ارسالها: 125
#158
Posted: 18 Aug 2013 16:22
اعتراف میکنم دچار عذاب وجدان شدم ازینکه اذیتش کردم و مقصر بودم ناراحتم
ولی غرورم نمیزاره معذرت خواهی کنم.........
روزگار سوار بر مرکب خود می تازد و خزان پشت خزان
بهاران از پس بهاران و من دست برندارم
و به امید آن آینده روشن، ظلمت سیاه شب را نظاره گرم
که صبح دولت امید بدمد
ارسالها: 332
#159
Posted: 18 Aug 2013 21:17
اعتراف میکنم که ۵ سال تمام، آزارم داد و من تحمل کردم.
اشتباه کردم باید همون دو ماه اول فراموشش میکردم.
انسانها اصلاح پذیر نیستند
گل بی رخ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
طرف چمن و طواف بستان
بی لاله عذار خوش نباشد
تنهایی - loneliness
ارسالها: 76
#160
Posted: 24 Aug 2013 20:20
اعتراف ميكنم نميتونم ازافسردگى دربيام
بس كه ديواردلم كوتاه است
هركه ازكوچه تنهايى ماميگذرد
به هواى هوسى هم كه شده
سركى ميكشدو ميگذرد!!!