ارسالها: 96
#21
Posted: 3 Jun 2011 08:47
برای عاشق شدن هیچ هنری لازم نیست
ولی برای عاشق ماندن هیج هنری کافی نیست
خداوند به هر پرندهای دانهای میدهد، ولی آن را داخل لانهاش نمیاندازد
دشواری ، به هدف ما ارزش می بخشد . دشواری بیشتر ، ارزش فزونتر
میان مؤثر بودن (انجام کار درست) و کارآیی (انجام درست کار) تفاوت وجود دارد
تجربه» یک معلم سختگیر است: اول امتحان میکند، بعد درس میدهد
اگر قرار است براي چيزي زندگي خود را خرج كنيم ، بهتر آن است كه آنرا خرج لطافت يك لبخند و يا نوازشي عاشقانه كنيم . شكسپير
استعداد در فضاي آرام رشد ميكند و شخصيت در جريان كامل زندگي . گوته
نم نم باران ، سبب بيداري خاک گشته و آن را شکوفا مي کند ، خرد هم ناگهان پديد نمي آيد زماني بس دراز مي خواهد و رواني تشنه باران . ارد بزرگ
بيش از هر چيز نخست بدان كه چه ميخواهي . فوخ
بردن ، همه چيز نيست ، اما تلاش براي بردن چرا . لومباردي
یکی بهش زنگ بزنه....بگه هنوز عاشقشم!
ارسالها: 96
#22
Posted: 3 Jun 2011 10:46
برای خندیدن منتظر خوشبختی نباش ، شاید خوشبختی منتظر خندیدن توست
ناخدایی که نمیداند مقصدش کجاست ، هر بادی برایش باد مخالف است
باطن وسیرت واقعی مردم رادرزمان بدبختیشان می توان شناخت
گناهی که پشیمانی بیاورد ٬ بهتر از عبادتی است که غرور بیاورد
درنگاه کسی که پرواز را نمیفهمد هر چه بیشتر اوج بگیری کوچک ترخواهی شد
مشکلی که با پول حل شود ، مشکل نیست ، هزینه است
جرج آلن: اگر کسي را دوست داري، به او بگو. زيرا قلبها معمولاً با کلماتي که ناگفته ميمانند،ميشکنند
چیزهایی در زندگی هست که برچسبی روی خود دارند با این مضمون :« تو قدر مرا نخواهی دانست , مگر اینکه مرا از دست بدهی و دوباره به دست بیاوری .»
((پائولو كوئيليو))
چه قدر نشنیدن ها
و نشناختن ها و نفهمیدن ها است
که به این مردم آسایش و خوشبختی بخشیده است
به هر کسی صرفا به اندازه لیاقتش اعتماد کن...
یکی بهش زنگ بزنه....بگه هنوز عاشقشم!
ارسالها: 2801
#23
Posted: 3 Jun 2011 21:25
گاهي شايد لازم باشه از ياد ببريم ..... . !
ياد آنهايي را كه با نبودنشان بودنمان را به بازي گرفتند .......
قلبم را عصب کشی کرده ام
دیگر نه از سردی نگاهی می لرزد
و نه از گرمی آغوشی می تپد . . .
آموخته ام اگر کسی یادم نکرد یادش کنم ، شاید او تنهاتر از من باشد . . .
( ̲̅:̲̅:̲̅:̲̅[̲̅ ̲̅]̲̅:̲̅:̲̅:̲̅)
گنده ترین اینارو میخوام....
میخوام قلب شکسته ام رو باهاش پانسمان کنم !
توی دنیا دوتا نابینا می شناسم یکی تو که هیچ موقع عشقم رو ندیدی
یکی من که کسی رو جز تو ندیدم . . .
دﻟـم كــﻪ ﮔــﺮﻓـﺘـﻪ ﺑـﺎﺷـــﺪ ... ﺑﺎ ﺻﺪاﯼ دﺳــﺘـﻔــﺮوش دوره ﮔﺮد ﻫﻢ ﮔــﺮﯾــﻪ ﻣﯽ كنم ؛ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﺪ ﺑــﻪ " مرور خاطرات ِ بـا تــو بودنـــم!
بـــه یـکــدیـگر دروغ نگــــوییـــد ...
آدم اســـت ...
بـاور می کنـــد ....
دل می بنــدد...
فرقی نداره که یک گاگول بی سواد باشی یا یک دانشمند….
در هر صورت پشت یک ماشین شاسی بلند که بشینی
میشی آقا مهندس
دلم آدمای تازه می خواد. از اونا که پشت و روشون٬ یکی باشه..!!
خونه اجاره ای داری برای یه آدم تنها ؟
قلبشو رو پیش میده ، جونشم ماه به ماه !
هر بیلیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 2801
#24
Posted: 3 Jun 2011 21:33
حرفهایم را تعبیر میکنی ، سکوتم را تفسیر ، دیروزم را فراموش ، فردایم را پیشگویی
به نبودنم مشکوکی ، در بودنم مردد ، از هیچ گلایه میسازی ، از همه چیز بهانه
من ؛ کجای این نمایشم . . . ؟
خدایا ؛ کسی را که قسمت کس دیگریست، سر راهمان قرار نده
تا شبهای دلتنگیش برای ما باشد و روزهای خوشش برای دیگری . .
حسادت نکن! … این که بعد از تو بغل گرفته ام …
زانوی غـَم اســت
نشسته ام....
_ کجا؟
کنار همان چاهی که تو برایم کندی....
عمق نامردی ات را اندازه می گیرم !!
من مانده ام هنوز حکايت روبه و کلاغ : حکايت مکر اين يکي ست يا...حماقت آن ديگري
تنها دو روز در سال هست که نمیتونی کاری بکنی، یکی دیروز یکی فردا
خدایا،حتما تو خسته هستی که این همهٔ بندهٔ خسته داری،خوب مجبوری خلق کنی،بیخیال شو دیگه ...!
نوازشم کن! نترس؛ تنهایی واگیر نداره ...
خدايا! بيا من بغلت كنم از تنهايي در بياي؛ از تو كه خيري بهم نرسيد!
مثل سیگارست،خاطره؛
حال می دهد،
اما...
از درون می پوساندت!!
هر بیلیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 2801
#25
Posted: 5 Jun 2011 19:05
رسم این شهر عجیب است بیا برگردیم / قصد این قوم فریب است بیا برگردیم
ان که یک روز دل به نگاهش دادیم / خنده اش سردو فریب است بیا برگردیم
براي اولين باركه سيب رااز نگاهت دزديدم تو آنقدر خوب بودي كه جيب هايم را نگشتي ومن آنقدر هول شدم كه جاي سيب دل به تو دادم.
بد جوری داغـونـــم ...
خـدایا
میـشه بـگی خـدمـات ِ پـس از خلقـتت کـجاست ؟
آنچــه مــا آدم هــا را از هم دور می کنــد ..
زمان نیست ، زمــانه است ؛
زودتــر از کفش هایمان دوست عوض می کنیــم!
هیچ ماشینی به مقصدِ تو نمیرساندَم.
مسافرکِشها هم فهمیدهاند
خیالی بیشْ نبودهای!
همه می گفتند خود شیطان است...
من از " او " یک فرشته ساختم...!
حال بگو...
کی خداتر است!؟...
امروز تو حتما به دیروز تبدیل می شود اما ممکن است فردایت به امروز تبدیل نشود.و ناگهان چقدر زود دیر میشود.
خاطرات چوبهای خیسی هستند که آتش زندگی هرگز آنها را نمیسوزاند
زندگی بی نهایت شادتر بود اگر در 80 سالگی به دنیا می آمدیم و به تدریج به 18 سالگی می رسیدیم.
به فرزندانمان در كودكى وقت بيشترى براى عروسك بازى بدهيم تا وقتى بزرگ شدند با آدمها بازى نكنن
هر بیلیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 2801
#26
Posted: 6 Jun 2011 17:05
آمدنت را
به دلم صابون زده ام
هنگام گذر
مراقب باش ! سر نخوری
دلیل کمبود هایم
کم بودن هایت بود...
دوست مثل کفش و زندگی مثل جاده !!! چقدر سخته وسط جاده بفهمی پا برهنه ای...
درخت دافعه دارد که سیب می افتد
وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست
هرکس به طریقی دل ما می شکند، اما تو خیلی خلاقیت به خرج دادی آفرین !
هر آدمی بهایی دارد ، اگر به کسی بیش از حدش بها بدهی مثل یک جنس بنجل می ماند روی دستت !
پینوکیو ... چوبی بمان !
آدم ها سنگی اند ! دنیایشان قشنگ نیست ...
بعد از چند بار آزمايش هاي سنگين شيميايي ، فهميدم عشق حيوانات با قوي ترين اسيد ها هم از بين نميره ...
افسوس كه عشق آدم ها با بوي عطر يك غريبه سريعا از ياد ميره ...!!!
این ساحل خسته را تو پیدا کردی ,این موج نشسته را تو برپا کردی
من خامُش و خسته خفته بودم,ای عشق مرداب دل مرا تو دریا کردی
برای رسیدن به سرزمین عشق ،
پلی لازم بود و عبوری ؛
پل شدن سهم من بود
و عبور سهم او ...!!
هر بیلیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 2470
#27
Posted: 6 Jun 2011 17:17
خداوند من را کوچک افرید بقیه اش را خودم رشد کردم .
انساني كه در راه كشف حقيقت تلاش مي كند، جامعه بي درنگ دشمن او مي شود.((اشو))
مردم فقط از حقيقت مي ترسند و نه از هيچ چيز ديگر.((اشو))
انسان حيوان عجيبي است! همه چيز را كاوش مي كند، تا قله ي اورست مي رود، تا قطب شمال و كره ي ماه مي رود، اما هرگز به فكر نمي افتد كه سري هم به درون خويش بزند! اين بزرگترين بيماري اي است كه انسان گرفتار آن است.((اشو))
يگانه گنجي كه ارزش جست و جو دارد طبيعت خود تو است.((اشو))
پدر و مادرت تنها جسم تو را متولد مي سازند نه روحت را.((اشو))
شهامت، بزرگترين كيفيت ديني است و ديگر چيزها پيامد آن هستند. تو اگر شهامت نداشته باشي نمي تواني راستگو باشي. اگر شجاع نباشي نمي تواني عاشق باشي، نمي تواني با ايمان باشي و نمي تواني در راه جست و جوي حقيقت گام برداري.((اشو))
حيله و خيانت، بيشتر از اشخاص ناتوان سر مي زند.((لارشفوكولد))
اگر كسي يك بار به تو خيانت كرد، اين اشتباه او است و اگر كسي دوبار به تو خيانت كرد، اين اشتباه تو است.((دالايي لاما))
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 2801
#28
Posted: 7 Jun 2011 08:22
خدایا به خوبان عزت داده ای، به بدان ثروت؛ نکند ما به تماشای جهان آمده ایم!
تازه فهمیدم
چرا پشت سر مرده ها آب نمیریزند
چون این دنیا ارزش برگشتن ندارد
راننده اسکناس مچاله را ازش گرفت و پرسید:
یک نفرید؟؟
مکثی کرد و بی حوصله گفت:
..
بله آقا! خیلی وقته........
کاش آدما هم مثه گربه ها با چند لحظه بو کشیدن ، میفهمیدن که هر سطل آشغالی ارزش وقت گذاشتن نداره
نمي دونم تا كي بايد به پاي لرز خربزه هايي بشينم كه نمي دونم كي خوردم ؟
دل من پشت سرت کاسه آبی شد و ریخت
کِی شود پیش قدمهای تو اسفند شوم . . .
عجب دوره زمونه ای شده که به خاطر حفظ رفاقتت
باید خیلی از حرفارو توی دلت نگه داری
تا حداقل کسی رو داشته باشی که بهش بگی رفیق
مگه نه رفیق … !؟
گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم …
یک بار از دیار …
یک بار از یاد…
یک بار از دل …
و یک بار از دست …
فرقـی نمـی کند
بگویم و بدانـی …!
یا …
نگویم و بدانـی..!
فاصله دورت نمی کند …!!!
در خوب ترین جای جهان جا داری …!
جایـی که دست هیچ کسی به تو نمـی رسد.:
دلــــــــــــــم…..!!!
باید ببینمت !
چرا که روی نوار قلبی ام
پیوسته نام تو بود
و پزشک نیز بر آخرین نسخه ام
تو را تجویز کرده است . . .
هر بیلیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 2801
#30
Posted: 13 Jun 2011 14:57
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصه ی پر حادثه حاضر باشم
تو پری باشی و تا آن سوی دریا بروی
من به سودای تو یک مرغ مهاجر باشم . . .
هنوز هم دلم تنگ می شود
برای محض حرف زدنت
و برای تکیه کلامهایت
که نمی دانستی
فقط کلام تو نبود
من هم به آنها
تکیه داده بودم . . .
اولم خنده، ز بیدردی بود
آخرم، گریه ز بیدرمانی . . .
در سایه دلشکستگی پیر شدم
غم خوردم و با غمت نمک گیر شدم
تا امدم اشنای قلبت باشم
گفتی که من از غریبه ها سیر شدم . . .
یک سمت تویی و عشق: مرگی ساده
یک سمت جهان به قتل من آماده!
می ترسم! مثل بچّه گنجشکی که
در دست دو بچّه ی شرور افتاده . . .
دیگر نه دلم شوق تماشا دارد
نه پنجره ای به سمت فردا دارد
تنهایی دیگری برو پیدا کن
این غار برای یک نفر جا دارد . . .
صرف فعل “دوست داشتن” بسیار سخت است:
گذشته اش که به هیچ وجه ساده نیست
حالش کاملاً اخباری ست
آینده اش هم شرطی . . .
کسی لیاقت اشک های تو را ندارد اگر هم داشته باشد نمیزارد شما اشک بریزی
غربت آن نیست که تنها باشی ، فارغ از فتنه ی فردا باشی
غربت آن است که چون قطره ی آب ، در پی دریا باشی
غربت آن است که مثل من و دل ، در میان همه کس یکه و تنها باشی . . .
گاهی اوقات همینی که هستی را دوست دارم
وگرنه بهتر از این را همه دوست دارند . . .
هر بیلیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .