صفحه 17 از 48: « پیشین 1 ... 16 17 18 ... 47 48 پسین »

Positive Thinking | مثبت اندیشی

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#161 Posted: 11 Jun 2011 16:06

برای یک روز - هر موقع که به خود منفی گویی

می کنید و به خود ضربه وارد می سازید - آن را یادداشت

کنید .

توجه کنید که چه مقدار با این افکار روبه رو

می شوید و تحت چه شرایطی - به خود چه می گویید.

به نوشتن ادامه داده تا زمانی که به وضوح تشخیص دهید

که چه موقع و چگونه خود را می کوبید .

هر زمان که احساس استرس و نگرانی کردید

استراحت کنید - چند نفس عمیق بکشید و به آنچه به خود

می گویید در مورد شرایط - خودتان و توانایی تان در مقابله و

کنار آمدن با محیط و شرایطی که در آن قرار دارید آگاه شوید .

به یاد داشته باشید وقتی نگران و ناراحت هستید

اولین حس شما این است که در مورد خود جملات

منفی بگویید .

دکتر روبنستاین

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#162 Posted: 11 Jun 2011 16:06

ذهن خود را بر نعماتی که وجود دارد متمرکز کنید .

سپاسگزار از آنچه که به شما اعطا شده است باشید .

تمرکز کنید بر آنچه که دارید و نه بر آنچه که

ندارید .

از این که دارای چشم و گوش می باشید آبی که

می نو شید - تابش آفتاب - هوایی که تنفس می کنید

و هر موهبت که هدیه خداوند است و احساس کم بینی و

تنگ نظری را در خود از بین ببرید .

دکتر وین دایر

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#163 Posted: 11 Jun 2011 16:10

تمرکز بر نعمت هایی است که به ما عطا شده و

همچنین عدم تمرکز بر آنچه نداریم و سعی در تحسین و

سپاس از همه چیزهایی که داریم .

دکتر وین دایر

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#164 Posted: 11 Jun 2011 16:10

خود را به صورت بچه کوچکی تصور کنید - تا هر سنی

که می توانید به یاد بیاورید . تا حدی که ممکن است یچگی خود را

تجسم کنید ( کودک درون ) - بعد احساسات عاشقانه و محبت آمیز

برای آن کودک بفرستید - با چشم ذهنتان خودتان را ببینید که خودتان

را در زمان بچگی بغل کرده نوازش می کنید .

اگر احساسات دیگر یا افکار دیگری به جز عشق

و محبت وارد ذهن شما شد - به آرامی فکرتان را به افکار

عشق و محبت برگردانید .

این تمرین محبت را انجام دهید .

تصویرهای دیگری از دوران طفولیت - یا در جوانی و نهایتا دوران

بلوغ خود را در ذهنتان مجسم کنید .

این تمرینات را به طور مرتب انجام دهید - حتی اگر

مشکل باشد .

با مرور زمان - انجان دادن این تمرینات آسان تر می شود .

دکتر روبنستاین

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#165 Posted: 11 Jun 2011 16:11

این احساس که شایستگی و لیاقت خوشحال را

نداریم ناشی از این نیست که خودمان را دوست نداریم .

در تیجه این احساسات - برای ما مشکل خواهد بود که

محبتی را نسبت به خود احساس کنیم .

ما خودمان را بررسی می کنیم - درباره خودمان قضاوت -

می کنیم و با خود بیرحمانه رفتار می کنیم .

اما وقتی بتوانیم به خــــــــــــود مــحــبــــت کنیم - حتـی

برای یک لحظه - یاد می گیریم که با خودمان در همان لحظه

با نگرشی محبت آمیز برخورد کنیم .

وقتی ما در جایگاهی هستیم که در آن محبت به

خود وجود دارد - می توانیم تمام نیرویی را که صرف

انتقاد از خود - ارزیابی و قضاوت خود می کنیم رها -

سازیم - آن را به سوی پذیرفتن جایگاهی در خودمان

هدایت کنیم که نیاز به تلاش دارد و با محبت و دلسوزی

کار اصلاح خود را شروع کنیم

امتیاز دیگر آن این است که نیروی بیشتری

خواهیم داشت تا آن را برای داشتن زندگی بهتر

و آگاهانه تر در لحظه اکنون وارد زندگیمان کنیم .

دکتر روبنستاین

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#166 Posted: 11 Jun 2011 16:12

قبول کردن خود و محبت به خود تدبیر های مشابهی

هستند که به ما کمک می کنندتا ارتباط معنوی خودمان را با

خود بر قرار سازیم و آن را حفظ کنیم .

توانایی تشخیص ناراحتیها و میل به رها ساختن

فرد از آن رنجها به وسیله اعمالی که توام با عشق

و محبت است .

محبت کردن به خود بدین معنا نیست که ما

نمی خواهیم روی کاستیهای خود کار کنیم - بلکه

ما می توانیم خود را در لحظه حاضر و در همین شرایط

دوست بداریم .

به همان صورت و به همان آسانی که به دیگران

و آنهایی که دوست داریم محبت می کنیم -

خـودمــــــــــان را دوســــــــــــــــــــــــت بـداریــــــم

و به خـــودمــــان مــحــبـــــــــــــــــت کـنــیـــم .

دکتر روبنستاین

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#167 Posted: 11 Jun 2011 16:13

اگر غمگین هستید به این احساس تسلیم شوید

تا غم خود را به صورت قطرات اشک بیان کنید .

بخصوص اگر این احساس را به مدت طولانی

در درون خود نگه داشته اید .

دکتر روبنستاین

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#168 Posted: 11 Jun 2011 16:14

اگر مداوم احساس گناه می کنید - از خود بپرسید

که برای شما چه فایده ای دارد که مرتب خودتان را می کوبید؟

آیا می خواهید دیگران را قانع کنید که دارید

خودتان را برای اشتباهی که کرده اید تنبیه می کنید ؟

آیا احساس گناه وسیله ای است برای شما که

وارد برنامه ریزی ها ی منفی شوید که می گویند شما

شایستگی ندارید ؟

آیا احساس گناهی که می کنید وسیله ای است که -

از قبول مسئولیتها شانه خالی کنید و مسئول اعمال خود

نیاشید و مسئولیت تغییر و تصحیح اعمال خود را نپذیرید؟

دکتر روبنستاین

من هم خدایی دارم

ALI2012

کاربر

ارسالها: 8724

#169 Posted: 11 Jun 2011 16:15

پلانگتوون جان از تایپیك پرمحتواتون ممنونم

راز دلم را فقط تو میدانی و دلت
گوشه ای از قلبت پنهان دار دوستت دارم هایم را
*ای عشق*
***M***

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#170 Posted: 11 Jun 2011 16:16

نگراني يعني احساس ناراحتي و نا آرامي كردن

يا در مورد چيزي دلواپس بودن - يا در مورد مشكلي ناراحت

بودن - اين احساس ثانويه ناشي از ترس است كه منجر به

شكل گرفتن يك سلسله افكاردر مورد يك مشكل بخصوص -

مي شود .

هر چه زودتر به نگراني آگاه شويم - زودتر مي توانيم

از آن براي برآورده كردن نيازهايمان استفاده كنيم .

(( نگراني سالم ))

به ما اجازه مي دهد تا به چيزي كه ما را آزار

مي دهد آگاه شويم و بنابراين مي توانيم مراحل حل مشكل

را با عمليات مثبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

شروع كنيم .

ما مي توانيم از نگراني ها به نفع خود استفاده كنيم

دكترروبنستاين

من هم خدایی دارم

صفحه 17 از 48: « پیشین 1 ... 16 17 18 ... 47 48 پسین »

گفتگوی آزاد /

Positive Thinking | مثبت اندیشی

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا