ارسالها: 24568
#313
Posted: 10 Dec 2016 22:26
در برابر این همه ستارهی عریان
این همه باران بى سوال،
یا چند آسمان بلند وُ
چند ترانه از خواب کودکى،
تو حاضرى باز آوازى از همان پسینِ پُر بوسه بخوانى!؟
من دلم گرفته، خوابم خراب
گهواره ام شکسته است،
حالا چه وقت گفتن از پرنده، از قفس،
از قفس هاى در بسته است!؟
پس بیا به خاطر یک گل سرخ،
یک لحظهی درست،
یک یادِ ساده از همان سالِ بوسه ها،
برویم بالاى بالاى آسمان،
پشت پیراهنِ بى الفباى نور،
دست بر پرده خاطراتى از ماه دلنشین بپرسیم:
تو حاضرى باز آوازى از همان شب پر گریه بخوانى!؟
ماه هم دلش گرفته، خوابش خراب،
گهواره اش شکسته است.
دیگر چه وقت گفتن از رودِ گریه وُ
آن راز سر بسته است؟!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 1797
#314
Posted: 11 Dec 2016 00:29
از این عکسای بچه باحالا با یه سیگارو یه نگاه به دوردست حالم بهم میخوره ..
(بهرام)
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 3700
#316
Posted: 31 Jan 2017 23:10
گفته بودی فراموشم نمی کنی
گفته بودم که خوش باورانه باورت کرده ام ..
فراموشم نکرده ای
اما گفته ات را فراموش کرده ای
*****
مراچون برگهای پاییز بدان
زیبا و تکیده برشاخسارها
ویا .....
افتاده به زیرپاهایت
فرقی نمی کند ..
بازهم لمسم کن
بازهم حسم کن ...
ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 14491
#319
Posted: 1 Feb 2017 22:23
در حسرت گردنت
چي میكشد شالگردن؟
تا زمستانِ سالِ بعد
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 24568
#320
Posted: 1 Feb 2017 23:13
اینکه این روزها
چشم هایت نمی خندند
لب هایت مرا نمی بینند
و دست هایت
در من قدم نمی زنند
یعنی رفته ای...
فقط
چمدانت را جا گذاشته ای!
حواس پرت شده ام
اما یادم بوده
یک بغل "دوستت دارم"
و چند تایی بوسه
بگذارم کنار چمدانت
برای وقت هایی که من نیستم
و می دانم دلت
تنگ می شود برایم!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand