ارسالها: 12930
#161
Posted: 20 Nov 2014 19:09
قاتل مادر و دختر به زندگی برگشت
فرهیختگان : پسر جوان که مادر و خواهرش را بهطرز هولناکی کشته و به دوبار قصاص محکوم شده بود، پس از جلب رضایت پدرش از مجازات مرگ رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.
رسیدگی به این پرونده از شامگاه دهم دی 90 بهدنبال کشتهشدن یک مادر و دختر در خانهشان در ملارد در دستور کار پلیس قرار گرفت. پسر 19 سالهای بهنام پیمان سراسیمه از خانه پدرش در خیابان دانش غربی ملارد شهریار بیرون دوید و از همسایگان کمک خواست. پیمان فریاد میکشید: «خواهر و مادرم را کشتند.»همسایهها که هراسان از خانههایشان بیرون دویده بودند وقتی قدم به خانه قدیمی گذاشتند با صحنه هولناکی روبهرو شدند. گلوی مادر 40 ساله به نام «ملاحت» و دختر 14 سالهاش «معصومه» بریده شده بود. همان موقع پلیس به قربانگاه رفت و رسیدگی به جنایت را در دستور کار قرار داد. پیمان به ماموران گفت: «امشب وقتی وارد خانهمان شدم جنازههای خونین مادر و خواهرم را دیدم و شوکه شدم. نمیدانم چه کسی آنها را کشته است.» پلیس آگاهی شهریار در نخستین گام به پرسوجو از همسایگان پرداخت و مشخص شد عصر دهم دی، این پسر با مادر و خواهرش جر و بحث کرده و همسایهها صدای آنها را شنیده بودند. در شرایطی که نوک پیکان اتهام به سوی پیمان چرخیده بود، لباسهای خونین این پسر در کنار یک پمپ آب پیدا شد. به این ترتیب پیمان در بنبست اطلاعاتی قرار گرفت و به ناچار لب به اعتراف گشود. او گفت: «چندی پیش به دختری به نام «نسیم» علاقهمند شدم و با هم قول و قرار ازدواج گذاشتیم. مادرم که به بیماری اماس مبتلا بود وقتی فهمید قصد ازدواج دارم از من خواست درسم را ادامه دهم و بعد از خدمت سربازی به فکر ازدواج باشم.»وی ادامه داد: «در شرایطی که به هیچ چیز به جز ازدواج با نسیم فکر نمیکردم دختر مورد علاقهام را به خانهمان دعوت کردم تا مادرم را ببیند. مادرم اما با حرفهایی که به نسیم زد من را سرافکنده کرد. دختر مورد علاقهام قهر کرد و دیگر جواب تلفنهایم را نداد. عصر دهم دی بر سر همین ماجرا با مادرم جر و بحث کردم. در آن بین، خواهرم داد و فریاد کرد که او را به داخل اتاق هل دادم و در را قفل کردم. من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم مادرم را به قتل رساندم. چند لحظه بعد خواهرم را هم مثل مادرم کشتم. زمانی به خودم آمدم که کار از کار گذشته بود. خیلی زود لباسهای خونی را کنار پمپ آب رها کردم و به خیابان دویدم. میخواستم با صحنهسازی، همسایگان و پلیس را گمراه کنم.» این پسر در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیایدم به دوبار قصاص محکوم شد. حکم در شعبه هفتم دیوان عالی کشور تایید شد و زمان زیادی برای اجرای حکم باقی نمانده بود که پدر پیمان که تنها ولی دم بود اعلام گذشت کرد. به این ترتیب پیمان دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز به ریاست قاضی «باقری» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، پیمان جنایت خانوادگی را انکار کرد. او مدعی شد تحت فشار روانی، کشتن مادر و خواهرش را گردن گرفته بود. وی گفت: «من وقتی وارد خانه شدم با جنازههای خونین مادر و خواهرم روبهرو شدم. همان موقع مادرم را در آغوش گرفتم به همین خاطر لباسهایم خونی شد. از ترسم لباسها را پشت پمپ آب پنهان کردم و به خیابان دویدم.» پیمان درباره علت اختلاف با مادرش گفت: «مادرم میگفت باید تکلیف درس و سربازیام را روشن کنم، به همین خاطر با هم درگیر بودیم، اما اختلاف ما به حدی نبود که مادر و خواهرم را بکشم.» سپس پدر پیمان روبهروی پنج قاضی ایستاد و گفت: «با مرگ همسر و دخترم تنها شدهام. حالا پیمان تنها فرزندی است که دارم و راضی به مرگش نیستم. او نزدیک به سه سال است که در زندان است و تقاضا دارم در مجازاتش تخفیف دهید و او هر چه زودتر آزاد شود.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. پیمان طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی به سه تا 10 سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهد شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#162
Posted: 20 Nov 2014 19:13
انتقام هکر ۱۲ ساله مشهدی از معلمش
جام جم :روز های پایانی هفته گذشته مردی با حضور در پلیس فتای استان خراسان رضوی با طرح شکایتی گفت: معلم مدرسه ای در مشهد هستم. یک هفته است که پست الکترونیک و وبلاگم هک شده و فردی با نفوذ به آن، اطلاعاتم را از بین برده و مطالب و تصاویر غیراخلاقی را در آن منتشر کرده است حتی اطلاعات آزمون هایی که قرار بود در اختیار شاگردانم قرار دهم، همراه اطلاعات شخصی و کاری ام نیز از پست الکترونیکی ام سرقت شده است. نمی دانم چه کسی و با چه انگیزه ای دست به این کار زده است. این حادثه باعث شده که وجهه اجتماعی ام از بین برود و موقعیت شغلی ام به خطر بیفتد.
با تشکیل پرونده و به دستور قضایی، تحقیقات پلیس فتا برای یافتن متهم اینترنتی آغاز شد. سرانجام ماموران دو روز پیش اطلاعاتی به دست آوردند که نشان می داد متهم از یک رایانه خانگی دست به این کار زده است. ماموران پس از هماهنگی قضایی به خانه مورد نظر رفتند و مرد صاحبخانه را برای تحقیقات به پلیس فتا منتقل کردند. شاکی پس از روبه رو شدن با فرد دستگیر شده، او را شناسایی کرد و گفت: من و این فرد در دوران دانشجویی با هم دوست بودیم و نمی دانم چرا دست به این کار زده است.
مرد جوان هم از موضوع اظهار بی اطلاعی کرد و گفت: من و شاکی هیچ مشکلی با هم نداریم. او حتی در مدرسه معلم پسرم است. در مرحله بعدی تحقیقات مشخص شد، پسر این مرد هم از رایانه وی استفاده می کرده و تبحر بالایی در این حوزه دارد. ماموران فتا احتمال دادند ممکن است این کودک چنین کاری را انجام داده باشد بنابراین پسر دوازده ساله را به پلیس فتا فراخوانده و او اظهارات متناقضی را بیان کرد، اما زمانی که در مواجهه حضـوری با معلم خود ـ شاکی ـ قرار گرفت به ناچار اعتراف کرد.
پسر دانش آموز به ماموران گفت: معلمم همیشه طوری رفتار می کرد که گویی به رایانه تسلط کامل دارد. او نمی خواست قبول کند من با سن کمی که دارم در رایانه و اینترنت، تبحر دارم. همین موضوع باعث شد درباره معلم مدرسه با پدرم حرف بزنم. پس از آن که نام معلم را از من شنید، متوجه شد او همان همکلاسی دوره دانشجویی اش بوده که همیشه برای پدرم فخر می فروخته است. با شنیدن این حرف ها تصمیم گرفتم با مرد معلم شوخی کنم. بنابراین پست الکترونیک و وبلاگ او را هک کردم. گمان نمی بردم کاری که انجام داده ام جرم باشد. اشتباه کردم و از آقا معلم تقاضای بخشش دارم.
سرهنگ سید محسن عرفانی، رئیس پلیس فتای استان خراسان رضوی در این باره به جام جم گفت: متاسفانه در این پرونده شاهد این هستیم که خانواده همان طور که استفاده از رایانه و اینترنت را به فرزندانشان آموزش داده بود، درباره خطرات و جرایمی که ممکن است به واسطه آن ناخواسته در فضای مجازی و اینترنت مرتکب آن شود، آموزش های لازم را نداده بود بنابراین از خانواده ها می خواهیم هنگام آموزش رایانه به فرزندانشان نکات قضایی و انتظامی را به آنها آموزش دهند تا مرتکب چنین جرایمی نشوند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#163
Posted: 20 Nov 2014 19:24
نزدیک به یکچهارم خانوارهای ایرانی هیچ فرد شاغلی ندارند
بانک مرکزی ایران در تازهترین گزارش خود اعلام کرده که ۲۴ درصد خانوارهای ایرانی هیچ فرد شاغلی ندارند. همچنین درصد خانوارهایی که یک یا دو نفر شاغل دارند کاهش یافته است.
چندی پیش مرکز آمار ایران از کاهش میزان بیکاری در تابستان امسال نسبت به فصل مشابه سال پیش گزارش داده بود. اما اینک بانک مرکزی اعلام کرده که ۲۴ درصد خانوارهای ایرانی هیچ فرد شاغلی ندارند.
مرکز آمار ایران در آخرین گزارش خود مدعی شده بود میزان بیکاری به کمتر از ده درصد رسیده و در میان جوانان بیش از ۲۰ درصد است. آمار جدید بانک مرکزی نشان از تفاوتی فاحش در زمینه بیکاری در میان خانوارهای ایرانی دارد.
بهگزارش ایرنا و براساس بررسی بودجه خانوار که در سال ۱۳۹۲ توسط بانک مرکزی در مناطق شهری ایران صورت گرفته، درصد خانوارهای بدون فرد شاغل در مقایسه با سال ۹۱ بیشتر شده است. این افزایش همچنین شامل خانوادههائی میشود که سهعضو آنها شاغل هستند. اما درصد خانوارهای دارای یک یا دو عضو شاغل کاهش یافته است.
بررسیها نشان میدهند که سهم افراد شاغل و محصل در مقایسه با سال قبل کاهش و سهم افراد بیکار و با درآمد بدون کار افزایش داشته است.
مرکز آمار پیش از این اعلام کرده بود که میزان بیکاری در میان جمعیت فعال ۱۰ سال به بالا در تابستان ۱۳۹۳ نسبت به دوره مشابه سال گذشته یک و دو دهم درصد و نسبت به بهار امسال نیم درصد کاهش یافته است.
نتایج بررسی جدید بانک مرکزی نشان میدهد که درصد افراد شاغل، بیکار و محصل نسبت به سال قبل کاهش یافته و درصد افراد با درآمد بدون کار و افرادی که در سایر گروهها طبقه بندی شدهاند، افزایش داشته است.
گسترش مشاغل کاذب در میان جوانان
میزان بیکاری در مناطق شهری و در میان زنان نقطه مشترک در میان اغلب شاخصها در گزارش مرکز آمار ایران است. بر اساس آن سهم کشاورزی از اشتغال ۱۹ درصد عنوان شده است. همچنین بهگزارش این مرکز بسیاری از جوانان به مشاغل کاذب با درآمد پایین روی میآورند.
این یافتهها نشان میدهد با افزایش مهاجرت و تمرکز بیش از حد جمعیت در شهرها، بیش از سه چهارم شاغلان سهم و نقشی در فعالیتهای بخش کشاورزی ندارند. تقریبا نیمی از اشتغال در ایران (۴۷/۴ درصد) مربوط به بخش خدمات است.
بسیاری از کارشناسان معتقدند دادههای مرکز آمار شرایط واقعی اشتغال در ایران را بازتاب نمیدهد. این مرکز یک ساعت کار در هفته یا کارآموزی را نیز اشتغال محسوب میکند.
در گزارش مرکز آمار آمده است که در تابستان امسال ۸/۶ درصد شاغلان ایران "اشتغال ناقص" داشتهاند. به تعبیر برخی صاحبنظران بخش بزرگی از این افراد را باید بیکار تلقی کرد. علی ربیعی، وزیر کار هم چندی پیش نسبت به جهش شمار بیکاران در ایران هشدار داده و تاکید کرده بود اگر رشد سالانه اقتصاد به ۷ درصد نرسد، از مهار بیکاری عاجز خواهیم بود.
به گفته ربیعی رشد اقتصادی در دو سال گذشته منفی بوده و اکنون به صفر رسیده است. محمدباقر نوبخت، معاون برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری، ابتدای شهریور ماه اعلام کرد که میزان رشد اقتصادی اکنون به نیم درصد رسیده است.
همزمان، رئیس جمهور حسن روحانی نیز از خروج کشور از رکود اقتصادی خبر داد که سخنان او با انتقاد شماری از نمایندگان مجلس و کارشناسان اقتصادی روبرو شد.
۴ تا ۷ میلیون دوشغله و سه شغله در ایران
مطابق گزارش تازه مرکز آمار، اندکی بیش از ۴۰ درصد شاغلان ایران در هفته بیش از ۴۹ ساعت کار میکنند. یک کارشناس بازار کار میگوید در ایران بین ۴ تا ۷ میلیون نفر دوشغله و سهشغله هستند.
گزارش بانک مرکزی با بررسی هزینه و درآمد خانوارهای ساکن در مناطق شهری ایران برای سال ۹۲ در ۷۹ شهر و با مراجعه به ۱۲ هزار و ۳۰۰خانوار نمونه انجام شده است.
این بررسی نشان می دهد ۶/۱ درصد از اعضای شاغل خانوارها کارفرما، ۳۲/۲ درصد مستقل، ۱۷/۶ درصد همکار مؤسسات دولتی و عمومی، ۴۱/۹ درصد همکار مؤسسات خصوصی، یک درصد شاغل در موسسات تعاونی و ۲ درصد سرگرم به کارهای فامیلی و کارآموز بدون مزد بودهاند.
بر مبنای این گزارش بیشترین تعداد افراد شاغل دارای تحصیلات دانشگاهی نیز با سهمی معادل ۱۳/۳ درصد در بخش خدمات عمومی، اجتماعی و شخصی به کار اشتغال داشتهاند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#164
Posted: 21 Nov 2014 15:09
سرقت گارسون سر میز شام
مرد کلاهبردار که به بهانه پرداخت هزینه صورتحساب مشتریان در رستورانها، کارت آنان را میگرفت و حسابشان را خالی میکرد، دستگیر شد.
مرد 40 ساله وقتی گارسون رستوران را صدا زد تا صورتحساب را پرداخت کند نمیدانست وی یک کلاهبردار حرفهای است.
پیشخدمت جوان وقتی کارت عابربانک مرد را گرفت تا هزینه غذا را پرداخت کند از فرصت استفاده کرد و در چشم بر همزدنی از رستوران گریخت.
صاحب رستوران وقتی متوجه این موضوع شد سریعاً به کلانتری 134 شهرک غرب رفت. وی که از این موضوع بسیار شوکه شده بود در اظهاراتش به مأموران گفت: «علی» امروز به رستورانم آمد و درخواست کار کرده بود، من هم دلم نیامد به او کار ندهم. به همین خاطر خواستم به مدت سه ساعت برایم کار انجام دهد تا اگر از کارش راضی بودم استخدامش کنم اما هنوز مدتی نگذشته بود که این اتفاق افتاد.
همزمان با این شکایت، صاحب کارت عابربانک نیز راهی دادسرای جرایم رایانهای ناحیه 31 تهران شد. وی وقتی روبهروی بازپرس شعبه دوم دادسرای جرایم رایانهای قرار گرفت، گفت: شامگاه 15 اسفندماه سال 92 به همراه خانوادهام برای خوردن شام به رستورانی در سعادتآباد رفتیم. وقتی پیشخدمت صورتحساب را تحویل داد به وی کارت عابربانکم را دادم. وقتی مدتی گذشت خبری از آمدن گارسون نشد، پی بردم وی با در دست داشتن رمز کارتم پا به فرار گذاشته و از حسابم پول میلیونی برداشت کرده است.
با اظهارات مالباخته و صاحب رستوران مأموران برای شناسایی و دستگیری مرد کلاهبردار وارد عمل شدند. آنها با رازگشایی در این پرونده به تجسسهای ویژهای دست زدند و به سرنخهایی نیز رسیدند.
کارآگاهان با ترفندهای پلیسی توانستند در کمتر از 48 ساعت مرد شیاد را به محل قرار ملاقات بکشانند و در یک عملیات ضربتی وی را در میدان کاج سعادتآباد غافلگیر کردند.
مرد جوان که تصور نمیکرد از سوی پلیس شناسایی شود شوکه شد و سعی کرد خود را بیگناه جلوه دهد اما بررسیهای پلیسی نشان میداد وی همان ابتدا سه میلیون تومان به حساب بانکی خودش انتقال داد و با بقیه پول اجناس خانه خریده است.
این مرد 23 ساله که با مدارک پلیسی روبهرو شد، گفت: وقتی برای استخدام شدن به رستورانی در سعادتآباد رفتم صاحب آنجا گفت تا سه ساعت برای وی کار کنم و اگر راضی بود مرا استخدام میکند اما وقتی یکی از مشتریها از من خواست تا از طریق کارت عابربانکش صورتحساب غذا را پرداخت کنم وسوسه شدم و همین که رمز کارت را به من داد در یک لحظه تصمیم گرفتم و فرار کردم. همان ابتدا سه میلیون تومان به حسابم کارت به کارت کردم و سپس چهار گوشی تلفن همراه، یک تبلت، وسایل صوتی، دیویدی و تلویزیون، کمد، یخچال، فرش و... خریدم و به خانهام در آزادی بردم و با بقیه پول نیز قمار کردم. این مرد با ابراز پشیمانی گفت: مدتی است بیکار هستم و از روی اجبار دست به سرقت زدم و برای خانهمان وسیله خریدم اما بسیار پشیمان هستم.
با اعترافات این مرد شیاد، تحقیقات و بررسیهای پلیسی برای دیگر جرایم احتمالی وی آغاز شد. کارآگاهان در بررسیهایشان دریافتند این مرد با همین روش چندین بار سرقتهای مشابه در رستورانهای تهران، کرج، فروشگاه مبل یافتآباد، باشگاه بیلیارد و... انجام داده و به همین علت مدتی را در زندان به سر برده است.
با به دست آمدن این اطلاعات مأموران به شناسایی دیگر مالباختگان پرداختند و بدین ترتیب دیگر طعمههای مرد شیاد نیز به دادسرای جرایم رایانهای ناحیه 31 مراجعه کردند. بنابر این گزارش، کلاهبردار سابقهدار به اتهام قماربازی و سوءاستفاده از کارت عابربانک با وثیقه 35 میلیون تومانی آزاد و در بازرسی از خانه این مرد همه وسایل نو کشف شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#165
Posted: 21 Nov 2014 15:10
پایان سرقتهای بینالمللی زن ۶۵ ساله در پایتخت
زن ۶۵ ساله که سابقهای طولانی در سرقت و کفزنی در ایران و دیگر کشورها دارد، این بار در تهران دستگیر شد.
این زن که جمیله نام دارد یکی از قدیمیترین مجرمان زن است که سرقتهایش را از سن 14سالگی شروع کرده است.بهدنبال وقوع سرقتهای سریالی از صرافیها، طلافروشیها و بانکهای تهران، تحقیقات پلیس برای شناسایی دزدان آغاز شد. بررسیها نشان میداد که عاملان اصلی این سرقت 2 زن هستند؛
یکی سالخورده و دیگری جوان. شگرد آنها برای سرقت از طلافروشیها اینگونه بود که ابتدا به بهانه خرید طلا وارد مغازه میشدند و با انتخاب چند سرویس، از طلافروش میخواستند که همه آنها را روی پیشخوان قرار دهد. درحالیکه زن جوان سرگرم صحبت با فروشنده بوده و حواس او را پرت کرده بود، زن سالخورده نیز از فرصت استفاده کرده و با شگردی شبیه تردستی مقداری از طلاها را اصطلاحا کش میرفت و سرقت میکرد. پس از آن نیز به بهانه اینکه از هیچکدام از طلاها خوشش نیامده، همراه همدستش مغازه را ترک میکرد و این در حالی بود که طلافروش تا زمان چیدن طلاها در ویترین متوجه دزدیده شدن مقداری از آنها نمیشد.
سرقت در بانکها
این همه سرقتهای متهمان نبود چرا که تحقیقات پلیس نشان میداد که آنها با حضور در بانکها و صرافیها دست به کفزنی از مشتریان میزدند. شگرد آنها اینگونه بود که پس از شناسایی مشتری مورد نظرشان سراغ او میرفتند و با این ادعا که میخواهند پولشان را خرد یا به ارز تبدیل کنند، بستههای پول یا ارز را از آنها میگرفتند. در این میان زن سالخورده با شگردی حرفهای تعدادی از اسکناسها را کفزنی میکرد و بعد مدعی میشد که اسکناسها کم است و به این ترتیب دست به سرقت از طعمههایش میزد و همراه همدستش از صرافی یا بانک خارج و متواری میشد.
دزد بینالمللی
با این اطلاعات تحقیقات پلیس برای دستگیری سارقان شروع شد. با توجه به شگرد آنها، مأموران حدس میزدند که این افراد از مجرمان سابقهدار باشند. به همین دلیل به چهرهنگاری آنها پرداختند و در بررسی پروندههای موجود در بایگانی پلیس توانستند زن سالخورده به نام جمیله را شناسایی کنند. بررسیها نشان میداد که این زن یکی از قدیمیترین مجرمان طایفه فیوج است. او که دستکم 8بار در ایران به اتهام سرقت دستگیر شده، در دیگر کشورها نیز سابقه سرقت داشت و یک دزد بینالمللی بود. طبق اطلاعات پلیس، جمیله در کشورهایی نیز عراق، کویت، لبنان، ترکیه و دیگر کشورهای منطقه نیز دست به سرقت میزد و حتی از سوی پلیس این کشورها نیز بازداشت شده و به زندان افتاده بود.
با این اطلاعات جستوجو برای دستگیری این زن که سرقتهایش را از 14سالگی شروع کرده بود، آغاز شد و با بررسیهای انجامشده، مخفیگاه وی در خانهای ویلایی در اطراف پایتخت شناسایی شد. 25آبانماه مأموران راهی این محل شدند و در یک عملیات ضربتی جمیله را دستگیر کردند. این زن که اعتیاد شدیدی به مصرف انواع موادمخدر شیشه، هروئین و تریاک دارد پس از انتقال به اداره هفدهم پلیس آگاهی به دهها فقره سرقت در طول یک سال گذشته در شهرهای مختلف کشور اعتراف کرد و مدعی شد که سرقتها را با همدستی زن جوانی به نام غزال که از اقوام اوست انجام میداده است. وی همچنین مدعی شد که مردی به نام مهدی در سرقتها با آنها بود تا اگر مشکلی برایشان پیش آمد، مداخله کرده و آنها را نجات دهد.
با اطلاعات بهدست آمده از جمیله، 2 همدست دیگر او نیز دستگیر شدند. در تحقیقات مشخص شد که جمیله و مهدی نیز به موادمخدر معتادند و هر 3 نفر آنها هنگام مصرف موادمخدر با هم آشنا شده و اقدام به راهاندازی این باند کرده بودند.
سرهنگ اشراقی، معاون مبارزه با سرقتهای خاص پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: با توجه به اعتراف متهمان به ارتکاب دهها فقره سرقت، قاضی پرونده مجوز انتشار عکس بدون پوشش آنها را صادر کرده و شاکیان احتمالی میتوانند برای شکایت به اداره هفدهم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#166
Posted: 23 Nov 2014 13:27
مهندسی که برای همسر یک دوست و یک فامیل خود،سه سال با سماجت مزاحمت تلفنی ایجاد می کرد
مرد آشنا که با مزاحمتهای تلفنیاش کابوس زندگی دو زن جوان شده بود، به شش ماه زندان محکوم شد.این مرد که مهندس است، تصور نمیکرد پس از سه سال فرار در دام پلیس گرفتار شود.اوایل اسفندماه سال گذشته مرد جوانی با مراجعه به دادسرای شهید محلاتی تهران به بازپرس پرونده گفت که از مزاحمتهای تلفنی گاه و بیگاه یک مرد ناشناس به تنگ آمده است.
این مرد نگران افزود: راننده شرکت واحد هستم، چند سال پیش با دختر مورد علاقهام ازدواج کردم و زندگی مشترک را آغاز کردیم. مدتی بود که همسرم را غمگین میدیدم وقتی علت ناراحتیاش را پرسیدم، شنیدم مدتی است که مرد ناشناسی از تلفنهای همگانی با وی تماس میگیرد و حرکات غیر اخلاقی از خود نشان میدهد. از همسرم خواستم که گوشی تلفن همراهش را خاموش کند یا پاسخ ندهد اما مرد مزاحم وقتی دید گوشی همراه وی خاموش است، به تلفن خانه زنگ زد. ابتدا تصور میکردم اگر تلفن را برنداریم، مرد ناشناس دست از مزاحمتهایش برمیدارد، یک سال صبر کردیم، اما مرد مزاحم دست بردار نبود و باز گاه و بیگاه تماس تلفنی میگیرد و با تغییر صدا ناسزاگویی میکند. این مزاحم ناشناس زندگیمان را بشدت دچار بحران کرده و وضعیت روحی و روانیمان را به هم ریخته و آبروی خانوادگیمان را به بازی گرفته است.
وقتی دیدم چارهای نیست برای جلوگیری از ایجاد مزاحمت و فروپاشی زندگیمان تصمیم گرفتم شکایت کنم و حالا خواستار ردیابی مزاحم تلفنی هستم.
با ادعاهای مرد جوان تماسهای تلفنی خانهاش تحت کنترل قرار گرفت و از آنجا که عامل مزاحمت تلفنی از تلفن همگانی تماس میگرفت، روند رسیدگی به پرونده با کندی پیش رفت و پلیس برای ردیابی این مزاحم به بنبست خورد.
مرد جوان در اینباره به خبرنگار شوک گفت: وقتی دیدم تحقیقات پلیسی و قضایی به بنبست خورده است و مرد مزاحم به صورت شبانهروزی زندگی را از ما سلب کرده، تصمیم گرفتم خود پیگیر موضوع شوم. بنابراین یک روز که در خانه بودم زنگ تلفن خانهمان به صدا درآمد، وقتی گوشی را برداشتم مرد مزاحم بود. ابتدا سکوت کرد، از او خواستم خودش را معرفی کند اما بیفایده بود و تنها با تغییر صدا توهین میکرد.
همزمان خط مزاحم ردیابی و مشخص شد تماس گیرنده از بیمارستان میلاد است. سریع با موتورسیکلت به بیمارستان رفتم و در مقابل تلفن همگانی ایستادم اما کسی را آنجا ندیدم، تنها متوجه شدم که یک دوربین مداربسته در آن منطقه وجود دارد. وقتی ماجرای مزاحمت تلفنی را برای مسئول حراست بیمارستان بازگو کردم او تصویر دوربین مداربسته را در اختیارم گذاشت ناگهان با چهره «فرهاد» که از بستگان دور همسرم است، روبهرو شدم. آنجا بود که شوکه شدم و باورم نمیشد این مرد تحصیلکرده که با من رفت و آمد خانوادگی دارد، مزاحم تلفنی سه ساله خانهام باشد.
همان جا بود که با همسر این مرد تماس گرفتم و از وی پرسیدم فرهاد کجاست که در جواب گفت: مادرش را در بیمارستان میلاد بستری کردهاند و امروز برای ترخیص به آنجا رفته است. وقتی متوجه شدم مرد آشنا مزاحم تلفنی همسرم است، به خانه برگشتم. همزمان تلفن زنگ خورد، وقتی گوشی را برداشتم دیدم مرد آشنا است. دوباره شروع به توهین و حتی تهدید به قتل کرد وقتی به او گفتم خجالت بکش تو را شناختم، تلفن را قطع کرد.
بنابراین با مدارک و مستنداتی که در دست داشتم به دادسرا آمدم و سرانجام پس از گذشت سه سال مرد مزاحم در تنکابن ردیابی و دستگیر شد. وی گفت: وقتی در حال بررسی تلفنهای مرد مزاحم بودم خیلی اتفاقی دیدم که او با شماره دیگری در ساعتهای پایانی شب تماس گرفته است. احتمال دادم که برای فرد دیگری ایجاد مزاحمت کرده باشد بنابراین کنجکاو شدم و با آن تلفن تماس گرفتم، ناگهان مردی گوشی را برداشت و نسبت به من شروع به ناسزاگویی کرد. از آن مرد خواستم خونسردی خودش را حفظ کند و مهلت بدهد تا صحبت کنم، خلاصه وقتی به مرد ناشناس گفتم که مزاحم تلفنی دارد و من پیدایش کردهام جاخورد و گفت چگونه، به او گفتم اجازه بدهد تا توضیح دهم.
به مرد غریبه گفتم از طریق مخابرات متوجه شدم که مرد مزاحم – فرهاد – با خانه وی نیز تماس گرفته و شماره خانهاش را از این طریق به دست آوردهام، آن مرد غریبه که ساکن شمال است، پذیرفت برای شناسایی مزاحم تلفنی به دادگاه بیاید.
این مرد نیز گفت: وقتی به تهران آمده و متوجه شدم مزاحم تلفنی خانهام فرهاد دوست دوران کودکیام است جا خوردم و باورم نمیشد چرا که او را مانند برادر خودم میدانستم.
فرهاد یک سالی بود که به خانهمان زنگ میزد و برای همسرم ایجاد مزاحمت میکرد و آسایش را از ما سلب کرده بود. حالا من نیز از وی شکایت دارم و خواستار رسیدگی هستم. بنابر این گزارش، فرهاد ابتدا خود را بیگناه دانست اما وقتی دید تیم قضایی پلیس مدارک کافی دارد که وی عامل مزاحمتهای تلفنی به همسران آشنایان خود است چارهای جز اعتراف ندید. بنابر این گزارش، قاضی شعبه 1124 دادگاه شهید محلاتی با توجه به اقرار و اعتراف مهندس جوان وی را به تحمل شش ماه زندان محکوم کرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#167
Posted: 23 Nov 2014 13:28
قتل خواهر و برادر همسر برای ارث بیشتر
فرهیختگان : دامادی که برای تصاحب میراث پدر همسرش، دست به جنایت زده بود، پس از 45 روز سکوت لب به اعتراف گشود. سیام شهریورماه امسال دو نفر از اعضای یک خانواده در شهرستان دورود به قتل رسیدند و ماموران آگاهی این شهرستان رسیدگی به موضوع را در دستور کار قرار دادند. ماموران پلیس آگاهی شهرستان دورود پس از یک ماه کار اطلاعاتی و بررسی زوایای مختلف جنایت به داماد خانواده به نام بهرام 30 ساله مشکوک شدند. متهم پس از انتقال به اداره پلیس آگاهی منکر هرگونه جنایت شد و با صحبتهای ضدونقیض قصد گمراه کردن ماموران را داشت که تلاشهای او بینتیجه ماند و سرانجام با مشاهده مدارک و مستندات پلیس به قتل برادر و خواهر همسرش اعتراف کرد. بهگفته سرهنگ حسنوند، فرمانده انتظامی دورود، متهم به قتل انگیزهاش از این جنایت را تصاحب ارث بیشتر از پدر همسرش عنوان کرد. او پس از تکمیل پرونده روانه زندان شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#168
Posted: 23 Nov 2014 13:44
قاتل مزاحم تلفنی در لیست اعدام
فرهیختگان : حکم قصاص پسری که مزاحم تلفنیاش را قربانی خشم خود کرده بود به تایید قضات دیوان عالی کشور رسید و این پسر در لیست اعدامیها قرار گرفت. عصر بیست و دوم آذر 92 به افسرنگهبان کلانتری 12 مارلیک خبر رسید پسر 25سالهای به نام بهرام در جدال خیابانی کشته شده است. پلیس همان موقع به محل درگیری رفت و پیگیر ماجرا شد. یکی از شاهدان گفت: «در حال عبور از خیابان بودم که متوجه درگیری دو مرد شدم. میخواستم با میانجیگری به دعوا پایان دهم اما یکی از آنها چاقو کشید و یک ضربه به سینه بهرام زد و بلافاصله گریخت.»
تلاش برای ردیابی متهم فراری آغاز شده بود که یکی از شاهدان گفت: «پسر چاقوکش را میشناسم. او محمد نام دارد.» با اطلاعاتی که این مرد به پلیس داد محمد 27ساله در خانهاش ردیابی و بازداشت شد.
او سعی داشت خود را بیاطلاع از کشته شدن بهرام نشان دهد اما در مواجهه حضوری با شاهدان به ناچار لب به اعتراف گشود.
وی گفت: «بهرام چند بار به موبایلم زنگ زده و مزاحم شده بود. او پشت سر خواهرم حرفهای نامربوط میزد. چند بار با او صحبت کردم تا از مزاحمت دست بردارد اما گوشش بدهکار نبود. میخواستم از او شکایت کنم اما منصرف شدم و تصمیم گرفتم خودم او را ادب کنم. آخرینبار وقتی برایم پیامک فرستاد با او قرار گذاشتم و از او خواستم سر قرار حاضر شود. گمان میکردم او را میشناسم اما وقتی سر قرار در میدان اطلس مارلیک رفتم و فهمیدم او را هرگز ندیدهام از او خواستم تا علت مزاحمتش را بگوید، اما او فحاشی کرد که با هم درگیر شدیم. او با سر به چشمم کوبید که چشمانم سیاهی رفت. دیگر جایی را نمیدیدم که چاقو کشیدم و یک ضربه به او زدم.»
به دنبال بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و به شعبه 113دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در آن نشست، اولیای دم برای محمد حکم قصاص خواستند. نوبت دفاع به متهم که رسید گفت: «قصد قتل نداشتم. وقتی بهرام به من حمله کرد برای ترساندن او چاقو کشیدم.»
در پایان آن جلسه هیات قضایی محمد را به قصاص محکوم کرد. این حکم در شعبه 24دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و قطعی شد. به این ترتیب قاتل پسر مزاحم در لیست اعدامیها قرار گرفت. درگیریهای خونینی که به خاطر مزاحتهای تلفنی ایجاد و گاه به جنایت ختم میشود کم نیستند. بیشک مراجعه به پلیس و شکایت از فرد مزاحم میتواند در پیشگیری از وقوع چنین قتلهایی موثر باشد. در همین رابطه محمد صفاییفر، وکیل پایه یک دادگستری در گفتوگو با فرهیختگان گفت: «افراد در صورت مواجه شدن با مزاحمت تلفنی نباید خودشان دست به کار شوند بلکه باید با مراجعه به کلانتری یا دادسرا از پلیس کمک بخواهند. البته داشتن نامه از مخابرات نیز میتواند باعث تسریع در کار شود. وارد شدن خود افراد به این ماجراها پیامدهایی به دنبال دارد که گاهی اوقات جبرانناپذیر است.»
مجازات مزاحمت تلفنی
این وکیل دادگستری گفت: «مزاحمان تلفنی براساس ماده 641 قانون مجازات اسلامی به یک تا ششماه زندان محکوم میشوند. علاوهبر این، شرکت مخابرات نیز مقررات خاصی در ارتباط با مزاحمان تلفنی دارد. نوع مجازات به شخصیت مجرم، دفعات و نوع مزاحمت بستگی دارد. گاهی جرم یک مزاحمت ساده است و در آن توهین، تهدید و فحاشی وجود ندارد. اما گاهی ممکن است مزاحم، توهین یا تهدید کند که در این شرایط مجازات مجرم اضافه میشود.» وی با اشاره به اینکه قاضی با توجه به شخصیت مجرم و دفعات تکرار جرم یا سابقهدار بودن، تصمیم میگیرد، گفت: «همچنین ممکن است در مواردی قاضی تصمیمی اتخاذ کند و مجازات را تا یک سال تعلیق کند. بر همین اساس در صورت تکرار نشدن جرم، این مجازات منتفی میشود.» وی ادامه داد: «مزاحمت تلفنی موضوعی است که علاوهبر امکان پیگیری مخابرات، از طریق دادسرا و در قالب شکایت کیفری نیز قابل بررسی است. برای این اقدام کافی است متشاکی که به دادسرای محل سکونت یا محل کار خود - جایی که مزاحمت در آنجا رخ داده است- مراجعه کند. البته داشتن نامه از مخابرات میتواند باعث تسریع در کار شود.»
مزاحم تلفنی کیست؟
محمد صفاییفر وکیل دادگستری میگوید: «مزاحمت تلفنی جرمی است که در قانون تعریف مشخصی برای آن ارائه نشده است. اینکه چه اعمال و رفتاری مزاحمت تلقی میشوند موضوعی است که برای تشخیص آن باید به عرف جامعه مراجعه کرد. معنی این حرف هم این است که در عرف عادی جامعه چه چیزی مزاحمت تلقی میشود؟ فردی که یکبار به اشتباه شمارهای را میگیرد و بعد قطع میکند مزاحم تلقی نمیشود. نکته قابل توجه دیگر در زمینه مزاحمتهای تلفنی این است که مخابرات، کاری به این ندارد که چه کسی از یک شماره تماس گرفته و مزاحمت ایجاد کرده است. مخابرات به فردی که تلفن به نامش است اخطار میدهد. در شکل کیفری مساله اما با توجه به این موضوع که همواره تحقق عنصر معنوی جرم در تصمیم نهایی مقام قضایی مهم است، صاحبامتیاز تلفن فینفسه متهم نیست. به همین دلیل کسی که از آن تلفن برای کار مجرمانه استفاده کرده تحت تعقیب قرار میگیرد.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#169
Posted: 23 Nov 2014 13:45
کارتنخوابی ۳ هزار زن در خیابانهای تهران؛ "گرمخانهای" برای زنان بیخانمان وجود ندارد
تقاطع: رییس "کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای شهر تهران" با اشاره به حضور ۱۵ هزار کارتنخواب در خیابانهای این شهر، گفت که "۲۰ تا ۲۵ درصد" از این افراد یعنی بیش از ۳ هزار نفر از آنان، زن هستند.
رحمتالله حافظی، روز جمعه (۳۰ آبان-۲۱ نوامبر) با بیان اینکه در حال حاضر، تمام "گرمخانه"های تهران به "مردان" اختصاص دارد به خبرگزاری "تسنیم" گفت که «زنان کارتنخواب به خصوص در این فصل سرما به مراتب از آسیبپذیری بیشتری نسبت به مردان برخوردارند».
وی در عین حال از فراهم شدن "مقدمات تاسیس نخستین گرمخانه زنان در تهران" خبر داد و از مسوولان قوای مقننه و قضاییه جمهوری اسلامی خواست تا «برای فراهم کردن زیرساختهای قانونی لازم در این موضوع اقدام کنند».
آقای حافظی یکی از مشکلات کنونی گرمخانههای تهران را فقدان "جایگاه حقوقی" آنها دانست و افزود: «اگر در این گرمخانهها برای یکی از این افراد بیسرپناه، اتفاق ناخوشایندی رخ دهد، هیچکس پاسخگو نیست و دادستان میتواند شهردار منطقه را به دلیل نداشتن جایگاه قانونی این اماکن مورد بازخواست قرار دهد.»
پیش از این، در شامگاه ۲۸ مهرماه امسال، محمدباقر قالیباف، شهردار پایتخت، در برنامه "گفتگوی ویژه خبری" شبکه دوم تلویزیون دولتی ایران، "اکثر" کارتنخوابهای تهران را، افرادی «دارای عزت نفس بالا» توصیف کرده و گفته بود که در برخورد با آنها متوجه شده که برخیشان «مترجم بوده و چندین کتاب را ترجمه کردهاند».
در خردادماه گذشته نیز علیاصغر ناصربخت، "معاون سیاسی و انتظامی فرماندار تهران" در گفتگو با خبرگزاری "تسنیم"، حل نشدن معضلات اجتماعی را باعث تبدیل آنها به "معضلات امنیتی" دانسته و تاکید کرده بود که با انکار "آسیبهایی" چون زنان کارتنخواب نمیتوان صورت مساله را پاک کرد.
در این میان، "معاون خدمات اجتماعی سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران"، در آبانماه سال گذشته در گفتگویی با خبرگزاری "ایلنا" گفته بود که میانگین سن زنان کارتنخواب و بیخانمان تهران، به ۱۷ و ۱۸ سال رسیده است.
این در حالی است که در سال ۱۳۸۹، بر اساس آمارهای رسمی، زنان کارتنخواب تنها ۲ درصد از کل افراد کارتنخواب تهران را تشکیل میدادند و متوسط سنی آنها بین ۲۵ تا ۴۵ سال بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#170
Posted: 23 Nov 2014 13:46
باران اسیدی صدها نفر دیگر را روانه بیمارستانهای اهواز کرد
تقاطع: بارش باران اسیدی در خوزستان بار دیگر صدها نفر از مردم این استان و به ویژه شهر اهواز را روانه بیمارستانها کرد.
"معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز" روز چهارشنبه (۲۸ آبان-۱۹ نوامبر) به خبرگزاری دولتی "ایرنا" گفت که به دنبال بارندگیهای روزهای دوشنبه و سهشنبه (۲۶ و ۲۷ آبان) در خوزستان، بالغ بر "۳۰۰ نفر" با علایم تنفسی به درمانگاهها و مراکز اورژانس این استان مراجعه کردهاند.
ایرج نظری با بیان اینکه مراجعهکنندگان بعد از درمان، بدون هیچ مشکل خاصی ترخیص شدند به افرادی که دچار بیماریهای ریوی و قلبی هستند و کسانی که از "ضعف سیستم ایمنی" رنج میبرند، توصیه کرد که «در زمان بارندگی کمتر از منزل خارج شوند و یا از ماسک استفاده کنند».
پیشتر در آخرین روزهای مهرماه امسال نیز بارش باران اسیدی نزدیک به یک هزار نفر از مردم استان خوزستان را به مراکز درمانی کشانده بود.
آقای نظری، روز ۳۰ مهرماه از درمان سرپایی و ترخیص این افراد خبر داده و خاطرنشان کرده بود که آنها دارای "علایم بیماریهای تنفسی" بودهاند.
در همین ارتباط، شهریار میرخشتی، "رییس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی خوزستان"، روز ۱۰ آبان ماه به خبرگزاری "ایسنا" گفت که «بر اساس بخشنامهای که به دستگاههای مرتبط ارایه شده»، این مرکز نمیتواند در این زمینه آماری ارایه کند و اعلام این موارد تنها بر عهده "استانداری خوزستان" گذاشته شده است.
گفتنی است در پاییز سال گذشته، به دنبال بارش دو باران اسیدی در استان خوزستان در فاصله کمتر از بیست روز، نزدیک به بیست هزار نفر از مردم شهرستانهای اهواز، آبادان، هویزه و کارون به دلیل مشکلات تنفسی روانه بیمارستانها و مراکز درمانی شدند.
شکرخدا موسوی، "نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی"، روز ۳۰ آبان سال قبل به خبرگزاری "مهر" گفته بود که بیمارستانهای اهواز پاسخگوی بیماران ناشی از این بارانها نیستند.
محمد علوی، "رییس مرکز بهداشت خوزستان" نیز روز ۱۳ آبان ماه همان سال در گفتگو با خبرگزاری "مهر" تصریح کرده بود که این بارشها «احتمالا آلایندههای هوا و آب باران، ترکیبات اسیدی یا به عبارتی "باران اسیدی" ایجاد کرده و بیماران با استنشاق این مواد دچار عوارض تنفسی شده باشند».
در همین حال، احمدرضا لاهیجانزاده، "مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان"، از آلودگی تاسیسات نفتی و صنعتی، آتش زدن مزارع نیشکر، انباشت زباله، سکون هوا و رطوبت ۹۵ درصدی به عنوان اصلیترین عوامل بارش بارانهای اسیدی در اهواز نام برده بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟