ارسالها: 1183
#521
Posted: 13 May 2018 18:46
نه میشه ادامه داد نه میشه به گذشته رفت ......
بـرخـیـز و مـخـور غـم جـهـان گــــذرا...
خــوش بـاش و بــه شـادمـانـی گـــــذرا...
ارسالها: 24522
#523
Posted: 22 May 2018 10:43
اوست نشسته در نظر
من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل
من به کجا سفر بَرم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 170
#524
Posted: 22 May 2018 19:15
لعنت به من لعنت به تو لعنت به عشق من و تو
هميشه يادمان باشد
که نگفته ها را ميتوان گفت،
ولی گفته ها را نميتوان پس گرفت
چه سنگ را به کوزه بزنی
چه کوزه را به سنگ،
شکست با کوزه است
دلها خیلی زود از حرفها می شکنند...
ارسالها: 23327
#525
Posted: 31 May 2018 10:48
خوش باش هر که راز داند
داند که خوشی ، خوشی کشاند
شیرین چو شکر تو باش شاکر
شاکر هر دم شکر ستاند
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 14491
#528
Posted: 26 Jun 2018 21:10
تقدیم به بچه های تیم ملی
برای آن نمای سحرآمیز از سبقت‌گیریِ میلاد جانِ محمدی که فقط یادآور اسطوره‌ی «آرش» بود.
بخش‌هایی از شعر «خطابه‌ی تدفین» شاملو -که البته برای موضوع دیگری سروده شده- اما اینجا معنا می‌دهد و برای این عکس زیباست:
...
وینان
دل به دریا افگنانند،
به‌پای دارنده‌ی آتش‌ها
زندگانی دوشادوشِ مرگ، پیشاپیشِ مرگ
هماره زنده از آن سپس که با مرگ
و همواره بدان نام که زیسته بودند،
که تباهی
از درگاهِ بلندِ خاطره‌شان شرمسار و سرافکنده می‌گذرد.
کاشفانِ چشمه
کاشفانِ فروتنِ شوکران
جویندگانِ شادی در مِجْری‌ِ آتشفشان‌ها
شعبده‌بازانِ لبخند، در شبکلاهِ درد
با جاپایی ژرف‌تر از شادی
در گذرگاهِ پرندگان.
در برابرِ تُندر می‌ایستند
خانه را روشن می‌کنند.
و نمی میرند
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 23327
#529
Posted: 27 Jun 2018 12:32
ایمانت میتونه کوه ها رو جابجا کنه ولی تردیدت میتونه کوه ها رو به وجود بیاره.
انتخاب با خودته ...!
خدایا ازت ممنونم که اراده ای بهم دادی که کوه های زندگیمو جابه جا کنم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 14491
#530
Posted: 1 Jul 2018 20:35
شنوندگان عزیز توجه فرمایید
شنودگان عزیز توجه فرمایید
خرمشهر
شهر خون
بی اب شددددددد
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 53 از 125