوارم خدا دستم را بگیرد تا آن سختی ها و سیاهی ها که مانده است زدوده شود. در مورد بهترین گرچه روزهایی بودند که خنده پس از خنده آوردند ولی راستش را بخواهید آنهایی که روزی بدترین بودند اکنون شاید به نوعی بهترین باشند گرچه درد داشتند گرچه گذر کردن از آنها بسیار سخت بود ولی گذشتند و مرا بزرگ کردند و من حس کردم که در گذشتن از ناهمواری ها به آرامش رسیده ام.
خدا کند مهربانی رسمی شود که از قلبهای پاک میجوشد نه آنکه فریب و دروغی باشد که بر زبانها جاری می شود
------------------
ارسالها: 32
#65
Posted: 14 Mar 2015 02:29
ممکنه يک اتفاق توي لحظه، بهترين بنظر بياد اما با گذشت زمان رنگ ببازه
يک زماني فکر ميکردم اون اتفاق بهترين اتفاق زندگيم بوده اما الان که بهش فکر ميکنم ميبينم کاش يکجور ديگه ميشد
بدترين هم ندارم، اتفاقاي بد زياد افتاده،يکي از اون يکي بدتر، نميتونم بگم کدوم بدتره
آنکه که جـــان کــَــند و خـطر کرد و به بالا نرسيد
آنکه دائم هوس ِ سوختن ِ ما ميکرد
آنکه از ما هيچ نگاهي به تماشا نرسيد
کـــاش ميآمد و از دور تمـــاشا ميکرد!
ارسالها: 1135
#66
Posted: 31 Mar 2015 07:54
خوب بدترین روز تو زندگیم زیاد داشتم خوب یه روزم بوده هر دقیقش واسم یه سال میگذشت خیلی روز بدی بود خدا نصیب گرگ بیابون نکنه
خوب روز خوب امروز روز خوبیه برا یه روزم شده میخوام دردو همه چی رو دور بریزم فقط خوشحال باشم
اتفاق مهمی قراره بی افته تو زندگیه من امروز
(خواستگاری ماستگاری عروسی عاشقی از این خبرا نیست)
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 175
#69
Posted: 27 Jun 2015 19:51
بدترین روزم این بود که به این دنیای هزار رنگ اومدم بهترین روزم اینه که از این دنیای هزار رنگج به دنیای ی رنگ میرم
دشمنی که صادقانه کینه ورزی میکند ترجیح میدهم به دوستی که مخفیانه تحقیرم میکند