انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 51 از 130:  « پیشین  1  ...  50  51  52  ...  129  130  پسین »

The sad news from Iran | اخبار تاسف بار از ایران


مرد

 
اجیر شدن آدمکش از سوی یک زن توطئه‌گر

مرد آدمکش که از سوی زنی برای قتل شوهرش اجیر شده بود به قصاص نفس - اعدام - محکوم شد.در جلسه دادگاه، این قاتل سعی کرد داستان تازه‌ای را شرح دهد و این در حالی بود که در تحقیقات پلیسی و قضایی اقرار کرده بود از سوی همسر قربانی و در ازای دو میلیون تومان دستور قتل را گرفته بود.
ساعت 10 صبح دیروز رسیدگی به سناریوی جنایت زنانه در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی باقری و چهار قاضی مستشار تحت رسیدگی قرار گرفت. در این جنایت که 11 بهمن‌ماه سال‌جاری رخ داده مردی معروف به «یداللـه» که افغانی است از سوی زنی اجیر شد تا شوهر 37 ساله‌اش به نام اسماعیل را به قتل برساند.
این آدمکش ابتدا با ضربات لوله آب و چاقو قربانی را به قتل رساند سپس جسد را با دوستش به سه راهی ورامین برد و در آنجا رها کرد که در مسیر بازگشت، دوستش با پلیس تماس گرفت و آنها را لو داد.
در جلسه محاکمه، مادر اسماعیل در جایگاه ایستاد و برای عروس جنایتکار و آدمکش قصاص و اشد مجازات را خواستار شد سپس یداللـه پشت تریبون دفاع ایستاد و در داستان عجیبی گفت: چند ماه پیش برای خرید زعفران به خیابان کرمانی رفتم و وارد یک عطاری شدم. در آنجا مرد عطار خواست برایش کاری انجام دهم و قسم بخورم به کسی حرفی نخواهم زد. اسماعیل شماره تلفن خانه‌ای را به من داد و گفت با این شماره تماس بگیر و با این زن صحبت کن!
وقتی اسم زن آمد جا خوردم و به او گفتم باید بدانم این زن کیست؟ گفت: مجرد است، تو فقط تماس بگیر و صدایش را برایم ضبط کن. خلاصه اصرار کردم که باید بدانم این زن کیست؟ آنجا بود که گفت همسرش است، به او مشکوک است و می‌خواهد وی را آزمایش کند. سپس وعده داد که در ازای این کار دو میلیون تومان پول به من خواهد داد. بنابراین من با خانه اسماعیل تماس گرفتم، دیدم که مریم گوشی را برداشت و با وی صحبت و صدایش را ضبط کردم، روز حادثه برای اینکه صدای ضبط شده مریم را به همسرش تحویل بدهم به خانه آنان در خیابان خواجه کرمانی رفتم و صدا را تحویل اسماعیل دادم سپس خواستم که پولم را به من تحویل بدهد اما وی گفت پول ندارد و به جای پول به من زعفران داد، آنجا بود که به وی گفتم من پول می‌خواهم و زعفران به دردم نمی‌خورد. بین ما درگیری رخ داد و اسماعیل چاقویی را از آشپزخانه‌شان برداشت و به سمت من حمله کرد حتی دستم زخمی شد اما چاقو را از دست وی بیرون کشیدم و ناخواسته چاقو به قلبش فرو رفت و ناگهان به زمین افتاد. خیلی ترسیده بودم چرا که مریم هم در خانه نبود و نمی‌دانستم چه کار کنم، از خانه بیرون دویدم تا فرار کنم اما از آنجا که یک پارک روبه‌روی خانه قربانی بود دیدم مریم با پسرش داخل پارک نشسته است. سمتش رفتم و موبایل و مدارک شناسایی همسرش را به او دادم و گفتم که اسماعیل را کشته‌ام، خانه نرود تا جسدش را به بیرون انتقال دهم. سپس با دوستم ناصر که یک خودرو دارد تماس گرفتم و گفتم محموله‌ای را در ازای یک میلیون تومان به سه راه ورامین ببرد. در حالی که هوا تاریک شده بود، ناصر آمد از آنجا که قبلاً جسد اسماعیل را لابه‌لای یک تخته فرش پیچیده بودم جسد را در صندوق عقب قرار دادم. در بین مسیر ناصر به من مشکوک شد، همین که سه‌راه ورامین رسیدم تخته فرش را که جسد لابه‌لای آن پیچیده بودم داخل کانال آبی انداختم و برگشتیم در بین مسیر ناصر که متوجه جسد شده بود تلفنی موضوع را به پلیس اطلاع و مرا تحویل مأموران داد.
مریم همسر اسماعیل نیز در اعترافاتش گفت: شوهرم خیلی خسیس بود به همین خاطر از او جدا شدم اما چون پسرعمه‌ام بود با میانجیگری بستگان و به خاطر پسرم با او دوباره ازدواج کردم.
یک روز تلفن خانه‌مان به صدا درآمد، وقتی گوشی را برداشتم یداللـه شروع به صحبت کرد از او خواستم که مزاحم نشود اما بی‌فایده بود او مرتب به خانه‌مان زنگ می‌زد کار به جایی رسید که با وی قرار ملاقات گذاشتم و طوری شد که این اواخر همسرم فهمیده بود و نمی‌دانستم چه کار کنم. چند روز پیش از جنایت از یداللـه خواستم که شوهرم را بکشد و دسته کلید خانه را در اختیار او قرار دادم اما روز حادثه فکر نمی‌کردم یداللـه با همسرم در خانه‌مان ملاقات کند. در حالی که با پسرم در پارک نشسته بودیم یدالله نزد من آمد و گفت همسرم را کشته است که همانجا من داد زدم و تهدید کرد اگر سکوت نکنم پسرم را خواهد کشت. من از ترس سکوت کردم. او به من گفت خانه نروم تا جسد شوهرم را به بیرون انتقال دهد. تا 10 شب بیرون بودم، باور کنید دروغ نمی‌گویم من از قتل شوهرم بی‌خبر بودم.
بنابر این گزارش، پنج قاضی دادگاه جنایی پس از شور مرد آدمکش را به قصاص نفس و مریم را به تحمل زندان محکوم کردند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
جوان عربده‌کش توسط یکی از اهالی زورآباد به قتل رسید

جوان 25 ساله که به‌خاطر آزار و اذیت لفظی مردم در خیابان، مورد اصابت چاقوی یکی از اهالی زورآباد قرار گرفت، در بیمارستان شهدای هفت‌تیر جانش را از دست داد.
سه جوان پس از نوشیدن مشروبات الکلی به محله زورآباد تهران رفتند و به اهالی محل فحاشی کردند. وقتی خودروی ال90 آنان از سوی اهالی آسیب دید، تصمیم به نزاع گرفتند. آنها که سلاحی با خود نداشتند به خانه رفتند و پس از برداشتن چاقو دوباره به محله زورآباد برگشتند.
عابرانی که از سوی این سه نفر مورد آزار لفظی قرار گرفته بودند نیز وقتی متوجه بازگشت این سه نفر شدند، با آنان درگیر شدند و با پرتاب چاقو باعث مرگ راننده 25 ساله شدند.
ماموران پلیس زمانی در جریان حادثه قرار گرفتند که ساعت 7 شب سه‌شنبه هفته گذشته، فوت مشکوک یک جوان از طریق مرکز فوریت‌های درمانی بیمارستان شهدای هفتم تیر به کلانتری 167 دولت آباد اعلام شد.
با حضور ماموران کلانتری در بیمارستان و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد جوانی 25 ساله بر اثر اصابت ضربه چاقو به شریان حیاتی گردن مجروح و توسط دو نفر از دوستانش به بیمارستان منتقل شده، اما با وجود انجام اقدامات درمانی فوت شده است.
با شناسایی دقیق محل درگیری، ماموران اقدام به شناسایی دو نفر از جوانان منطقه زورآباد کردند که در درگیری مشارکت داشتند. آن دو جوان به نام‌های جواد و محمدرضا که 23 و 24 سال داشتند، دستگیر و به کلانتری منتقل شدند و پس از مدتی به اقداماتی که انجام داده بودند اعتراف کردند.


اعترافات دو متهم
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع قتل عمد و به دستور شعبه هفتم بازپرسی دادسرای شهرری، پرونده به همراه هر چهار متهم دستگیر شده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرارگرفت.
محمدرضا که چاقو را به سمت مقتول پرتاب کرده بود در مورد لحظات وقوع حادثه گفت: «می‌دانستیم که سرنشینان ال 90 برای تلافی به محل برمی‌گردند و به همین علت، در همان فاصله کوتاه چند چاقو و قمه تهیه کردیم تا اگر سرنشینان خودروی ال 90 برای دعوا به محل بازگشتند، جلویشان کم نیاوریم.
همان‌طور که پیش‌بینی کرده بودیم، خودروی ال90 دوباره به محل بازگشت و سرنشینان آن قصد پیاده شدن از ماشین را داشتند که من در همان لحظه چاقویم را به سمت آنها پرتاب کردم. وی ادامه داد: «در آن لحظه اصلا فکر نمی‌کردیم که پرتاب چاقو از سوی من منجر به مرگ یکی از آنها ‌شود تا اینکه ماموران دستگیرم کردند.»
سرهنگ آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهمان به مشارکت در درگیری منجر به جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر شده و هر چهار متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته‌اند.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
۱۲درصد زنان مطلقه ایران زیر ۲۰ سال‌اند

رئیس انجمن مددکاری ایران می‌گوید در ۹ماه اول سال جاری۱۲درصد زنانی که طلاق گرفتند زیر ۲۰سال سن داشتند. در استان‌های تهران و البرز در برابر هر۳ ازدواج، یک طلاق ثبت می‌شود. بیشتر جدایی‌ها در ۲سال اول زندگی مشترک رخ می‌دهد.
حسن موسوی‌چلک، رئیس "انجمن مددکاری اجتماعی ایران" در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) اعلام کرد که دست‌کم ۱۲ درصد از زنانی که در ۹ ماه اول سال جاری (۱۳۹۳) طلاق گرفتند، زیر ۲۰ سال سن داشتند.
به گفته‌ی این مقام مسئول، در سال جاری در ازای هر ۵ ازدواج، یک طلاق در کشور ثبت شده است. این نسبت در استان‌های تهران و البرز یک طلاق در برابر هر ۳ ازدواج است. آمار همچنین حاکی است که در استان خوزستان میزان طلاق بسیار کمتر از دیگر نواحی کشور است.
موسوی‌چلک می‌گوید، در سال‌های قبل معمولا بیشتر طلاق‌ها در ۵ سال اول زندگی رخ می‌داد، با این‌حال حالا بیشتر جدایی‌ها در ۲ سال اول زندگی مشترک رخ می‌دهد.
آمارهای رسمی سازمان ثبت احوال کشور نشان می‌دهد که روزانه ۳۸۱ زوج از یکدیگر جدا می‌شوند و به طور متوسط در هر ساعت، جدایی ۱۶ زوج در مناطق مختلف ایران به ثبت می‌رسد.
آمار ثبت احوال همچنین نشان می‌دهد که بیشتر درخواست‌های طلاق از سوی زنان به دادگاه‌ها ارائه می‌شود.
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در صحبت‌های خود تاکید کرد که جامعه همچنان نگاه مثبتی به زنانی که از همسر خود جدا شدند، ندارد. او گفت:«در جامعه‌ی ما اگر زنی که شوهر دارد با دوستان‌اش به مسافرت برود، هیچ اشکالی ندارد. اما اگر همین زن بعد از طلاق این عمل را تکرار کند، برچسب‌های اجتماعی متعددی به او زده می‌شود و با انواع تحقیرها مواجه خواهد شد.»
موسوی‌چلک در صحبت‌های خود تاکید کرده که "سواد اجتماعی" مردم برای زندگی در جامعه فعلی پایین است و همین کمبود سواد اجتماعی عمومی برای مقتضیات فعلی جامعه، آسیب‌های اجتماعی را نیز در جامعه افزایش داده است.
بر اساس آمار سازمان ثبت احوال، در ۹ ماهه‌ی اول سال ۱۳۹۲، ازدواج بیش از ۳۱ هزار دختر زیر ۱۵سال در ایران ثبت شد. مقایسه‌ی این آمار با سال قبل از آن نشان می‌دهد که ازدواج دختران زیر ۱۵ سال در عرض یک سال باز هم افزایش داشته است.
جمهوری اسلامی ایران با این‌که کنوانسیون حقوق کودک را امضا کرده است، همچنان به افزایش سن ازدواج به ۱۸ سال تن نداده است. براساس این کنوانسیون، تمام افراد زیر ۱۸ سال کودک محسوب می‌شوند و ازدواج کودک نیز براساس این میثاق بین‌المللی ممنوع است.
در نوامبر سال گذشته نیز که قطعنامه‌ی "منع ازدواج کودکان" در کمیته‌ی حقوق بشر سازمان ملل متحد تصویب شد، ایران و سودان تنها کشورهایی بودند که به این قطعنامه رای منفی دادند و با تصویب آن مخالفت کردند.
براساس قطعنامه‌ی "منع ازدواج کودکان"، دیگر هیچ‌گونه "توجیه شرعی و عرفی و فرهنگی" برای قانونی بودن ازدواج افراد زیر ۱۸ سال در هیچ کشور عضو سازمان ملل نباید پذیرفته شود و قطعنامه کشورهای عضو را تشویق می‌کند که قوانین خود را در این راستا تغییر دهند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
دستگیری ۹۵ نفر در دو مهمانی جداگانه در مشهد

تقاطع: نیروهای اطلاعاتی و امنیتی در یک هفته‌ی گذشته دست‌کم ۹۵ نفر را در دو میهمانی جداگانه در اطراف مشهد دستگیر کردند.
به نوشته‌ی شماره‌ی روز یکشنبه (۱۰ اسفند-۱ مارچ) روزنامه‌ی "خراسان"، ماموران "پلیس امنیت عمومی" مشهد، ۱۴ زن و ۶ مرد را در یک "پارتی شبانه" در یکی از باغ‌های جاده کلات دستگیر کردند.
بر اساس این گزارش، پرونده‌ی این افراد جهت صدور حکم در اختیار شعبه ۸۲۴ دادگاه "شهیدقدوسی" مشهد قرار گرفته است.
همین روزنامه، روز پنج‌شنبه (۷ اسفند) نیز در گزارشی مشابه از دستگیری ۳۵ زن و ۴۰ مرد در یک "پارتی شبانه" دیگر در جاده قدیم قوچان خبر داده و نوشته بود «نیروهای اطلاعاتی و عملیاتی حوزه یک مقاومت بسیج سپاه سلمان» وارد محل این مهمانی شدند و «تمامی اعضای حاضر در این مراسم را با همکاری ماموران ناجا دستگیر کردند».
این گزارش با تاکید بر این‌که دستگیرشدگان "به صورت زننده‌ای" در این مهمانی حضور داشتند خاطرنشان کرده بود که تعدادی از دختران بازداشت‌شده «بدون اطلاع خانواده خود و به بهانه‌های واهی از خانه خارج شده و در این مراسم شرکت کرده بودند».
گفتنی است اطلاعات "سپاه سلمان" مشهد پیش از این نیز در آخرین روزهای دی‌ماه امسال از بازداشت ۸۴ نفر در یک مهمانی در مشهد خبر داده بود.
در خبر کوتاهی که روز ۲۷ دی‌ماه بر روی وب‌سایت "سپاه امام‌رضا خراسان رضوی" قرار گرفت، دستگیری شرکت‌کنندگان در آن مهمانی، یک «عملیات غافل‌گیرکننده‌» توصیف شده و آمده بود که ماموران سپاه ۴۹ مرد و ۳۵ زن را «در حال رقص و پایکوبی مختلط» دستگیر کرده‌اند.
گفتنی است هجوم به مهمانی‌ها و دستگیری شرکت‌کنندگان در آن‌ها در ماه‌های گذشته به شهر مشهد و استان خراسان محدود نبوده و رسانه‌های نزدیک به قوه قضاییه و سپاه پاسداران خبرهای مشابهی را از سایر شهرستان‌ها و استان‌ها منتشر کرده‌اند.
در یکی از این گزارش‌ها، روابط عمومی دادگستری کل استان آذربایجان شرقی روز ۲۴ مهر (۱۶ اکتبر ۲۰۱۴)، از بازداشت ۳۵ مرد و زن در یک مهمانی در منطقه‌ی ییلاقی صوفیان در این استان توسط ماموران نیروی انتظامی خبر داد.
هشت روز پیش از آن (۱۶ مهر-۸ اکتبر)، وب‌سایت "راه دانا" نزدیک به سپاه پاسداران، از بازداشت ۲۶ پسر و ۲۱ دختر در یک "پارتی شبانه" در منزلی "ویلایی" در "حوالی میدان بهشتی تهران"، توسط "ماموران انتظامی و امنیتی"خبر داده و نوشته بود که این جوانان «غالبا دارای حالت مستی و ظاهرهایی بسیار زننده بودند» و «در حال رقص و پایکوبی به صورت مختلط» دستگیر شده‌اند.
یک ماه پیش‌تر نیز، در نیمه‌ی شهریورماه، در جریان بازداشت مشابهی در شهرک ساحلی خزرشهر در استان مازندران، ۴۴ دختر و پسر جوان دستگیر شده بودند.
تشدید این‌گونه برخوردها با شهروندان و به ویژه جوانان، در حالی صورت می‌گیرد که حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی، روز ۲۴ سپتامبر (۲ مهر) در حاشیه‌ی حضور خود در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل متحد در نیویورک، در جلسه‌ای در بنیاد "امریکای نو" (New America) و در پاسخ به سوال "فرید زکریا"، گرداننده‌ی جلسه، در خصوص حکم زندان و شلاق برای جوانان سازنده‌ی یک موزیک‌ویدئو در ایران گفته بود که فکر نمی‌کند «این قبیل مشکلات در ایران وجود داشته باشد که اگر گروهی بخواهند شادی کنند مورد تعرض قرار بگیرند یا دستگیر بشوند».
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
عامل اسیدپاشی به داود روشنایی فردا قصاص می‌شود

به گزارش تسنیم، داوود روشنایی، پسر جوانی است که 10 سال قبل به دلایلی واهی و نامعلوم در منطقه مجیدیه تهران مورد اسیدپاشی قرار گرفت و چشم راست و بخشی از صورتش را از دست داد.
پرونده با شکایت داوود به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران رفت و در نهایت بعد از رفت و ‌آمدهای فراوان قاضی عزیزمحمدی با توجه به درخواست شاکی مبنی بر قصاص متهم و دریافت دیه، متهم را به قصاص از ناحیه چشم راست و لاله گوش چپ و همچنین پرداخت دیه بابت سایر جراحات محکوم کرد.
پرونده با اعتراض متهم به دیوان عالی کشور ارجاع داده شد و قضات دیوان عالی با وجود تأیید حکم دیه، رأی صادره مبنی بر قصاص را نقض کردند اما دادگاه کیفری استان تهران در رسیدگی مجدد به این پرونده بازهم حکم قصاص را صادر کرد.
مرد اسیدپاش که در جلسات دادگاه دلیل قانع‌کننده‌ای برای این کار خود ارائه نکرده بود بازهم به حکم صادره اعتراض کرد اما این‌بار دیوان‌عالی کشور حکم قصاص را تأیید کرد.
در نهایت اسفند ماه سال گذشته آیت الله صادق آملی لاریجانی با اجرای حکم قصاص فرد اسیدپاش موافقت کرد اما این پایان کار نبود و فراز و نشیب‌های زیادی برای اجرای این حکم وجود داشت.
دهم آذر ماه امسال سخنگوی قوه قضائیه در پاسخ به سؤال خبرنگار تسنیم مبنی بر اینکه اینکه چرا حکم فردی که روی داوود روشنایی اسید پاشیده بود به‌رغم استیذان حکم از سوی رئیس دستگاه قضا اجرا نمی‌شود، گفت: دو مورد را اطلاع دارم که حکم آن قصاص عضو است و حکم نیز تأیید و دستور اجرا صادر شده و در مرحله اجراست اما برخی مشکلات مربوط به پزشکی در اجرای حکم وجود دارد.
ششم دی ماه نیز دادستان تهران با ارسال نامه‌ای به اجرای احکام دادسرای امور جنایی، خواستار اجرای هر چه سریعتر این حکم شد.
اما باز هم حکم قصاص اجرا نشد و عنوان شد پزشکان از اجرای این حکم ممانعت می‌کنند. دشتبان، قاضی واحد اجرای احکام دادسرای ناحیه 27 در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌ها با اشاره به اینکه اجرای قصاص با عمل جراحی صورت می‌گیرد، افزود: هنوز پزشکی نپذیرفته که با عمل جراحی چشم و گوش محکوم پرونده را قصاص کند و دلیل تعلل در اجرای حکم عدم پذیرش از ناحیه پزشکان است.
وی خاطرنشان کرد: پزشکی قانونی ناظر بر اجرای حکم است و ما نمی‌توانیم به پزشکی قانونی و یا یک پزشک بگوییم «باید» این کار را انجام دهد.
بشیر نازپرور مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران نیز در ارتباط با اظهارنظر قاضی واحد اجرای احکام، در پاسخ به این سوال که در موارد خاص مانند اجرای احکام قصاص اسیدپاشی، اجرای حکم را چه مرجعی باید انجام دهد؛ وزارت بهداشت یا اینکه پزشکی قانونی؟ گفت: پزشکی قانونی در اجرای حکم وارد نمی‌شود و اساسا صلاحیت چنین کاری را هم ندارد.
مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران ادامه داد: درباره مجری حکم هم قاضی اجرای احکام تصمیم می‌گیرد و طبعا پزشکی قانونی مجری نیست و این سیستم قضایی مربوطه است که تصمیم می‌گیرد اجرای حکم توسط چه پزشکی انجام شود و پزشکی قانونی در این زمینه مدخلیتی ندارد.
در همین ارتباط قاضی نورالله عزیزمحمدی رئیس شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران با تاکید بر اجرای حکم صادره در خصوص پرونده داوود روشنایی (قربانی اسیدپاشی) به خبرنگار تسنیم گفت: اگر پزشکی حاضر نیست حکم را اجرا کند باید این موضوع به رئیس قوه قضاییه اعلام شود.
وی در پاسخ به این پرسش که قاضی اجرای احکام درباره اجرای حکم قصاص در پرونده داوود روشنایی قربانی اسیدپاشی اعلام کرده پزشکان از اجرای حکم قصاص امتناع می‌کنند، اظهار کرد: رای قطعی دادگاه باید اجرا شود، هر چند این مساله مربوط به اجرای احکام است و اگر پزشکی حاضر نیست حکم را اجرا کند باید موضوع به رئیس قوه قضاییه اعلام شود.
رئیس شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران با بیان اینکه این موضوع مربوط به دادستانی است و دادگاه پس از صدور رای و قطعی شدن آن وظیفه‌ای برای اجرا ندارد افزود: دیوان عالی کشور از این پزشکان سوال کرده و آنها گفتند که غیر از اسیدپاشی هم می‌توانیم انجام دهیم و چند عصب را قطع کنیم. البته پزشکان متعهدی هم هستند که اجرای حکم را قبول می‌کنند.
در نهایت پس از گذشت نزدیک به 10 سال از این اتفاق و فراز و نشیب‌های فراوان قرار است ساعت 9 صبح فردا (سه‌شنبه) در زندان رجایی‌شهر حکم دادگاه به اجرا در‌آید.
اجرای حکم قصاص فرد اسیدپاش در این پرونده، پس از اجرای حکم قصاص فرد اسیدپاش به آمنه بهرامی که تا پای اجرای قصاص نیز پیش رفت اما در نهایت شاکی رضایت داد، دومین اجرای حکم قصاص در پرونده‌های اسیدپاشی محسوب می‌شود.
«اگر حکم قصاص اجرا شود، معلوم نیست فردای آن چه اتفاقی رخ می‌دهد.» این جمله‌ای است که روشنایی می‌گوید مدتی قبل خانواده متهم در دیدار با او، گفته‌اند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
شکنجه مرگبار یک سگ با پراید - آخر چرا؟

به گزارش فرهنگ نیوز، تصاویری از یک حیوان آزاری جدید در کشور ثبت شده که در آن یک شهروند کشورمان اقدام به بستن سگی به ماشینش نموده و جنازه آن را در سطح شهر می گرداند. رخداد دلخرش و ناگوار فوق در جاده مشهد – شاندیز به وقوع پیوسته است. موارد مکرری از حیوان آزاری در سال های اخیر در نقاط مختلفی از کشور مشاهد شده.

به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
اختلاس میلیاردی ۴ کارمند در کمیته امداد یک شهر کوچک

ایرنا نوشت: مدیرکل کمیته امداد امام خمینی استان همدان گفت: یکی از کارمندان کمیته امداد امام شهرستان تویسرکان در چند سال گذشته از محل تسهیلات خود اشتغالی مددجویان این نهاد 12 میلیارد ریال اختلاس کرده است.
علیرضا ابراهیمی روز یکشنبه در جمع خبرنگاران در تشریح این خبر گفت: یکی از کارمندان کمیته امداد تویسرکان بخشی از وام های اشتغال و خودکفایی مددجویان را با ساز و کارهایی به حساب خودش واریز کرده است.
او گفت: این کارمند خاطی با مهارت زیاد و با همدستی سه نفر دیگر، پرونده های اشتغال را از چرخه نظارت بازرسان خارج کرده است.
او با بیان اینکه این کارمند از سال 87 اقدام به این تخلفات کرده است ادامه داد: یکی از همدستان وی چند ماه گذشته به دلیل عذاب وجدان از این تخلف به بازرسان کمیته امداد مراجعه و این تخلف را اطلاع رسانی کرده است.
ابراهیمی گفت: پس از اطلاع این اختلاس و تماس با حراست بانک ملی مشخص شد که تسهیلات زیادی به حساب این فرد متخلف واریز شده است.
او گفت: با پیگیری دستگاه قضایی این فرد اکنون در زندان بسر می برد و سه همدست وی به قرار وثیقه آزاد شدند که پرونده آنها به هیات تخلفات مرکزی ارسال شده است.
او گفت: حکم این فرد متخلف انفصال دائم از خدمت است و دو همدستش اخراج شدند و فردی که این تخلف را نیز اطلاع رسانی کرده بود بازخرید شده است.
ابراهیمی گفت: سه نفر همدست این متخلف مبالغی را که گرفته بودند بازگرداندند و یک مرغداری و زمینی در ملایر که به نام متهم اصلی بوده توقیف شده و پرونده وی قرار است در خرداد ماه رسیدگی شود.
کمیته امداد امام خمینی استان همدان 46 هزار و 210 خانوار را زیر پوشش قرار داده است و از ابتدای امسال تاکنون دو هزار و 168 مورد تسهیلات خوداشتغالی از منابع کمیته امداد و دو هزار و 853 مورد تسهیلات خود اشتغالی از محل منابع بانکی به مددجویان اعطا کرده است.
همچنین در این مدت 105 هزار و 744 مورد نظارت از طرح ها خوداشتغالی مددجویان صورت گرفته است.
شهرستان تویسرکان با 103 هزار نفر جمعیت در 90 کیلومتری همدان واقع شده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
قتل هولناک نگهبان گمشده در توطئه ۳ مرد آشنا

روزنامه ایران :راز گم شدن نگهبان یک مجتمع تجاری در ساری با پیدا شدن جسدش وارد مرحله جنایی شد.
اقدامات پلیس آگاهی مازندران برای به دست آوردن ردی از این مرد با اعلام گم‌شدن او توسط پسرش در دستور کار قرار گرفته بود.
این مرد جوان با مراجعه به مأموران آگاهی استان مازندران ادعا کرده بود که پدر 57 ساله‌اش به نام محمد روز 26 بهمن ماه بعد از پایان کارش در مجتمع تجاری سجاد ساری به خانه مراجعه نکرده است.
بر اساس اظهارات این مرد که پسر نگهبان ناپدید شده است، پدرش سال‌ها به عنوان سرایدار و نگهبان مجتمع تجاری سجاد ساری مشغول به کار بوده و روز حادثه نیز بعد از پایان کارش قرار بود به خانه بیاید اما به دلایل نامعلومی هرگز به خانه نرسیده است.
با توجه به این اطلاعات با دستور بازپرس دادسرای ساری عملیات تجسسی مأموران برای به دست آوردن ردی از این مرد آغاز شد.
در نخستین اقدام کارآگاهان به پرس و جو و بررسی رفت و آمد‌های مرد نگهبان در محیط کاری‌اش پرداخته و تلفن‌های او را مورد کاوش قرار دادند.
این در حالی بود که یکی از بستگان پدر گمشده به مأموران اعلام کرد که وی برخی اوقات در ساعات بی‌کاری‌اش به نقاشی ساختمان می‌پرداخت و این کار به‌عنوان شغل دومش بوده است.
در همین حال مأموران رفت و آمد‌های افراد مختلف به اتاقک مرد نگهبان را از طریق دوربین‌های مداربسته مجتمع تجاری مورد بررسی قرار دادند. در این کاوش‌های تخصصی مشخص شد دو مرد ناشناس روز حادثه به محل کار او مراجعه کرده و با او ملاقات داشته‌اند.
کارآگاهان در ادامه تجسس‌های خود توانستند ردی از دو مرد ناشناس را در شهر نکا به دست آورده و عملیات ردیابی‌های خود را روی بازداشت این دو مرد متمرکز کنند.
در حالی که چند روز از آغاز عملیات ردیابی می‌گذشت مأموران مخفیگاه آنان را در شهر نکا به دست آورده و آنجا را تحت کنترل‌های نامحسوس خود قرار دادند تا اینکه سرانجام هر دو مرد را بازداشت کردند.
این مردان آخرین کسانی بودند که با مرد گمشده ارتباط داشته‌اند، هر دو بعد از بازداشت ادعا کردند اطلاعی از سرنوشت محمد ندارند و در روز حادثه او را برای نقاشی ساختمانی در نکا به این شهر برده‌اند اما پس از دیدن ساختمان از سوی مرد نگهبان و صحبت‌های مقدماتی درباره قرارداد کار، او آنجا را ترک کرده است.
در حالی که بررسی‌های تکمیلی پلیس حکایت از آن داشت که این دو مرد دروغ‌پردازی می‌کنند اما به دلیل نبود مدرک قطعی درباره ارتکاب به عمل خلافی از سوی آنها شاخه دیگری از تحقیقات در دستور کار مأموران قرار گرفت.
بر این اساس ارتباط تلفنی دو مظنون در روز حادثه تحت بازرسی و کاوش‌های دقیق و علمی قرار گرفت تا اینکه مشخص شد روز حادثه آنها بعد از سوار کردن مرد نگهبان با مرد جوانی ارتباط تلفنی داشته‌اند.
این مرد جوان که در ساری زندگی می‌کند، از سوی مأموران ردیابی و بازداشت شد. مهدی در نخستین مراحل تحقیقات جنایی خود را بی‌اطلاع نشان داد تا اینکه با ارائه دلایل و مدارک غیر قابل انکار از سوی پلیس لب به اعتراف گشود.
وی در این باره گفت: همسرم چند سال پیش در این مجتمع تجاری کار می‌کرد و در همان سال‌ها به یک بیماری لاعلاج مبتلا شد، اما بیماری خود را از من پنهان کرده بود تا اینکه سرانجام مدتی قبل ادعا کرد این مرد در بیماری‌اش نقش داشته است.
از شنیدن این حرف‌ها عصبانی شده و نقشه ربودن او را کشیدم. با همدستی دو تن از دوستانم که در نکا زندگی می‌کنند به بهانه اینکه می‌خواهند ساختمان خود را نقاشی کنند او را به ساختمان نیمه‌کاره‌ای کشانده و در آنجا او را زیر باد کتک گرفتیم. وقتی از زدن او خسته شدیم متوجه حال وخیمش شدیم اما دیگر دیر شده بود و دیدیم او بعد از دقایقی دیگر نفس نمی‌کشد. بلافاصله جسد را لای پتویی پیچیده و به منطقه مخروبه‌ای در حوالی تپه‌های گرجین شهر نکا برده و او را دفن کردیم.
با توجه به اعتراف‌های تکان‌دهنده متهم، مأموران خود را به محل دفن جسد رسانده و جسد را بیرون کشیدند.
بنا بر این گزارش، به دستور بازپرس ویژه قتل ساری سه مرد جنایتکار پرونده تا انجام تحقیقات تکمیلی روانه بازداشت شدند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
۲۵ میلیون تومان تا آزادی اقبال

روزنامه فرهیختگان می نویسد : 25 میلیون تومان لازم است تا اقبال 28 ساله برای همیشه از کابوس اعدام رها شود و پس از 12 سال زندان، به خانه بیاید. اقبال که 12 سال پیش در قتل شوهرخاله دوستش به دوست خود کمک رساند، حالا چشم به راه کمک‌های مردم است که بتواند رضایت اولیای دم را جلب کند و آزاد شود. اگرچه اولیای دم در این 12 سال هرگز قصد رضایت دادن نداشتند، اما این روزها و با کمک‌های چند موسسه خیریه قرار شده با دریافت 50 میلیون تومان رضایت بدهند.
این موسسات خیریه که این روزها به هر دری می‌زنند تا این 25 میلیون تومان را تهیه کنند، کمتر از سه روز است که از دغدغه یکی از پرونده‌ها رها شده‌‌اند و حالا همه توان خود را در پرونده اقبال به کار گرفته‌اند. پرونده‌ای که تنها سه روز است که با کمک‌های اعضای این موسسه پایان یافته مربوط به وحید است که هشت سال پیش در یک نزاع کودکانه دوست خود را با کارد میوه خوری به قتل رساند و حالا وحید پس از پرداخت 100 میلیون تومان به خانواده مقتول، دو روز پیش به آغوش خانواده‌اش بازگشت.


به خدا گفتم هر طور شده باید پسرم را برگردانی
مادر وحید که به قول خودش این روز‌ها انگار دنیا را به او داده‌اند در گفت‌وگو با فرهیختگان درباره پرونده پسرش، گفت: «پسرم 16 سال بیشتر نداشت که این اتفاق افتاد. از آن روز به بعد که هشت سال می‌گذرد، روزی نبود که به خانواده مقتول التماس نکنم که پسرم را ببخشند.» مادر وحید ادامه داد: «مادر و خواهر مقتول واقعا انسان‌های خوبی بودند و تمایل به اعدام پسرم نداشتند ولی پدر مقتول با رضایت دادن مخالف بود.» وی با بیان اینکه پاهایش را با جان پسرش معامله کرده ادامه داد: «یک شب پس از نماز به خدا گفتم حاضرم پاهایم را از من بگیری ولی پسرم را به من برگردانی. چند روز بعد مریض شدم و وقتی به پزشک مراجعه کردم گفتند یک پایم از زانو و پای دیگرم باید از مچ قطع بشود. حالا هر دو پایم قطع شده ولی پسرم آزاد شده است.» مادر وحید همچنین گفت: «روزی که گفتند برای باطل کردن شناسنامه وحید به زندان بروم آنقدر جیغ زدم و از خدا کمک خواستم که از هوش رفتم. توان این کار را نداشتم. به خدا گفتم من نمی‌توانم. هر طور که شده باید پسرم را به من برگردانی.»


دوست دارم به افرادی مثل خودم کمک کنم
وحید درباره آزادی‌اش به فرهیختگان گفت: «نمی‌دانم چطور رضایت گرفتند و آزادی‌ام را مدیون چه کسی هستم ولی از هر کسی که برای رضایت گرفتن تلاش کرد ممنون هستم و حاضر هستم هر کمکی از دستم می‌آید انجام بدهم.» وی با بیان اینکه روزهایی که در زندان بوده کامپیوتر می‌خوانده گفت: «تصمیم گرفته‌ام زندگی را از اول شروع کنم و دنبال کار بروم.» وی همچنین با بیان اینکه جمعیت امام علی خیلی کارهای خداپسندانه‌ای انجام می‌دهند، گفت: «خیلی دوست دارم هر کمکی می‌توانم به این جمعیت بکنم و اگر بتوانم من هم باعث آزادی افرادی مثل خودم بشوم.»


اقبال پشیمان است
خانواده اقبال نیز درباره پرونده اقبال با فرهیختگان صحبت کردند. خواهر او درباره این پرونده گفت: «خانواده مقتول رضایت نمی‌دادند و حالا به دریافت 50 میلیون تومان راضی شده‌اند. من 25 میلیون تومان وام گرفته‌ام و با بدبختی ماهی 400 هزار تومان پرداخت می‌کنم.» خواهر متهم ادامه داد: «25 میلیون تومان کم داریم برای اینکه اقبال اعدام نشود. او 16 سال بیشتر نداشت که در یک درگیری منجر به قتل به دوستش کمک کرد.» وی ادامه داد: «اقبال واقعا در این 12 سالی که زندان بوده متنبه شده و پشیمان است. او در زندان فوق دیپلم فناوری اطلاعات گرفته و تصمیم دارد به درسش ادامه بدهد.» خواهر این متهم همچنین ادامه داد: «مردم اگر بیایند و زندگی ما را ببینند متوجه می‌شوند که چرا برای اعدام نشدن اقبال از مردم کمک خواسته‌ایم. حتی فرش زیر پای خود را برای تهیه این پول فروخته‌ایم و دلم می‌خواهد مردم بدانند اقبال واقعا از اشتباه خود درس گرفته و انصاف نیست این پسر 28 ساله اعدام شود.»


حتی کمک‌های 5 هزار تومانی هم نجات‌دهنده است
فرزاد حسینی، یکی از مدیران جمعیت امام علی در گفت‌وگو با فرهیختگان گفت: «برای آزادی وحید بارها به منزل اولیای دم رفتیم و درنهایت راضی به دریافت مبلغ 100 میلیون تومان شدند. خوشبختانه اولیای دم در پرونده اقبال نیز بالاخره رضایت دادند و تنها 50 میلیون تومان دیه خواسته‌اند.» وی با بیان اینکه 25 میلیون تومان این پول تهیه شده و از مردم خیر انتظار 25 میلیون تومان داریم ادامه داد: «کسانی که تمایل به کمک غیر حضوری دارند می‌توانند به شماره حساب 41 / 69740586 بانک ملت یا شماره کارت عابربانک همین حساب، به شماره 6104337981767088 حتی به مبلغ پنج هزار تومان کمک کنند و اگر هم دوست دارند می‌توانند به مرکز ما مراجعه کنند و از نزدیک به این خانواده کمک کنند.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
آمرمعروف قلابی، "اخاذ" از آب درآمد!

مرکز اطلاع رسانی پلیس پایتخت با تشریح جزئیات پرونده درگیری در یکی از خیابان های شمالی پایتخت که از سوی برخی رسانه ها "ضرب و شتم آمر به معروف" عنوان شده بود، از این دست از رسانه ها خواست از انتشار اخبار جعلی خودداری کنند.
به گزارش سرویس «انتظامی» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، نیمه‌های دی ماه امسال بود که یکی از سایت‌های خبری با تیتری درشت خبر حمله و ضرب و شتم یک آمر به معروف را در تلکس خبری خود منتشر کرد. با توجه به حساسیت موضوع بلافاصله پلیس تهران بزرگ وارد عمل شده و تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کرد و در این تحقیقات که از سوی ماموران پلیس تخصصی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ صورت گرفته بود، مشخص شد که ماجرا آنگونه هم که منتشر شده بود، نیست.
در خبر مذکور این رسانه‌ها و سایت‌ها آمده بود که "در نیمه های دی ماه امسال یک آمر به معروف که در یکی از خیابان‌های محدوده شمال تهران در حال تردد بوده، متوجه درگیری و ایجاد مزاحمت از سوی راننده یک دستگاه خودروی سواری برای یک زن جوان شده و بر همین اساس سعی می‌کند ضمن نجات زن جوان، او را از مهلکه دور کند که از سوی فرد مزاحم، مورد ضرب و جرح قرار گرفته و مجروح می شود."
در همین راستا، پرونده ای تشکیل و متعاقبا با توجه به حساسیت موضوع به پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ ارجاع شد و ماموران این یگان برای بررسی بیشتر وارد عمل می شوند.
در تحقیقات انجام شده از شاهدان عینی ماجرا مشخص شد که حدود ساعت سه عصر 14 دی ماه سه سرنشین یک دستگاه خودرو سفید رنگ با تک سرنشین یک خودروی سواری دیگر درگیری لفظی پیدا کرده و ناگهان راننده تک سرنشین خودرو با سلاح سرد به یکی از سه سرنشین خودروی سفید رنگ حمله کرده و وی را به شدت مجروح کرده است.
با گسترش تحقیقات، یکی از سرنشینان خودروی سفید رنگ شناسایی شده و برای تحقیقات به پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ دعوت شد که در بازجویی های انجام شده بیان داشت که همراه یکی از دوستانش در حال عبور از محله مذکور بوده است که صدای جیغ یک زن را شنیده و پس از رسیدن به محل درگیری فرد مضروب را می بیند که در حال کمک به یک زن جوان است که برای او مزاحمت ایجاد شده بود اما ناگهان از سوی راننده مزاحم مورد حمله قرار گرفته و مجروح شده است.
تا اینجا از ظاهر امر چنین بر می آید که ماجرا امر به معروف و کمک به زنی است که مورد مزاحمت قرار گرفته است اما در تحقیقات بعدی از سوی پلیس مشخص شد که اظهارات شاهدان ماجرا با گفته های فرد مضروب تناقض دارد که این امر ظن پلیس را بیشتر کرده و تحقیقات به صورت دقیق تر ادامه یافت.
تا اینکه مشخص شد فرد مضروب یا همان آمر قلابی با زنی که برای او مزاحمت ایجاد شده بود، از قبل آشنایی داشته اند و این مساله باعث شد پلیس پس از شناسایی طرفین درگیری آنها را برای تحقیقات بیشتر به پلیس امنیت عمومی منتقل کند.


اصل ماجرا چه بود؟
در تحقیقات و بازجویی های بعدی مشخص شد که خانم (ن - ت) با فرد مضروب (ا- خ) پنج سال قبل آشنایی داشته اند اما به خاطر اختلاف هایی که بین آنها پیش آمده این ارتباط قطع شده و پس از آن خانم مذکور با دوست آمر قلابی به نام (ع - خ) آشنا می شود و ارتباط می گیرد. این امر برای فرد مضروب گران تمام شده و در مدت زمانی که این 2 نفر با هم در ارتباط بوده است عکس هایی از آنها تهیه می کند و به این ترتیب با تهدید اینکه عکس ها را به خانواده زن جوان نشان می دهد اقدام به چند مرحله اخاذی از وی می کند و هر بار خانم (ن - ت) مبلغی را به عنوان حق السکوت به وی پرداخت می کند.
در تحقیقاتی که متعاقب این ماجرا انجام شد معلوم شد که ضارب و مضروب نیز از پیش با هم آشنایی داشته اند و درگیری میان آنها در خصوص امر به معروف نبوده است.
در همین زمینه، مرکز اطلاع رسانی پلیس تهران بزرگ، ضمن اعلام این موضوع که تحقیقات پلیس در خصوص کشف علت اصلی درگیری همچنان ادامه دارد اعلام کرد:؛ شایسته است سایت های خبری و خبرگزاری ها به منظور جلوگیری از تشویش اذهان عمومی و نظم در جامعه، اخباری از این دست را که در هاله ای از ابهام است و به نتیجه قطعی نرسیده، پیش از انتشار از پلیس استعلام کنند و پس از تایید صحت خبر، اقدام به انتشار آن کنند و از انتشار اخبار ناصحیح که به اعتبار خبرگزاری و سایت خبری خدشه وارد می کند، خودداری کنند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
صفحه  صفحه 51 از 130:  « پیشین  1  ...  50  51  52  ...  129  130  پسین » 
گفتگوی آزاد

The sad news from Iran | اخبار تاسف بار از ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA