صفحه 35 از 48: « پیشین 1 ... 34 35 36 ... 47 48 پسین »

Positive Thinking | مثبت اندیشی

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#341 Posted: 12 Jun 2011 04:23

وقتی مسئله ای برایتان پیش می آید - بکوشید

آن را در یک زمینه کلی تر جایگزین کنید .

این اشتباه دستکاه عصبی ما است که همیشه فکر می کنیم

در جنگلی پر خطر هستیم . وضعیت خود را باخطرات بسنجیم : "" مسلما

یک موقعیت خوب را از دست داده ام - ولی آیا این به معنی تمام زندگیم است؟

هنگامی که دستخوش یک وضعیت نا مطلوب می شویم

قاطعانه فکر کنیم که فردا همه چیز بهتر خواهد شد و تمام ناکامیهایی

که متحمل شده ایم حالا دیگر خیلی دور شده اند .

دکتر لیونل کودرون

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#342 Posted: 12 Jun 2011 04:24

ما غالبا اسیر گذشته که چون غده ای در وجودمان رشد کرده

می باشیم و استرسی عمیق و موذیانه در ما به جریان می افتد .

سرزنش کردن بی جای خود ودیگران به ثبات این وضعیت کمک می کند .

جدا کردن خود از این گونه احساسات مفید و نجات دهنده است

زیرا ما را در مجموعه وسیع تر از راه حلها قرار می دهد.

دکتر لیونل کودرون

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#343 Posted: 12 Jun 2011 04:24

این بحث مربوط به خواسته های شما و یا آنچه دیگران دارند نیست

بلکه ارزش نهادن به آن چیزهایی است که تا کنون داشته و دارید .

هیچ چیز مانع از خواستن شما نیست بلکه نباید به زیان زمان

حال باشد . "" فردا من خوشبخت خواهم بود زیرا موقعیت جدیدی خواهم

داشت . "" " وقتی ساخت این پروژه را به پایان ببرم واقعا خوشبخت خواهم

شد " تا به حال چند بار این چنین موفقیت خود را شرطی کرده اید !

چنــــــــــــــد بـــــــــــــار آنچــــــــــــه را که در حـــــــــــــــــــال حـــــــاضــــــر

داریــــــــــــد فراموش کرده و از شـــــــــانس و موقعیت فعلی بهره ای -

نبرده اید ؟

چـــــرا عـــــادت نمی کنیــــد در همیــن

لحظــــــــــــه زنـــــــدگـــــی کنیـــــــــــــد؟

به آنچه دور و بر شماست بنگــــــــرید :

آسمان آبی

آفتـــــــــــــاب درخشـــــــان

بـــــاد نـــوازشــــــــــــــــــــگر

وجود خود شمارا تاجایی که ممکن است از احساساتی چون آرامش

شــــــــــــــــادی و خــــوشـــبختــــــــــی پر کنیــــــــد .

به این منظور باید دید خود را نسبت به جهان تغییر دهید .

همـــــــــــــــــــه چیـــــــــــــــــز خــــــــــــــــوب اســـــــــــــت

همــــــــــــــــــــه چیـــــــــــــــــز زیبــــــــــــــــــــــــــــــــاســت

تا حد امکان آنچه را برایتان خوب است انتخاب کنید .

خود را تمرین دهید که وقتی استرس پیش می آید یا به مشکلی برخورد

می کنید خود را تقویت - نموده و فهرستی از ده موقعیت مثبـــــــــــــــــــــــــــت

که به شما مربوط می شود تهیه کنید .

آنچه داریـــــــــــــــد ببینیــــــــــــــــــد و به آن

ارزش بــــــدهیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد.

دکتر لیونل کودرون

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#344 Posted: 12 Jun 2011 04:25

برای آرامـــــــــــــــــــــــــــــش

همیشه خــود را در زمــان حــــــــــــــــــــــال ببینیـــــــــــــــد .

به خـود زمـــان حــال را یــاد آور شــویــد . بــه ایــن ترتیب هیچ کس در

دنیا نمی تواند شما را از آن محروم کند .

حـس کردن سنگینــی بدنتــان - تماس ستون مهر ه ها

با صندلی - دیدن جهان پیرامونتان - شلوغی - صداهایی که به گوش -

می رسند ...

با تقویت حواس پنجگانه - دیگر جایی برای افکــار مزاحم باقی نمی ماند

شما اینجا هستید و در زمـــــان حـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــال .

افکار ناخوشایند دیگــر نمی توانند مزاحمتی برایتان ایجاد کنند زیرا شما

در زمان حــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــال زنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدگی

می کنید . اگر نیاز دارید که خود را در زمان آینده طراحی وتصور کنید - این

به میل خد شماست و از آن رنج نمی برید .

دکتر لیونل کودرون

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#345 Posted: 12 Jun 2011 04:25

بالاترین حد موثربودن ذهن - دقیقا تحت تاثیر کیفیت خواب است .

چشم و گوش در پایان روز از همیشه تیز تر هستند .

مهارت دستها نیز در پایان روز منحنی سیر صعودی دارد . و در ساعت ۸ شب

در بالاترین حد خود می باشد . به همین ترتیب - حافظه دراز مدت در طول روز

بهبود یافته و حدود ساعت ۸ شب به اوج خود می رسد

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#346 Posted: 12 Jun 2011 04:26

در مورد حافظه کوتاه مدت وضعیت به شکلی دیگر است - صبح موثر تر است

و نقطه اوج آن بین ساعت ۱۰ تا ۱۱ صبح می باشد و ساعت ۸ شب کمتر است.

حافظه کوتاه مدت جهت دریافت نکات کوچکتر و کم اهمیت تر

و حافظه بلند مدت جهت به خاطر سپردن حوادث مهمتر است .

تمامی این مکانیسمها تحت تاثیر شخصیت نیز می باشد .

هنگامی که بر روی یک کار خلاق سماجت می کنید و تمرکز تان کم است

از خود بپر سید که آیا در دوره زمانی پایین بودن سطح هوشیاری نیستید .

اگر چنین است کار را متوقف کرده و به زمان مناسبتری

موکول کنید .

در غیر این صورت سه برابر بیشتر باید وقت صرف کارتان کنید - اشتباهات

زیادی مرتکب شده و از کار مفید محروم می شوید .

خود را تجریه و تحلیل کنید - این تنها راه بهره گیری بیشتر از ریتم ها یتان

است . اگر به ریتم خود توجه کنید به راحتی منظم خواهید شد .

ضمن این که تواناییهای مقاومت و تمرکز خود را خواهید شناخت و در کارتان

موثر خواهید بود .

دکتر لیونل کودرون

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#347 Posted: 12 Jun 2011 04:26

هر فردی در هر حال مرتکب خطا می شود .

سعی کنید صادق باشید . خطاهای خود را ببینید . این امر به جای این

که شمارا تضعیف کند رشدتان می دهد .

ندیدن اشتباهات خود - منبعی فوق العاده برای استرس است .

هیچ کس موجه نیست . شناخت خطا کاملا طبیعی است و حتی نباید

مثل یک استثنا در نظر گرفته شود .

شما هر روز در مواجهه با روابط انسانی هستید :

خانوادگی - دوستانه - شغلی و ... هر روز درک وفهم

خود را غنی کنید و از مشکلات - درس تجربه و موفقیت می گیرید .

دکتر لیونل کودرون

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#348 Posted: 12 Jun 2011 04:27

در برابر همه موانع اگر معتقد باشیم که همه کارها بر وفق مراد

خواهد بود و با دید مثبت نگاه کنیم - فرصت ها یکی پس از دیگری در نظرمان

جلوه گر می شوند - اما اگر خود را ببازیم و تسلیم حوادث شویم جز موانع را

در پیش روی خود نخواهیم دید .

در پس هر حادثه ای تقدیری و فرصتی نهفته است پس

به جای آنکه ناراحت و پریشان شوید و با اظهار جملاتی از قبیل : (( دیدی

- نگفتم کارها درست از آب در نمی آید .)) خود را تسلیم کنید - بکوشید تا

فرصت ها را دریابید و از موانع گذر کنید .

دکتر وین دایر

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#349 Posted: 12 Jun 2011 04:27

بیشتر مردم تمایل دارند برای توجیه غم و ناشادمانی خود - اوضاع

زندگی و از جمله فقر و بیماری را مسئول بدانند و به این ترتیب از زیر بار

مسئولیت احساسات خود شانه خالی می کنند .

شما مسئول احساسات و هیجانات خود هستید .

اشتباه بزرگ اغلب مردم آن است که برای شاد بودن و شادمان زیستن

مدام به دنبال کسی یا چیزی می گردند .

حال آن که شادمانی را باید در قلب و درون خود جست و جو کرد .

اگر به مسرت باطنی دست یابید - حتی شرایط زندگی به میل و خواست

شما نباشد - باز هم شادمان خواهید بود .

آدمی اگر در باطن شاد و سرخوش باشد در ناگوارترین

شرایط هم شادمانی خود را حفظ می کند اما اگر در درون غمگین و افسرده

باشد - شادترین موقعیت ها هم تغییری در روحیه او به وجود نمی آورد .

دکتر وین دایر

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#350 Posted: 12 Jun 2011 04:27

احساسات و هیجانات منفی از قبیل خشم - کینه -نفرت

انتقامجویی - بدخواهی و حسادت به انتخاب خودمان بر جسم وروحمان

حاکم می شود .

بیشتر غم و اندوه ما از این سرچشمه می گیرد که میل داریم همیشه

اوضاع و احوال بر وفق مرادمان باشد و همه به خواستمان رفتار کنند . چنین

موضعی بسیار خودخواهانه است زیرا ما از همه توقع داریم که علی رغم خواست

خود به کارهایی دست بزنند که به خوشحالی ما منجر شود .

اگر شما در اثر رفتار نامطلوب دیگران ناشادمان

یا مضطرب می شوید مفهومش آن است که به مردم پیرامون خود

می گویید : (( برای من نظر تو درباره زندگی من از نظر خودم مهمتر است

آنچه از دستم بر آید انجام می دهم تاتو از من خشنود باشی .))

یک شخصیت سالم بدون توجه به واکنش مردم تصمیم

می گیرد و عمل می کند . اگر موافق بودند چه بهتر و اگر نیودند

صلاح خویش را چنین می دانند .

دکتر وین دایر

من هم خدایی دارم

صفحه 35 از 48: « پیشین 1 ... 34 35 36 ... 47 48 پسین »

گفتگوی آزاد /

Positive Thinking | مثبت اندیشی

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا