ارسالها: 350
#221
Posted: 27 May 2014 20:51
زیاد تعداد اعتراف هام بالا نیست .. اما همون چند تا خیلی خیلی درد ناکه و خیلی عذابم میده .. اعتراف میکنم که با ا.ن پدر مادر احمقی که داشتم با کاری که با بچگیه من کردن همه چیزمو ازم گرفتن همه آیندمو .. از همه چی بد تر خوشبختیمو تا ابد ازم گرفتن .
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
چون مرد به عزت ببرندش سر دست
ارسالها: 517
#223
Posted: 28 May 2014 12:04
توی نوجوونی به دلایلی توی کلانتری پرونده دار شدم... ولی بعدا با دزدی از کلانتری پرونده مو از بین بردم و از اون به بعد هم ذره ای خلاف نکردم و قانونمند بودم... به هیچکس هم نگفتم، چون حقم نبود سابقه داشته باشم... 
The Search for Freedom
درک کردن سخته، درک نشدن سخت تر
ارسالها: 350
#225
Posted: 4 Jun 2014 15:49
اعتراف میکنم سخت ترین و بد ترین حس دنیا واسم حس باختن هست.. بااااااختن... اعتراف میکنم که الان مدت هاست میدونم تو زندگیه مشترکم باختم.. بد جوری باختم ۱۰۰- هیچ باختم ..حالم خوش نیست.چون بااااااختم.
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
چون مرد به عزت ببرندش سر دست
ارسالها: 228
#229
Posted: 27 Aug 2014 12:12
اعتراف میکنم وقتی ده سالم بود اولین فیلم سکسی رو دیدم خیلی هم بدم اومد از خودم
برداشت طرف مقابلت شرطه نه برداشتها و تفاسیری که تو از اون واژه یا رفتار داری!!!
ارسالها: 58
#230
Posted: 29 Aug 2014 10:22
دوسال پيش باعث شدم1زندگى متزلزل شه وهرچندظاهرا"الان درست شده همه چى ولى خب برگشت پذيرنيست.باعث شدم خيانت رخ بده وبه شدتم پاشو خوردم؛بدپشيمونم
سلام چطورى مهندس?خوبى?
شنيدم عقايدت نئوكانتيه?آره?
شقايقت چى?
اونم نورمانديه?
صفحه 23 از 74