انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 76 از 77:  « پیشین  1  ...  74  75  76  77  پسین »

Daily Entries | روزنوشت ها


مرد

 
علاوه برکروناکووید 19 که دراسفند 98 گرفتم که تقریبا تمام علائیم آنفلونزا را داشت و شرحشو چند روز قبل دادم چند دلیل دیگه هم برای خودم دارم که حس منو خیلی خیلی قوی تر می کنه از این که داروهای درمانی برای آنفلونزا حتی واکسن آنفلونزا می تونه روی کرونا هم اثر داشته باشه .سیستم ایمنی من با توجه به وزن بدن و تقویت غذایی و تنبلی نکردن درخوردن غذاهای متنوع و پرویتامین ازهمسرم بهتره .اون 28بهمن 98 کرونا داشت و خبر نداشتیم ..فقط کمی پاها و کمرش درد می کرد و حدود یک روز تب خفیف داشت حدود یک هفته بعد کرونای من خودشو نشون داد درحالت شدید تر .فقط دریک مورد اشتراک داشتیم که تا مدتها ویروس کرونا اثر خاصی روی روده های هردومون گذاشته بود که شبه اسهال خفیف بود ..اما همسرم اوایل پاییز واکسن آنفلونزا زده بود و به نظر من همین واکسن کرونا اونو مقاوم کرده بود و نذاشت کووید 19 اذیتش کنه ..دلیل دیگه ای که خیلی شک برانگیزه در این که انفلونزا و کووید 19 دوقلو هستند اینه که چطورمیشه که واکسنهای آشغال روسی وارد می کنند(هرچند تمام واکسنهای کرونایی رو که به خورد مردم بدبخت دنیا میدن همه شون سرو ته یک کرباسن )و با توزیع و تزریقش هم مشکلی ندارند ولی درمورد ورود و توزیع واکسن انفلونزا به مشکل برخوردن و هزار و یک بهانه تراشیدن...به نظر من غیر از این نمی تونه باشه که اگه اونا واکسن آنفلونزا رو در ابعاد گسترده ای بین مردم پخش می کردند جامعه یک ایمنی عمومی و گسترده ای پیدا می کرد اون وقت میزان بیماری و مرگ و میر ناشی از کووید 19 به حداقل می رسید و گلوبالیستها ودست اندرکاران دزد و جانی جمهوری اسلامی و قاتلین مردم نمی تونستند به اهداف گلوبالیستی خود برسند که همانا سود های میلیاردیه .همون جوری که در برابر سایر بیماریها باید از خودمون مراقبت کنیم کووید 19 هم همینه .هیچ فرقی نداره .فقط می خوان بترسونن .ایجاد استرس کنن .اخبار درهم و برهم میگن و ضد و نقیض تا ما سر نخ و رشته رو گم کنیم .گیح بشیم ندونیم چیکار کنیم فکر کنیم این بیماری از کره مریخ اومده ..یک زندگی سالم با سیستم ایمنی قوی داشته باشیم می تونه ما رو بسیار مقاوم کنه و حواسمون باشه در صورت ابتلاء به کووید 19 و بیماریهای دیگه ویتامین دی بیشتری مصرف کنیم چون درصورت استفاده از بعضی آنتی بیوتیکها احتمال دفع ویتامین دی و بسیاری از ویتامینهای دیگه وجود داره و ما باید به این قضیه توجه کنیم اون وقت آنتی بیوتیکهایی که می تونه باعث درمان آنفلونزای کووید 19 بشه ممکنه یک قسمت از بدن رو داغون کنه . مراقب خودنون باشید ..برای همه شما آرزوی تندرستی می کنم ..خداوند شر گلوبالیستهایی رو که اسم جهانی بودن رو با خودشون یدک می کشند و تیشه به ریشه جهانیان می زنندو پست و بی شرم و بی شرفند از سر انسانهایی که می خواهند سالم زندگی کنند کم گرداند ..آمین یا رب العالمین : ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
     
  
مرد

 
ازجمعه 27 فروردین 1395 پنج سال است که می گذرد .امروزهم جمعه 27 فروردین است .تاریخ روزهای 5 سال پیش با تاریخ روزهای 1400 برابر شده است .5 سال پیش امروز ..روزی که پرسپولیس می توانست رکورد 6 تایی سال 1352 دربرابر استقلال را بشکند اما اعتماد به نفس بیش ازحد و شل گرفتن زیاد سبب شد که فقط با نتیجه 4 بر 2 تیم استقلال یا بهتراست بگویم تیم تاج را شکست دهد ..روزپرفروغی برای مهدی طارمی بوده که تعداد گلهای نزده اش بیشتر از تعدادگلهای زده اش بود و یک پنالتی را هم ازدست داد .روز ضعف و از روی شکم سیری دروازه بانی کردن سوشا مکانی برای پرسپولیس ...تمام این سهل انگاریها باعث شد که پرسپولیس آخر فصل در امتیازی برابر با استقلال خوزستان و فقط با تفاضل گل کمتر اول نشود هرچند پرسپولیس پس از آن چهار دوره پشت هم قهرمان شد ولی به نظرمن هرگزنتوانست به زیبایی و قدرت ماههای اول سال 1395 بازی کند ...از اینها بگذریم عامل دیگری که موجب می شود من این روز را هرگز از یاد نبرم این است که همسر اول ومادربچه هام چند سالی بود که دربازیهای رودر روی استقلال و پرسپولیس خونه رو ترک می کرد و می رفت خونه مادرش ..شاید هم به خاطر خودش هم به خاطر ما .اون فوتبالی نبود اما من و پسرام که همگی قرمزیم اول تا آخر بازی از بس سر و صدا می کردیم و مدام سر بازیکنان داد می کشیدیم و موقع گل زدن شیپور قرمزمی زدیم و ده تا کوچه اون ور تر رو با خبر می کردیم....اما درجمعه بعد از ظهر 5 سال پیش بیرون نرفت و خونه موند ..می گفت حال ندارم برم بیرون ..بازی رو ندید ولی ما اون روز خیلی راحت بردیم .راحت ترین بردما و یکطرفه ترین بازی پرسپولیس استقلال بود .ساعت ازهفت غروب گذشته بود ..همسرم نمی دونست که سی ساعت آخر زندگیشه .پنج روزقبلش وقتی از بیمارستان ترخیص شده بود زیر دوش حموم ..وقتی آب به دستش می خوره یک بند ازانگشت کوچیکه دست چپش قطع میشه و میفته ...رینود و روماتیسم مفصلی و لوپوس اونو ازپا درآورده و رفته رفته می رفت تا همه جای بدنشو درگیر کنه .خداوندا !من کفر نمیگم .دوستت دارم بهت ایمان دارم .ولی یک سوال دارم و این که خدا جونم اگه تو انسان بودی ازخدا چه انتظاری داشتی ؟سی ساعت بعد از بردشیرین پرسپولیس و درنخستین ساعات روزی که شیطان بزرگ ویران کننده ایران ..خامنه ای گفته زادروزواقعی اونه.. همسرم به دنیای پردرد ورنج خود پشت کرد و من و بچه هامونو تنها گذاشت .تنفس مصنوعی درمنزل ..شوک قلبی دربیمارستان ..دهها سال خاطره ..می دونم اون روحش دراتاق شوک بیمارستان منو می دید ..اون درواقع توی خونه تموم کرده بود .وقتی کاملا ناامید شدم و ملافه یا ملحفه ای رو سر همسرم کشیدند احساس پوچی می کردم ..حدود دوسال بعد بازهم متاهل شدم .خداوند دختر نیک و پاک و زیبای دیگری را وارد زندگیم کرد ..همسردومم بچه هامو خالصانه و دلسوزانه دوست داره و برای من و زندگیش ازجون مایه می گذاره .ولی خب من نمی خواستم بازی شطرنج زندگی من به این شکل در بیاد ..اماچاره چیه .همسر عزیزو مرحومم ! روحت شاد یادت گرامی باد !هنوزهم خیلی ازلباسهایی رو که برام خریدی می پوشم .هنوز چهارگوشه خونه آثار و یادگارت مونده ..دکوریها ..گلها ..و... .....ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
     
  
مرد

 
ششم بهمن ..روزلبخند خورشیدعدالت

بازهم به ششم بهمن دیگری رسیده ایم به یاد ششم بهمن 1341....
.بارها و بارها در مورد این روزفراموش ناشدنی درتاریخ ایران نوشته ام که یکی از متون قبلی من در این خصوص ششم بهمن ..روز انقلاب سپید می باشدکه درتاپیک دلنوشته های ایرانی تالار خاطرات و داستانهای ادبی منتشرشده است ..
اقداماتی که کلنگ آن در این روز زده شد ادامه راه شاهنشاه آریامهر محمد رضا شاه پهلوی درخصوص اقدامات سازنده اش درجهت رفاه مردم و سازندگی کشورش بود .روزی که هنوزهم آثار آن را می بینیم و پس از شورش 57 سعی درکمرنگ کردن ارزش این روز و اقدامات شاه مظلوم و وطن پرست داشته اند .
تقریبا شصت سال قبل با آن همه امکانات کم وجو حاکم برآن روزگار خیلی سخت بود اداره کردن کشوری که هنوز نمی توانست آن طور که باید از منابع خود استفاده بهینه کند و بیگانگان هم دست از توطئه و سنگ اندازی بر نمی داشتند .ازطرفی سطح سواد جامعه به اندازه ای نبود که بخواهد آن گونه که باید اقدامات شاه فهیم و دنیا دیده را درک کند .با این حال شاه فقید با در نظر گرفتن همه این جوانب سعی در راضی نگه داشتن ملت داشت .او می دانست که مردم باید با سواد شوند باید در رفاه زندگی کنند وباید از منابع و امکانات خدادادی کشور خود بهره مند شوند.
ایرانیان امروزو امروز, ایرانیان باید به خوبی بدانند که شاهنشاه پاک نهاد چه کرده چگونه چهره و درون ایران را دگرگون کرده است
ششم بهمن 1341
روزی که شاهنشاه شمشیرعدالتش را بر قلب ستم فروبرد
روزی که به یاری خدا وبه همت شاهنشاه کشاورزان صاحب زمین شدند
روزی که آبها و جنگلها ملی شد
روزی که خورشید دانش و سواد ..ابرهای تیره جهل و بی سوادی را سوزاند
روزی که ایران و ایرانی دانست کسی هست که دراندیشه آزادی و آبادی این سرزمین باشد
جاویدشاه ..پاینده و پیروزباد شاهزاده رضاپهلوی ..طولانی و باشکوه باد عمر شهبانو فرح پهلوی
برقرارباد ایران عزیزمان ..به امید پیروزی ملت ایران بر اهریمنانی که کشورشان را اشغال کرده اند
شادکام باشید
ایرانی (علی آزاد) ..ششم بهمن 1400 -2580
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
     
  
مرد

 
امان ازدست این عیال ..هرجی بهش گفتم ذست از سرم بردار بابا من تا این سه چهارسال پیش مهمونی تولد بازی نداشتم ول کن نبود .با این که مجلس و مهمونی هشت نفره بود ولی یک نفرش کارهشتاد نفررو کرد .نوه ام دیگه پدر منو درآورد .یکریز داشتم باهاش بازی می کردم تا خرابکاری نکنه ..خانومم یک کباب پز گازی هم خریده بود و واسه افتتاح کباب پزون با اون شوق و ذوق داشت ..حساب کتاب کردیم با احتساب نفری حداقل دوسیخ کباب مرغ وگوسفندی وچند سیخ اضافه دست کم چهارصد پونصدهزارتومن به نفعمون تموم شد تا از بیرون می خواستیم کباب بگیریم .ازشرمنقل و دود زغال هم راحت شدیم .تی شرت قرمزی رو که ده سال پیش ازهمسر اولم گرفته بودم تنم کردم و شوارلی کادو گرفته تولد سال گذشته ای رو که ازهمسردومم گرفته بودم .هیشکی ازسرنوشت و بازیهای اون خبر نداره .اگه ننه آقای واقعی نوه ام یعنی همسراولم زنده می بود خیلی بیشترو واقعی ترعشقشو بهش نشون می داد و این منطقیه .باتوحه به این که تلاشهای چند ساله ما هم نتیجه ای نداده تا همسر فعلی من هم لذت مادربودنو بچشه .همین باعث میشه که من خیلی مراعات حالشو بکنم ..درهرحال شب عشق بودو شب تولدمن .برش کیک و فوت کردن شمع ..خنده ام گرفته بود .این بازیها بیشترمال بچه هاست .عیال هم برای توجیه این کارش گفت چه اشکالی داره !الان خیلی ازبزرگسالان واسه خودشون جشن می گیرن ..منم بهش گفتم یعنی هرکی هرکاری می کنه دلیل نمیشه که ما هم انجامش بدیم ولی خب خیلی ازش تشکرکردم .این روزا هم که همش شده بحث این سرماخوردگی اومخرون یا همون اسم مسخره اومیکرونی که روش گذاشتن ..افتادن به جون بشر و می خوان هرجوری شده نفله اش کنن ولی به نظرمن گلوبالیستهای شیاد در این زمینه شکست خورده مفتضح شده اند و تا چندی دیگر ازگوسفند بازی انسانها کم شده و یواش یواش سطح آگاهی جهانیان بالا میره .مافیای جهانی و سودجویان بدجوری بهشون مزه داده این پولهای مفتی رو که ازکرونا بازی به جیب زده اند و اگر این گوسفند بازی بسیاری ازمردم دنیا به خصوص مردم عقب مانده ذهنی جهان سوم نمی بود تا به حال شاهد شکست کامل این مافیا و گلوبالیستهای آدمکش بودیم .تعداد سکته های قلبی بسیار زیاد شده هرروزشاهد مرگ و میر های زیادی هستیم .و اگرهم خیلی ازواکسن زده ها نمردند حداقل توان جسمانیشان بسیارکم شده .طرف واکسن زده درحال سکراته میاد میگه چرا واکسن نمی زنی ؟تو نمی دونی علم چیه .....آدم به این خنگ چی بگه ؟بحث با اینا فایده ای نداره .یک بارکه با یکی از اینا بحث می کردم و گفتم بابا واکسنی که بعد از چند ماه بیاد به بازار اونم برای بیماری که قبلا بوده و یه جوری دستکاریش کردن واکسن نیست ..گفت عیبی نداره علم هزینه داره منم گفتم عیبی نداره اگه خدای نکرده بلایی سرت اومد شهید راه علم میشی و نام و یادت جاودانه میشه ..خدایا پیروزی بردشمنان دانا سخت نیست اگر این دوستان نادان بذارن .ازشب تولدم به کجا رسیدیم .درهرحال هرکی دوست داره بزنه هرکی هم دوست نداره نزنه .من یکی دوست ندارم به این زودیها بمیرم و با پیروی از انسانهای جنایتکار و آشغال و سودجو ..آشغال وارد بدن خودم بکنم .برای همه شما انسانهای آزاده آرزوی سلامت و شادکامی را داشته ..نه به واکسن کرونا ..درود برپرزیدنت ترامپ ..جاوید شاه ..پاینده رضا شاه دوم ..طولانی باد عمر بهترین انسان روی زمین درعصرحاضر ..شهبانو فرح پهلوی ..ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
     
  
زن

 
۱.
به این فکر می کردم آخرین مکانی که آدمی به آن پناه می برد کجاست؟ آیا می توان جایی پیدا کرد که بی خیال گوشه ای از آن بنشینی و در خودت که فرو رفتی نه صدایی بیازاردت، نه نگاهی بشکافدت، نه دستی تو را بجود و نه حتی تنی که بسوزاندت، پناهگاه آدمی که رهایی را چنین سخت می طلبد کجاست؟
۲.
مرگ؛ پایان یا گوشه ای دنج؟
۳
آخرین پناهگاه زنانی که سالها لذت های ساده و خوشبختی های کوچک را جستجو می کردند کجاست؟
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  ویرایش شده توسط: hhastii   
مرد

 
چهارده سال گذشت ازروزی که ندای ما فریادشد ازروزی که ستاره آبی را سرخ و خونین ساختند تا آنان که بازمانده اند برای رسیدن به جهانی سبزبجنگند .
چهارده سال گذشت .نداجان !فریادها بسیارشده اند و پایه های کاخ ستم سست گردیده است .توچشمان خود را بستی وپروازکردی وبه ما بال پریدن دادی .ببین که چگونه میهن پرستان و آزادیخواهان برای رسیدن به آزادی و آبادی و تحقق خواسته های خود پیکارمی کنند .
قسم به نگاه پاکت ...سوگند به بهاری که با آن رفته ای ایرانمان را سراسر بهاری خواهیم ساخت و دشمنان سرزمین مقدس خود را به زباله دانی تاریخ خواهیم انداخت ..یادت را گرامی می داریم و به روان پاکت درود می فرستیم
ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
     
  
مرد

 
aliazad77:
چهارده سال گذشت

روح بزرگوارش منتظر غیرت و شهامت و آگاهی و البته حرکت ماست.
خدا ما میدانیم که در نزد بارگاه ملکوتی ات این شهید از کم از شهدای دفاع مقدس و 97 و 98 و انقلاب اخیر ندارد و برایش حایگاه ویژه ای قائل هستی.
به امید پیروزی ایران و ایران زمین
ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ هم ﺑﺎﺷﺪ، ﻻﯾﻖ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﮐﺮﺩﻥ!
     
  ویرایش شده توسط: LouisDeFunes   
مرد

 
LouisDeFunes:
روح بزرگوارش منتظر غیرت و شهامت و آگاهی و البته حرکت ماست.
خدا ما میدانیم که در نزد بارگاه ملکوتی ات این شهید از کم از شهدای دفاع مقدس و 97 و 98 و انقلاب اخیر ندارد و برایش حایگاه ویژه ای قائل هستی.
به امید پیروزی ایران و ایران زمین


درود لویی جان ..زندگی چه سخت و آسان درچشم برهم زدنی می گذره ..برای امسال ندا چند سطر نوشته و اومدم این جا منتشرش کنم که پیام سال پیشت را دیدم و بعد از یکسال طلسم این تاپیک شکسته شد ..نگاه مظلومانه ندا دراخرین لحظات چه پیامی داشت ؟!بی ارزشی زندگی ؟این که دربک ثانبه آرزوها و رویاها بربادمی روند ؟زندگی ارزش این همه جنگ و. توطئه و خودخواهی راندارد .یکدیگر را فریب دادن و سود بیشترکردن ارزشی ندارد وقتی که درچشم برهم زدنی به پایان دنیا می رسیم ..سپاس لویی جان ..سپاس
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
     
  
مرد

 
پانزده سال گذشت ازروزی که نداآسمانی شد ونگاهش جاودانی .پانزده سال گذشت ازروزی که نداهایمان فریادشد تا کاخ ستم را بلرزاند وچون زلزله ای ستمگران را میان خروارها خاک بمیراند ..چشمان خودرابگشائیم آن سوی قدرت پوشالی ظالمین ..ترسشان را ببینیم که چگونه می دانند و احساس می کنند که به آخرین روزهای زندگیشان رسیده اند .خود را و قدرت خود را باوربداریم و انتقام نداها را بگیریم .روانت شاد نداجان !یادت گرامی باد
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
     
  
مرد

 
بالاخره نوه گلم به دنیا اومد .ساعت 11 و خوردی صبح بود چند ساعت بعد تونستم بغلش کنم .خیلی نازبود و کوجولو .سرخ و سفید مثل هلو .دلم می خواست یه عالمه حرف باهاش بزنم ولی دراتاقی بغلش کرده بودم که علاوه بر عروس و فک و فامیلام سه تا تخت و زن غریبه بستری بودند .خیلی نازخوابیده بود دلم می خواد واسش خیلی کارا انجام بدم حالا اون از دنیای پرزرق و برق ما با همه زشتی ها و زیبائیهاش هیچی نمی دونه .فقط دوست داره گرسنه نباشه مثل نوه اولم به نظرمیاد که بیشتر شبیه مادرش باشه تا شبیه پدرش ..فرقی نمی کنه مهم اینه که از خون و وجود منه .خیلی خسته ام .صبح پسر یکساله ام کلی خسته ام کرد ولی این خستگیها رو به جون می خرم تا بتونم بزرگ شدنشو ببینم اون امروز دوباره عمو شده .دیگه یواش یواش از سرسره زندگی دارم میام پایین .این رسم زندگیه .فعلا همینو نوشتم تا ببینم بعدا از یک سوراخ سنبه ای میشه وقتی واسه فکر کردن و نوشتن گیر آورد یا نه .این روزا این طرفا هوا خنک و دلپذیر شده ..ما که فعلا توی خونه مون کولر که روشن نمی کنیم هیچ ..پنکه رو هم که بی خیالش شدیم هیچ ..شبا به وقت خوابیدن از پتو نخی استفاده می کنیم
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
     
  
صفحه  صفحه 76 از 77:  « پیشین  1  ...  74  75  76  77  پسین » 
گفتگوی آزاد

Daily Entries | روزنوشت ها

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA