ارسالها: 23330
#421
Posted: 30 Oct 2017 21:36
اعتقاداتت را برای خودت نگهدار ،
و انسانیت را به تمام دنیا نشان بده ...
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 254
#422
Posted: 30 Oct 2017 23:21
و جهان بی تو
همین
صندلی خالیست
...تنهایی...
نیمه دیگر من است
وقتی تو را...
ندارمت.....!
کاش...!
ارسالها: 23330
#423
Posted: 1 Nov 2017 07:43
از خوردن بستنی قیفی در خیابان خجالت نکش
از اینکه بایستی و از سوژهای که خوشت آمده، از اینکه بنشینی، کنار کودک فال
فروش و با او درد دل کنی،
از اینکـه وسطِ جمع قربان صدقه مادرت بروی
از اینکه در کوچه با بچهها دنبال بازی کنی،
از ابراز علاقه کردن به کسی که دوستش داری
از عصبانی شدن، از بلند خندیدن، از گریه کردنهای بی دلیل
از "کنار گذاشتن" آدمهایی که تو را نمیفهمند
خجالت نکش...
عمر هیچکس قرار نیست جاودانه
باشد، برای خودت زندگی کن...
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#424
Posted: 1 Nov 2017 21:10
ما را چه به آزادی
وقتی پرفروشترین کتاب های ما،
کتابهای آشپزی و تعبیرخواب هستند
یعنی که ما
ملت خوردن و خوابیدنیم...
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#426
Posted: 3 Nov 2017 01:39
یکی از مهمترین چیزهایی که
توی این سال ها یاد گرفتم، اینه که وقتی "خوشبختی" رو پیدا کردی سوال پیچش نکن!
چارلز بوکوفسکی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 34
#427
Posted: 4 Nov 2017 22:25
ﻣﻦ ﻏــــــﺮﻭﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘــــــﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﯿــــــﺎﻭﺭﺩﻡ
ﮐــــــﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﻟـــﺖ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧـــــﺮﺩﺵ ﮐﻨﯽ ... !
ﻏـــــــﺮﻭﺭ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﺑﺸﮑـﻨـــــــﺪ
ﺑﺎ ﺗـــﮑـــــﻪ ﻫـــﺎﯾـــــﺶ
ﺷﺎﻫـــــــﺮﮒ ﺯﻧــــﺪﮔـــــﯽ ﺗـــــﻮ ﺭﺍ ﻧﯿﺰ ﺧﻮﺍﻫـــــﻢ ﺯﺩ . . .
در قلب کوچکم فرمانروایی میکنی
بدون هیچ نائب السلطنه ای ♥♥
نمیدانی چه لذتی دارد
بهترین پادشاه تاریخ را در دل داشتن...♥H
ارسالها: 3704
#428
Posted: 5 Nov 2017 03:24
انگار پرندگان احساس درسکوت شب به آن سوی ابر ها پروازکرده اند
انگارسکوت بر گونه هایم سیلی می زند
انگارنمی توانم سکوت رابشکنم
انگارکوچ پرستوها راندیده ام
انگارناله های شکست سوته دلان رانشنیده ام
انگارباورم نمی شود لبهای اندوه لبانم را بسته باشد
انگارباورم نمی شود فریاد زندانی من است
انگار ستارگان چشمهایم نمی گذارند که دنیا را ببینم
انگار این شب به پایان نمی رسد
انگارهیچ شبی به پایان نمی رسد
ن . ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 2135
#429
Posted: 5 Nov 2017 04:16
متنفرم از انسان هایی که دیوار بلندت را می بینند
ولی به دنبال همان یک آجر لق میان دیوارت هستند که
...
تو را فرو بریزند...!
تا تو را انکار کنند...!
تا از رویـــت رد شـــوند.
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
ارسالها: 23330
#430
Posted: 5 Nov 2017 14:40
یک روز آدم مورد نظرت را پیدا می کنی. آنوقت یاد می گیری که خیلی بیشتر به خودت اعتماد کنی. من که نظرم این است. پس به چیزی کمتر از این قانع نشو. در این دنیا بعضی کارها هست که باید تنهایی بکنی و کارهایی که فقط باید با یکی دیگر بکنی ... مهم این است که این دو تا را درست بهاندازه با هم جمع کنی.
هاروکی موراکامی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7