ارسالها: 91
#411
Posted: 26 Feb 2013 14:14
من به سوالاتشون ميخنديدم به كوته فكر بودنشون و به احساسات بيجاشون حالا همون سوال برای خودم پيش اومده يك سوال پيش پا افتاده كه جوابش سخته يا حداقل جوابش برای سوال كننده سخته
اونی كه دوست دارم رو انتخاب كنم
يا اونی كه دوسم داره?
جوابی براش پيدا نكردم بهتره گزينه سوم را اضافه كنم و دوتاشون رو انتخاب كنم
ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﺪﻓﺶ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ
ﻫﺪﻓﺶ ﺧﺪﻣﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﻗﻄﻌﺎ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺳﺖ
سودای حجر ندارم
از تولد مهاجرم
ارسالها: 531
#412
Posted: 1 Mar 2013 00:25
يك وقتايي توي زندگي يك جمله اي رو صدها بار شنيدي و خوندي ولي برات معناي خاصي نداشته فقط ميگفتي چه قشنگ.ولي يه زماني مي رسه كه همون جمله تكونت مي ده و حتي ديوونه ات مي كنه.يك جمله تمام مغزتو آشفته ميكنه و روزها و روزها درگيرت مي كنه با خودش.
چقدر گاهي فهميدن عمق اين جمله ها مي تونه دردناك ياشه.ايتقدر كه حس ميكني مثل يه بغض خفه كننده كه نه مي توني فرو بديش و نه مي توني بيرون بريزيش تو گلوت مي مونه.عين يه تيله ي بزرگ راه نفس كشيدنتو مي گيره.
اين روزها درگير يكي از همين جملاتم.چقدر از اينكه اينقدر دردناك اين جمله رو درك كردم متنفرم.
مرهمي نيست.گاهي هيچ مرهمي نيست.نه براي هيچ زخمي نه براي هيچ بغضي.فقط بايد درد بكشي و خفه بشي.
من یک زن خوشبختم
و خیابانی که راه مرا دنبال می کند
خوشبخت است
و کوچه ای که
به گریبان خانه ام می رسد
خوشبخت است
ارسالها: 24568
#414
Posted: 2 Mar 2013 20:47
يادمون باشه كه هيچكس رو اميدوار نكنيم بعد يكدفعه رهاش كنيم چون خرد ميشه ميشكنه و آهسته ميميره . يادمون باشه كه قلبمون رو هميشه لطيف نگه داريم تا كسي كه به ما تكيه كرده سرش درد نگيره يادمون باشه قولي رو كه به كسي ميديم عمل كنيم . يادمون باشه هيچوقت كسي رو بيشتر از چند روز چشم به راه نذاريم چون امكان داره زياد نتونه طاقت بياره . يادمون باشه اگه كسي دوستمون داشت بهش نگيم برو نميخوام ببينمت چون زندگيش رو ازش ميگيريم .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 1329
#415
Posted: 2 Mar 2013 21:09
امروز تازه محکی ها رو درک کردم یعنی درد واقعی رو از نزدیک دیدم.... امروز فهمیدم اونایی که میگن درد دارن رنج دارن اصلا نمی دونن درد چی هس ... وقت کردی چندتا شاخه گل بگیر بهشون سربزن بعضیا شون ... باید ببینی ... باید ببینی
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
ارسالها: 6368
#416
Posted: 8 Mar 2013 01:52
یادش بخیر، یه وقتایی لیست آنلاینها رو که نگاه میکردی این موقع ها ، همه رو میشناختی. مثه کلاسهای ترم آخر دانشگاه که همه همدیگرو میشناسنو ...
یادش بخیر ...چه شبهایی رو صبح کردیم تا رسیدیم اینجا که هستیم ، انگار درست صفر مرکزیه !
درست شدیم مثه آدمهای معتاد ، اوایل چقدر شارژ میشدیم میومدیم اما الان فقط واسه اینه که آروم بگیریم وگرنه دیگه ...
این نیز بگذرد ...
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ارسالها: 1095
#417
Posted: 9 Mar 2013 22:34
11ماه گذشت...
بعضی ها دلشون شکست...
بعضی ها دل شکوندن...
خیلی ها عاشق شدن وخیلی ها تنها...
خیلی ها ازبینمون رفتن...
خیلی ها بینمون اومدن...
گریه کردیم وخندیدیم...
زندگی برخلاف آرزوهامون گذشت...
تقريبأ 12 روز مونده12روز از همه اون خاطره ها!
آرزو دارم , نوروزی که پیش رو داری آغاز روزهایی باشد که آرزوداری
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
ارسالها: 531
#418
Posted: 10 Mar 2013 21:28
آرام نگاه می کنم.آرام.ساکت.زندگی در گذارش خیلی چیزها رو نشون میده.نیازی به عجله ی من نیست.یاد گرفته ام صبور باشم و بگذارم ثانیه ها گاهی کند و گاه با شتاب از کنارم بگذرند.من همونجور آروم نگاه می کنم به کجا می رود؟
وقتی همه چیز تمام شده چه فرقی می کند جوش و خروش؟
بی تفاوتی مرهم خوبی بود.این خلاصه ی تجربه ی این روزهاست....
من یک زن خوشبختم
و خیابانی که راه مرا دنبال می کند
خوشبخت است
و کوچه ای که
به گریبان خانه ام می رسد
خوشبخت است
ارسالها: 973
#419
Posted: 12 Mar 2013 03:03
عجب تاپیکی......................دست هستی خانوم درد نکنه..........
عجب.روزی بود.........عجب.سالی بود..............تُ............تُ...وحشتناک ترین سال زندگیم..........خانواده تو فشار به خاطر من......من ناراحت..........البوم پرچم سفید چاوشی..............این قصه اولش با غم شروع شده پس باید اخرش با غم تموم بشه...........نه.............تموم نشد..............ولی خیلیا به خاطر تغییرم سرزنشم کردن.ولی خونوادم.حتی اگه خواستن بگن.ایندمو سپردن به دست خودم.گفتن ما حجت رو بر تو تموم کردیم...........خدایا..خدایا.الان من باید ثابت کنم.......من...خدایا.همه میگن .تو .رفیقا میگن تو..............خدایا.رو سفیدمون کن.............رو سفید.......کمکم کن تا خجل نشم............سال جدید سالی باشه.......پر از خوبی..من.من.........خدایا........پیشِ من ِ لعنتی مهجور موندی.یعنی من .من.....خواستم...........کمکم کن.................همین.
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ارسالها: 973
#420
Posted: 12 Mar 2013 03:11
از دستم در رفت.اینو بگم...........چرا بعضی استادی مرد اینقدر پستن...........یعنی خیلیا.........اخ بیشعور مگه من چه فرقی دارم با اون دختر.که اینجوری رفتار.میکنی.ای خدا رفتم براش اثبات کنم.خودش هر از ریاضی نمیدونه.کلا حفظ می کنه.غلط زیادی هم میکنه...........اخه تو چت به امتحان دکترا.برو فرمول حفظ کن...........نمیدونم شاید جلسات بعد با چادری مانتویی برم......یا تغییر جنسیت بدم.تا محل بزاره...........واقعا که.........این از این.اونم از اون دو تا دقلوی دختر که فک کردن خیلی بابا خیلی بارشونه.............جوجه را اخر پاییز میمارن.نامردم.یعنی نامردم.اگه بزارم تو جوجه بشی اول..................
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon