ارسالها: 23330
#323
Posted: 8 Feb 2017 22:28
دربزرگراه زندگی،"راهت"
"راحت" نخواهدبود!
هر"چاله ای"، "چاره ای" به تو خواهد آموخت .
برای جلوگیری از پسرفت،
"پس" باید رفت..!!
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 3700
#324
Posted: 9 Feb 2017 01:05
بیچاره ترو خوار تر از دروغگویان .. دروغ شنوایانی هستند که شنیده ها را بی دلیل و فقط به خاطر این که دلشان می خواهد و دلشان می پسندد و دلشان حکم می کند می پذیرند ...ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3700
#326
Posted: 12 Feb 2017 23:48
دلم تنگ است برای تو
برای هرنوای تو
دلم تنگ است و می خواهد
ترنم نغمه های تو
دلم تنگ است ومی گرید
برای خنده های تو
دلم تنگ است و می بخشد
شکست آن وفای تو
دلم تنگ است و باور کن
که مردم درهوای تو
ایــــــــــــــــــــرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 24568
#329
Posted: 2 Jun 2017 01:19
از تو گذشته ام
همان طور که دوباره راه می روم
همان طور که آرام زندگی می کنم
چشم هایم را اما
هیچ اشکی بند نمی آورد...
از تو گذشته ام
و این بار نیمه ی غمگین ترم را
پشت سرت گذاشتم
تا شب و روزِ خلوتم
در اندوهِ این روزگارانِ سرد و طولانی آرام بگذرد
و در بطنِ این زندگی هیچکس نمی داند
کسی که اندوهش
در اصالتِ نبودنِ تو عمیق ریشه کرده است
دلش گرم هیچ آغوشی نبود،
نیمه ی دیگرم
به خودم و به خانه بازگشته است
و به مَلامتِ شب لب می گشاید
که من در نبودنِ تو خوشبختم
خوشبختم
خوشبختم...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 3700
#330
Posted: 3 Jun 2017 03:41
دلم نمی خواد بخوابم
وقتی که به وقت خواب و بیداری به یک چیز فکر می کنم
دلم نمی خواد بخوابم
وقتی که بسترامیدی ندارم
دلم نمی خواد بخوابم
وقتی که رویای شیرین خود رادرخواب نمی بینم
دلم نمی خواد بخوابم
وقتی که چشام دوست داره گلهای مرواریدشو بچینه
دلم نمی خواد بخوابم
وقتی که وقتی که بیدارشم بازم همین باشی بازم همین باشم
ایــــــــــــــــــــرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود