ارسالها: 12930
#281
Posted: 21 Dec 2014 12:32
قاتل باجناق آزاد میشود
مرد میانسال که باجناقش را قربانی اختلاف بر سر یک زمین کرده و به قصاص محکوم شده بود، پس از جلب رضایت شاکیان خصوصی از حکم مرگ رهایی یافت و حکم آزادیاش دیروز از سوی قضات دادگاه کیفری استان تهران صادر شد.
دهم بهمن 86 به کلانتری لواسان خبر رسید که مرد 45 سالهای به نام عباس در جدالی خونین کشته شده است. پلیس وقتی به خانه این مرد رفت با جنازه خونینش که با ضربه کارد از پا درآمده بود، روبه رو شد. تحقیقهای میدانی نشان داد این مرد در جدال با با جناق 35 سالهاش در خون غلتیده است.
همسر قربانی به پلیس گفت: «عباس و شوهرخواهرم اکبر با هم یک خانه مشترک خریده بودند، اما سر این ملک با هم اختلاف داشتند. امروز اکبر در حالی که عصبانی بود مقابل خانهمان آمد و داد و فریاد راه انداخت. شوهرم او را آرام کرد و به داخل خانه دعوت کرد اما نمیدانم چطور شد که اکبر با چاقو به سینه شوهرم زد و گریخت.»
به دنبال اطلاعاتی که این زن به پلیس داد ساعتی بعد اکبر بازداشت شد. او به قتل باجناقش اعتراف کرد و در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در آن جلسه اکبر گفت: «من و باجناقم هیچ اختلافی با هم نداشتیم و مثل دو برادر بودیم. اما وقتی یک ملک شریکی خریدیم درگیریهایمان شروع شد. عباس میخواست سهم مرا به نصف قیمت بخرد که قبول نکردم.
او تلفنی به من ناسزا گفت که عصبانی شدم و مقابل خانهاش رفتم اما قصد کشتن او را نداشتم.» در پایان آن جلسه هیات قضایی اکبر را به قصاص محکوم کرد. این رای در دیوان عالی کشور مهر تایید خورده بود که او توانست رضایت شاکیان خصوصی را جلب کند. به این ترتیب او از حکم قصاص رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
در این جلسه که دیروز به ریاست قاضی عبداللهی و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: «نظر به رضایت شاکیان خصوصی از آنجایی که جرم اکبر منجر به اخلال در نظم جامعه شده است طبق ماده 612 قانون مجازات برایش تقاضای تعیین کیفر دارم.» سپس اکبر که حالا 42 ساله است پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: «قبلا هم بارها گفتهام من قصد کشتن باجناقم را نداشتم. فقط در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و چاقو کشیدم. باور کنید نمیدانم چاقو چطور به سینه عباس فرو رفت.» او گفت: «نزدیک به هفت سال است که در زندانم. سهم خانه مشترک را به خانواده باجناقم واگذار کردم تا رضایت آنها را گرفتم. حالا از هیات قضایی تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شود تا زودتر به زندگی عادی برگردم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و اکبر را به هفت سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کرد. به این ترتیب این مرد بهزودی آزاد خواهد شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#282
Posted: 22 Dec 2014 10:40
استفاده از گنجشکهای مُرده برای جلب محبت شوهر
مدتی بود که محبت شوهرم به من کم شده بود، تا اینکه یکی از دوستانم مرا با زن رمالی آشنا کرد و گفت که تجویزهایش حرف ندارد و محبت همسرت دوباره برمیگردد. زن رمال در همان جلسه اول، ۴ گنجشک مُرده را به مبلغ ۶۰۰هزار تومان به من فروخت و...
کارآگاهان پلیس آگاهی استان اصفهان به دنبال شکایت تعدادی از شهروندان، اقدام به دستگیری زن رمال و فالگیری در یکی از محلههای شهر اصفهان کردند که این شخص توانسته بود با ترفندهای خاص از مشتریان خود کلاهبرداری کند. این زن برای هر فالگیری و رمالی مبلغ ۲۰۰هزارتومان از مشتریانش دریافت میکرد. هنگام دستگیری متهم، ماموران با بررسی حساب این زن متوجه شدند مبلغ ۶۹میلیون تومان در حساب بانکی وی موجود است. این زن فالگیر در بازجوییها به جرم خود اعتراف کرد. تحقیقات پلیسی نشان میداد این زن در مدت کوتاهی توانسته یک میلیارد ریال به جیب بزند.
یکی از شاکیان این پرونده که یک خانم بود در شکایت خود از این زن رمال، گفت: «مدتی بود که محبت شوهرم به من کم شده بود و کمکم داشت زندگیمان به سردی میرفت تا اینکه یکی از دوستانم مرا با زن رمالی آشنا کرد و گفت که تجویزهایش حرف ندارد و محبت همسرت دوباره برمیگردد.»
من هم نزد او رفتم و این شخص در همان جلسه اول، ۴ گنجشک مرده را به مبلغ ۶۰۰هزارتومان به من فروخت و گفت: «یکی از آنها را بسوزان و دود آن را در اتاقخواب و لباسهای همسرت بچرخان و سه تای دیگرش را که دعایی به آنها خواندهام، بپز و آبش را به همسرت بده و مطمئن باش به زودی رابطه همسرت با تو خوب میشود». من هم پول را به این زن کلاهبردار دادم و طبق دستور او اقدام کردم اما رفتار همسرم با من، نهتنها بهتر نشد بلکه به دلیل خوردن گوشت آلوده گنجشکها، همسرم مسموم و روانه بیمارستان شد و تا حد مرگ هم پیش رفت و نزدیک بود زندگیام نابود شود.»
رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان با اعلام این خبر گفت: «متاسفانه با وجود توصیهها و هشدارهای پلیس به دلیل اعتمادی که مردم به افراد رمال و فالگیر پیدا میکنند و به سمت آنها میروند این موضوع باعث فعالیت پنهانی اینگونه افراد در جامعه ما میشود که باعث شده عدهای با سوءاستفاده از اعتماد مردم به کلاهبرداری از آنان بپردازند و از این راه به درآمدهای کلانی دست پیدا کنند.»
سرهنگ خسروی با هشدار به مردم درخصوص کلاهبرداری افراد رمال و فالگیر گفت: «اعتماد کردن به این افراد برای رفع مشکلات زندگی، گشایش در کار، بختگشایی، پیدا شدن اشیا و افراد گمشده و... کار بسیار اشتباه و حتی خطرناکی است و نهتنها باعث از دست دادن سرمایهها میشود بلکه ممکن است اثرات جبرانناپذیری برای کسانی که به اینگونه افراد مراجعه میکنند داشته باشد.»
رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان اظهار کرد: «توصیه ما به شهروندان این است که در صورت برخورد با فعالیت افراد رمال و فالگیر موضوع را به سرعت از طریق شماره تلفن ۱۱۰ به اطلاع پلیس برسانند تا در اسرع وقت به آن رسیدگی شود و با اینگونه کلاهبرداریها مقابله جدی صورت گیرد.»
ezterary: یک انسان چقدر میتواند پست و رذل باشدکه همچین کاری انجام بده اونم به عنوان یک معلم
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#283
Posted: 23 Dec 2014 11:35
هتلدار سرشناس در دام کلاهبرداران میلیاردی
روزنامه ایران : طراح کلاهبرداری 50 میلیارد تومانی از هتلدار سرشناس مشهدی، یک وکیل اخراجی بود.
اوایل مهرماه امسال بود که مردی به نام محمد با توجه به آشنایی با مرد هتلدار بزرگی در مشهد و اطلاع از این موضوع که دوستش قصد فروش هتل خود را دارد، ادعا کرد شخصی به نام عقیل با دوستانش که اهل امارات هستند میخواهند هتلی در مشهد خریداری کنند.
با میانجیگری محمد پس از سه ماه رفت و آمد، جلسه آشنایی مرد هتلدار و عقیل برگزار شد و طرفین به توافق رسیدند هتل به ارزش 50 میلیارد تومان معامله شود.
خریدار در مذاکرات بعدی به مرد هتلدار اطمینان داد 25 میلیارد تومان بدهی هتل به یکی از مؤسسات مالی و اعتباری را پرداخت کند و 25 میلیارد تومان باقی مانده را بهطور نقدی به فروشنده پرداخت خواهد کرد.
در پی این توافقات، مرد هتلدار و عقیل به یک دفترخانه تنظیم اسناد رسمی در مشهد مراجعه کردند تا پیشنویس قرارداد توسط وکیل تهیه شود و اقدامهای بعدی صورت گیرد.
اما خریدار در جلسات بعدی حاضر نشد و ادعا کرد پیشقرارداد را به ایمیل وی ارسال کنند تا او در تهران با وکیل خود هماهنگ باشد.وی همچنین ادعا کرد برای پرداخت 25 میلیارد تومان به مؤسسه مالی و اعتباری نیاز به وکالت بلاعزل دارد. فروشنده با مراجعه به دفترخانه اسناد رسمی در روز هجدهم آبانماه وکالت بلاعزل به خریدار داد تا مراحل عقد قرارداد و معامله هر چه سریعتر انجام شود.در روز بیستم آبانماه، خریدار در تماس با محمد که رابط این معامله بود، اظهار داشت: شرکای او از خارج کشور به تهران آمدهاند و باید اسناد هتل را به آنها ارائه کند. او چهار سند ششدانگ هتل را با این ترفند از مرد هتلدار دریافت و از ارائه رسید تحویل مدارک نیز خودداری کرد.
پس از گذشت چند روز عقیل دوباره با محمد تماس گرفت و گفت میخواهد هتل را تحویل بگیرد.باتوجه به خواسته خریدار، لوازم و اموال این هتل در حضور وکیل فروشنده و همچنین شخصی که خود را برادر عقیل معرفی میکرد صورتبرداری شد. پس از گذشت چهار روز عقیل در تماس با رابط انجام معامله گفت: شرکای او روز پنجشنبه 29 آبان ماه از قطر به ایران میآیند و برای آشنایی بیشتر با فروشنده هتل و صرف ناهار به یکی از مراکز پذیرایی در منطقه شاندیز مراجعه خواهند کرد.
او اجازه نمیداد وکیل مرد هتلدار نیز در این جلسه حضور پیدا کند. در این ضیافت مردی عرب زبان که او را خلیفه صدا میزدند به مرد هتلدار معرفی شد، عقیل بلافاصله دو چک برای امضا به شریکش خلیفه داد.
فروشنده هتل با دیدن چکها اظهار داشت: قرار بود پول به وی تحویل شود اما آنها با مکر و حیلهای خاص او را آرام کردند.
مرد هتلدار از ظهر پنجشنبه تا صبح شنبه صبر کرد و با مراجعه به بانک از این چکها استعلام گرفت که مشخص شد حساب بانکی خریدار هتل سه میلیون تومان موجودی دارد.پس از گذشت چند روز عقیل باحضور در این هتل داد و فریاد راه انداخته که هتل را خریده و صاحب و کارکنانش باید هرچه سریعتر محل را ترک کنند.
این مسأله باعث درگیری بین او و مرد هتلدار شد و پلیس را به صحنه کشاند.فرمانده پلیس مشهد در این باره گفت: در پی گزارش درگیری و نزاع مرد هتلدار با چند مرد، افسران آگاهی کلانتری شیرازی مشهد مأموریت یافتند موضوع را پیگیری کنند.
سرهنگ حجت نیکمرام افزود: با اعلام شکایت مرد هتلدار مبنی بر کلاهبرداری از او تحقیقات پلیسی آغاز و مشخص شد عامل اصلی کلاهبرداری عقیل نام دارد و وکیل اخراجی است که به یکی از مؤسسات مالی و اعتباری بدهی داشته و حتی تحت تعقیب است.همچنین تحقیقات بعدی نشان میداد شخصی که او را خلیفه صدا میزدند و ادعا میکردند از کشور عربی همسایه به ایران سفر کرده، اهل بوشهراست و مشخصات او غیر واقعی است.تحقیقات دیگر پلیس نشان میداد عقیل پس از گرفتن وکالت بلاعزل سه دانگ از هتل را به نام فرد دیگری انتقال داده که این شخص نیز دستگیر شد.
فرمانده پلیس مشهد اظهار داشت: خوشبختانه با دستگیری سه متهم پرونده و برابر دستور قضایی وکالت بلاعزل مرد هتلدار به عقیل در دفترخانه اسناد رسمی باطل شد و تحقیقات از متهمان ادامه دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#284
Posted: 23 Dec 2014 11:38
صاحب رتبه تک رقمی کنکور چگونه به یک کلاهبردار اینترنتی تبدیل شد؟
روزنامه خراسان : اگر چه از هوش و استعداد سرشاری برخوردار بودم، اما از همان دوران نوجوانی به تنبلی عادت کرده بودم و دوست داشتم همه شرایط برای تحصیلم فراهم شود به همین خاطر هم آرام آرام به سوی سرقت و کلاهبرداری کشیده شدم تا این که...
جوان ۲۱ ساله ای که به اتهام دستبرد اینترنتی به حساب بانکی متصدیان چند کافی نت در مشهد توسط مأموران پلیس فتای خراسان رضوی دستگیر شده است پس از آن که به سوالات قاضی سبحانی (قاضی ویژه جرایم رایانه ای مشهد درباره اتهام خود پاسخ داد به بیان ماجرای زندگی اش پرداخت و گفت: همیشه در دوران تحصیلم شاگرد اول کلاس و مدرسه بودم. به خاطر هوش سرشارم همواره مورد توجه معلمانم قرار می گرفتم، اما هیچ گاه به دنبال حرفه آموزی و یا اشتغال نبودم به همین دلیل هم همیشه نگاهم به دستان پدرم بود تا مبلغی از دستمزد کارگری اش را به من بدهد. برادرم نیز شرایطی مشابه من داشت. او هم به دنبال کار نبود و تنها به درس و کتابش فکر می کرد.
دوران متوسطه را که پشت سر گذاشتم با رتبه تک رقمی در کنکور سراسری پذیرفته شدم و این گونه بود که در رشته روان شناسی ادامه تحصیل دادم حتی در همین روزها دستگاه هایی برای واکنش های عصبی اختراع کردم که نمونه مشابه آن فقط در یک کشور وجود داشت.
همه این ها در شرایطی بود که دیگر پدرم نمی توانست برای ادامه تحصیل و یا مخارج دیگرمان پولی به من و برادرم بدهد. روزها می گذشت تا این که به فکر سرقت از حساب اینترنتی دیگران افتادم. به این منظور کیفی خریدم و گوشه ای از آن را طوری سوراخ کردم که دوربین گوشی همراه در آن روزنه، قرار گیرد سپس با این ترفند به متصدیان کافی نت ها مراجعه و عنوان می کردم قصد خرید جزوات دانشگاهی را از طریق اینترنت دارم، اما کارت من رمز دوم ندارد و به این ترتیب با دادن مبلغ ۵۰ هزار تومان به صورت نقدی به متصدی کافی نت از او می خواستم تا از حساب اینترنتی خودش مبلغ خرید را پرداخت کند.
در همین حال و هنگامی که متصدی فروشگاه رمزهای بانکی اش را وارد سیستم می کرد من هم با گوشی داخل کیف از شماره های رمز او عکس می گرفتم و سپس با مراجعه به فروشگاه های لوازم رایانه و به صورت اینترنتی از حساب بانکی متصدیان کافی نت ها به خرید لوازم رایانه اقدام می کردم. اما در آخرین خرید متصدی فروشگاه لوازم رایانه ای به من مظنون شد و اصرار داشت تا آدرس منزل را برای ارسال لوازم خریداری شده در اختیارش بگذارم. من که در برابر اصرارهای او دست و پایم را گم کرده بودم بالاخره آدرسی دروغین را به او دادم و سپس از برادرم خواستم تا به محل قرار در آدرس دروغین برود و لوازم را تحویل بگیرد اما متصدی فروشگاه ماجرا را به پلیس گزارش کرده بود و بدین ترتیب با دستگیری برادرم من هم دستگیر شدم. حالا که به خود آمده ام فکر می کنم اگر هوش و استعدادم را برای درآمدزایی از راه رست به کار می گرفتم امروز...
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#285
Posted: 23 Dec 2014 11:39
مرگ پدر و پسر در درگیری فامیلی
قاتل فراری که در جریان یک درگیری فامیلی دست به قتل پدر و پسری زده بود پس از ۴ ماه فرار به دام پلیس افتاد.
اواخر مرداد امسال مأموران کلانتری امامزاده داوود در جریان درگیری خونینی در روستای سنگان در شمالغرب تهران قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. بررسیها نشان میداد که در این درگیری بر اثر شلیک گلوله از سلاح شکاری، 5نفر زخمی و به مراکز درمانی منتقل شدهاند.
با مرگ پدر و پسری که در میان مجروحان بودند، تحقیقات کارآگاهان اداره دهم آگاهی برای شناسایی و دستگیری عامل تیراندازی شروع شد. بررسیها نشان میداد که درگیری بین اعضای 2خانواده صورت گرفته که با یکدیگر خویشاوند بودند اما به دلایل مختلف بین آنها نزاع و درگیری رخ داده و حتی 2روز قبل از جنایت نیز فرزندان 2خانواده با هم درگیر شده بودند.
تحقیقات حاکی از آن بود که خانواده قاتل از لحاظ موقعیت مکانی در یک سراشیبی خانه داشتند و خانواده مقتول که در ارتفاع بالاتری بودند در روز حادثه با استفاده از همین موقعیت مکانی اقدام به سنگپرانی به سمت محل سکونت خانواده کردند. قاتل نیز با مشاهده صحنه سنگپرانی، با اسلحه شکاری اقدام به شلیک چندین گلوله کرد که شلیکهای پیاپی گلوله باعث زخمی شدن 5نفر و نهایتا مرگ 2نفر از آنها شد.
با این اطلاعات، جستوجو برای دستگیری قاتل که پس از این ماجرا فرار کرده بود شروع شد. هر چند مأموران پدر و 2برادر او را به اتهام مشارکت در نزاع منجر به قتل دستگیر کرده بودند اما عامل اصلی جنایت همچنان فراری بود تا اینکه با اقدامات گسترده پلیسی، مخفیگاه وی در منطقه رباطکریم شناسایی و او 24آذرماه دستگیر شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#286
Posted: 23 Dec 2014 11:41
یک «فعال فیسبوکی» در ایران به ۲۰ سال زندان محکوم شد
وبسایت کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران از اضافه شدن ۵ سال زندان دیگر به حکم مسعود سید طالبی، جوانترین زندانیِ پرونده موسوم به فعالان فیسبوکی، خبر داد و نوشت که این جوان ۲۱ ساله به ۲۰ سال زندان محکوم شدهاست.
رسانههای ایران روز یکشنبه ۲۲ تیر ماه خبر دادند که هشت فعال شبکه اجتماعی فیسبوک از سوی دادگاه انقلاب اسلامی در مجموع به ۱۲۷ سال زندان محکوم شدهاند.
پیش از این وبسایت کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، خبر داده بود که مسنترین متهم این پرونده یک زن ۴۲ ساله و جوانترین متهم یک پسر ۲۱ ساله است.
این وبسایت روز یکشنبه ۳۰ آذر خبر داد که مسعود سید طالبی، دانشجوی رشته مهندسی برق قدرت دانشگاه آزاد تهران و متولد ۱۳۷۲ یکی از متهمان این پرونده است که از روز اول مهرماه سال ۹۲ در زندان به سر میبرد.
این وبسایت به نقل از «یک منبع آگاه» نوشت که قاضی محمد مقیسه، رئیس شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، روز ۲۹ آذر ماه در دادگاه مسعود سید طالبی که برای رفع نقص پرونده تشکیل شده بود، توهین به مقدسات را به اتهامات او افزود و پنج سال دیگر به حکم این جوان ۲۱ ساله اضافه کرد.
این «منبع آگاه» همچنین گفت که قاضی محمد مقیسه در دادگاه اولیه آقای طالبی را از اتهام توهین به مقدسات «تبرئه» کرده بود.
وی اضافه کرد: «قاضی در این مرحله از نظر قانونی قادر نیست اتهامی که در کیفرخواست مطرح شده اما در حکم وجود ندارد را مجدداً به حکم اضافه کند. او فقط باید حکم حاضر را مورد بررسی قرار میداد. قاضی مقیسه خارج از چارچوب قانون عمل کردهاست.»
به گزارش وبسایت کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، آقای طالبی به دلیل نوشتهها و عکسهای منتشر شده در صفحه فیسبوکی که آن را اداره میکرده، به اتهامات تبلیغ علیه نظام، توهین به رهبری، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی کشور، توهین به مقامات کشوری و توهین به مقدسات و انتشار تصاویر نامناسب متهم شدهاست.
بر پایه این گزارش، قاضی محمد مقیسه در دادگاه بدوی او را از اتهام توهین به مقدسات «تبرئه» و برای دیگر اتهامات، حکم ۱۵ سال حبس صادر کرده بود.
در آذر ماه امسال شعبه ۵۴ دادگاه تجدید نظر با اعلام نقض در رای، پرونده این هشت زندانی را برای رفع نقض به شعبه بدوی ارسال کرده بود.
به گزارش وبسایت کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، این «منبع آگاه» با اشاره به دستگیری مسعود سید طالبی در روز اول مهرماه ۹۲، افزود: «ماموران در آن لحظات بازداشت و تفتیش خانه به همسایهها که جمع شده بودند میگفتند جرم او کلاهبرداری است.»
براساس گزارشها، متهمان این پرونده از شهرهای مختلف ایران شامل یزد، شیراز، آبادان، کرمان و تهران هستند که پرونده آنها حدود ۱۱ جلد است.
کمپین بینالمللی حقوق بشر پیش از این خبر داده بود که این هشت نفر صفحات مختلفی در فیسبوک با اسامی «عمام»، «ویکی فیس»، «تنهاترین زن»، «زندگی سگی»، «مرجان ماهی»، «تنهاترین مرد»، «راه که بیفتیم ترسمان میریزد»، «دههٔ پنجاهیها» داشتهاند.
ایمان میرزازاده، وکیل مدافع یکی از متهمان، چهارشنبه ۲ مهر گفته بود که آنان همدیگر را نمیشناختند و در بند ۳۵۰ برای «اولین بار» همدیگر را ملاقات کردند.
به گفته آقای میرزاده، مدیریت برخی صفحات با چند نفر به طور مشترک بوده و به همین دلیل این پرونده تجمیع شدهاست.
به گزارش وبسایت کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران، یکی از زنان متهم در این پرونده به دلیل داشتن دو فرزند کوچک با قرار وثیقه آزاد شده و اکنون در شهر کرمان، محل زندگیاش، به سر میبرد و دیگر متهم زن این پرونده در بند زنان زندان قرچک ورامین در «شرایط بسیار بدی» نگهداری میشود.
براساس این گزارش شش نفر از متهمان این پرونده در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر میبرند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#287
Posted: 24 Dec 2014 13:48
مرگ دو یوزپلنگ ایرانی در تصادف جادهای
یک یوزپلنگ ماده ایرانی هفته گذشته در تصادف جادهای کشته شد و به فاصله پنج روز، یکی از سه توله این یوز هم روز ۳۰ آذر در تصادف جادهای دیگری کشته شد.
به گزارش روز یکم دی ماه وبسایت «دیدهبان محیط زیست ایران» روز ۲۶ آذرماه در جاده سمنان به مشهد، یک یوزپلنگ ماده تصادف کرده و کشته شد.
محیطبانان گفتهاند دو توله دیگر را در منطقه حفاظت شده «توران» مشاهده کردهاند. این گزارش میگوید تولهها بیش از حدود یک سال سن دارند.
در تحقیقی که سال ۲۰۱۲ میلادی به نام «بررسی میزان مرگ و میر پلنگ ایرانی» در دانشگاه پوترا مالزی ارائه شد، میزان مرگ و میر این پلنگ در ۳۱ استان ایران بررسی شده است.
بر اساس این تحقیق، در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ میلادی، ۷۱ مرگ پلنگ ایرانی در کشور ثبت شده است. تعدادی از آنها برای پوستشان مسموم شده بودند، تعدادی در تصادفهای جادهای کشته شدهاند و به بعضی دیگر شلیک شده است.
جادههای ناامن و تصادفهای جادهای در کنار شکار فراوان، مهمترین علت مرگ پلنگها در ایران است. رئیس دفتر شکار و صید سازمان حفاظت محیط زیست گفته بود: «جریمه کشتن هر پلنگ، پنج میلیون تومان است وافزایش جرائم صید و شکار پیشنهاد شود تا شاید مانعی برای کشتن این گونههای خاص باشد.»
احمدعلی کیخا، معاون محیط زیست طبیعی و نوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست به مناسبت روز جهانی حیات وحش در یک نشست خبری اعلام کرده بود، احتمال توقف و ممنوعیت شکار برای پنج سال و صید برای سه سال وجود دارد، تا شاید از حیات وحش در کشور محافظت شود.
لوک هانتر که سالها روی یوزپلنگ آسیایی و پلنگ ایرانی پژوهش کرده به رادیو فردا پیشتر گفته بود: «احتمالا کمتر از یک هزار قلاده در جهان پلنگ ایرانی وجود دارد که ایران زیستگاه حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ قلاده، از آنهاست. با اینکه آمار قبلی وجود ۱۱۰ یوزپلنگ آسیایی را نشان میداد اما با مطالعه جدید به این نتیجه رسیدیم که تعداد واقعی یوزپلنگ آسیایی از ۷۰ قلاده بیشتر نیست.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#288
Posted: 24 Dec 2014 13:49
عشق زورگیر به کفشهای گران
فرهیختگان: زورگیر محله نازیآباد تهران که با نقاب و تهدید چاقو کفشهای مجلسی جوانان را زورگیری میکرد، توسط پلیس شناسایی و دستگیر شد.
ساعت20:30 بیستوپنجم آذرماه ماموران گشت انتظامی کلانتری 130 نازیآباد از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 تهران بزرگ از وقوع یک زورگیری در چهارراه دخانیات نازیآباد مطلع شدند و به محل رفتند.
در همین حین پسر جوانی درحالی که پریشان و مضطرب به نظر میرسید به ماموران مراجعه کرد و گفت: «در نازیآباد در حال تردد بودم که مرد لاغراندام، بلندقد و سیاهپوشی درحالی که صورتش را با نقاب پوشانده بود به من نزدیک شد و با تهدید چاقو کفشهایم را سرقت کرد و از محل متواری شد.» به دنبال اظهارات مالباخته، ماموران پس از دریافت مشخصات ظاهری متهم موضوع را از طریق مرکز پیام به واحدهای گشتی اعلام کردند و دقایقی بعد یکی از خودروهای گشت کلانتری متهم را درحالی که با کفشهای گرانقیمت شاکی در حال قدم زدن مقابل یکی از نمایشگاههای فروش خودروهای لوکس بود دستگیر و به کلانتری منتقل کردند.
متهم بهنام «پدرام» پس از مواجهه حضوری با شاکی از سوی مالباخته مورد شناسایی قرار گرفت و در ادامه در تحقیقات پلیسی مشخص شد متهم از سارقان زورگیر سابقهدار منطقه نازیآباد است که از دیرباز علاقهای خاص به کفشهای مجلسی و گرانقیمت داشت و با دیدن جوانهای کم سن و سال که کفش گرانقیمت به پایشان است آن را زورگیری کرده و متواری میشد.
سرگرد مهدی اسدی، رئیس کلانتری 130 نازیآباد درباره این خبر گفت: «متهم پس از تشکیل پرونده برای تحقیقات بیشتر و کشف سایر جرائمش در اختیار کارآگاهان پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#289
Posted: 24 Dec 2014 13:50
اعتراف قاتل مخوف پایتخت به سومین جنایت
جوان ۲۳ سالهای که به اتهام دستداشتن در ۲جنایت دستگیر شده است در جریان بازجوییهای فنی و تخصصی سومین قتل را نیز گردن گرفت.
روز چهارم مردادماه جسد راننده آژانسی در اطراف بزرگراه آزادگان کشف شد. او با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و معلوم نبود چهکسی و با چه انگیزهای او را به قتل رسانده است. با این حال تجسسهای کارآگاهان برای شناسایی قاتل ادامه یافت تا اینکه آنها هفته گذشته به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد عامل این جنایت جوانی 23ساله به نام مجید است که در شهرک ولیعصر سکونت دارد. به این ترتیب وی بازداشت شد و به قتل راننده آژانس اعتراف کرد اما این پایان اعترافات او نبود چرا که وی اقرار کرد یک روز قبل نیز دختر جوانی را پشت دیوار مرکز شمارهگذاری خودرو در حوالی بزرگراه آزادگان به قتل رسانده و جسدش را سوزانده است.
وقتی مأموران خانه متهم به قتل را بازرسی کردند روی میز آرایش همسرش ظرفی را کشف کردند که داخل آن 2گوش انسان بود. تحقیقات بیشتر نشان داد گوشها متعلق به همان دختری است که وی در بزرگراه آزادگان به قتل رساندهاست. به این ترتیب مجید تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: نخستین مقتول راننده آژانس و از دوستانم بود. من از او 600هزار تومان طلب داشتم اما او پولم را پس نمیداد و به همین دلیل وی را به قتل رساندم.
وی ادامه داد: قتل دوم را روز 23آذر مرتکب شدم. ماجرا از این قرار بود که من از مدتی قبل با دختری جوان آشنا شده بودم اما میخواستم به این ارتباط پایان دهم اما دختر جوان تهدید کرد که همهچیز را به همسرم میگوید. با او در کشمکش بودم که فهمیدم با همسرم تماس گرفته و همهچیز را گفته است. از آن روز به بعد همسرم از خانه قهر کرد و گفت دیگر برنمیگردد مگر اینکه گوش دختر جوان را برایش ببرم. من هم آن دختر را به قتل رساندم و گوشهایش را بریدم و جنازه را به آتش کشیدم. در ادامه برای اینکه همسرم به خانه برگردد گوشهای دختر را داخل الکل انداختم تا به همسرم نشان دهم اما دستگیر شدم.
اظهارات همسر متهم
بهدنبال اعترافات قاتل مخوف، مأموران، همسر وی را نیز بازداشت کردند و او در تحقیقات پرده از سومین قتل شوهرش نیز برداشت. او گفت: مدتی قبل شوهرم به خانه آمد و وسایل شخصی مثل موبایل، باند پخش صوت خودرو، کیف جیبی و... مردی را با خودش آورد. من عکس صاحب وسایل را در داخل موبایلش دیدم اما شوهرم میگفت که این فرد یکی از دوستانش است و او میخواهد با وی شوخی کند، اما مدتی بعد در کوچه اعلامیه ترحیم و حجله یکی از اهالی محلهمان را دیدم که کشته شده بود. عکس همان کسی بود که شوهرم وسایلش را با خود به خانه آورده بود. وقتی از او درباره این ماجرا پرسیدم، گفت که زورگیران هنگام سرقت وسایل دوستش، او را به قتل رساندهاند. وقتی آن ماجرا را با خودم مرور کردم به این نتیجه رسیدم که شوهرم قاتل اوست.
اعتراف به سومین جنایت
اظهارات همسر متهم ابعاد پرونده را گستردهتر کرد چرا که نشان میداد مجید مرتکب قتلهای سریالی شده است. با وجود این، هنوز او به سومین قتل اعتراف نکرده بود تا اینکه با ادامه تحقیقات مجید سرانجام به قتل دوستش بهعنوان سومین قربانی اقرار کرد. او در تازهترین اعترافاتش گفت: با دوستم بر سر باند پخش صوت خودرو دچار اختلاف شدم. چند مرتبه با او صحبت کردم اما فایدهای نداشت تا اینکه نقشه قتلاش را طراحی کردم و یک روز او را در محل خلوتی با چاقو به قتل رساندم و اموالش را سرقت کردم. بعد در محله شایعه شد که زورگیران او را کشته و اموالش را سرقت کردهاند.براساس این گزارش، هماکنون قاتل مخوف در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او برای افشای سایر جرائم احتمالیاش ادامه دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#290
Posted: 24 Dec 2014 13:51
هرویین فروشی سرگرد قلابی در پایتخت
سرکلانتر نهم پلیس پایتخت از دستگیری موادفروشی که خود را سرگرد نیروی انتظامی معرفی کرده و قصد داشت با دادن رشوه میلیونی ماموران را تطمیع کند خبر داد.
سرهنگ حمید شهبازی در گفتوگو با خبرنگار «حوادث» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در این باره گفت: در ساعت 16 روز دهم آذرماه ماموران کلانتری 167 دولت آباد از طریق منابع اطلاعاتی از حضور یکی از فروشندگان و توزیعکنندگان هرویین در حوزه استحفاظی کلانتری 167 با خبر شدند.
وی با بیان اینکه برابر این اطلاعات این فرد با یک دستگاه سواری پژو 206 مشکی رنگ در محدوده بلوار قدس در حال پخش هرویین رویت شده بود گفت: در ادامه بلافاصله واحد گشت کلانتری به محل مراجعه و در عملیاتی پلیسی متهم را دستگیر کردند.
سرکلانتر نهم پلیس پایتخت با بیان اینکه متهم قصد فرار از دست ماموران را داشت اما موفق به این کار نشد گفت: این فرد پس از آنکه از فرار از دست ماموران ناامید شد مقادیری از مواد مخدر را معدوم کرد.
وی با اشاره به بازرسی اولیه از متهم و خودرویش خاطرنشان کرد: در بازرسی از خودروی متهم یک عدد چراغ گردان رنگی کشف و ضبط شد. علاوه بر آن متهم نیز هیچ گونه مدارکی که ثابت کند خودرو متعلق به خودش بوده را نداشت.
شهبازی با اشاره به قصد ماموران برای انتقال این فرد به مقر انتظامی اظهار کرد: این متهم که خود را حسام معرفی کرده بود در هنگام انتقالش توسط ماموران به مقر انتظامی ناگهان خودش را سرگرد نیروی انتظامی معرفی کرده و با نشان دادن یک کارت شناسایی جعلی ادعا کرد که قصد داشته تا مواد مخدر را به مقر پلیس منتقل کند.
وی ادامه داد: این متهم پس از آنکه در فریب ماموران ناکام ماند بار دیگر با هدف تطمیع ماموران مبلغ 43 میلیون ریال وجه نقد را به عنوان رشوه به آنان پیشنهاد داد که پس از این کار ماموران پلیس متهم را به همراه اصل پول و مدارک مربوطه به کلانتری منتقل کردند.
به گفته سرکلانتر نهم پلیس پایتخت پس از تشکیل پرونده این فرد برای ادامه روند رسیدگی به جرم روانه دادسرا شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟