ارسالها: 34
#431
Posted: 8 Nov 2017 01:04
ترسم آن روز بیای و نباشد جسدم
کوزه گر کوزه بسازد ز خاک جسدم
لب آن کوزه بسازد ز خاک لب من
بیخبر لب بگذاری به لبان جسدم !!
در قلب کوچکم فرمانروایی میکنی
بدون هیچ نائب السلطنه ای ♥♥
نمیدانی چه لذتی دارد
بهترین پادشاه تاریخ را در دل داشتن...♥H
ارسالها: 34
#433
Posted: 11 Nov 2017 14:45
کاش مخابرات
یـــه روز صـبح بـهت اس ام اس مـیـداد:
مشترک محترم و عزیز ما،
شما قبلا در طول روز فلان شماره رو دویست بار میگرفتی
اس ام اس که حرفش رو نزن،
اینقدر زیاد بود که ما حساب کتابش از دستمون در میرفت
حتی بعضی اوقات اس ام اس هاتون اینقدر خوشگل بود
که برا خودمون سیوش میکردیم
حتی یه شب، ( پاییز بود فکر کنم)، اینقدر حرفای خوشگل خوشگل میزدین و ما هم هی گوش میدادیم
که پای تلفن خوابمون برد،
یادمون رفت بقیه پول تلفن شما رو حساب کتاب کنیم
حالا مشترک
حالا مشترک محترم و عزیز،
چی شده که این روزا دیگه خبری ازت نیست؟
چیزی شده؟
چرا اون شمارهه رو دیگه نمیگیری؟
یه اس ام اس خالی هم حتی نمیدی
منِ مخابرات، اون دوره رو باهاتون زندگی کردم، حقمه که بدونم
تو هم اس ام اس بدی بگی:
بیخیال رفیق،
به خاطرم نجنگید , اذیت نشد . قد بودنشو نذاشت کنار . خیلی راحت گفت نمیشه و رفت.
در قلب کوچکم فرمانروایی میکنی
بدون هیچ نائب السلطنه ای ♥♥
نمیدانی چه لذتی دارد
بهترین پادشاه تاریخ را در دل داشتن...♥H
ارسالها: 344
#435
Posted: 13 Nov 2017 19:18
شب است و آسمان را غم گرفته
سکوتم با نگاهش دم گرفته
شب است و کهکشانی در کنارم
ولی از دوریت من بیقرارم
زلزله غرب ایران ........ تسلیت.....
به حرمت لحظه ی میعادمون
کلام عشقو واسه من تازه کن
داد بزن عاشقم آی عاشقم
از عاشقیت شهرو پر آوازه کن
ارسالها: 24568
#439
Posted: 17 Nov 2017 20:49
خدای منهای ترس
خدای منهای اختناق
خدای منهای خشم و چند لحظه بعد پشیمانی
ستایش سزاوار توست
که او را آفریده ای
مردی چنان زیبا
با چشمانی درخشان بر پوستی سبزه و مرطوب
و بوسه هایی پر از تردیدهای فلسفی
فرزند ناخلف آدم
که نمی شود با او
در خواب طلایی هیچ گندم زاری دراز کشید
نه با وسوسه یک سیب
نه با ریختن این اشک های مصنوعی.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
صفحه 44 از 123