ارسالها: 24568
#141
Posted: 7 Apr 2013 14:09
من زنم
و به همان اندازه از هوا سهم دارم
که ریه های تو
درد آور است که من آزاد نباشم تا تو به گناه نیفتی
قوس های بدنم بیشتر از افکارم به چشمهایت می آیند
تاسف بار است
که باید حتی لباسهایم را به میزان ایمان تو تنظیم کنم
و این خود مرگ است
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 2642
#142
Posted: 8 Apr 2013 01:24
زنهای قدیم شاید موجودات پیچیده ای بودن ولی زنای الان فقط ادای پیچیدگی و ظرافت و این چیزا رو در میارن
به نظرم بیشتر از اون که دخترای الان پیچیده باشن، بعضی پسرا بیش از حد ساده و احساساتی هستند.
در کل زنا موجوداتی عاشق تناقض هستن
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 96
#143
Posted: 19 Apr 2013 01:00
خوبن بد نیستن خدا خیرشون بده.
خدایا یاریم کن تا اگر چیزی راشکستم آن دل نباشد؛
دل شکستن هنر نیست
ارسالها: 468
#144
Posted: 24 Apr 2013 17:10
ما زن هستیم...
باصورتی ظریف وجثه ای کوچک...
با احساسی لطیف وزنانه.
من وخیلی از زن های این حوالی،
گاهی میتوانیم تمام قلبمان را به تو تقدیم کنیم...
فقط...
کاش بدانی...
قلب یک زن تمام زندگی اوست...
با همان قلب واحساس لطیفمان دوست داشتن را برایت مشق میکنیم...
عشق را برایت معنا میکنیم...
دلمان پر از غصه عالم هم که باشد،باز مرهمی میشویم برای زخمهایت...
همه وجودمان را به پایت می ریزیم...
در اوج ناراحتی،با گرمای دستانت آرام میگیریم.
بابوسه هایت بهشت را تجربه میکنیم و با دوری ات جهنم را...
اصلا پشت پا میزنیم به دنیای بدون تو!!!
آنقدر وجودمان،احساسمان،عشقمان را دست کم نگیر...
بگذار قدرتمان را به رخ مردانگیت بکشیم...
دلت را صادقانه تقدیممان کن تا دنیایمان را خالی از دیگران و پر از تو کنیم...
تو فقط قول بده یک مرد باقی بمانی...
از همان مردهای مرد و محکمی که ما میخواهیم...
سر حرفت بمان...
عشق های ساعتی را دور بریز و نامردی نکن...
خیانت را از نقشه هایی که برایمان داری،حذف کن...
ببین چگونه با همین دنیای زنانه مان،زندگیمان را وقف نفس هایت میکنیم.
بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !
ویرایش شده توسط: Sahar1986
ارسالها: 468
#145
Posted: 24 Apr 2013 17:17
عشق واسه یه زن وقتيه كه از روي ناراحتي
با دستاي ظريفش
رو سينهي ستبر مردش ميكوبه
مرد آروم بغلش ميكنه،
دستاشو ميبوسه و ميگه:
نزن گلم دستاي خودت درد ميگيره...
بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !
ویرایش شده توسط: Sahar1986
ارسالها: 468
#146
Posted: 24 Apr 2013 17:22
دُختـَرے نیسـتـَم کـه هـَرزگـــے کـُنـَم!
زنـانگــے وَ مـُـحَـبـَتم را بـا هـَر مــردے تقسـیم نمـے کنم
عـشـقَم تنها خــاص ِ یکـــ نـفر اَســت
غـَرق ِ عـــــشــــــق خواهــم کرد آنکه خاص ِ من باشـد
طــورے کـه بـــے نیاز شـود از عـشق، ســیرابــ شـود از زندگـــے ...
تا جــان به در بـَرَم، آغوشـَم و وجودم و قلـــبم تنها سـَهم اوسـتــــ
بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !
ویرایش شده توسط: Sahar1986
ارسالها: 468
#147
Posted: 24 Apr 2013 17:27
کـــو ر بــاش بانـــو...
نـگاه کـه مـی کنـی، مـی گوینــد: نـخ داد!
عـبوس بــاش بانــــو...
لبــخند کـه مـیزنـی، مـی گـوینــد: پـا داد!
لال بــاش بانــــو...
... حـرف کـه مـی زنـی، مـی گوینــد: جـلوه فـروخـت!
شـاید دسـت از سـرمان بردارنـد...
شـــــاید !!!
بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !
ویرایش شده توسط: Sahar1986
ارسالها: 24568
#148
Posted: 29 Apr 2013 23:53
زن بودن کار مشکلی است
مجبوری مانند یک کدبانو رفتار کنی
همانند یک مرد کار کنی
شبیه یک دختر جوان به نظر برسی
مثل یک خانم مسن فکر کنی
این موجــــــــــــ ـــود بزرگ هنرمــــــند زمان است و خــــــدا قوت دارد
قدرش را لایقـــــــــــ ـــــــــــــش می دانــــــــــــ ـــــــــــــــ ــد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#149
Posted: 1 May 2013 12:42
من زن خلق شدم نه برای در حسرت یک بوسه ماندن...
برای خلق بوسه ای از جنس آرامش
من زن نشدم که همخواب آدمهای بی خواب شوم
زن شدم که برای خواب کسی رویا شوم
من زن نشدم که در تنهایی ام حسرت
آغوشی عاشقانه را داشته باشم..
زن شدم تا آغوشی در تنهایی عشقم باشم...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#150
Posted: 1 May 2013 12:45
بلبلان آواز در گل یافتند
شاعران در زن تکامل یافتند
زن محبت را تلافی می کند
خستگی را ترمه بافی می کند
زن درخشان می کند الماس را
زن تجلی می دهد احساس را
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند