انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 46 از 77:  « پیشین  1  ...  45  46  47  ...  76  77  پسین »

Daily Entries | روزنوشت ها


مرد

 
جدا با رای اوردن روحانی تغییر شدن رژیم حداقل تا ۴ سال اینده غیر ممکن شد.
خوشحالم از خوشحالی مردم تو ایران این روزا این برنامه ها خیلی کمه....اهنگا...جشنا ...رقصا...شعارا ......اصلاحات زنده باد روحانی پاینده باد...محمودی بای بای محمودی بابای...
و اینا هش لبند ملت ژکوندِ که خودشم راز خودش رو نمی دونه
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
     
  
زن

 
گاهي از آدما فاصله ميگيري چون ميخواي تنها باشي
اما گاهي فاصله ميگيري تا ببيني چقدر براي ديگران ارزش داري که بخوان قدمي به سمتت بردارن،يکجور محک زدنه.
هميشه روابط ير به ير دلنشين نيست، گاهي دوست داري 3 به هيچ باشه، گاهي به اين حسها نياز داري
توي اين لحظه ها، وقتي ميبيني عزيزانت ميخوان با منطقشون احساستو درک کنن بيشتر عصبي ميشي،بهانه گير ميشي، نميدوني چجوري بگي تا بفهمه
دارم به اين فکر ميکنم که، نگه داشتن روابط از ايجادشون به مراتب سخت تره.........

بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !

     
  
مرد

 
بعضى وقتا صبح که از خواب پا ميشم يه حسى بهم ميگه قراره يه اتفاق تلخ بيفته که روح و روانتو بهم بريزه و اون اتفاق در مدت زمان کوتاهى اتفاق ميفته ولى بعد اون اتفاق ديگه هم اعصاب راحت دارى و هم خيالت راحته که ديگه واسه امروز تموم شد...
و جالب اينجاس اون روز تا يه اتفاق شديد و خطرناک نيفته من آروم نميشم, حداقل 50% اتفاق ميفته ولى 50% هم اون اتفاق نميفته و کل روز اوقاتم تلخه...
اتفاق هايى مث تصادف با ماشينى که توش نشستى, شکستن يه ظرف که تيکه هاش تا شعاع 10 مترى پرت ميشه,شيکستن دست و پا,...
بعضى وقتا ممکنه اين اتفاق واسه اطرافيات بيفته و حتى اونا جونشونو از دست بدن...
مث لت و پار شدن يکى از بچه هاى فاميل تو ارتفاعات رامسر سر بى احتياطى يه راننده که يادش رفته دستى پرايدشو وقتى که تو سراشيبى پارک مى کنه درست بکشه و در نتيجه ماشين راه ميفته و ...!
اون اتفاق استثنا بود که فاصله زمانى از خواب بيدا شدن تا افتادن اتفاق حالت بد و بعد اتفاق تا صبح فرداش هم حالت بد...!
نمى دونم واقعا چيه...!
کاشکى يه عاملى واسه دفعش بود
     
  ویرایش شده توسط: sinarv1   
مرد

 
از پارسال تا همین چند ماه قبل زندگیم خیلی پر پیچ بود. شده یودم یه ادمِ افسرده و روانی که ته مایه های دلقکی هم داشت، دلم اشوبی بود و چهرم چیز دیگه. تا الانم پس لرزهای اون هست. تو مجازی هم که هستم خیلی توفیری نمی کنه و خیلیا از حرفام از اولِ عضویتم ناراحت شدن، ناخواسته نمیدونم چیزی گفتم که بد شده. الانم دارم رو یه خودکشی کار می کنم ولی فقط جراتشو ندارم. زندگی بدونِ امید، بدون هدف، و مسخره، دیگه ارزش بودن نداره. خلاصه خواستم بگم و قصدم از نوشتن این بود که اگه خزَم و این حرفا به این جساب بزارید، و شرمنده همه کساییَم که ناخواسته ناراحتشون کردم.
Not a internet bully

tried not to be fake'o

I'm just Simon
     
  
مرد

 
بهش بگو نامردی ، دو رویی ، خودشیرینی ، دروغ ، دروغ ، دروغ ، و دروغ اینا آدمو داغون میکنه.داغون.از دنیای واقعی بدتره.عقده، عقده، عقده و عقده همه رو آوردن با خودشون.کسایی که تو روت میخندن و اصلأ خجالت نمیکشن و همون موقع دارن بهت خنجر میزنن.خسته شدم بخدا.
هله
     
  
مرد

 
رفتم حموم
هر وقت میخوام عمیق فک کنم میرم حموم
داشتم به این موضوع فک میکردم چرا همیشه هرچی تو میگی من باید بگم چشم؟
تا الان اینجوری بوده از این به بعدم همینجوری خواهد بود ولی تو این یه مورد خاص
به حرف تو گوش نمیدم فهمیدی؟
هیشکه حق نداره ... رو از من بگیره فهمیدی؟ هیشکه حق نداره
من نمیزارم به این راحتی منو ول کنی بری حالیته نمیزارم بری
هرچقدم بی محلی کنی جواب ندی بچزونی فایده نداره چون من عاااااااااااااااااشقتم خواهری
همونقدی که مهسا رو دوس دارم همونقدی که خواهرای واقعیم رو دس دارم
نمیخوام به پیام ندادن بهت عادت کنم نمیخوام به نداشتنت عادت کنم
این پنبه رو از گوشت بیرون کن که از دست من خلاص شدی
اینو بهت گفتم تا بفهمی من کی ام و تا کجا حاضرم برم
من دست از سر تو ور نمیدارم
اگه شده برم تو لوتی جار بزنم اینکار رو میکنم
یه چیزم بهت بگم یادت باشه من نفهم تر از این حرفام که بتونی چیزی حالیه من کنی
     
  
مرد

 
امروز که داشتم قسمت آخر داستانمو آپ میکردم یاد گذشته افتادم.اشک از گونه هام جاری شد.دلم یک بوسه میخواست و چند صباحی هم آغوشی.چقدر من اشتباه کردم.چقدر ساده بودم.بعضی وقتا حاضری زندگیتو بدی تا چند ثانیه به عقب برگردی.بعضی وقتا حس میکنه دنیا برات کلیشه شده و یک عضو تنهایی.دلت میخواد الکی بخندی تا بقیه شاد شن.اما خودتم میفهمی که محمد سابق نیستی.
هله
     
  
مرد

 
آخ که امشب چقدر کار دارم
ولی همش دنبال بهانه ای برای انجام ندادم
عجب فردای بدی .. !
میدونم به دردسر میفتم
ولی حوصله ندارم
اصلا زندگیم عجیب شده
یه روز شادم و فرداش غمگین و فرداش ناامید و فرداش افسرده و فرداش سرشار از شادی!!
دلم چیزی میخواد که نمیدونم چیه
یه بهانه.. یه فرصت..
کاش یکم میترسیدم یا کلا بیخیال بودم
امشب دلم نمیخواد خودم باشم
     
  
مرد

 
میگن روز نوشته میگن حرفه خودته و حرفه دلته

نمیدوونم چی بگممممممم حرف دل ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟///

هر چی فکر میکنم حرف دلم چیه ؟ چی میخوواممممممممم ؟ چیکاارممممممممممممممممممم؟

تو این مدتی که اینجامممممممم هر مدل آدمی دیدم خونسرد آرووم عصباانی مهربوون خندوون شااد غمگین مغروور و .................. آدماایی که هر کدومشوون یه مشکلی تو زندگیشوون بود و بعضیاشوون مشکلاتشون حل میشد بعضیاشون مشکلاتشون هنوز حل نشده کساایی عزیزی از دست داده بودن بعضیاشوونم از تنهاای پناه آورده بودن اینجااا نمیدونم خودم اینجا چیکار میکنممممممم میام میگذروونم بعضی نوشته ها رو میخوونم بعضی حرفا رو میخوونممممممم تکه کلامایه جدید یاد میگرممممم شادیایه این دوستان رو دیدم عاشق شدناشون رو دیدم غماشوون رو دیدم رفتن بعضیا رو دیدمممممممم نمیدووونممممممممم دیگه بیاام یا نیاامممممممم یا وقتش که برسه خودت دیگه میری احتیاجی به فکر کردن نیست نمیدوونم چرا دور خودم گیج میخورمممم نه از دنیا بدم اومده نه ازینجاااااا فقطططططط ...................................................................................................................................................... ....

این نقطه چینا معلوم میکنه هنوز همه چی نامعلوومه و برم اون کاری که بعد ۲ سال و نیم دارم بهش فکر میکنم بلاخره وقتش میرسه ولی خدا بدوون ممنووووووووووونمممممممممم از هر چی که بهم دادی
Signature
     
  ویرایش شده توسط: mohan25   
زن

 
دختران هرزه
دختران هرزه ، دختران فاسد ، دختران هر جایی ، و یا هر اسم دیگری که روی این جماعت بگذاریم .
دخترانی که به راحتی هم آغوش هر پسری خواهند شد .
دخترانی که به هزار و یک دلیل ، خود را در اختیار پسران قرار می دهند و با هزار و یک توجیه ، این کثافت کاری را موجه جلوه می دهند .
دخترانی که خانواده های خودشان را فریب می دهند و ...
شاهد ماجرایی بودم که انگیزه ی من برای نوشتن این مطلب شد .
دو پسر بهمراه دو دختر به میانه آمده بودند . هیچکدام از آنها میانه ای نبودند . اما دخترها ، به خانواده هایشان گفته بودند که از طرف دانشگاهشان به یک اردوی دانشجویی می روند . این چیزی بود که توسط دخترها مورد تایید قرار گرفت . دخترهایی که به هیچ اصولی پایبند نبودند . مسلما پسرها نیز ، آنها را بواسطه ی آزاداندیشی و باز بودن و متمدن بودنشان تشویق می کردند . اما این را نیز باید دانست که همین پسرها با دخترهایی با چنین افکار و اندیشه های بازی ، هرگز ازدواج نخواهند کرد .
بهرحال صحنه ی جالبی بود .
اینکه چگونه یک دختر ، خود را بطور کامل در اختیار یک پسر قرار می دهد .
این که حتی برای یک لحظه نیز ، پسر در فکر دختر نیست و صرفا در فکر ارضای جنسی خودش است .
اینکه پسر به دختر به عنوان یک وسیله ی عیاشی نگاه می کند . همانطوری که لحظه ای با یک بطری عرق ، مست می کند ، الان نیز با یک دختر .....
اینکه دختر در ذهن خود چه می اندیشد که چنین می کند برایم مفهوم نیست .
من تا بحال با پسرهای زیادی در این باره حرف زده ام .
پسرهایی که اهل این برنامه ها بودند .
پسرهایی که دخترهای زیادی را فریب دادند .
پسرهایی که با دخترهای زیادی رابطه ی مخفیانه و نامشروع داشتند .
همه ی این پسرها ، بلااستثناء خود را برنده دانسته و آن دخترها را انسانهایی پست و بی ارزش دانستند .
اکنون خیلی از این پسرها ازدواج کرده اند .
اما هنوز از آن دخترها ابراز انزجار می کنند .
و هر گاه خاطرات آن روزها را بیاد می آورند ، تنها لذتی که از آن بردند را می گویند و اینکه آن دخترها وسیله ای بودند برای ارضای نیازهای آنان .
اما تا بحال مجال و امکان آن را نداشته ام که بدون رودربایستی و بدون محدودیت ، از یک دختر که رابطه ی غیرمجاز با یک پسر داشته ، بپرسم که چه حسی داشته و چگونه خود را راضی به انجام آن کرده است ؟؟؟
دوست دارم نظر این دخترها را راجع به این نوع رابطه ، راجع به آینده ، راجع به این نوع پسرها ، راجع به زندگی ، راجع به انگیزه و هدف این رابطه بدانم .
متاسفانه این هرزگی دخترا به نت هم کشانده شده دخترایی که حتی نمی تونن از پسرایی دنیایی مجازی دست بکشن و به همه پا میدن به اصطلاح، واقعا چندش اوره امان از روزی که دستشون رو بشه هرزه هایی نتی آبروی دخترا بردن فک کنم انقدر زشت هستن که در دنیایی واقعی نتونستن هرزه باشن
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
     
  
صفحه  صفحه 46 از 77:  « پیشین  1  ...  45  46  47  ...  76  77  پسین » 
گفتگوی آزاد

Daily Entries | روزنوشت ها

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA