ارسالها: 1135
#401
Posted: 22 Oct 2017 00:07
خاطراتت لاشه دل را به دندانش درید
در سرت افکار چون کفتار داری لعنتی
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 254
#402
Posted: 22 Oct 2017 11:40
گاهى
دست خودت نيست؛
دوست داشتن
كسى كه دوست داشتن اش،
تكه تكه ات ميكند ...
...تنهایی...
نیمه دیگر من است
وقتی تو را...
ندارمت.....!
کاش...!
ارسالها: 23330
#403
Posted: 22 Oct 2017 18:08
شما می توانید تا آخر عمرتان از یک موضوع ناراحت باشید
حتی می توانید لیوان را بردارید و بکوبید بر سرتان ، تا هم لیوان بشکند ، هم سر !
یا حتی از ساختمانی ده طبقه خودتان را پرت کنید
آخر چه می شود ؟
همه جمع می شوند کمی گریه می کنند ، کمی بغض ، عده ای هم تأسف .
بعد تنها می مانی با درد های بیشتر.
مردم هم خودشان را به اولین سیرک می‌رسانند و از خنده منفجر می شوند .
آدم ها حتی اگر غصه می خوردند برای خودشان است کسی دلش برای کسی نمی سوزد .
قوی باش تا آخر مبارزه کن
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#404
Posted: 22 Oct 2017 18:28
براي آدم هاي غير مهم وقت نگذاريد...
هميشه قبل از بحث با هر كسى
دو تا سوال از خودتون بپرسيد
كجاى زندگيشم؟
كجاى زندگيمه؟
اگه جواب "هيچ جا"
بود بحث بيخود نکنید
محشره 
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 24568
#405
Posted: 23 Oct 2017 21:04
به دیدارم بیا
و برایم دستهایت را سوغات بیاور
تا پس از این معجزه
پاییز را به جهنم بسپارم
که عشق از هر آتشی سوزان تر خواهد بود!
به دیدارم بیا
و برایم خدا را هدیه بیاور
تا پس از این حادثه
خدا به من
به تو
و به ما
ایمان بیاورد
که عشق میتواند گاهی در یک عصر پاییزی
از دست های من
که خفته اند در جیب های تو...
به جهان نازل شود!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 23330
#406
Posted: 23 Oct 2017 21:45
بهش بگو
آبانت مبارک مهربانم ...
مهر که رفت ...
اما مهرت در دلم همیشگی خواهد ماند ...
سه سال که ازت بی خبرم دلبرکم ...
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 3704
#408
Posted: 24 Oct 2017 00:36
ای که در خوشدلی شهره شهری
نکنم باورکه بامن قهری
نادرانه آمدم سوی تویار
رحم کن بر این پیاده ای سوار!
ن . ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3704
#409
Posted: 24 Oct 2017 00:53
بن بست عشقت را به روی من بگشای
هنوزآن سوی دیوار.. تورا می بینم
افسوس که سیل اشکهایم آن دیوار را ویران نکرده است
بن بست عشقت را به روی من بگشای
پیش ازآن که درغبارها محو شوم
دیوارغرورت رابشکن
شایدکه فردایی نباشد
ن . ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3704
#410
Posted: 25 Oct 2017 23:33
چه کنیم که ننگ تاریخ پاک شدنی نیست
چه کنیم که گناه ملتی که گورخود و خویش و جمعی ازآیندگان را به دست خود کندند فراموش شدنی نیست
چه کنیم که اشک حسرت ریختن و انگشت پشیمانی به دندان گزیدن انقلابیون وبازماندگان ۵۷ سیاه فایده ای ندارد
به گذشته وآینده بنگریم ... به این که چه شد که دروازه های تمدن بزرگ به روی ایران گشوده شد و چه شد که آن دروازه ها بسته شد ؟!وچه بایدکرد که باردیگر آن دروازه ها گشوده شود و از ما ایرانیان به عنوان قومی وحشی و عقب افتاده یادنکنند ..قومی که نمی تواند از حق خود دفاع کند . قومی که یزید را نفرین می کند اما به نفرین یزید زمان گرفتارشده دربرابرش سکوت می کند .
فرارسیدن چهارم آبان ماه تولد شاه مظلوم محمد رضا شاه پهلوی .
.آریامهر پرمهر را به ایرانیان وطن پرست تبریک و تهنیت عرض نموده ..به امید آینده ای روشن برای ایران و ایرانی .....ن . ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
صفحه 41 از 123