ارسالها: 7412
#601
Posted: 25 Jun 2021 21:22
اعتراف میکنم از کارم خسته شدم و اصلا حس و حال و حوصلش رو ندارم.
از طرفی هم به حقوقش سخت نیاز دارم.
طبق معمول بین احساسم و نیازم باید پا روی احساسم بذارم و برم سراغ نیازم.
تف به این زندگی که یک روزم بر وفق مراد ما نبود...
💔چشمام سگ نداره،اما یک سگ هار تو دلمه که قلاده هم نداره... ❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker
ارسالها: 7412
#604
Posted: 26 Jun 2021 19:06
اعتراف میکنم از زندگیم فقط یک ظاهر باقی مانده و بس.
الان که دقت کردم همین ظاهر هم در حال فروپاشی هست و دیگه کم کم باید به پایان سلام کنم...
حس عجیبیه وقتی به پایان زندگی میرسی.
یک جورایی مثل حس آدمه وقتی داری ازدواج میکنمی.
وجودت پر از اضطرابهای مبهمه ولی عجیبیه که به هیچ چیز خاصی هم فکر نمیکنی...
چند سال تلاش کرد تا به این نقطه برسیم و حالا که رسیدیم میبینم که اصلا ارزشش رو نداشت.
ادامه دادن یک اشتباه از خود اشتباه کردن بدتره...
💔چشمام سگ نداره،اما یک سگ هار تو دلمه که قلاده هم نداره... ❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker
ارسالها: 319
#609
Posted: 8 Aug 2021 19:57
اعتراف میکنم که دوست ندارم بیام اینجا....اما...
اعتراف میکنم ازینکه عکسمو تو یکی از پیجهای اینجا دیدم خوشحالم...هرچند نمیدونم چطور اینجا اومده!!!
اعتراف میکنم دلم برای چندتا ازکاربرای قدیمی اینجا تنگ شده....
ویرایش شده توسط: pardis00