ارسالها: 52
#81
Posted: 19 Jul 2012 13:59
منم نمازمو ميخونم خب تموم گناهام به كنار ولی نمازم سر جاشه اونايی هم كه مخالفن حداقلش اينه كه با نيم ساعت وق گذاشتن در طول روز ميتونی اين دنیا و اون دنيارو باهم به دس بيارن
در عجبم از مردمی که خود زير شلاق ظلم و ستم زندگی ميكنند و بر حسينی میگریند كه آزادانه زيست....
(دکتر علی شريعتی)
ارسالها: 2642
#83
Posted: 28 Jul 2012 13:14
hamidrjj: از خدای اعراب و دین و رسم و رسومشون متنفرم
این تاپیک جاش نیست. عجیبه که این پستها میمونه ولی ...
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 2642
#84
Posted: 30 Jul 2012 14:11
moslemjaski
مرسی از توضیحات شما. مفید بود
omid1320: اون کسای که نماز نمیخونن واقعا بی شخصیت هستن چون اگه لحظه ای به این که خدا چی به اونا داده به جای ۵بار شبانه روز ۲لا میمونن چه برسه به نماز .خدا وکیلی اگه یه نفر به شما یه حال کوچولو بده ازش تشکر نمیکنی حالا ببین خدا چی داده نفس کشیدن ببین چقدر میتونیاستفاده نکنی پدر مادر خواهر
برادر دست پا انگشت اصلا همون یارو
شخصیت ربطی به نماز نداره. شخضت در طرز برخورد و نگاه کردن به بقیه مشخص میشه. نماز یه چیز شخصیه و خدا هم نیازی به نماز کسی نداره
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 24568
#86
Posted: 20 Aug 2012 16:08
بله . از ۱۲ سالگی نماز میخونم . سایت لوتی هم یه سایت اجتماعیه . با خواندن مطالب و عقاید مختلف در گفتگوی آزاد از عقاید دیگران باخبر میشم . از مطالب ادبی واشعار ارسالی تو سایت لذت میبرم . گاهی تو سایت سکسی هم میرم و عذاب وجدان هم ندارم . و این بنظرم هیچ منافانی با عقاید دینی و نماز خواندن نداره . چون اسلام دین پویایی است و همیشه به تفحص در عقاید و فرهنگهای مختلف سفارش کرده . .در مورد نماز خواندن خدای بزرگ و مهربان من هیج احتیاجی به نماز من نداره . اماآیا من نباید بخاطرتمام نعمتهایی که به من داده شاکرش باشم .ستایش و حمد مهربانترین مهربانان لذت بخش ترین عمله .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 1329
#88
Posted: 11 Nov 2012 16:16
علي جون
مادرم میگفت شنیدم پسر همسایه خیلی مومن است. نمازش ترک نمی شود. زیارت عاشورا می خواند. روزه میگرد. مسجد میرود ... خیلی پسر با خداییست ...
لحظه ای دلم گرفت ... در دل فریادزدم باور کنید من هم ایمان دارم ... نماز نمیخوانم ولی لبخند روی لبهایمادرم خدا را به یادم میاورد ... دستهای پینه بسته پدرم را دستهای خدا میبینم ... زیارت عاشورا نمیخوانم ولی گریه یتیمی در دلم عاشورا برپا میکند ... نه من روزه نمیگیرم ولی هر روز از آن دخترک فال فروش فالی را میخرم که هیچوقت نمیخوانم ... مسجد من خانه مادربزرگ پیر و تنهایم است که با دیدن من کلی دلش شاد میشود ...خدای من نگاه مهربان دوستی است که در غمها تنهایم نمیگذارد ... برای من تولد هر نوزادی تولد خداست و هر بوسه عاشقانه ای تجلی او ...
مادرم ... خدای من و خدای پسر همسایه یکیست ...
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...