ارسالها: 42
#182
Posted: 17 Jan 2017 20:26
مث بز اومدم که 
من در حوالی توام
شاید کمی دورتر
و تو در حوالی دلم باور کن نزدیک تر
ارسالها: 3586
#183
Posted: 25 Jan 2017 00:23
بله باز هم خواهم آمد ... مهم اینه که اون قدر لوتی رو دوست داشته باشیم که در روز های خوش و ناخوش رهاش نکنیم .. خوش و ناخوش خودمون یا حتی خوش و ناخوش لوتی .. که امید وارم لوتی هیچ روز ناخوشی نداشته باشه . روز های سختی رو پشت سر می ذارم اما این جا می تونه مایه آرامش من باشه و هست . هرچند خداوند می فرماید دنیا محل آسودن و آسایش نیست . سر انجام همه ما در دنیا مرگه و مرگ حقه ..
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 130
#184
Posted: 25 Jan 2017 00:42
عاشقشم لوتی توش پر از ادامای لوتیه فدا مدا همشون
يكرنگ بمان حتي ...
حتي اگر در دنيايي زندگي ميكني كه مردمش براي پررنگي هزار رنگ ميشوند
ارسالها: 23330
#185
Posted: 30 Jan 2017 18:14
دوبار از روی احساس تصمیم گرفتم از لوتی برم که هر دو بار پشیمون شدم بعد مدتی.کسی که بیاد لوتی دل کندن ازش سخته
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 1782
#187
Posted: 3 Feb 2017 16:14
لوتی برام یک خاطرس دیگه نمیشه ترکش کرد ولی اگر ازدواج کنم فکر نکنم بتونم بیام که ازدواج نمیکنم
sepanta_7
به به داداشم سپنتا خوش اومدی جات خالی بود ناموسا♥
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
ارسالها: 3586
#188
Posted: 11 Feb 2017 01:47
بله بازم میام .. حتی اگه کم بیام ولی تا من و لوتی هردومون زنده ایم من میام .. یاروفادارشم ..در دسامبر و ژانویه گذشته مثل چند سال اخیر اینو به خوبی ثابت کردم .. شخصیت حقیقی من این جاست .. این گرام بازی ها و شبکه های متفرقه نمی تونه منو از این جا جداکنه .. اگه درش به روم بسته شه از پنجره اش میام .. اگه پنجره اش بسته شه یه سوراخی پیدامی کنم و میام ولی فقط از یک راه میام .. قلبم باشماست و با فضای مهربانی ها و دانستنی ها .. با فضای عشق و احساس و آزادی ها ..با خاطراتی تلخ و شیرین .. 
دوست و برادرشما : ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
صفحه 19 از 33