ارسالها: 12930
#361
Posted: 15 Jan 2015 11:38
بازداشت چهار نفر از هر هزار تهرانی در سال
فرهیختگان : رئیسپلیس پیشگیری تهران بزرگ میگوید 25 هزار نفر در 9 ماهه اول امسال در پایتخت دستگیر شدهاند و رئیس سازمان زندانها خبر از 210 هزار نفر زندانی بهعنوان آخرین آمار زندانیان میدهد. آماری که سرهنگ محسن خانچرلی، رئیسپلیس پیشگیری ناجا دیروز درباره دستگیری متهمان اعلام کرده اگر قرار باشد به تفکیک روز و ماه و سال حساب کنیم منجر به آمار عجیبی میشود. با توجه به آمار دستگیری 25 هزار نفر در 9 ماهه اول امسال در پایتخت، میتوان گفت سالانه 33 هزار و 500 نفر دستگیر میشوند و به عبارتی در یک سال از هر هزار تهرانی، چهار نفر بازداشت میشوند. این آمار را اگر بخواهیم در روز حساب کنیم باید مدعی شویم در هر روز 92 نفر در تهران بازداشت میشوند.
خانچرلی در ادامه از رسیدگی 500 هزار پرونده در 9 ماهه اول امسال خبر داده و گفته است: «از این تعداد یکسری از پروندهها به دوایر مددکاری و اجتماعی تحویل داده میشوند که حدود 70 تا 75 درصد آنها منجر به سازش میشود.» او درباره اینکه گفته میشود در برخی از مناطق جرمخیز مامور جرات حضور در منطقه را ندارد، تصریح کرد: «اینکه ماموران ما جرات نمیکنند به جایی بروند را تکذیب میکنم. ما در بسیاری از مناطق طرحهای روزانه داریم و محدودههای مختلف تهران بلوکبندی شدهاند. در هرکدام از این محلات یکسری جرائم رخ میدهد و در برخی جاها نیز جرائم بیشتر است، بنابراین طبیعی است که در این بخشها حضور پلیس پررنگتر باشد.» رئیسپلیس پیشگیری پایتخت در ادامه با اشاره به شایعترین جرائم پایتخت اظهار کرد: «موضوعاتی نظیر نزاع، سرقت، تصادفات و اختلافات ملکی و خانوادگی از جمله مواردی است که در راس پروندههای ما قرار دارند.» او از دستگیری 25 هزار نفر به اتهام جرائم مختلف طی 9 ماهه امسال در سطح پایتخت خبر داد و گفت: «این افراد معمولا به دلیل همان جرائم شایعی که اشاره کردهام، دستگیر شدهاند.»
محمدعلی دادخواه حقوقدان در رابطه با این آمار به فرهیختگان گفت: «متاسفانه این آمار صحیح است و همین تعدادی که سرهنگ خانچرلی اعلام کرده است در سال بازداشت میشوند.» او با اشاره به اینکه بسیاری از پروندهها در مراحل کلانتری به صلح و سازش میرسد، اظهار کرد: «در خیلی از موارد، پرونده به دادسرا نمیرود و در مراحل اولیه حل و فصل میشود.» او با بیان اینکه جامعه ما به جامعهای جرمخیز و خشن تبدیل شده است، افزود: «علت این جرمخیز شدن از دست دادن نشاط و شادی است. در جامعهای که نشاط نباشد، نبود ایمنی شکل میگیرد، نبود ایمنی نیز موجب خشونت شده و در جامعهای که دچار خشونت میشود ما مدام باید شاهد درگیری افراد با یکدیگر باشیم.» این حقوقدان افزود: «دولت باید به حق بنیادین جامعه که همان وجود نشاط است توجه ویژهای کند، همانطور که در بیشتر کشورهای جهان، سعی میکنند برای حل مشکلات خشونتبار، از عنصر شادی در جامعه استفاده کنند.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#362
Posted: 17 Jan 2015 19:56
سهیلا دیگر نمیبیند
فرهیختگان :خانواده سهیلا جورکش، سومین قربانی اسیدپاشی اصفهان دیگر امیدی به دستگیری اسیدپاش ندارند. آنها به جز درمان سهیلا آنقدر درگیر هزینههای درمان او هستند که کمتر فرصت میکنند برای پیگیری پرونده اسیدپاش، به دادسرا و پلیس بروند. سهیلا از روزی که در باغ گلهای اصفهان مورد اسیدپاشی قرار گرفت تا امروز، هنوز به خانه نرفته و تنها از بیمارستانی به بیمارستان دیگر منتقل شده است. خانواده این قربانی در گفتوگو با فرهیختگان از دغدغههای این خانواده در سه ماه گذشته گفتند و از بدقولی مسئولان؛ از اینکه دیگر سهیلا همان 10 درصدی که بینایی داشت هم از دست داده و بینایی هر دو چشم به صفر رسیده است، از رنجهایی به جز رنج بیماری و بیمارداری.
برادر سهیلا جورکش که این روزها برای بودن کنار خواهرش مدام در مسیر اصفهان - تهران است، به فرهیختگان گفت: «وقتی این اتفاق افتاد رسانهها دست از سر ما برنمیداشتند و با وجود درگیریهای شدیدی که داشتیم لحظهای تلفنهایمان آزاد نمیشد.» او ادامه داد: «همه خبرنگارها تماس میگرفتند و برای دیدن سهیلا میآمدند، اما ناگهان همه آنها رفتند و دیگر هیچ خبری از هیچ رسانهای نشد. دیگر کسی نبود که از دغدغههای مالی و غیرمالی و مشکلاتی که داریم بگوییم و الان سه ماه است دیگر هیچ خبرنگاری حالی از سهیلا نمیپرسد.» وی در مورد مسئولان نیز گفت: «به جز خبرنگاران، مسئولان نیز همین رفتار را داشتند. روزهای اول رئیسجمهور میآمد و وزیر بهداشت میرفت. مشاور رئیسجمهور میآمد و معاون وزیر میرفت. آن وعده میداد و دیگری تایید میکرد. حالا نه خبری از آن آدمهاست، نه خبری از وعدههایشان.»
سهیلا دیگر نمیبیند
برادر سهیلا در مورد وضعیت این روزهای خواهرش گفت: «از روزی که این اتفاق افتاده تا الان هنوز سهیلا به خانه نرفته و تا یک سال دیگر هم نمیتواند برود.» او ادامه داد: «سهیلا در بیمارستان فارابی یک اتاق مخصوص دارد و در آنجا تحت مراقبت و درمان است و ما نیز به صورت شیفتی در کنارش میمانیم.» وی افزود: «در بیمارستان چمران به ما درباره پوست صورت سهیلا گفتند باید یک سال صبر کنیم تا ترمیمهای طبیعی بدن صورت بگیرد سپس عمل جراحی روی صورت انجام شود. از طرف دیگر بعضی پزشکان معتقدند همین الان نیز میتواند عمل جراحی صورت بگیرد و ترمیم طبیعی بدن ربطی به این موضوع ندارد. ما واقعا نمیدانیم چه کاری درستتر است و فعلا که او در بیمارستان فارابی (بیمارستان تخصصی چشم) بستری است.»
جورکش درباره وضعیت بینایی سهیلا گفت: «هر دو چشم فعلا بینایی ندارند و سهیلا اصلا نمیتواند ببیند. در مورد چشم چپش پزشکان معتقدند یک سال دیگر میتوانند عملی انجام بدهند که تا حدودی بیناییاش را به دست بیاورد، اما در مورد چشم راست فعلا که برای دید کم هم امیدی نیست. میگویند شاید علم پیشرفت کند و بتوان برای چشم راستش کاری انجام داد.»
رنجهایی به جز رنج بیماری
برادر این قربانی در مورد هزینههای درمانی سهیلا گفت: «دو ماه پیش به ما گفتند باید لباس مخصوص برای سهیلا تهیه کنیم که با پوشیدن این لباس دیگر گوشت اضافه نمیآورد. قرار شد وقتی لباس آماده شد هزینه آن را که چهار میلیون تومان است پرداخت کنیم و لباس را تحویل بگیریم. وقتی لباس آماده شد و برای گرفتن چک آن به بیمارستان مربوطه مراجعه کردیم به ما گفتند باید تجهیزات پزشکی اول لباس را تحویل بدهد تا ما چک را بدهیم، اما وقتی به تجهیزات پزشکی مراجعه کردیم گفتند تا چک را نگیریم نمیتوانیم لباس را تحویل بدهیم. این پروسه آنقدر طول کشید تا سهیلا گوشت اضافه خیلی زیادی آورد و دیگر لباس مخصوصی که چند روز پیش تحویل گرفتیم اندازهاش نشد.» وی ادامه داد: «این جزء اولین موضوعات مالی است که ما انتظار داریم برای آنها کمک بیشتری شود و ما بهجز رنج از دست دادن سلامت و زیبایی سهیلا رنجهایی از این دست نداشته باشیم، همانطور که همه مسئولان نیز از ابتدا به ما همین قول را داده بودند.» وی درباره روحیه سهیلا گفت: «سهیلا خیلی از این وضعیت خسته شده و این خستگی و روی تخت بودن طاقتش را کم کرده است.»
از مسئولان میخواهم سهیلا را دختر خود بدانند
برادر سهیلا با اشاره به اینکه ما از مردم همین مملکت هستیم، ادامه داد: «ما از کشور دیگری نیامدهایم که آنقدر برای کمکرسانی به کسی که در همین مملکت آسیب دیده تعلل میکنند. سهیلا هم مانند دخترهای دیگر این جامعه رفت و آمد میکرد و در سلامت بود. در همین جامعه آسیب دید و در همین جامعه بیگناه بر صورتش اسید پاشیدند.» وی افزود: «حالا انصاف است بهخاطر دردی که خودش هیچ تقصیری نداشته رنجهای دیگری را هم تحمل کند؟ رنجهایی مربوط به موضوعات اداری و مالی و رنجهایی جدا از رنجهای از دست رفتن سلامتی و زیبایی؟» وی ادامه داد: «ما انتظار حمایت بیشتری از مسئولان داریم و میخواهیم سهیلا را هم مثل دختر خودشان بدانند و فکر کنند این اتفاق برای دختران خودشان افتاده است. حالا قرعه به نام سهیلا افتاده و او قربانی شده است.»
وی با بیان اینکه به مردم حق میدهد سهیلا را فراموش کرده باشند، ادامه داد: «در گذشته وقتی صفحه حوادث روزنامهها را میخواندم بعد از دو ساعت ناراحتی کردن برای قربانیها، زندگی ادامه داشت و همهچیز فراموش میشد.» وی افزود: «از وقتی که سهیلا دچار این مصیبت شد نیز به مردم حق میدهم عمر نگرانیشان برای سهیلا به اندازه وجود روزنامهها روی دکهها باشد اما انتظارمان از روزنامهنگاران و مسئولان انتظار دیگری است. انتظار نداریم فراموشمان کنند.»
هر روز به سهیلا فکر میکنم
اولین قربانی اسیدپاشیهای اصفهان نیز در گفتوگو با فرهیختگان از وضعیت خود گفت. او که نمیخواهد نامش بیان شود، با اشاره به اینکه وضعیت صورتش رو به بهبود است، ادامه داد: «از همان ابتدا که گفتند اگر در بیمارستان بستری شوم صورتم و پوستهای اضافه را میتراشند به بیمارستان نرفتم و درمان گیاهی را شروع کردم.» او ادامه داد: «از این درمان راضی بودم و صورتم وضعیتش خیلی از سه ماه پیش بهتر شده است.» وی افزود: «البته دستم گوشت اضافههای زیادی آورده و مهمترین دغدغهام وضعیت دستم است.» او با اشاره به اینکه پزشکان به دستش کورتون تزریق کردهاند، گفت: «با کورتونهایی که تزریق شده میگویند حدود یک سال دیگر وضعیت دستم بهتر خواهد شد و گوشتهای اضافه از بین میروند.» وی با اشاره به اینکه روزی نیست که به سهیلا فکر نکند، گفت: «خیلی نگران سهیلا هستم و اینکه دیگر نمیتواند ببیند آزارم میدهد.» وی درمورد پیگیری پرونده نیز گفت: «هنوز در حال پیگیری هستند و آگاهی برای شناسایی عکسها ما را دعوت میکند.» دومین فردی که در اسیدپاشیهای اصفهان مورد حمله قرار گرفته بود نیز در مورد وضعیت دست خود اظهار نگرانی کرد و گفت: «دستهایم تا زیر بغلم وضعیت بسیار بدی دارد و گوشتهای اضافی بسیار زیادی دارد.» او همچنین گفت: «دستانم درد دارد و هنوز سوزشهای شدید اذیتم میکند.» وی درمورد وضعیت بینایی خود، گفت: «در دید چشم چپ مشکلی ندارم، اما برای بهدست آوردن بینایی کامل چشم راست هنوز باید عملهای جراحیام را ادامه بدهم.» در نیمه مهرماه امسال اسیدپاشی روی چند دختر در اصفهان در حالی به تیتر یک اخبار ایران و برخی رسانههای دنیا تبدیل شد که هنوز متهم این پرونده دستگیر نشده است. این پرونده که به گفته سردار احمدیمقدم، فرمانده ناجا، یک متهم دارد هنوز توسط پلیس و نیروهای امنیتی و اطلاعات اصفهان در حال پیگیری است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ویرایش شده توسط: pixy_666
ارسالها: 12930
#363
Posted: 17 Jan 2015 20:02
۲ دختر ۱۸ ساله در آتش هیوندا سوختند ؛ نجات ۳ پسر سرنشین
سخنگوی اورژانس تهران از کشته شدن ۲ دختر ۱۸ ساله بر اثر آتشسوزی یک دستگاه خودروی هیوندا در بزرگراه بابایی تهران خبر داد.
فارس نوشت: حسن عباسی از وقوع یک فقره آتشسوزی خودرو هیوندا در بزرگراه بابایی و کشته شدن 2 دختر جوان بر اثر سوختگی خبر داد.
سخنگوی اورژانس تهران افزود: پس از وقوع این حادثه 3 پسر 18 ساله توانستند خود را به موقع از خودروی آتشگرفته خارج کنند اما 2 دختر 18 ساله در آتش این خودرو گرفتار و به علت شدت سوختی جان خود را از دست دادند.
عباسی خاطرنشان کرد: راننده این خودرو که یک پسر 18 ساله است متواری شده و 2 پسر دیگر نیز تحت مداوا قرار گرفتهاند.
توضیحات پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ
جانشین رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ از واژگونی مرگبار یک دستگاه سواری هیوندا در اتوبان بابایی خبر داد.
سرهنگ حسن عابدی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به وقوع این حادثه گفت: یک دستگاه سواری هیوندا در مسیر غرب به شرق بزرگراه بابایی روبروی دانشگاه امام حسین (ع) در حال حرکت بود که ناگهان واژگون و پس از واژگونی دچار حریق شد.
وی با بیان اینکه در پی این حادثه دو تن از سرنشینان این خودرو جان خود را از دست دادند گفت: علت این حادثه از سوی کارشناسان پلیس راهور در دست بررسی است اما علت حریق آن بود که کارشناسان آتش نشانی مستقر در محل گفتهاند ناشی از اتصالی در سیم کشی برق خودرو بوده است.
جانشین رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ با اشاره به ترافیک سنگین ایجاد شده در این محدوده گفت: عوامل راهور در حال روان سازی ترافیک در این منطقه هستند.
همچنین سیدجلال ملکی سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران نیز درباره این حادثه گفت: وقوع این حادثه رانندگی در ساعت 11:22 به سامانه 125 اطلاع داده شد و به دنبال آن ستاد فرماندهی آتش نشانان ایستگاههای 57، 56 و گروه نجات 10 را به محل حادثه اعزام کرد.
وی با اشاره به حضور آتش نشانان در محل گفت: یک دستگاه خودروی سواری هوندا سیویک در حال حرکت در مسیر غرب به شرق اتوبان بابایی بوده که ناگهان به دلیل نامشخصی از مسیر خود منحرف شده و پس از برخورد با گاردریلهای میانه بزرگراه و واژگونی آتش گرفته است.
وی با بیان اینکه دو پسر و دو دختر بین 18 تا 19 سال درون این خودرو بودند، گفت: تا پیش از رسیدن آتش نشانان دو پسر از درون خودرو خارج شده بودند که آتش نشانان همزمان با اطفای حریق دو دختر را نیز که دچار سوختگی شدید شده بودند از درون کابین خارج کرده و به عوامل اورژانس مستقر در محل تحویل دادند که آنان پس از بررسی علائم حیاتی، مرگ این دو دختر را اعلام کردند.
وی افزود: دو پسر حادثه دیده نیز برای دریافت خدمات درمانی در اختیار عوامل اورژانس قرار گرفتند.
سخنگوی سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران با اشاره به ترافیک سنگین ایجاد شده در این محدوده از اتوبان بابایی اظهار کرد: علت حادثه را کارشناسان پلیس راهور اعلام خواهند کرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#364
Posted: 17 Jan 2015 20:23
یخ دریاچه شورابیل زیر پای دانشجویان شکست، دو دختر جوان زیر آب یخ زدند
تعدادی از دانشجویان غیربومی استان اردبیل پس از پایان امتحانات خود، مشغول تفریح و عکس گروهی گرفتن روی دریاچه یخزده «شورابیل» بودند که یخ شکست و همه در آن فرو رفتند .
به گزارش ساوالان خبر، حدود ساعت ۱۶ و ۲۰ دقیقه عصر چهارشنبه ۲۴ نفر از دانشجویان رشته زبان دانشگاه «محقق اردبیلی» بعد از دادن آخرین امتحان، برای گرفتن عکس یادگاری روی دریاچه یخ زده شورابیل رفتند. اما در هنگام عکاسی، یخ دریاچه شکست و تمامی دانشجویان به داخل دریاچه یخ زده افتادند. اما با کمک مردم و نیروهای امداد، تمامی دانشجویان به غیر از دو دختر دانشجو از حادثه نجات یافتند .
بنابراین گزارش،جسد این دو دختر دانشجو به نام های «الهام سلیمانزاده» و «لیلا یونسی» از اهالی مراغه و پارس آباد مغان یک ساعت پس ار حادثه، توسط غواصان در دمای زیر ۲۰ درجه بیرون کشیده شدند.
به گفته مدیرعامل سازمان آتشنشانی اردبیل، 10 نفر از این دانشجویان در حال غرق شدن بودند که با تلاش غواصان، ۸ نفر از آن ها که نسبت به دو نفر غرق شده به ساحل نزدیک بودند، بیرون کشیده شده و هم اکنون وضعیت آن ها خوب است.
«فضیلت ابراهیمی» افزود: «در این حادثه، دو نفر از دانشجویان دختر به داخل دریاچه شورابیل فرو رفته اند که جنازه آن ها بعد از دو ساعت تلاش غواصان، بیرون کشیده شد.»
وی اضافه کرد: «ما با بهرهگیری از توان غواصان خود و همچنین امدادگران جمعیت هلالاحمر، این دانشجویان را به بیرون از محوطه شورابیل منتقل کردیم و جنازه غرق شدگان به پزشکی قانونی تحویل شد.»
بنا براین گزارش، این دختران، دانشجوی مقطع کارشناسی بوده و بومی شهرستان های «پارس آباد» و «مراغه» هستند که برای تحصیل در اردبیل سکونت داشتند.
شهردار اردبیل هم به مهر گفته است :«این دو دانشجو در حالی که دست در دست هم داشتند، به داخل آب فرو می روند و نمی توانند خود را بیرون بکشند. غرق شدن این دانشجو درست در کناره دریاچه و در ۱۰ متری لبه دریاچه بوده است.»
در عین حال، به گفته شاهدان ماجرا، بعد از غرق شدن دو دختر دانشجو، تعدادی از دانشجویان اقدام به نجات این دو غرق شده می کنند.
«علی محمدی» گفته است: «با وجود این که طنابی به منظور نجات غرق شدگان رها می شود اما به دلیل سرمای شدید و یخ زدن انگشتان دست، این دو دختر نمی توانند از طناب استفاده کنند.»
وی افزوده است که کوشش های دیگر برای نجات جان غرق شدگان نتیجه بخش نبوده و در نهایت با حضور نیروهای امدادی، جسدهای این دختران جوان از اعماق دریاچه بیرون کشیده می شود.
رییس شورای شهر اردبیل معتقد است حوادثی نظیر این به دلیل بی توجهی شهروندان به تابلوهای هشدار اطراف دریاچه است.
«ذکی الله خوشبخت» گفته است: «در صورتی که به علایم هشدار دهنده و تابلو ها توجه شود، وقوع چنین اتفاقاتی محدود خواهد شد.»
به دنبال بارش برف و برودت هوا در اردبیل در روزهای گذشته، دریاچه طبیعی داخل شهر شورابیل اردبیل یخ بسته است بهطوری که برخی خانوادهها در این مکان مشغول بازیهای زمستانی هستند که این حادثه نیز به دنبال همین بیاحتیاطی رخ داده است.
شورابیل تنها دریاچه طبیعی داخل شهری در ایران است. این دریاچه در گذشته بسیار شور بوده ولی امروزه با افزودن آب شیرین به آن، از شوری آن کاسته اند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#365
Posted: 17 Jan 2015 20:31
«قویترین مرد ایران» به کدام کشور گریخت؟
به گزارش پارسینه، امیر قرایی یکی از شرکتکنندگان مسابقه قویترین مردان ایران، کهسال ٩٠ در جریان درگیری با دوستش او را به قتل رسانده بود بعد از ٣سال همچنان متواری است. جنایتی که تنها برای ٣میلیون تومان رخ داد و پای مرد آهنین را به دنیای جنایتکاران باز کرد. حالا اما حدود ٣سال و ٦ ماه از آن روز شوم که طرفداران امیر قرایی را در شوک فرو برد میگذرد و این مرد با فرار از ایران هنوز تن به مجازات نداده است. با این حال برادر امیر که در جریان این قتل با او همراه بود، بار دیگر به دادسرا جنایی احضار شد.
جنایتی دور از ذهن
عصر چهارشنبه هفتم اردیبهشتماه سال ٩٠ درگیری شدیدی میان چند پسر جوان در محله جنتآباد تهران رخ داد. دقایقی بعد تیمی از مأموران خود را به محل حادثه رساندند.
در نخستین بررسیها مشخص شد در جریان نزاع خیابانی، پسر جوانی به نام "حمید" با ضربه قمه مجروح شده است، همین موضوع کافی بود تا او بعد از منتقل شدن به بیمارستان به کما برود. خانواده "حمید" وقتی از مرگ مغزی پسرشان باخبر شدند در اقدامی انساندوستانه اعضای بدن او را به بیماران نیازمند هدیه کردند.
این در حالی بود که مأموران تجسسهای پلیس دریافتند قاتل این پسر جوان یکی از قویترین مردان ایران بوده که به خاطر اختلاف مالی با حمید، دست به جنایت زده است.
همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان برای دستگیری قویترین مرد ایران وارد عمل شوند اما هیچکس تصور نمیکرد او با متواری شدن مسیر پرونده را تغییر بدهد. علیرضا قرایی که در روز حادثه با برادرش همراه بود درحالی بازداشت شد که مرد آهنین پا به فرار گذاشته بود.
جزئیات ماجرا
روز حادثه مقتول با چند نفر از دوستان خود به سفره خانه ای سنتی در جنت آباد جنوبی رفته بود و در آنجا مهمانی را برگزار کرده بود.
حول و حوش زمان شام بود که امیر قرایی به همراه یکی از برادران خود شمشیر سامورایی به دست به در سفره خانه آمده و با ارسال پیامکی به مقتول وی را از حضور خود مقابل سفره خانه مطلع کرد.
وی در این پیامک از مقتول خواسته بود برای روشن شدن تکلیف ۳ میلیون تومان پول مقابل در بیاید.
مقتول نیز با یکی از دوستان خود سفره خانه را ترک کرده و نزد وی آمده بود.
پس از گفت و گویی مختصر بین طرفین به یکباره درگیری خونینی بین آنها پیش آمد و متهم با استفاده از شمشیر سامورایی ضربهای محکم به مقتول وارد کرد. وی سپس ضربه ای نیز به دوست "حمید" زد و ۴ انگشت وی را از دستانش جدا کرد.
متهم سپس محل حادثه را ترک کرده و مقتول نیز هنوز آنقدر سرپا بود که خود را به درمانگاهی در همان حوالی رساند اما دقایقی بعد برای همیشه از هوش رفت. با توجه به وخامت حال "حمید" بلافاصله وی با آمبولانس به بیمارستان پیامبران در بلوار فردوس منتقل شد.
چند ساعت بعد انگشتان دوست "حمید"که از محل حادثه در فریز گذاشته شده بود به دست او پیوند خورد اما پزشکان مرگ مغزی "حمید" را به خانواده وی که در آن ساعت شب با گریه و زاری خود را به بیماستان رسانده بودند اعلام کردند.
خانواده مقتول نیز بهرغم داغ بزرگی که از این خبر نابهنگام به آنها وارد شده بود دست به اقدامی انسان دوستانه زده واعضای سالم بدن وی را به بیماران نیازمند اهدای عضو اهدا کردند .
این پرونده همان ابتدا توسط پلیس امنیت پیگیری شد ولی تلاش ماموران برای دستگیری امیر قرایی به جایی نرسید.
پروندهای دیگر برای خانواده قرایی
همشهری نوشت همان موقع به دلیل فرار قاتل، خانواده او تحت بازجویی قرار گرفتند تا اینکه پدر امیر قرایی بعد از این حادثه با اتهام متفاوتی توسط پلیس بازداشت شد. او که به جرم نگهداری مواد مخدر دستگیر شده بود در رابطه با پسرش به بازپرس گفت: "امیر همیشه ورزش میکرد و پسر خوبی بود. من نمیدانم چرا این اتفاق افتاد، فقط از او شنیده بودم که با یکی از دوستانش مشکل دارد. وقتی فهمیدم او درگیر شده و حمید را تا پای مرگ رسانده است به بیمارستان رفتیم. در بخش آی. سی. یو بستری بود و بعد از چند ساعت به کام مرگ فرو رفت. خبر مرگ حمید را به امیر اطلاع دادیم و هرگز نمیدانستم او برای فرار از محاکمه متواری میشود. اگر میدانستم امیر کجا گریخته او را وادار به تسلیم میکردم. اطمینان دارم که او خودش را تسلیم خواهد کرد. او نیاز به فرصت دارد تا بتواند در مورد اتفاقی که افتاده درست فکر کند. آن روز وقتی که به خانه آمد خیلی حالش بد بود. عصبی و ناراحت چند تکه لباس برداشت و رفت، به کسی هم چیزی نگفت."
فرار ٣ ساله
در حالی که پرونده امیر قرایی تا زمان دستگیریاش در دادسرای جنایی تهران باز خواهد بود بار دیگر برادر این مرد به دادسرا احضار شد تا اگر اطلاعی از مخفیگاه برادرش دارد آن را در اختیار بازپرس پرونده قرار دهد. هنوز مشخص نیست عامل جنایت به کدام کشور گریخته است به همین دلیل پلیس اینترپل هم نمیتواند اقدام به دستگیری او کند. با این حال حمید قرایی همچنان اصرار بر بیاطلاعی از مخفیگاه برادرش دارد. با به جریان افتادن دوباره این پرونده در دادسرا ی جنایی تهران تحقیقات برای شناسایی کشوری که امیر قرایی به آنجا گریخته است، ادامه دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#366
Posted: 17 Jan 2015 20:32
زوج ایرانی،3مسافر عراقی را در قطار مسموم کردند و اموال آنها را بردند/یک مسافر عراقی فوت شد
روزنامه شرق نوشت: مسوولان قطار مشهد- تهران حدود ساعت پنج صبح روز سهشنبه مطلع شدند سه مسافر قطار بهشدت بدحال هستند.
آنها موضوع را با ایستگاه سمنان در میان گذاشتند اما یکی از این افراد در راه جانش را از دست داد. دو مسافر دیگر که از اتباع عراق هستند به محض رسیدن قطار به ایستگاه به بیمارستان منتقل شدند.
در بررسیهای اولیه معلوم شد هرسه نفر بعد از خوردن آب معدنی که زوجی جوان به آنها داده بودند، به این حال افتادند. همچنین شواهد نشان میداد پنجمیلیونتومان پول نقد و سهتلفن همراه از آنها به سرقت رفته است. به این ترتیب پروندهای جنایی تشکیل و تلاشها برای دستگیری زوج سارق آغاز شد.
کارآگاهان پیش از هر اقدامی فهرست مسافران را بررسی کردند و فهمیدند زن و شوهری جوان ساعت سه بامداد در ایستگاه شاهرود از قطار پیاده شدند. پلیس به این زوج مظنون شد و گروهی از ماموران راهی ایستگاه موردنظر شدند و با پرسوجو از کارکنان فهمیدند این زوج بعد از پیادهشدن از قطار با خودرویی مسافربر ایستگاه را ترک کردند.
مرد مسافربر وقتی بازجویی شد، گفت: «زوج جوان از من خواستند آنها را به مسافرخانه ببرم من هم این کار را انجام دادم.»کارآگاهان در ادامه تحقیقات به سرعت راهی مسافرخانه شدند و با اطمینان از اینکه مظنونان هنوز در آنجا حضور دارند با کسب مجوزهای لازم به اتاق این دو رفتند و آنها را دستگیر کردند. ماموران بعد از بازرسی اموال این متهمان توانستند پول و گوشیهای مسروقه را کشف کنند. متهمان به مقر انتظامی منتقل شدند و در حالیکه چارهای جز بیان حقیقت نداشتند به ارتکاب قتل اقرار کردند.
این زوج که از اهالی جنوب و شرق کشور هستند در بازجوییها توضیح دادند برای سرقت از مسافران قطار نقشه کشیده بودند. مرد جوان در اعترافاتش گفت: «من و همسرم برای اینکه بتوانیم دزدی را انجام بدهیم قوطی آب معدنی تهیه و آنها را مسموم کردیم. هدفمان این نبود که کسی را به قتل برسانیم بلکه فقط میخواستیم طعمههایمان را بیهوش و از آنها دزدی کنیم. در قطار وقتی با سه مرد عراقی مواجه شدیم احتمال دادیم پول زیادی همراه داشته باشند به همین دلیل آب معدنیهای مسموم را به آنها تعارف کردیم.»
متهم در ادامه به کارآگاهان گفت: «وقتی سه مرد بیهوش شدند اموال باارزش آنها را برداشتیم و در اولین ایستگاه از قطار پیاده شدیم. ما خیال نمیکردیم به این زودی کسی متوجه ماجرا شود و فکر میکردیم میتوانیم تا صبح در مسافرخانه استراحت و بعد از آن فرار کنیم.»
همسر این مرد نیز با تایید گفتههای شوهرش توضیح داد: «ما بههیچوجه قصد آدمکشی نداشتیم و از کاری که انجام دادهایم پشیمان هستیم.»بنابراین گزارش، متهمان در حال حاضر در بازداشت به سر میبرند. همچنین جسد مقتول ٥١ساله به پزشکیقانونی فرستاده شده تا آزمایشهای لازم انجام و علت مرگ به صورت دقیق مشخص شود. پرونده متهمان بعد از اتمام تحقیقات مقدماتی در اختیار دادگاه کیفری قرار میگیرد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#367
Posted: 18 Jan 2015 14:45
قاتل بخشوده شده : « شیشه» پدرم را کشت
فرهیختگان : پسر معتاد به شیشه که به خاطر ازدواج با دختر مورد علاقهاش پدرش را قربانی جنایت کرده بود دیروز در دادگاه کیفری استان تهران با اعلام رضایت برادر و دو خواهرش، تنها از جنبه عمومی جرم محاکمه شد. این پسر که در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار پای میز محاکمه ایستاده بود وقتی از برادر و دو خواهرش شنید که آنها حاضر به خونخواهی نیستند و رضایت میدهند به گریه افتاد و گفت: «باور کنید شیشه پدرم را کشت. من جز شرمندگی حرفی برای گفتن ندارم.» مهدی 33 ساله نهم فروردین 93 پدر 50 سالهاش به نام قاسم را در خانهشان در قرچک ورامین با ضربههای چاقو کشت.
charli1369: سلام وخسته نباشید خدمت دوست عزیزم جناب پیکسی
پیکسی جان حرف نداری کارت درسته
سلام چارلی جان، سلامت باشی... فدای مهربونیات
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#368
Posted: 18 Jan 2015 14:47
انگیزه مرموز مرد همسایه در قتل تلخ پسرک
انگیزه قتل تلخ پسرکی در کلاله گلستان که قربانی توطئه مرد همسایه شده در هالهای از ابهام است.
عصر دوشنبه 22 دیماه سالجاری رهگذران خیابان شهید جامی شهر کلاله گلستان با جسد غرق خون پسرجوانی روبهرو شدند و خیلی زود تیمهای پلیسی امدادگران اورژانس پای در این صحنه تلخ گذاشتند. پسرکی بیگناه قربانی جنایتی خاموش شده بود، هیچکس نمیخواست باور کند مهدی 9 ساله که یکی از پسران خوشنام محله و مدرسهشان بود به کام مرگ فرو رفته است. در تحقیقات میدانی پلیس خیلی زود مشخص شد که قربانی در نزدیکی خانهشان به قتل رسیده است.
بدین ترتیب تجسسهای پلیسی برای ردیابی عامل این جنایت کلید زده شد و مأموران رد خون روی زمین را دیدند که نشان میداد مهدی 9 ساله پس از اینکه داخل خرابهای هدف ضربه چاقوی قاتل قرار گرفته برای نجات جان خود از بالای دیوار خود را به خیابان انداخته و بهخاطر شدت خونریزی از پای درآمده است. کارآگاهان وقتی به تحقیقات محلی دست زدند پی بردند مرد 30 سالهای بهنام محمدامین در حوالی خرابه دیده شده است. این مرد آشنا که فراری شده بود تحت تعقیب گرفته شد تا اینکه پس از پنج ساعت عملیات اطلاعاتی، محمدامین را در شهر مرزی گمیشان دستگیر کردند. مأموران در بازجوییهای ابتدایی پی بردند محمدامین در گرجستان نیز جوان 16 سالهای را به قتل رسانده و پس از فرار به شهر کلاله آمده است. غلامرضا بارانی پدر 49 ساله مهدی هنوز باور ندارد دیگر پسرک را در آغوش نخواهد کشید. وی به شوک گفت: ساعت چهار ظهر بود که شنیدیم مهدی به قتل رسیده است. باورش خیلی سخت بود چون مهدی پسری آرام و درسخوان بود و نمیدانیم چرا قاتل پسرم را کشته است. وی افزود: روز حادثه مهدی برای بازی به خیابان رفته بود و هنوز مشخص نیست عامل جنایت وی را به چه بهانه به زمین خالی برده است.
وی ادامه داد: اهالی محل دیده بودند که محمدامین با کلاهی که به سر داشت از زمین خالی خارج شده و سپس مهدی برای نجات جانش خود را از بالای دیوار به خیابان رسانده است. پدر گریان گفت: محمدامین لیسانس دارد و هیچکس در مورد پرونده قتل گرجستان او اطلاعی نداشته است.
وی افزود: شایعات زیادی درباره این قتل دهان به دهان چرخیده است، همه میدانند در این شهر با کسی اختلافی نداشتیم. قاتل نیز مدتها در محلهمان زندگی میکند و هیچ خصومتی با وی نداشتیم. منتظریم تا پلیس انگیزه این جنایت را فاش کند و برخلاف برخی حرفها که میگویند قاتل مشکل روحی و روانی دارد محمدامین را همه میشناسند و میدانند وی هیچ مشکل روانی نداشته است و براحتی درس خوانده، لیسانس گرفته و با سفر به خارج از ایران زندگی مناسبی داشته است که همگی نشان از سلامت روحی و روانی وی دارد. پدر مهدی کوچولو گفت: پسر من بسیار مؤدب بود همه این را میدانند. مهدی در سلامت کامل بود و من به وجود او افتخار میکردم و مرگش نه تنها برای من بلکه برای همه اهالی محل و آشنایانمان ضربه بزرگی وارد کرد و ما از مقامات قضایی و پلیس میخواهیم قاتل را خیلی زود به مجازات برسانند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#369
Posted: 18 Jan 2015 14:48
تسلیم 2 برادر فراری به پلیس جنایی پایتخت
دو برادر که به هواخواهی از پدر دوئل مرگباری را رقم زده بودند، پس از 48 ساعت فرار، تسلیم پلیس شدند.
این جنایت خونین در شب خواستگاری خواهر این دو پسر به وقوع پیوست. ساعت 5/5 عصر 22 دیماه سالجاری در خیابان استخر تهرانپارس درگیری خونینی بین چند جوان درگرفت و جنایتی هولناک رقم خورد. با مخابره این جنایت هولناک به بازپرس مدیرروستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران، تیمی از کارآگاهان پلیس همراه وی خود را به محل درگیری رساندند و در بررسیهای میدانی پی بردند در این دوئل مرگبار پسر 25 سالهای به نام علیرضا زخمی شده و هنگام انتقال به بیمارستان تهرانپارس بر اثر شدت جراحات وارده و خونریزی جان باخته است.
همزمان بازپرس پرونده به تیمی از کارآگاهان دستور داد برای رمزگشایی جنایت خونین واردعمل شوند. کارآگاهان در ادامه تحقیقات دریافتند شب حادثه علیرضا با دو دوستش سوار خودرویی سفیدرنگ وارد خیابان استخر شده و ابتدای کوچه بیدمجنون دست به رفتارهای عجیبی زده است.
همزمان مرد 52 ساله به نام حسن که خانهاش ابتدای کوچه قرار دارد، به وی اعتراض کرده اما قربانی به این مرد بیاحترامی کرده و پسران حسن به نامهای مهدی و محمد در هواخواهی از پدر، با علیرضا درگیر شدهاند و وی را به قتل رساندهاند که دو برادر بلافاصله با دیدن این صحنه پا به فرار گذاشتهاند.
کارآگاهان با همین سرنخها ابتدا پدر فراریها را بازداشت کردند و وی را تحت بازجویی گرفتند. حسن در اعترافاتش گفت: شب حادثه قرار بود برای دخترم خواستگار بیاید، در این بین که منتظر آمدن خانواده خواستگار دخترم بودیم ناگهان صدای فریادهای جوانی به گوشم رسید، وقتی در حیاط را باز کردم تا ببینم چه شده است با علیرضا و دو دوستش روبهرو شدم که ناسزاگویی میکردند. از او خواهش کردم محل را ترک کند اما بیفایده بود و به من حملهور شد و با چاقویی که در اختیار داشت انگشت میانی دست چپم را زخمی کرد، ناگهان دو پسرم مهدی و محمد وقتی دیدند دستم خونآلود شده به سمت علیرضا رفتند و با هم گلاویز شدند.
در حالی که تجسسها برای دستگیری قاتلان فراری ادامه داشت بعدازظهر 25 دی ماه سال جاری دو برادر با پای خود نزد پلیس رفتند و خود را تسلیم کردند. مهدی در بازجوییها گفت: شب حادثه قرار بود برای خواهرمان خواستگار بیاید که قربانی جلوی خانهمان آمد و فریادزنان آرامش محل را به هم ریخت. پدرم نیز برای حفظ آبرو از او خواست سکوت کند و از آنجا برود که ناگهان با چاقویی به پدرم حملهور شد، من و برادرم نیز در دفاع از پدرم به علیرضا حملهور شدیم.
من با میلهای که داشتم ضربهای به سرش زدم ناگهان او نقش زمین شد و در این بین چاقویی را از جیبش درآورد که به برادرم محمد ضربهای بزند که همزمان محمد چاقو را از دستش گرفت و چند ضربه به وی زد سپس با هم از محل فرار کردیم. محمد نیز گفت: من چاقویی همراه نداشتم و وقتی دیدم مقتول میخواهد با چاقو به من ضربه بزند آن را گرفته و ضربهای به او زدم. بنابر این گزارش، با نظریه پزشکی قانونی مشخص خواهد شد که ضربه میله باعث مرگ شده یا علیرضا با ضربه چاقو از پای درآمده است تا قاتل اصلی بین دو برادر شناسایی شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#370
Posted: 19 Jan 2015 13:45
زنی با همدستی خواستگارقبلی خود به بهانه معالجه بیماری سرطان،2میلیاردتومان ازهمسرش کلاهبرداری کرد
خراسان نوشت: مردی با مراجعه به پلیس مدعی شد همسرش با انجام کارهای فریب کارانه و برنامه ریزی دقیق که با خواستگار قبلی اش داشته مبالغ کلانی را از وی کلاهبرداری کرده است.
شاکی در اظهارات خود عنوان کرد که همسر وی در ابتدا اعلام کرده که به بیماری سرطان مبتلاست و برای درمان به تهران عزیمت می کند و بنا به تشخیص دکتر باید برای درمان به خارج از کشور برود و پس از مدتی بیان می دارد که از کشور خارج شده و در آلمان در حال معالجه می باشد. همسر شاکی برای صحت موضوع و شک نکردن همسرش با شماره های ماهواره ای تماس حاصل می کرد و مکاتبه ای از طریق فکس به منزل مسکونی مالباخته انجام داده مبنی بر این که از بیمارستان آلمان ارسال می شود. مالباخته به واریز مبلغ 2 میلیارد تومان طی چند مرحله به حساب وی اقدام کرده است. تا این که پس از مدتی شاکی به متهم مشکوک و طی تماس تلفنی برای عیادت او آدرس بیمارستان محل درمان او را خواستار شده، که متهم با دلایل مختلف از دادن آدرس خودداری و سپس تلفن مورد نظر را خاموش کرده که این امر باعث طرح شکایت می شود.
فرمانده انتظامی شهرستان رابر در این باره گفت: باتشکیل پرونده ماموران اقدامات خود را آغاز کردند تا این که در نهایت متهم را که پس از مدتی برای دیدار فرزندانش به شهرستان بازگشته بود شناسایی و دستگیر کردند. سرهنگ علی نمازیان افزود: متهم علاوه بر کلاهبرداری 2 میلیارد تومانی از همسرش، تعدادی سند املاک نیز از مالباخته کلاهبرداری کرده که متهمه برای سیر مراحل قانونی به مر جع قضایی تحویل داده شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟