ارسالها: 7147
#902
Posted: 15 Oct 2020 00:00
واپسین نامه
سلام
چطوری جونی؟ منو میشناسی؟
نشناختی؟ من آرزوهاتم!
همونا که از بچگی بات بزرگ شدن...
همونا که همیشه یار و همراهت بودند...
همونا که یک روز هم ولت نکردند که برند...
همونا که وقتی باید پاشون وامیستادی،وانستادی...
همونا که وقتی باید ازشون حمایت و دفاع میکردی نکردی...
همونا که دستشون رو طرفت گرفتن تا دستشون رو بگیری و بشون برسی اما تو رو برگردوندی...
همونا که به امون خدا ولشون کردی رفتی...
همونا که به خیال خودت کشتیشون...
خواستم یه سری بت بزنم،آخه من مثل تو نامرد و نالوتی نیستم...
دیدم خیلی دلتنگمی...
دیدم خیلی پشیمونی...
دیدم عذاب وجدان داری...
دیدم بدجور میسوزی و میسازی...
گفتم بت بگم من نمردم.
من زنده ام.
تو فقط لیاقتم رو نداشتی.
رفتم پیش اون که لیاقتم رو داشت...
هر چند همش تقصیر نبود...
تقدیر بی تقصیر نبود...
راستی سگ تو روح اونکه گفت ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است.
گه خورد
ماهی گیری فصل داره
فصلش رو که از دست دادی،باید از گرسنگی بمیری...
فصلش رو که از دست دادی،باید از گرسنگی بمیری...
فصلش رو که از دست دادی،باید از گرسنگی بمیری...
همین
خداحافظ
💔تو زمستون داره چشمات...❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker
ارسالها: 377
#903
Posted: 15 Oct 2020 00:31
lordpeyman:
چه زندگی مسخرهای! هرچی صبر کردم زندگیم بهتر بشه و یکم اوضام فرق کنه، نشد. پول جمع کردم که حداقل یه پراید آشغالی بخرم ولی با یه شب خوابیدن پراید دو برابر شد و اون پولی که تو پنج سال با زحمت و تدریس شبانه روزی به دست آورده بودم بی ارزش شد. اونقدر درگیر پول درآوردن شدم که نشد دوست دختری پیدا کنم و آدمی شدم که این چیز ساده براش شده یه آرزو. 26 سالمه و خداروشکر خودم و خونوادم سالم و درپناه خدا داریم زندگی میکنیم اما حیف که هیچ وقت نشد نیازها و خواستههای سادهای که شاید خیلیاتون براتون تکراری شده رو یبار تجربه کنم.یه مهره سوخته هستم که ماشین، خونه، زن و بچه، شغل و پول درست حسابی ندارم و بدتر از اون الان هم باید برم سربازی و 21 ماه از عمرمم اونجا بگذره. آدم ناشکری نیستم و هرروز خدا رو شکر میکنم که تن عزیزام و خودم سالمه اما این زندگی خیلی میتونست قشنگتر باشه اگه یکم ساده میگرفتیمش. بنظرم ماها زندگی نمیکنیم و فقط داریم به زنده بودن ادامه میدیم. انشالله که اوضاع بهتر میشه
خدا رو شاکر باش تو این اوضاع متاهل نیستی بچه نداری، من حاضرم برگردم به اون زمان که فقط دردم تنهایی بود ، الان پسرم روبرومه هر بار می بینمش عذاب می کشم
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
ارسالها: 7147
#909
Posted: 21 Oct 2020 22:59
la2641
حالم اصلا خوب نبود.جسمی و روحی.
خوشبختانه یکی از دوستان بم امید و آرامش خاصی داد.
الان بهترم.وقتی دیدم به یادمی بهترم شدم.
💔تو زمستون داره چشمات...❤️🩹
ارسالها: 88
#910
Posted: 24 Oct 2020 14:10
دلم از این میسوزه روز اول بهت گفتم اگر نمیخواهی باشی بگو !! بهت گفتم اگر قصدت اذیت کردن هست نکن ، من بشینم زمین نمیتونم بلند بشم دیگه ، ده بار بهت گفتم ، کار خودت و کردی ؟! حالا بشین پر پر شدنم و ببین و لذت ببر ....
در رسیدن یا نرسیدن تفاوتی ندارد ، تمامش درد است ....