ارسالها: 7125
#791
Posted: 9 Mar 2020 02:42
Enriqueiglesias
علایق و آرزوها:فتیش ، نفر سوم بودن. هنجار شکنی،مخ زدن street walker,(((:
ای بلا...
میخوای خرم کنیا...
گفتم خر!
دیدید بعضی آدما خر میشن؟ البته بعضی ها خر مادرزاد هستند! بعضی ها هم بعضی وقتا خر میشند!من به ندرت خر میشم ولی وقتی خر میشم خیلی خر میشم!
امروز با عاغامون برا کاری رفتم خارج شهر.موقع برگشت کنار جاده دم یه وانتی که میوه میفروخت وایساد تا میوه بخره.منم باش پیاده شدم و رفتم دم وانتیه...
آقا این وانتیه همینطور که سر 5 کیلو پرتغال با عاغامون بحث میکرد و چک و چونه میزد یک کیلو بیشتر میوه پوست کند و داد به من!
پرتغال از وسط میبرید میداد به من میگفت بخور ببین چقدر آب داره!
بعد پرتغال رو پوست میکند میداد به من میگفت بخور ببین چه خوش خوراکه!
بعد سیب پوست میکند میداد دستم میگفت بخور ببین چه طعمی داره!
بعد خیار پوست میکند میداد دستم میگفت بخور ببین چه قلمیه!
خلاصه هی دقیقه یه چیز پوست میکند میداد دستم که بخور و ببین...
منم مثل قحطی زده ها از دستش میگرفتم و میخوردم و تا لحظه ای که عاغامون بالاخره رضایت داد و 5 کیلو پرتغال خرید و رفتیم داشت میوه پوست میکند...
آقا یه چاقو داشت که کف وانت افتاده بود.هر بار که یک میوه برام پوست میکند تیغه چاقو رو میکشید به کنار شلوارش و تمیز میکرد! اونم چه شلواری...
از دستشم نگم بهتره...
هر وقت دستش رو میخواست پاک کنه میمالید به آستین پیراهنش! گاهی هم مماقش رو با آستینش پاک میکرد...
نمیدونم چرا منی که با الکل دوش میگرفتم یه دفعه قد خر شِرِک خر شدم! هر چی داد رو خوردم! فکر کنم چون مفتکی بود! مفت بده،کوفت بده...
شایدم چون آقاهه خیلی صمیمی و با محبت بود
خلاصه خر شدم.اگر ازش کرونا بگیرم و بمیرم خیلی مردن احمقانه و مسخره ای میشه و مایه آبرو ریزی.باید بگم از بیمارا گرفتم که آبروم نره و با کلاس باشه.
الان یاد حرف انریکه افتادم رفتم یه کپسول ویتامین دی گرفتم و خوردم بلکه کرونا گرفتم نمیرم...
💔تو زمستون داره چشمات...❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker
ارسالها: 246
#793
Posted: 9 Mar 2020 11:31
Streetwalker: علایق و آرزوها:فتیش ، نفر سوم بودن. هنجار شکنی،مخ زدن street walker,(((:
ای بلا...
میخوای خرم کنیا...
گفتم خر!
دیدید بعضی آدما خر میشن؟ البته بعضی ها خر مادرزاد هستند! بعضی ها هم بعضی وقتا خر میشند!من به ندرت خر میشم ولی وقتی خر میشم خیلی خر میشم!
امروز با عاغامون برا کاری رفتم خارج شهر.موقع برگشت کنار جاده دم یه وانتی که میوه میفروخت وایساد تا میوه بخره.منم باش پیاده شدم و رفتم دم وانتیه...
آقا این وانتیه همینطور که سر 5 کیلو پرتغال با عاغامون بحث میکرد و چک و چونه میزد یک کیلو بیشتر میوه پوست کند و داد به من!
پرتغال از وسط میبرید میداد به من میگفت بخور ببین چقدر آب داره!
بعد پرتغال رو پوست میکند میداد به من میگفت بخور ببین چه خوش خوراکه!
بعد سیب پوست میکند میداد دستم میگفت بخور ببین چه طعمی داره!
بعد خیار پوست میکند میداد دستم میگفت بخور ببین چه قلمیه!
خلاصه هی دقیقه یه چیز پوست میکند میداد دستم که بخور و ببین...
منم مثل قحطی زده ها از دستش میگرفتم و میخوردم و تا لحظه ای که عاغامون بالاخره رضایت داد و 5 کیلو پرتغال خرید و رفتیم داشت میوه پوست میکند...
آقا یه چاقو داشت که کف وانت افتاده بود.هر بار که یک میوه برام پوست میکند تیغه چاقو رو میکشید به کنار شلوارش و تمیز میکرد! اونم چه شلواری...
از دستشم نگم بهتره...
هر وقت دستش رو میخواست پاک کنه میمالید به آستین پیراهنش! اونم چه پیراهنی...
نمیدونم چرا منی که با الکل دوش میگرفتم یه دفعه قد خر شِرِک خر شدم! هر چی داد رو خوردم! فکر کنم چون مفتکی بود! مفت بده،کوفت بده...
شایدم چون آقاهه خیلی صمیمی و با محبت بود
خلاصه خر شدم.اگر ازش کرونا بگیرم و بمیرم خیلی مردن احمقانه و مسخره ای میشه و مایه آبرو ریزی.باید بگم از بیمارا گرفتم که آبروم نره و با کلاس باشه.
الان یاد حرف انریکه افتادم رفتم یه کپسول ویتامین دی گرفتم و خوردم بلکه کرونا گرفتم نمیرم...
اولا خریت اصلی رو وقتی کردی که از روی احساس شوهر کردی که خب خیلیا میکنن.
ثانیا واقعا خریت بزرگی کردی واسه میوه ها.من بجات میترسم. شاید اگه بیشتر میخوردی خیار اصلی رو میداد بهت بخوری.قبلا پوست کنده و نمک زده.خیلی هم مهربونه و خوش اخلاق. حداقل از شوهرت بهتره با اون انگشتای درازش و شکم گنده ش ویتامین دی هم تدریجی بالا میره.تو بیمارستان بده یکی از همکارات اگر تحریک نمیشه یه آمپول ویتامین دی بزنه به باسن قمبل خوشگلت که زود ایمن شی.اون فوری هست.تخقیقات خارجی جواب قطعی دادن واسه ویتامین دی.
نکته ی بعدی اینکه توی یکی از پست های بالا بهت پیشنهاد دادم با پول من قرص بخری برای همه افرادی که داخل بیمارستان میبینی.فقط شماره کارت بده. ما خودمون باید زنجیره رو قطع کنیم. وگرنه عرب پرستای خرافاتی بفکر عراقن و مردم بدبختی که چهل ساله از علم و دانش و خرد و پزشکی بسوی خرافات رفتن. گاهی توی دلم میگم حقشونه بمیرن....ولی همشون نه
چه بدنی داری سمیه.خخخ
ویرایش شده توسط: Enriqueiglesias
ارسالها: 7125
#795
Posted: 12 Mar 2020 16:00
سرانجام،یک ویروس مرگبار به ما فهماند که:
کرونا به همه ثابت کرد به جای طلاکاری چند هزار امامزاده کاش یک کارخانه تولید ماسک و الکل میساختند کاش به جای هر امامزاده یک درمانگاه مجهز میساختند کاش به جای پولهایی که به ملاهاي مفتخور دادند پرستار و بهیار تربیت میکردند کاش به جای پولهای کلانی که به مداح الدنگ میدهند دستگاه تنفس مصنوعی وارد میکردند کاش به جای دعا خواندن، از کشورهای دیگر کنترل بیماریهای واگیردار را یاد میگرفتند.
کرونا ثابت کرد یک پرستار از صد تا ایت الله پفيوز بیشترارزش دارد....
💔تو زمستون داره چشمات...❤️🩹
ارسالها: 7125
#797
Posted: 13 Mar 2020 00:33
دوست دارم آخوند پفیوز الدنگ فقط و فقط یک روز 12 ساعت اون لباس لاستیکی قرنطینه روی لباس و شلوار و مانتو و مقنعه بپوشن.
نمیخواد شیفت شب باشند و بیداری بکشن...
نمیخواد کار کنن و بدوند و بالا سر بیمار بدحال باشند.فقط و فقط رو صندلی بتمرگن...
نمیخواد اضطراب ابتلا به ویروس رو داشته باشن...
و بعد از حسن و حسین و تقی و نقی و نکیر! و بکیر! بگند...
اینجا بهترین فرزندان این آب و خاک دارند میمیرند.بچه های باهوشی که از شش سالگی تا امروز دارن درس میخونند و خدمت میکنند.تو استان گیلان و مازندران و گلستان و کرمان طبق آمار خودشون نیمی از کادر درمانی کرونا گرفتند و در سایر استانها بین 20 تا 40 درصد مبتلا شدند.و بسیاری هم در سکوت و مظلومیت مردند.همکاران من یکی یکی دارند میرند...
اما راستی آخوندها مفتخور کجان؟
حرمهای مطهرشون رو رها کردند و پا به فرار گذاشتند.
آخوندها کجا هستند؟
تو خوش آب و هوا ترین ییلاقها و قشلاقهای کشور مشغول عشق و حالند...
این عکسها مال کیشه...
💔تو زمستون داره چشمات...❤️🩹
ارسالها: 7125
#800
Posted: 15 Mar 2020 20:37
زنگ زدن و خبر مرگ یه بیمار خاص رو بم دادند...
یکی که...
این روزا از تلفن خیلی میترسم...
مثل روزهای آخر مادرم...
قد چند سال مرگ و میر دیدم...
چه بیماری سختیه...
چقدر حالشون بد میشه...
صورتاتون همیشه جلو صورت خیسمه...
بچه که بودم وقتی گریه میکردم و میخواستم اشکام رو پاک کنم مادرم میگفت دخترم اشکات رو نکش
اشکایی که مال شماست رو نمیکشم...
این روزا جسما و روحا خیلی کم آوردم...
مهدی یراحی بغض تو
همیشه بغض تو دنیام و لرزوند
هوای گریه ها مو داری یا نه؟
یه عمره که فراموشت نکردم
منو به خاطرت میاری یا نه؟
کسی جات و نمی گیره تو قلبم
پناهی غیر آغوشت ندارم
صدام و می شنوی این التماسه
تو تنهایی ولی تنها نذارم
همیشه بغض تو دنیام و لرزوند
هوای گریه ها مو داری یا نه؟
با رویای تو بیدارم همیشه
شبایی رو که غرق اضطرابم
من انقدر خواب بد دیدم که می خوام
دیگه هیچ وقت تو این دنیا نخوابم
ببین دنیای من می لرزه بی تو
چجوری باید از این غم رها شم
باید پایان کابوسم تو باشی
شاید تعبیر رویای تو باشم
همیشه بغض تو دنیام و لرزوند
هوای گریه ها مو داری یا نه ؟
یه عمره که فراموشت نکردم
منو به خاطرت میاری یا نه؟
هوای گریه ها مو....
💔تو زمستون داره چشمات...❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker
صفحه 80 از 123