ارسالها: 12930
#91
Posted: 25 Oct 2014 19:56
اشکهای تمساح عاملان سرقت شیطانی
روزنامه ایران : نمیدانی باور کنی یا تصور کنی عاملان سرقت شیطانی اشک تمساح میریزند. مدام خود را سرزنش میکنند و از شرمساری و خجالت حرفهایی میزنند. در ابتدای مصاحبه وقتی همدیگر را متهم به دزدی کردند، خندهشان گرفت اما وقتی به ماجرای اقدام سیاهشان رسیدند، گلویشان پربغض شد و اشک ریختند. اصرار دارند همان روز سرقت وقتی خانه زن جوان را ترک کردند، دچار عذاب وجدان زیادی شدهاند، به یکدیگر اشاره میکنند و میخواهند هر کدام عذاب وجدان دیگری را تأیید کند.
«فرشاد» 21 ساله و محسن «20 ساله» از کودکی با هم بچهمحل و دوست بودند، هر دو شرایط بد مالی داشتهاند و هر دو ازدواج کرده و زن و بچه دارند، اما این دو مرد جوان تنها دزد نبودند، آنها در صحنه سرقت تسلیم دستور شیطان شده و زنی را در اوج وحشت هدف نیت شوم خود قرار دادهاند.
شاید گریههایشان نیز مانند گفتههایشان دروغ باشد. فرشاد اصلاً اشارهای به سابقه کیفقاپیهایش در سال 91 و حتی محکومیت و دوران زندان نمیکند و میگوید نخستین بار است که دست به سرقت زده و عجیبتر اینکه میخواهد دوست قدیمیاش را مقصر اصلی نشان دهد.
به گزارش پرونده، ساعت 10 صبح 21 مردادماه سرقتی شیطانی از خانهای در طبقه سوم ساختمانی واقع در مهرآباد جنوبی تهران رخ داد و زن قربانی دو دزد جوان شد.
مأموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران خیلی زود با تصویری از فرشاد که در آلبوم کیفقاپان وجود داشت، وی را شناسایی و پس از دستگیریاش در صباشهر همدست وی به نام «محسن» را در همان شهر دستگیر کردند.
این دو دزد به دو سرقت مشابه از خانه با اطلاع از حضور نداشتن مرد خانه و به کیفقاپیها و گردنبندقاپیهای خیابانی در شمالغرب پایتخت اعتراف کردهاند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#92
Posted: 25 Oct 2014 19:58
«هر پنج ساعت یک دانشآموز ایرانی در تصادف کشته میشود»
رئيس هیأت مدیره "جمعیت طرفداران ایمنی راهها" گفت که در هر ۵ ساعت یک دانشآموز در اثر تصادف میمیرد. او برای مقابله با "فاجعهای ملی" بر لزوم ترویج "فرهنگ درست ترافیک" و آشنا کردن مردم با "رفتارهای ترافیکی" تاکید کرد.
محمد بخارایی، رئيس هیأت مدیره "جمعیت طرفداران ایمنی راهها"، روز چهارشنبه (۳۰ مهر / ۲۲ اکتبر) حین سخنرانی خود در همایش "ارتقاء سطح آگاهی و باورهای عمومی در فرهنگ ترافیک" در تبریز تصادفهای جادهای را به "غولی خاموش" تشبیه کرد که در حال فرو بلعیدن جان مردم است.
او گفت که در سال گذشته (۱۳۹۲) ۱۸ هزار نفر بر اثر تصادفهای جادهای کشته شدهاند که یکهزار و ۸۰۰ نفر از آنان دانشآموز بودهاند.
بخارایی ضمن آنکه تلفات و تصادفات جادهای را "فاجعه ملی" نامید، افزود که ۳۰۰ هزار نفر در سال گذشته بر اثر تصادفهای جادهای مجروح، مصدوم و معلول شدهاند.
رئيس هیأت مدیره "جمعیت طرفداران ایمنی راهها" همچنین به تاثیرات "تکاندهنده" درازمدت تصادفهای جادهای اشاره کرد و گفت: «تصادفات سال گذشته بیش از یک و نیم میلیون نفر را درگیر خود کرد و ۲۵۰ هزار نفر را نیز رو به فقر سوق داد.»
در مناظرهای تلویزیونی با شرکت مقامات خودروسازی سایپا، سازمان "استاندارد"، مسئولان راهداری و ایمنی راهها، فرمانده ناجا و مدیرعامل "جمعیت طرفداران ایمنی راهها" در پایان مرداد ماه گذشته نیز اعلام شد که ۱۰ میلیون ایرانی بر اثر سوانح رانندگی نانآور خود را از دست دادهاند.
در این برنامه تاکید شد که ایران در تلفات جادهای در بین ۱۸۰ کشور جهان، رتبه ۱۷۷ را دارد. برخی کارشناسان شمار تلفات جادهای ایران طی سالهای اخیر را با تلفات جنگی برابر دانستهاند.
لزوم فرهنگسازی نزد مردم
رئيس هیأت مدیره "جمعیت طرفداران ایمنی راهها" در بخش دیگری از سخنان خود گفت که "رفتارهای ترافیکی" شاخص رشد فرهنگی در جوامع تلقی میشود.
محمد بخارایی افزود که برای ترویج "فرهنگ درست ترافیک" باید به عنوان "سفیر فرهنگی ایمنی" از خود شروع کرد.
او سپس به لزوم آشنا کردن مردم با "رفتارهای ترافیکی" و ملزم کردن آنان به "رعایت قوانین و مقررات" تاکید کرد.
بخارایی همچنین از برگزاری همایشهای گوناگون برای ترویج "فرهنگ درست ترافیک" در ده روزی خبر داد که "دهه ایمنی" نامیده شده و از ۱۴ تا ۲۵ آبان خواهد بود.
کارشناسان همواره در بحثهای خود درباره تصادفهای جادهای عامل انسانی و فرهنگی را یکی از مهمترین عوامل بروز بیش از حد سوانح رانندگی در ایران دانستهاند و بر لزوم آموزش مردم و فرهنگسازی نزد آنان تاکید کردهاند.
آنان میگویند که نهادینه نشدن فرهنگ رانندگی در کشور، ناکافی بودن تجهیزات ایمنی خودرو و بیتوجهی به قوانین از جمله تخطی در سرعت و سبقت غیرمجاز از مهمترین عوامل وقوع تصادف رانندگی در ایران هستند.
به گفته کارشناسان، آمار بالای حوادث رانندگی همچنین به عدم ایمنی و استاندارد نبودن جادهها، وجود شمار زیاد خودروهای غیر استاندارد و ضعف سیستم مدیریت برای نظارت بر کیفیت خودروها باز میگردد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#93
Posted: 25 Oct 2014 19:59
آمنه: مردم! پشیمانم که اسیدپاش را بخشیدم
http://postimage.org/
« خودم را در برابر قربانیان اسیدپاشی اصفهان مقصر میدانم ... من از بخشش کسی که به من اسید پاشید، پشیمانم . » این پاسخ آمنه بهرامی قربانی اسیدپاشی آبان سال 1383 است به همه آنها که پس از ماجرای اسیدپاشی اصفهان از احساس او میپرسند.
به گزارش جام جم، کمتر کسی خبر دارد که این روزها آمنه بهرامی از اسپانیا به ایران آمده است تا شکایت کند و پیگیر علت آزادی مجید موحدی از زندان شود که حدود 10 سال پیش به صورت و بدن او اسید پاشید و سوی چشم ها، زیبایی و سلامتش را از او دزدید.
آمنه که از زمان حادثه اسیدپاشی برای درمان خود در شهر بارسلونا بسر می برد، درباره علت سفرش به ایران و حضور در دادگاه به خبرنگار جام جم آنلاین می گوید: از آقای فریدون امیرآبادی که زمانی معاونت اجرای احکام را داشتند شکایت کرده ام چرا که من مجید را فقط به شرط پرداخت دیه کامل اعضای بدنم بخشیدم اما او بدون پرداخت این مبلغ که امسال مقدار آن تقریبا 600 میلیون تومان است، از شهریور امسال آزاد شد در حالی که فقط 50 میلیون تومان به حساب دادگستری واریز کرده است.
آمنه که روز گذشته برای عیادت یکی از قربانیان اسیدپاشی در اصفهان ، به بیمارستان مطهری مراجعه کرده بود اعتراف می کند : هر بار که خبری درباره اسیدپاشی ها بویژه اسیدپاشی اصفهان می شنوم ، خودم را مسئول می دانم و حس می کنم شاید درست تر آن بود که اسیدپاش را نمی بخشیدم .
او البته دولت و دادگستری را نیز در کشدار شدن 10 ساله پرونده اش در قوه قضائیه دخیل می داند و با این حال اعتقاد دارد در بخشش موحدی اشتباه کرده است وتوضیح می دهد: اگر فرصت دوباره ای به من داده شود تا درباره اسیدپاشم تصمیم بگیرم دیگر از قصاصش نمی گذرم بخصوص که حالا او بدون پرداخت دیه من که شرط بخشش او بوده ، آزاد شده است.
او با تأثر اظهار می کند: از لحظه ای که گفتم مجید را به شرط پرداخت کامل دیه ام می بخشم و او در لحظه عفوش به من فحاشی کرد، فهمیدم اشتباه بزرگی مرتکب شده ام و گرگی را در جامعه رها کرده ام.
به گفته این قربانی اسیدپاشی هنوز حکم دادگاه قضایی قضات مشخص نیست و نکته عجیب این است که امروز نامه بخشش او که در آن شرط آزادی مجید پرداخت دیه قید شده بود، در پرونده اش پیدا نشده است در حالی که وکلیش نسخه ای از این نامه را در اختیار دارد.
آمنه می گوید: خوشحالم که سخنگوی قوه قضائیه ، بر پیگیری سریع پرونده و حکم اشد مجازات برای عامل اسیدپاشی های اصفهان تاکید می کند و اعتقاد دارم این نوع احکام باید برای همه اسیدپاش های دیگر در کشور هم صادر شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#94
Posted: 25 Oct 2014 20:02
طلاق، پایان 45 سال زندگی وکیل شکاک با همسر 65 سالهاش
سوءظن و شک بیش از حد پیرمرد 83 ساله به همسر65 سالهاش سرانجام کار آنها را به دادگاه کشید و باعث شد پس از 45 سال زندگی مشترک، جز طلاق به چیز دیگری فکر نکنند .
چین و چروکهای صورت پیر زن او را بیشتر از یک زن 65 ساله نشان میداد. همسرش مشغول انجام کارهای اداری مربوط به دادگاه است اما همانطور که از اتاقی به اتاق دیگر میرود، ششدانگ حواسش به همسرش است و چشم از او برنمیدارد. زن سرش را به حالت تاسف تکان میدهد و میگوید: میبینید! اینجا هم دست بردار نیست چون به همه شک دارد و به قول خودش همه مردها با سوء نظر به من نگاه میکنند. تمام این 45 سال را با این وضعیت با این مرد زندگی کردهام اما دیگر توان ادامه دادنش را ندارم. طی این سالها شوهرم به قدری آزارم داده که به مرگم راضی هستم.
در همین هنگام منشی شعبه 272 دادگاه خانواده، وقت ساعت 10:30 را اعلام میکند و هردو به اتفاق هم وارد دادگاه میشوند. پیر زن زیرلب غرولندی میکند و میگوید که ببین آخرعمری کارمان به کجا کشیده است. به جای اینکه با آرامش زندگی کنم، در این سن و سال برای طلاق گرفتن باید به دادگاه بیایم. پیرزن همچنان مشغول گله و شکایت از همسرش است که قاضی از او میخواهد تا علت مراجعهاش را به دادگاه توضیح بدهد.
زن نفس عمیقی میکشد و میگوید: آقای قاضی از این مرد بپرسید که چرا من را به دادگاه آورده است. من 65 سالم است و عمرم را کردهام. دیگر چه معنی دارد همسرم در این سن و سال به من شک کند؟ او 83 ساله است و با اینکه این همه سال با هم زیر یک سقف زندگی کردهایم اما هنوز هم به من شک دارد. آقای قاضی از همان روزی که پا به خانه این مرد گذاشتم، مشکلاتم هم شروع شد. آن موقع جوان بودم و در ادارهیی کار میکردم. شوهرم به قدری شکاک بود که به اداره میآمد و ازدور من را میپایید و مراقبم بود. این رفتار او خیلی ناراحتم میکرد و احساس بدی داشتم اما هرگز به رویش نیاوردم که چرا اینکار را انجام میدهد. با اینکه سنی از من گذشته اما هنوز هم وقتی کسی به خانه زنگ میزند، با شک زیادی از من میپرسد که چه کسی پشت خط تلفن است و با چه کسی حرف میزنی؟ جواب که میدهم، باز هم راضی نمیشود و گوشی تلفن دیگری که در خانه داریم را برمیدارد و حرفهایمان را گوش میکند. تلفن همراهم را مدام چک میکند تا ببیند چه کسی به من زنگ زده یا پیامک داده است. بیرون هم میرویم بازهم این کارهای زنندهاش را ادامه میدهد. از من سن و سالی گذشته اما وقتی در مورد لپه و لوبیا با فروشنده حرف میزنم یا لبخندی میزنم، همسرم ناراحت میشود و میگوید سنگین باش. نخند. من جای مادر فروشنده هستم. چه سوءنظری ممکن است به من داشته باشد؟
زن روی صندلی جابهجا میشود و رو همسرش میگوید: اگر دروغ میگویم، بگو دروغ میگویی. همین چند هفته پیش درخانه کمی باز مانده بود. وقتی آمد و در را باز دید، حرفی به من زد که اعصابم را بهم ریخت. به من میگوید در باز نبود. تو عمدا در را باز گذاشتی تا کسی به خانه بیاید. آخر این چه حرفی است این مرد میزند؟ حرف دلم را به هیچکس جز دخترم نگفتهام و تا الان هم شوهرم خبرنداشت به او گفتهام در خانه چه اتفاقاتی میافتد. او هم موافق است جدا شویم. در مدتی که با این مرد زندگی کردهام، به انواع و اقسام بیماریهای جسمی و روحی مبتلا شدهام و عذاب میکشم. همین حالا هم با سرطان سینه دست به گریبان هستم.
مرد که تا این لحظه ساکت مانده بود، نگاه تندی به همسرش کرد و گفت: من به تو علاقه دارم و اگر غیر از این بود و واقعا به تو شک داشتم، تا به حال 100 بار طلاقت داده بودم. زن که از حرفهای شوهرش حسابی آشفته شده بود، گفت: آقای قاضی شوهر من خودش و تمام خانوادهاش وکیل هستند و حقوق خواندهاند. وقتی یک فرد تحصلیکرده اینطور با همسرش رفتار میکند، از دیگران چه انتظاری دارید؟ نزد مشاور خانواده هم رفتیم و مشکلاتمان را مطرح کردیم. خانم مشاور هم گفت که به مدت یکسال در دو خانه جداگانه از هم زندگی کنید. اما شوهرم حتی به این هم رضایت نمیدهد و میگوید که حتما باید با او در یک خانه باشم. حالا هم قرار است این یکسال را به این شکل سپری کنیم ببینیم بعد از آن چه اتفاقی میافتد.
پس از سخنان زن و مرد میانسال قاضی پرونده بار دیگر هر دو آنها را به واحد مشاوره معرفی کرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#95
Posted: 25 Oct 2014 20:10
پایان تلخ اعتماد مرد ساده به دوست قدیمی
مرد سادهای که با اعتماد به دوست قدیمیاش، یک واحد آپارتمانی را بدون عقد قرارداد پیشخرید کرده بود، چوب اعتماد بیجایش را خورد و همه سرمایه زندگیاش را از دست داد.
این کارگر که با لباس خاکی و کهنه روی صندلیهای مجتمع شورای حل اختلاف نشسته بود، با تکان دادن مدام سرش، این اعتماد دردسرساز به دوست قدیمیاش را بزرگترین اشتباه زندگیاش دانست و گفت: «حدود دو سال پیش بود که یکی از هممدرسهایهای قدیمیام را در خیابان دیدم، او گفت قصد ساخت یک خانه را دارد و میتوانم با پرداخت 50 میلیون تومان خانهای را صاحب شوم که 75 میلیون تومان قیمت دارد و به جای بقیه پول هم در مدت ساخت خانه در آنجا کارگری کنم و طوری رفتار کرد که گویا قصد کمک و خانهدار کردن من را دارد.
من هم که گول حرفها و چربزبانیهایش را خوردم، بدون اینکه قراردادی برای پیشخرید خانه امضا کنم، 50 میلیون تومان را به وی دادم و در همه این دو سال برای ساخت آن خانه کارگری کردم.»
وی ادامه داد. وقتی ساخت خانه به اتمام رسید، دوستم مدعی شد انتقال سند چند ماهی طول میکشد. ما هم که به او و حرفهایش اعتماد کرده بودیم، در خانه جدید ساکن شدیم تا موعد انتقال سند فرا برسد.
در همین مواقع بود که بهدلیل ثبتنام بچهام در مدرسهای نزدیک خانه، ناچار به ارائه سند یا اجارهنامه خانه شدم. من هم که سند را در اختیار نداشتم، به پیشنهاد همان دوست، اجارهنامهای را بهصورت صوری تنظیم کردیم تا مشکلی در ثبتنام پسرم ایجاد نشود.
حال و با فرارسیدن زمان مقرر برای انتقال سند، با یک احضاریه عجیب از شورای حل اختلاف مواجه شدیم.
این کلاهبردار با استناد به همان اجارهنامه صوری، به دادگاه شکایتکرده و حکم تخلیه خانه را از دادگاه گرفته است. در صورتی که عرفاً و شرعاً من صاحب خانه هستم و پولم را هم بهطور کامل پرداخت کردهام. بنابر این گزارش، قضات شعبه 453 مجتمع شماره 10 شورای حل اختلاف تهران در آخرین جلسه با شنیدن دفاعیات دو طرف، صدور رأی را به جلسه بعد و مشاهده مستندات طرفین برای ادعاهایشان موکول کردند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#96
Posted: 25 Oct 2014 20:13
خبرگزاری فارس : بازداشت یکی از عوامل تحریکات اخیر در اصفهان با لباس و آرایش زنانه
مردی که با آرایش و لباس زنانه قصد تحریک افراد به تجمع و اعتراض جهت دار درباره اسیدپاشی های اصفهان را داشت، بازداشت شد.گفته می شود لکه های سوختگی خاصی نیز بر روی بدن این مرد وجود دارد که این موضوع در دست بررسی است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس از اصفهان، در حالی که تلاش مسئولان انتظامی، امنیتی و قضایی برای دستگیری عوامل جنایت اسیدپاشی به صورت چند زن ادامه دارد، طی روزهای اخیر به بهانه اعتراض به این ماجرا برخی افراد و جریان ها در شبکه های اجتماعی، فضای مجازی و نیز محیط عمومی سعی کردند با جهت دهی خاص، افراد را به اعتراض علیه دستگاه های مسئول تحریک کنند.
بنا بر این گزارش، در همین زمینه توسط یک نهاد امنیتی مردی بازداشت شده که با آرایش و لباس زنانه قصد تحریک مردم به تجمع و اعتراض علیه نهادهای کشور را داشت. از این مرد زن نما که بازجویی از وی در این نهاد امنیتی ادامه دارد برخی ادوات ارتباطی و جاسوسی کشف شده است.
گفته می شود لکه های سوختگی خاصی نیز بر روی بدن این مرد نیز وجود دارد که این موضوع در دست بررسی است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#97
Posted: 25 Oct 2014 20:15
ریحانه جباری اعدام شد
http://postimage.org/app.php
ریحانه جباری٬ دختر جوانی که از هفت سال قبل در پی قتل مرتضی سربندی که میگوید قصد تعرض جنسی به او را داشته در زندان به سر میبرد صبح روز شنبه، سوم آبان در زندان رجایی شهر کرج اعدام شد.
ریحانه جباری٬ ۲۶ ساله٬ متهم به قتل پزشک و کارمند سابق وزارت اطلاعات ایران٬ در سحرگاه روز شنبه ۳ آبان (۲۵ اکتبر) اعدام شد.
وی در حالی اعدام شد که برخی از رسانهها از روز قبل به نقل از بستگان وی از اعدام قریبالوقوعش خبر داده بودند. اشپیگل آنلاین روز جمعه به نقل از عموی ریحانه خبر داد که والدین ریحانه جباری تلفنی خبردار شدهاند که او قرار است صبح بعد اعدام شود.
شنبه صبح یک روزنامهنگار در تهران که در تماس مستقیم با خانواده ریحانه در مقابل زندان رجاییشهر بود در گفتوگو با خبرنگار دویچه وله خبر اعدام ریحانه جباری را تایید کرد. او گفت به خانوادهاش گفتهاند "جسد را به قبرستان بی بی سکینه (بهشت سکینه) کرج منتقل میکنند."
دادستانی تهران نیز در اطلاعیهای که صبح روز شنبه توسط خبرگزاریهای ایران منتشر شد، از اجرای حکم "قصاص" ریحانه حباری خبرداد.
ریحانه جباری، متولد ۱۳۶۶، طراح دکوراسیون داخلی یک شرکت تبلیغاتی و دکوراسیون، زمانی که ۲۰ سال داشت به قتل مرتضی سربندی، پزشک ۴۷ ساله، متاهل، دارای سه فرزند و کارمند سابق وزارت اطلاعات متهم شد.
دادستانی تهران در اطلاعیه خود گفته است، ریحانه جباری "در تمام مراحل تحقیق نزد ضابطان، بازپرس و دادگاه به ارتکاب قتل از سوی خود اقرار نموده" است.
دادستانی تهران همچنین میگوید، ریحانه جباری "برای توجیه اقدام خود مدعی شده بود مرحوم قصد تجاوز به وی را داشته، این در حالی است که اظهارات بعدی متهمه خلاف این ادعا را ثابت نموده است".
بنابر ادعای دادستان تهران، "محل اصابت ضربه کارد به مرحوم (میان دو کتف) نشان از آن دارد که قتل در حالت دفاع نبوده است"، "گزارش معاینه جسد در سراسر بدن و دستها آثار ضرب و جرح را گواهی کرده است"، و "خریدن کارد به منظور ارتکاب قتل، پیش از حادثه حکایت از سبق تصمیم ریحانه جباری بر قتل دارد".
ریحانه در تمامی جلسات دادگاه گفته برای دفاع از خودش در برابر قصد تجاوز جنسی از سوی مقتول، تنها یک ضربه چاقو به کتف او وارد و بلافاصله فرار کرده است. ولی دفاعیات ریحانه مبنی بر دفاع مشروع مورد توجه دادگاه قرار نگرفت و برای او حکم قصاص صادر شد.
تلاشهای نافرجام برای توقف اجرای حکم
روز گذشته و پس از انشتار خبر احتمال اعدام قریب وقوع ریحانه٬ تعدادی از نهادهای حقوق بشری بینالمللی نظیر سازمان عفو بینالملل و دیده بان حقوق بشر در بیانیههایی جداگانه از دولت ایران خواستند اجرای حکم ریحانه را متوقف کند.
سازمان عفو بینالملل در بیانیه خود آورد: «مسئولان ایران باید اعدام زنی را که قرار است فردا به دار آویخته شود بخاطر آنکه مردی را کشته که میگوید قصد سوءاستفاده جنسی از او داشته متوقف کند.»
سازمان دیدهبان حقوق بشر نیز خواستار توقف اجرای حکم و تضمین برگزاری دادگاهی عادلانه برای ریحانه شده بود.
پیش از این نیز احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل٬ حکم اعدام ریحانه جباری را ناروا و غیرعادلانه خوانده بود. او از مستندات معتبری نام برده بود که ریحانه جباری را از اتهام قتل عمد مبرا میکنند.
احمد شهید به وجود یک لیوان آب میوه حاوی ماده آرامبخش در محل جرم اشاره کرده بود و گفته بود که این نشان میدهد قصد تجاوز جنسی با برنامه قبلی بوده است. احمد شهید یادآوری کرده بود که اگر ادعاهای ریحانه جباری صحت داشته باشند، او دو مرتبه قربانی شده است: بار نخست از سوی فرد متجاوز و بار دوم از سوی سیستم قضایی که علیالقاعده باید از افراد در برابر تعدی جنسی و جسمی حراست کند.
تعدادی از چهرههای سرشناس نظیر اصفر فرهادی٬ کارگردان ایرانی برنده اسکار٬ و محمدرضا شجریان نیز به صورت جداگانه خواستار بخشش از سوی خانواده مقتول شده بودند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 24568
#99
Posted: 25 Oct 2014 20:35
pixy_666: ریحانه جباری اعدام شد
فرشته کور عدالت ایران در چنین پرونده هایی خوب چشمش میبینه و کسانی اعدام میشن که گناه بزرگشون دفاع از حیثیت و شرف و آبروشون بوده ، ولی قاتلین و متجاوزین کهریزک ، اسید پاشان ، محتکرین و پول شویان آزاد و بی دغدغه به تجاوز و ظلم و مکیدن خون این ملت مشغول هستند .
خانواده اون دکتر که دلم نمیاد حتی لفظ مرحوم رو براش بکار ببرم ، الان یعنی وجدانشون راحته ؟؟
امیدوارم چنین بلایی سر دختر های خانوادشون بیاد تا ببینند آیا اعدام مجازات مناسبی برای دفاع از ناموس و حیثیت هست یا نه ؟
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 14491
#100
Posted: 25 Oct 2014 20:38
andishmand: فرشته کور عدالت ایران در چنین پرونده هایی خوب چشمش میبینه و کسانی اعدام میشن که گناه بزرگشون دفاع از حیثیت و شرف و آبروشون بوده ، ولی قاتلین و متجاوزین کهریزک ، اسید پاشان ، محتکرین و پول شویان آزاد و بی دغدغه به تجاوز و ظلم و مکیدن خون این ملت مشغول هستند .
خانواده اون دکتر که دلم نمیاد حتی لفظ مرحوم رو براش بکار ببرم ، الان یعنی وجدانشون راحته .
امیدوارم چنین بلایی سر دختر های خانوادشون بیاد تا ببینند آیا اعدام مجازات مناسبی برای دفاع از ناموس و حیثیت هست یا نه ؟
از ظهر تا حالا دارم سر این مسئله بحث می کنم .
حیف قیاس ریحانه جباری با کسانی که به جرم ازادی بیان در بند هستن نیست !!!
چرا واقعا چرا چشم بسته هر انچه را که رسانه های غربی می گن قبول می کنیم
ریحانه جباری قاتل بود !!!
ایا هیچ راه فراری بغیر از کشتن مقتول نداشت . حداقل دوستان برای خودمون ارزش قائل شیم و کور کورانه هر چیزی رونپذیریم
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟