ارسالها: 161
#211
Posted: 20 Mar 2014 11:25
اعتراف میکنم باعث بهم ریختن مراسمی شدماشتباه کردم تاوانشم دادم بدجور.خدایا توبه
خدایا...
دیگه بسمه...
بریدم رحم کن
.........
زندگی پانتومیم است حرف دلت رابه زبان اوری باخته ای
ارسالها: 62
#217
Posted: 14 May 2014 18:01
اعتراف می کنم که از آینده زندگیم می ترسم
می ترسم با این حقوقایی که ما میگیریم آخر به کجا می خواییم برسیم؟
دنبال چی می گردیم اصلا تو زندگی
هر روز مثل دیروز
فردا مثل امروز
همش کار و کار و کار
کاش در دل هیچ آرزویی نداشتم
ولی افسوس این نیز خود آرزوییست
ارسالها: 321
#219
Posted: 23 May 2014 21:55
اعتراف ميكنم خودم هم دارم تعجب ميكنم از اينكه اون آدم سابق يجورايي نيستم و خيلي بي عاطفه و دلسنگ شدم نميدونم چطورياست نه به اون شوري شوري نه به اين بي نمكي بينمكيم !!!
تو دقیقه زندگی کن با اونی باش که فردا غم نبودش نخوری
به فکر فردات باش تا هم امروز هم فردارو داشته باشی