صفحه 40 از 48: « پیشین 1 ... 39 40 41 ... 47 48 پسین »

Positive Thinking | مثبت اندیشی

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#391 Posted: 13 Jun 2011 16:17

اگر انسان در میان تجربه های تیره و تار خدارا شکر کند قطعا راهی برای سلامت و توانگری و آرامش افزون تر خود می گشاید.

گاه مردم آنقدر شکر گزاری و احساس حق شناسی را نادیده می گیرند تا پاک و شکسته شوند، همه ما به این دلیل دچار مشکلات می شویم که گرایش قدردانی را مورد غفلت قرار می دهیم .

هیچ کس به داد آدم ناسپاس نمی رسد. با ستایش و شکر گزاری هر مانعی را می توان پشت سر گذاشت.

هیچ گاه اقتدار ستایش را دست کم نگیرید، نه تنها شاه کلید زندگی، بلکه پاد زهر ناخوشی های دنیاست. آرام و خاموش از صبح تا شام از لحظه ای که چشم میگشایید تا لحظه ای که چشم ها را فرو می بندبد شاکر و حق شناس باشید. این تمرین نه تنها جسم بیدار را بلکه ذهن و روابط و جیب بیمار را نیز شفا می بخشد.

دگر بار می آموزیم که همواره از طریق شکر گزاری ثمرات نیکو به بار آوریم.به محض اینکه خدا را شکر می کنیم راه حلی تابناک به ذهنمان می رسد.

اگر گرفتار مشکلات مالی هستید احتمالا ناسپاس و تلخ بین بوده اید.

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#392 Posted: 13 Jun 2011 16:18

عفو و بخشایش در واقع به معنای رها ساختن و دست کشیدن از احساس نامطبوع است.

شما می توانید قانون شگفت شفا را بیدار و فعال کنید، قانون شگفت شفا عبارت است از عفو و بخشایش.

عفو و بخشایش در مانی ذهنی برای علاج هر گونه بیماری است.

ساده ترین راه تمرین، تمرین عفو و بخشایش این است که هرروز آرام در گوشه خلوتی بنشینید و چشمهایتان را ببندید و این عبارت را تکرار کنید:

هر آنچه را که آزارم داده است می بخشم و عفو می کنم، هر آنچه که مرا تلخ و ناشادمان کرده است می بخشم و عفو می کنم، هر آنچه که مرا از نفرت و انزجار لبریز کرده می بخشم و عفو می کنم، در برون و درون همه چیز را می بخشم و عفو می کنم.
گذشته و حال و آینده را می بخشم و عفو می کنم.

شاید نخستین عمل عفو و بخشایش گرایش شما را عوض نکند و آرامش دلخواهتان را پدید نیاورد اما بتدریج تحول خواهید یافت، آن انزجارها به ضرب یک اندیشه منفی ریشه نگرفتند تا به ضرب یک اندیشه مثبت نابود شوند.

به مصلحت خودتان است که هرگونه آزار گذشته و حال را نه محض خاطر شخص
آزار رساننده، بلکه به خاطر وجود خودتان ببخشایید و عفو کنید.

بگزارید به شما بگویم که اگر در زندگیتان مشکلی دارید هر نوع مشکلی باید چیزی یا کسی را ببخشایید و عفو کنید، اگر در جسمتان دردی یا در زندگیتان اوضاع و شرایط ناخوشایندی دارید، اگر قرض و بدهی یا رنج و بدختی یا فقدان و آشفتگی و پریشانی و هر گونه فلاکتی دارید باید کسی را یا چیزی را ببخشایید و عفو کنید.

انسانی که می بخشد و عفو می کند صاحب راه حلهای الهی می شود.

در کنار عفو و بخشایش دیگران ضرورت دارد که خودتان را نیز ببخشایید، ملامت خویشتن به تندرستی و توانگری لطمه می زند.

هر شب بیش از خواب نیم ساعت بنشینید و هر کس را که مورد پسند و تاییدتان نیست ذهنا ببخشایید و عفو کنید.

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#393 Posted: 13 Jun 2011 16:18

بیماری از روح بر می خیزد.

کینه و خصومت و نفرت و حسد و سایر احساسات منفی از انرژی و فعالیت و خلاقیت شخص می کاهد و در بدو امر باعث می شود تا تندرستی روحی و جسمی خود را از دست بدهد و سپس حوصله ای و کار و تلاش برایش نمی ماند.

هیچگاه با احساسات منفی و سیاه چون خشم و تنفر و کینه و انتقام جویی و حسادت و گناهکار شمردن خود و دیگران به خواب نروید.

اگر خلق و خویی طبیعی داشته باشید، آنچه به خود نمی پسندید برای دگیری نیز نخواهید پسندید.

برای شفای جسم باید عواطف منفی دیرین را از سطح هوشیار و ناهشیار ذهن پاک کرد.
همان گونه که انسان این عواطف منفی را یک شبه بدست نیاورده است، یک شبه هم نمی تواند از شر آنها خلاص شود و به هنگام پالایش این عواطف منفی باید صبور باشد.

جسمتان را کم ارزش نپندارید، از بدنتان گله و شکایت نکنید.

هرگونه بیماری درجسم نشانه نوعی ناپاکی در ذهن است، هرگز به علت پاکی و
خوبی هایتان بیمار نمی شوید، بیماری نمایانگر بیقراری و نا آرامی ذهن است.

درست اندیشیدن بزرگترین شکل رستگاری است و به تندرستی منجر می شود.

برای حل مشکلات نخست باید به خانه تکانی ذهنی و عاطفی برخاست.

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#394 Posted: 13 Jun 2011 16:19

زندگی هرگز زاده و هیچگاه نیز نخواهد مرد و آب آن را خیس نمیسازد و آتش آن را
نمی سوزاند و باد آن را نمی برد، پس چرا تو می گریی؟؟

افکار و تخیلات شما باید بتوانند مزایایی با خود داشته باشند که ساده ترین آن، تندرستی و آرامش و نشاط و خوشبختی و رفاه و برکت است.

ایمانت شفادهنده است.

آن کسی که بخشیدن خود و دیگران را از زندگی خود حذف می کند بیگمان پلی را که به خوشبختی و سلامتی و آرامش او منتهی می شود به آتش می کشد و رابطه خود را با موهبت ها ی حیات قطع می کند.

ما به این جهان آمده ایم تا جلوه گاه زیبایی ها و شادمانی ها و آرامش و صفای آن گردیم. نه اینکه خود را و زندگی خویش را با غم و اندوه و یاس و نا امیدی و شکست و فقر سپری سازیم و ازتمام مواهب طبیعت خود را محروم نماییم.

بیماری مستقل از انسان نیست بلکه در اصل بیماری فقدان آرامش روح است و نشان از روحی مقشوش و پریشان می دهد که با افکاری آشفته تر آلوده شده است و هیجانات منفی و مخرب نیز با آن در آمیخته اند.

پروردگار در همه جا پشتیبان شماست تا بتوانید با موقعیت های دشوار مقابله کنید

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#395 Posted: 13 Jun 2011 16:21

این موضوع را همواره به خاطر داشته باشید، که ما در دنیایی زندگی می کنیم که هم عینی هست و هم ذهنی و این بر ماست که یاد بگیریم چگونه رفتار کنیم تا در این دو دنیا زندگی شاد و خوشی داشته باشیم.

چه نیکوست اگر بتوان روح خویش را منبع خیرو نیکی کرد و بر همه با دیده ای یکسان نگریست و نسبت به همه شفقت و محبت داشت و نعمت ها و برکات را بر همگان به طور مساوی تقسیم کرد.

همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که انسان با تنهایی خود تنها می ماند. توصیه می کنم که تا زنده هستید خود را منزوی و تنها نسازید.

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#396 Posted: 13 Jun 2011 16:21

ایمانت شفادهنده توست.

دنیا در حال گذر است و همه چیز در حال تغییر و تبدیل است و هیچ چیز پایدار و جاوید نیست.

ضمیر باطن انسان همواره صندوق پس انداز فکری وی بوده و هرچه بدان داده شود به همان میزان برداشت خواهد کرد.

اگر فقرو بدبختی را باور کنیم و بدان معتقد باشیم یقینا جز آن بحره ای نخواهیم برد، چرا که خود چنین خواستی را به ضمیر باطن داده بودیم.

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#397 Posted: 13 Jun 2011 16:22

درست اندیشیدن، نتیجه ای است که از داوری ها در روح حاصل می شود، ما پیوسته در حال قضاوت هستیم، در با ره امور مختلف، بدی، خوبی، به داوری می نشینیم. پس سعی کنیم در صحن دادگاه روح خویش حضور یابیم. آیا قادریم تا بین غم و شادی فرق بگذاریم و آرامش نقار و کدورت را با هم یکی نگریم و ارزشی در خور برای هرکدام قائل شویم و عشق را با نفرت در نیامیزیم و بین نورو روشنایی و مرگ و زندگی تفاوت بگذاریم؟

هرروزه بر گونه ای رفتار کنید تا پرتو کارهای نیک شما بر دیگران بتابد و هرگز در فکر این نبیاشید که آیا آنان نیز عمل متقابلی انجام می دهند یا نه ؟

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#398 Posted: 13 Jun 2011 16:22

مرگی وجود ندارد و هرچه هست زندگی است.

دقت کلید زندگی است.

کلام شخص نشانه ی شخصیت اوست.

ایده های خوب و دلپذیر را در مغزتان جای بدهید آنگاه خود به شگفتی در خواهید یافت که در سرتان دیگر جایی برای تصاویر نامناسب و زشت و بد نخواهد داشت.

از محکوم ساختن خود دست بردارید.

تنهایی خود را درمان کنیم.

اگر می خواهی دوستی بگیری، ابتدا سعی کن خودت با دیگران دست باشی

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#399 Posted: 13 Jun 2011 16:23

خدا با من است و عشق او روح مرا در خود می گیرد و چون خدا با من است، پس من از هیچ چیز نمی ترسم.

از اینکه روزگاری با افکار سیاه و منفی دمساز بوده اید برخود ببخشید و آنقدر بر گذشته خود چوب نزنید، در پیشگاه خدا مساله زمان و مکان هیچگاه مطرح نیست و او هرگز در صدد تنبیه توبه کاران نیست، از هم اکنون بر آن باشید تا دگرگونی لازم را در روح خویش بوجود آورید و این حالت را همچنان حفظ کنید تا در تمام مراحل زندگی شاد کام و تندرست و امیدوار باقی بمانید.

چیزی در ذات انسان است که پیوسته اورا به پیش رفتن فرا می خواند و آن همان اصل زندگی است که شخص را از عقب رفتن ودر جا زدن باز می دارد و او را به گام برداشتن به پیش تشویق می کند.

ما اکنون به ادراک این موضوع رسیده ایم که معولا کینه و نفرت و خصومت جای عشق و مهر را می گیرد و یا بدخواهی و حسد، پاکی و صفا را از ما باز می ستاند.
اینک میدانیم که پست و خوار شمردن خود و دیگران، یعنی دور ساختن خویش از گردونه لطف و عشق الهی است.

من هم خدایی دارم

plangton31

کاربر

ارسالها: 5120

#400 Posted: 13 Jun 2011 16:23

ما وارث شادی ها و خوبی های زندگی هستیم .

شاید بار ها ما این تجربه را آزموده باشیم تا بر سر موضوعی به بن بست رسیده و هنگامی که کاملا از حل مساله نا امید گشته ایم ناگهان نوری در تاریکی ذهن و فکر ما پدیدار می شود و قضیه از هر جهت برای ما روشن می شود و از پرده ابهام به در می آید

طبیعت گشاده دست است و تمام نعمات خود را به صورت خوانی و گسترده در اختیار بشر قرارداده است و حال این دیگر بر خود ماست که چگونه در کنار این سفره بنیشینیم و به قدر وسع و کفایت و بهتر بگوییم شعور و قدرت فکر خود از آن بهره بگیریم و سهم خویش را برداریم، صحرا برروی ما آغوش گشاده تا آبیاریش کنیم و او گل فشانی کند و به گل بنشیند.

فراموش نکنید که تمام نیروی الهی در شماست و حال این برخودتان است که چگونه از آن استفاده کنید. هر بار خدا را فرا بخوانید به ندایتان که از سر دل برخواسته باشد جواب خواهد داد، شما نباید منتظر موقعیت ها و حوادث تلخ و بد بمانید تا خدارا به یاری بطلبید و انتظار داشته باشید که آنگاه دعوتتان را اجابت کند.

ما همگی دارای قدرت تفکر هستیم و مسئول مستقیم نحوه اندیشیدین خویش
می باشیم و از این حیث نمی توانیم و نباید بر کسی خرده بگیریم و دیگری را مقصر بدانیم. اگر طرز فکری سیاه و بدبینانه داشته باشیم، طبعا حاصلی که برداشت خواهیم کرد مطابق کشت ها و دانه هایی است که در کشتزار ذهن کاشته ایم.

آبهای شیرین زندگی منظرتان هستند و این خود شما هستید که با غفلت و جهل از آنها بهره نمی گیرید، آیا از هوایی که به مشامی کشید می توانید خود را محروم سازید و خود را در مضیقه قرار دهید؟ در همه جا در های نعمت و برکت به روی شما باز است.

پروردگار دعای هر کس را بر حسب قلب و ایمانش و نیات باطنیش مستجاب می کند و هیچ کس قادر نیست سدی بر سر راه خواسته ها و دعاهای انسان بوجود آورد، این اوست( خدا) که به شما پاسخ مثبت می دهد، نه بندگان او.

من هم خدایی دارم

صفحه 40 از 48: « پیشین 1 ... 39 40 41 ... 47 48 پسین »

گفتگوی آزاد /

Positive Thinking | مثبت اندیشی

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا