صفحه 21 از 74: « پیشین 1 ... 20 21 22 ... 73 74 پسین »

اگر واقعاً شجاعی،پس اعتراف كن!

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#201 Posted: 1 Jan 2014 01:06

اعتراف می کنم اولین بار و آخرین باری که در دنیای حقیقی دوست دختر گرفتم اون شروعش به خاطر این بود که دیدم دوستام همه میرن می گیرن و من دارم عقب می مونم و چیزی واسه گفتن ندارم .. همون تا امروز واسم مونده و حالا پسرم از اون روزی که من دوست پسر مادرش شدم و چهارده سالم بود بزرگتره ....ایرانی

Atrinjoon

کاربر

ارسالها: 291

#202 Posted: 21 Jan 2014 18:42

اعتراف میکنم وقتی بچه بودم سنجاقکارو خیلی دوس داشتم خیلی هم نترس بودم بچگیام

.یه قرقره بر میداشتم نخ رو از یه طرف میبستم به دمش از ته قرقره پروازش میدادم بدبخت بی حال میشد غش میکرد دیگه پرواز نمیکرد

.بعضی اوقاتم دوس داشتم بدونم غذاییکه میخوره کجاش میره سرشو یهو از تنش جدا میکردم میدیدم معدش به کلش آویزونه

mani51

کاربر

ارسالها: 305

#203 Posted: 22 Jan 2014 09:53

من اعتراف میکنم که اشتباهات زیادی تو زندگیم داشتم

همه محبت خود را به یکباره برای دوستت ظاهر مکن زیرا هر وقت اندک تغییری مشاهده کرد تو را دشمن می پندارد

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#204 Posted: 22 Jan 2014 12:10

اعتراف می کنم وقتی که بودم خدمت سربازی ومنشی و مسئول پرونده ها بودم 1-واسه سربازایی که غیبت می کردند غیبت رد نمی کردم .2-اگه یه فضولی یا فرمانده متوجه می شد می گفت چرا رد نکردی گزارشو می نوشتم می ذاشتم رو پرونده نمی بردم واسه امضا 3-اگه می گفت چرا نیاوردی واسه امضا ء می بردم برای تایید ولی می ذاشتم همون جور بمونه .. 4-اگه می گفت چرا نامه رو باز و تفکیک نکردی و شماره نزدی ..شماره رو می دادم . اون وقتا کامپیوتری نبود . همه چی دست خودم بود 5-اگه می گفت چرا نامه رو شماره داده به امان خدا ول کردی . زود تر بفرستش به مرکز و ستاد کل که در اونجا سابقه داشته باشه .. 6-من همون شماره با همون تاریخ رو می دادم به یک نامه دیگه ..فرمانده که نمی دونست . یعنی دو تا نامه بودن با یه شماره .. در دفتر رسید کل تحویل رسید اون نامه روکه مربوط به غیبت نبود امضاء می گرفتم .فقط شماره نوشته می شد و اشاره ای به موضوع نمی شد . اگه فرمانده از من می پرسید می گفتم ایناهاش نامه رو تحویل دادم امضا گرفتم .. چه کیفی داشت ! 7 -چه اون فرمانده منتقل می شد چه نمی شد اون سرباز وقتی که موعد ترخیصش می شد یا برای تعیین و تکلیف می رفت به ستاد کل و مرکز و..اونجا که سابقه ای نداشت یه دعایی هم به جون من می کرد و کارتشو می گرفت ومی رفت .. فرمانده همین که از دست این سربازا خلاص می شد کاری به کارشون نداشت . مخلصتون می دونست باید چیکار کنه .. نتیجه گیری اخلاقی : ای که دستت می رسد کاری بکن . پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار .منم ریسک هایی می کردم که می دونستم چی به چیه .. خیلی ساده و خونسرد با مسائل بر خورد می کردم .. نتیجه گیری غیر اخلاقی : خلاف خلافه ولی چیکار کنم . سربازایی بودن که باباشون مرده بود .. دلشون گرفته بود . عده ای بودن که باید می رفتن عشقشونو ببینن . یکی دوست دخترش ازدواج کرده بوداز ناراحتی و افسردگی یک ماه غیبت کرده بود بهشون چی می گفتم . دلها همه گرفته بود . حالا هم اگه اینا رو دارم اعتراف می کنم اگه یه وقتی منو بگیرن دیگه کار به اینجا نمی رسه که منو بخوان واسه این جرائم محاکمه کنن و ببرن زیر سوال . رسیدگی به این قسمتو روح من باید از اون دنیا شاهدش باشه . سربازای عزیز واسه هم مایه نیایین . هوای همو داشته باشین من برم دیگه . چه اعترافات سنگینی ! ولی اون دنیا باید جواب پس بدم .. دوستتان دارم .. دوست و برادر شما : ایرانی خلافکار

ellipseses

کاربر

ارسالها: 1131

#205 Posted: 22 Jan 2014 12:21

اعتراف می کنم... یه مدت نبودم و به رفقای قدیم گفتم که به خاطر بارداری خانمم بوده. اما خب، اصن چه ربطی به من داشته؟!
خدا میدونه مغز من تو دفتر گیریپاژ میکنه و واسه همینم هست که هر چند وقت یه تعطیلات میرم!
حالا چنه درازی نکنم بهتره ولی اونایی که این پست رو نمیخونید، خیلی با مرامید!

حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...

Attila

کاربر

ارسالها: 51

#206 Posted: 18 Feb 2014 04:23

libertycity: دوستان اگر شما توان بیان كارهای خوب و بد خود را یا اعتراف به بزرگترین گناه،خطا و جفایی كه چه شما به دیگران كرده اید و چه دیگران به شماكرده اند بگویید و نیز اگر ظلمی به پدر ومادر و آشنا و غریبه كرده اید. پس همه را اعتراف كن .البته هر چیزی كه در زندگی به شما گذشته كه جنبه ی اعترافی دارد بیان كنید. كم یا زیادمهم نیست،مهم شجاعت اعتراف كنندگان است. شاید كمی سبك شدیم و شایدخدا هم ما را بخشید.شاید
خوب من اعتراف میکنم. آقا من تا دیروز فقط فکر میکردم که خامنه ای قاتل هزاران جوان بیگناه ایرانی هست. ولی از دیروز فهمیدم که خامنه ای حتی ۱۶۰ هزار نفر از ملت بیگناه سوریه رو هم به قتل رسونده.

این کاربر به دلیل درخواست عکس سکسی کودکان برای همیشه بن شد.

پرنسس

Andisheh

کاربر

ارسالها: 350

#207 Posted: 18 Mar 2014 23:06

اعتراف میکنم که یکی از دلایل خراب شدن زندگیم با زنم خودم بودم اما ای کاش اون به من چیزی میگفت و کار هام رو تایید نمیکرد

در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
چون مرد به عزت ببرندش سر دست

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#208 Posted: 19 Mar 2014 02:18

اعتراف می کنم یک زمانی اون اوایل نو جوانی یا اواخر کودکی که خیلی هم کوتاه بود فکر می کردم آخوندا پخی هستند . حرفشون با عملشون یکیه .. حرفاشونو باید با آب طلا نوشت .. خداوندا ! مرا ببخش . به حساب بچگی و صغر سنی و نادانی من بگذار .. تقصیر من چیه وقتی کوچولوی کوچولو بودم تا هشت ده سالگی همراه مامان بزرگم می رفتم روزه خونی پای منبر تا گوش کنم به عــــــرعـــــــر..من چه می دونستم این شکم گنده های تن لش مفت خور واسه خودشون حرف نمی زنن . من چه می دونستم اونا هر کی رو که جلوشون یونجه بریزه و یه آخور و اصطبل خوب براشون ردیف کنه پاچه خواریشو می کنن . من چه می دونستم جوونای پاک مملکتو می کشن میگن اعدام رحمته .. خداوندا مرا ببخش . من کاری نکردم . فقط یک چند ماهی که حتی به نیم سال هم نکشید فکر می کردم این الاعا آدمند . .. دوست و برادر توبه کار شما : ایرانی

mahdi1367111

کاربر

ارسالها: 276

#209 Posted: 20 Mar 2014 09:40

shahrzadc
آخ گفتی رفیق
منم تا پونزده سالگی چقدر اینا رو قبول داشتم.حتی سر خامنه ای کتک هم خوردم
اعتراف میکنم واقعا بچه بودم و.اشتباه کردم

تو میتونی به هر چیزی که میخوای برسی؛بشرطی که فکرتو روش بکار بندازی
__________________________
بی ثمرترین روز روزی است ک نخندیده باشی

nisha2552

کاربر

ارسالها: 3525

#210 Posted: 20 Mar 2014 10:18

منم اعتراف میکنم
خیلی بدبخت بودم که تو محرم خیلی میزدم تو سر و کله خودم و گریه میکردم.
عیبی نداره میذارم به پای بچگیم و ارثی بودن دین و اینگونه مراسمات و تبلیغ جمهوری اسلامی

صفحه 21 از 74: « پیشین 1 ... 20 21 22 ... 73 74 پسین »

گفتگوی آزاد /

اگر واقعاً شجاعی،پس اعتراف كن!

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا