انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 9 از 77:  « پیشین  1  ...  8  9  10  ...  76  77  پسین »

Daily Entries | روزنوشت ها


زن

 
چه خوشگل شدم امشب
.
همین!
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
مرد

 
یه كسی بهم میگفت هیچ وقت اگه به كسی چیزی گفتی و اون گوش نكرد و بعدش به حرف تو رسید یا روزگار اونو به حرف تو رسوند، به روش نیار و هرگز بهش نگو كه دیدی گفتم!

ولی دیشب و امروز چند نفر خاص تو لوتی به این حرف من رسیدن. حرفی كه چند ماه پیش زده بودم و الان نمیتونم جلوی خودمو بگیرم كه بهشون نگم:

دیدید گفتم

مخاطبان من خودشون میدونن دارم به كیا اشاره میكنم
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
روزنوشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــت
اینم یه روزنوشت گنده برا همه روزایی كه روزنوشت ننوشتم..برا همه روزایی كه زندگی نكردم...برا همه روزایی كه متنفر شدم از خودم....برا همه روزایی كه غصه خوردم...برا همه روزایی كه آه كشیدم فقط...برا همه روزایی كه گه كشیده شد توش..برا همه روزایی كه لعنت كردم همه چیو از فرط تكراری شدن..از فرط استرس و درد..از فرط این بودن بیخود و مسخره...از فرط تنهایی...از فرط این همه عقده...
.
.
.
.

وقتی می نویسم خالی می شم
الان فقط بیزارم..همین
ب درود
.
برای جلوگیری از اعدام سعید ملک پور لطفا اینجا را امضا کنید
     
  
زن

 
زندگی با تمام بی معنی بودنش تنها چیزیه كه برامون مونده....صفحه هاشو كه ورق میزنیم میگیم حالا بزار صفحه ی بعد ببین چی میشه..عجب شاهكاری از اب در میاد...بعد وقتی زمان رو درک کردیم متوجه میشیم همه چیز مثل قبله..همه چیز...اونوقت از این پوسته ی خوش خیالی از این خوندن و ورق زدن حالمون به هم میخوره....اما ....اما نه!بزار صفحه ی بعد رو هم ورق بزنیم...همه چیز روبراه میشه..همه چیز درست میشه..فقط یك صفحه مونده..یك صفحه!
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  

 
امروز که با تمام وجود برگه های خاطرات زندگی ام را جابجا می کنم احساسی مغرورانه نسبت به انچه کرده ام پیدا می کنم. حوادث تلخ و شیرین گرچه مرا پس و پیش می برند اما باز به خود تکیه می زنم و مجددا بلند می شوم و ادامه می دهم.
hi dr!
     
  
مرد

 
خیلی سخته كه یه چیزی رو با دستای خودت بسازی ولی بقیه بیان گند بزنن توش. خیلی سخته كه وقتت و عمرت رو برای چیزی بذاری ولی بقیه با ندانم كاری و لج بازی و بچه بازی خرابش كنن. خیلی سخته كه ببینی با كسایی یكی شدی كه ...

و خیلی سخته كه به خاطر ضرر ندیدن جمع و نداشتن حوصله برای لج بازی و بچه بازی كوتاه بیای. در حالی كه خودتم میدونی اگه بخوای، میتونی در عرض سه سوت ...

آفریقایی ها یه ضرب المثل خیلی جالب دارن كه میگه:

در جنگلی كه شیر نداره، شغال سلطان میشه
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  ویرایش شده توسط: alinumber7   
مرد

 
زرشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــك
با یه ذوق و شوقی میام پشت سیستم كه مثلن روزنوشت بنویسم...تا دستم میره رو اولین دكمه كیبورد.....همه چی پـــر...مثل همیشه...چه اصراری دارم بنویسم نمی دونم...یه عقده شاید...عقده....عقده....عقده...كل زندگیم...شب و روزم..فكر و خیالم....كل وجودم....شده عقده...به همین راحتی...شدم یه آدم عقده ای........یه آدم عقده ای كه از همه چیزش وا مونده...دو دستی چسبیده به عقده اش...هه...می خندم؟می خندم...می خندم...می خندم...گریه؟نه....می خندم.....می خندم......ادامه نده..می خندم..خودت باش..می خندم..همه چی رفت..می خندم...چه حسایی..می خندم...كمكككك..می خندم...فكر نكن باحالی..می خندم...فكر نكن باحالی......می خندم...اینا چیه.. می خندم....چرا..می خندم..مادر..می خندم....مادر..می خندم...تنها..می خندم..لعنتی..می خندم...بی حس..می خندم..اینا چیه كثافت..می خندم...گــه...گه..می خندم..وای..می خندم...ممفجر..می خندم...حودم..می خندم...به هیچ كس..می خندم..می خندم..هرررررررررررررررر..می خندم....اه اه..می خندم..چرا..می خندم....منفجر..می خندم..بلدی..می خندم..برو..می خندم..آخ..می خندم..تعطیل..می خندم..میفرستی..می خندم...حال بهم زن..می خندم..روانی..می خندم...خود شیفته..می خندم..خوش حال...می خندم..والا!..می خندم..چی شد!..می خندم..بروووووو..می خندم....عوض..می خندم...دل..می خندم..علامت تعجب..می خندم...واقعن؟...می خندم...اههههههههه..می خندم...گه..می خندم....نفرست..می خندم...هرهرهر...می خندم..یكی دیگه...می خندم..هه..می خندم..بشكن..می خندم...بای..می خندم.....خود شیفته..می خندم..می خندم....می خندم...
از اون جایی كه وقتی اینارو می نوشتم اعصابم خیلی میزون بود واسه همینم اینجوری گهربار شد!!!
ولی اگه ازش چیزی نفهمیدین مهم نیست..كلن مهم نیست...یه چیزایی بود..حرفایی..ته دل مونده هایی...شاید عقده های رو دلم تل انبار شده ای یا هر چیزی..كه باید می ریختمش بیرون و شرمنده كه اینجارو انتخاب كردم..
ولی واسه خودم یه معنی هایی داره..هر كلمه اش..
اگه خیلی نوشتم شخصی شد شرمنده
برای جلوگیری از اعدام سعید ملک پور لطفا اینجا را امضا کنید
     
  
زن

 
si4v4sh: .چه اصراری دارم بنویسم نمی دونم..
چون میدونی تنها در نوشتن میشه اینقدر خندید..به همه چیز ..همه ی عقده ها..همه ی دورها و نزدیكهای ذهنمون...به همه ی اون چیزهایی كه میره تو مغزمون و اونو هی بیشتر و بیشتر به دقیقه ی انفجاز نزدیك میكنه..اره باید بنویسی تا بخندی ..اونقدر كه صدای قهقهه ات تموم كوچه ها رو پر كنه..بزار همه بفهمن نیمه های شب نشستی پشت سیستمت و داری با نوشته هات قهقهه میزنی..اینجا دنیای خنده های دیوانه وار ماست وقتی صدای ضجه هامون به گوش كسی نمیرسه...اینجا سرزمین كلمات ماست..سرزمین رهایی وقتی پشت چشمهات خنده ها منتظرن تا سرازیر بشن و بریزن رو لبهات و از لبهات با صدای بلند بچكند...اره سیاوش فقط بخند!
هیچ كس مثل ما معنی خنده هاتو نخواهد فهمید...من همشون رو فهمیدم..تمامشون رو..كلمه كلمه..چیزی برای رمزگشایی نیست..عریان ترین كلمات بودند...
حالا بلند..دیوانه وار..هذیان گونه و با بلندترین صدایی كه میتونی بخند..همین!
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  
زن

 
اینروزها بیشتر از هر زمانی دلتنگم..دلتنگ شب هایی است كه با هم میرفتیم..
دور..دور..بی انتها..دور از همه ی ادمهایی كه سرزنشمان كنند و به دیوانگی هایمان بخندند....
اینروزها هر صبح كه می شوذ یاذ لحظه ای می افتم كه تو غمگین میشدی از رسیدن...
یاد شبهایی كه توی جاده های تاریك شعر می خواندیم..مثل دیوانه ها می خندیدم و توی خنكی سحر دوغ ابعلی میخوردیم...
صدای شاهین با دود سیگار و نفس های ما در فضای بسته ی ماشین می پیچید..
"به چای خوردن تو پیش آدم بعدی.."
من كه نیستم با چه كسی چای می نوشی..نیمه شب های تاریك به دنبال بستنی فروشی شهر را میگردی...با چه كسی............"كدام آدم بعدی با تو سفر می كند؟!"
وقتی من فرسنگها دور از اینجا هر شب در كابوسهایم و در ترسهایم به گریز فكر میكنم..به .........

مرا ببوس نازنینم!
بجای همه ی آن روزها و شب هایی كه نبوسیدی.
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  ویرایش شده توسط: hhastii   
زن

 
1_
سالواتوره: کی اینو گفته؟ گری کوپر؟ جیمز استوارت؟ هنری فوندا؟ هان؟
آلفردو: نه! این دفه حرف خودم بود. زندگی مثل فیلم نیست. خیلی سخت تره!
(سینما پارادیزو/ جوزپه تورناتوره)

2_
امشب با یكی از دوستانم حرف می زدم كه یه سفر نگاهشو به زندگی عوض كرده بود.
راستی چی میشه كه ما در طول چند روز دیدمون به اطرافمون و نوع نگاهمون به دنیا تغییر میكنه..باید چه اتفاقاتی بیفته؟..ایا نزدیك شدن به خطر؟ایا دیدن آدمهای دیگه با عقاید دیگه؟ایا بودن در محیطی متفاوت و در دنیایی متفاوت باعث میشه؟یا برخورد با كسانی كه در این جابجایی باهاشون برخورد میكنن؟
احساس كردم چقدر در این یك هفته بزرگ شده و چقدر این بزرگ شدنش احساس خوبی به من داد و از درونم چقدر شاد بودم با كسی حرف می زنم كه داره نگاه جدیدشو به زندگی برام می گه..از اشتباهاتش میگه و از چیزهایی كه اینمدت رسیده...
شاید خوبه هر مدت یه بار ما هم یه تكونی به خودمون و به اندیشه هامون بدیم...نمیگم حتما سفر ولی گاهی جابجا كنیم زاویه ی نگاهمون رو...به چیزهای جدید..به آدمهای جدید..به تفكرات جدید یه نگاه واقع بینانه و جستجوگرانه بندازیم..
یه لحظه دلم خواست مثل اون یه كمی بزرگ تر بشم از اینی كه هستم...
باید به فكر نگاهم باشم...

3_
به سلامتی " کافری " که همه را به کیش خود پندارد....نه " مومنی " که خود را از
دیگران برتر می بیند.........!
(اینو امروز تو فیس بوك دیدم خیلی حال كردم باهاش)
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
     
  ویرایش شده توسط: hhastii   
صفحه  صفحه 9 از 77:  « پیشین  1  ...  8  9  10  ...  76  77  پسین » 
گفتگوی آزاد

Daily Entries | روزنوشت ها

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA