ارسالها: 489
#51
Posted: 21 Dec 2012 11:29
انتقاد هاشمی رفسنجانی از فشارهای وارده بر احزاب
چکیده :اگر بناست جامعه به صورت دموکراتیک، با انتخابات متعدد و مطابق قانون اساسی اداره شود، این امر بدون وجود و حضور فعال و مسئولانه، احزاب و تشکّلهای شناسنامهدار، با برنامه و فراگیر از سلایق گوناگون غیرممکن خواهد...
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتقاد از فشارهای وارده بر احزاب دارای پایگاه اجتماعی مناسب، افزود: اگر بناست جامعه به صورت دموکراتیک، با انتخابات متعدد و مطابق قانون اساسی اداره شود، این امر بدون وجود و حضور فعال و مسئولانه، احزاب و تشکّلهای شناسنامهدار، با برنامه و فراگیر از سلایق گوناگون غیرممکن خواهد بود.
هاشمی رفسنجانی در دیدار اعضای شورای مرکزی و بازرسی «حزب وحدت و همکاری ملی»، با تبریک فرا رسیدن هفته وحدت حوزه و دانشگاه و گرامیداشت یاد و خاطره شهید دکتر مفتح، وجود احزاب و تشکّلهای سیاسی را و ضرورت اداره جوامع امروز خواند و با اشاره لزوم شکلگیری احزاب نیرومند، با برنامه و فراگیر گفت: لزوم وجود احزاب برای فعالیت تشکیلاتی حتی قبل از انقلاب نیز مدنظر انقلابیون بود، منتها به دلیل فشارهای حکومت پهلوی و آزار و اذیت ساواک حضرت امام(ره) در آن مقطع اجازه تشکیل حزب را ندادند.
به گزارش ایلنا، آیتالله هاشمی رفسنجانی تشکیل دولت موقت به ریاست مرحوم بازرگان و کابینهای که اکثر آنان از نهضت آزادی و جبهه ملی بودند را نشانه اهمیت وجود حزب و تشکیلات برای اداره کشور خواند و تصریح کرد: اگرچه حضرت امام(ره) حکم نخست وزیری دولت موقت را به شخص بازرگان و نه نسبت تشکیلاتی ایشان دادند، اما همین امر نشان داد که برای اداره جامعه چقدر به تشکّلهای برنامهدار، نیرومند نیاز احساس میشود.
عضو مجلس خبرگان رهبری به روند تشکیل حزب جمهوری اسلامی پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: از آنجایی که آمادگی و نیاز به چنین حزبی نزد انقلابیون، روحانیت و مردم وجود داشت، حزب جمهوری اسلامی به سرعت در سراسر کشور و در میان اقشار گوناگون توسعه یافت.
آیتالله هاشمی رفسنجانی تشکیل و فعالیت احزاب در درون خانواده نظام اسلامی از جمله حزب وحدت و همکاری ملی را اقدامی مفید دانست و با اشاره به مؤلفههای احزاب موفق تصریح کرد: پایبندی به اعتقادات و مبانی حزبی، حفظ و گسترش روحیه تشکیلاتی، جدّی گرفتن آموزشهای حزبی، حفظ و گسترش اخلاق و تربیت سیاسی و نیز به روز بودن و حضور فعال در عرصه های عمومی و رسانهای و بیان مواضع جدّی و صریح در زمینه رویدادهای جامعه از ضرورتهای کار حزبی است و امیدوارم تشکیلات شما با صبر و حوصله به موفقیت نائل گردد.
عضو مجلس خبرگان رهبری نمونه موفق کار حزبی و تشکیلاتی علیرغم فشارها و حبسها را حزب اخوانالمسلمین عنوان کرد و گفت: اخوانالمسلمین توانست علیرغم مصائب گوناگون در طول دهههای متمادی روحیه جمعی و تشکیلاتی خود را حفظ و به محض سقوط دیکتاتورها با استقبال عمومی مواجه و اکثر مواضع قدرت را در کشورهای انقلابکرده و اسلامی تصاحب کند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام احزاب و جمعیتهای کوچک و همسو را به ائتلاف برای تشکیل احزاب بزرگتر دعوت کرد و گفت: در روند تشکیل ائتلافها و یا جبههها باید از تکروی، خودمحوری و گسترش بیقائده و منطق جلوگیری کرد تا بتوان در تصمیمسازی و فعالیت سیاسی و اجتماعی موفق بود.
در ابتدای این دیدار دکتر راهچمنی دبیر کل حزب وحدت و همکاری ملی گزارشی از برنامهها و فعالیتهای این حزب بیان کرد و گفت: حزب وحدت و همکاری ملی مانند سایر احزاب خود را برای حضور در انتخابات آینده ریاست جمهوری آماده میکند و در این راه بدون وارد شدن به مصادیق و اشخاص، معیارهای یک رئیس جمهور موفق، کارآمد و در شأن جمهوری اسلامی ایران را مشخص کرده که در زمان مناسب وارد عمل خواهد شد.
همچنین امیر جهانی رئیس شورای مرکزی و مؤسس این تشکّل روند شکلگیری حزب وحدت و همکاری ملی را بیان و با اشاره به نقش و جایگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی در نظام جمهوری اسلامی و سپهر سیاسی و جامعه بینالملل خواستار نقشآفرینی بیشتر ایشان در آستانه انتخابات آینده ریاست جمهوری شد.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#52
Posted: 21 Dec 2012 12:27
مادر نسرین ستوده درگذشت/ آیا او به اجازه خواهند داد در مراسم تشییع مادرش شرکت کند؟
چکیده :مادر نسرین ستوده، وکیل زندانی در بند زنان اوین، ساعتی پیش درگذشت. آیا نسرین ستوده با برخوردی انسانی از سوی مسئولان قضایی رو به رو خواهد شد و اجازه خواهد یافت در مراسم تشییع و تدفین مادرش شرکت کند؟ ...
صفورا فخریان، مادر نسرین ستوده، وکیل زندانی در بند زنان اوین، ساعتی پیش درگذشت.
به گزارش کلمه، این خبر را رضا خندان، همسر این زندانی سیاسی، در صفحه فیس بوک خود اعلام کرده و نوشته است: شب یلدا برای مادر نسرین بیانتها شد. او که سادگی مرگاش به صافی قلب مهربان اش بود.
وی پیش از این هم نوشته بود: وقتی که نسرین بازداشت شد، پدرش در بدترین شرایط ممکن در آی سی یو بود. به بازجویاش گفتم اجازه بدهید بیاید و در آخرین لحظات پدرش را ببیند اما هیچوقت اجازه ندادند. پدر فوت کرد باز اجازه ندادند در مراسم تشییع شرکت کند.
حالا مشخص نیست آیا نسرین ستوده با برخوردی انسانی از سوی مسئولان قضایی رو به رو خواهد شد و اجازه خواهد یافت در مراسم تشییع و تدفین مادرش شرکت کند؟
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#53
Posted: 21 Dec 2012 12:27
دلنوشته یلدایی فرزندان مهدی خزعلی: طولانی ترین شب را در سلولی نمور چگونه سپری کردی؟
چکیده :با گذشت نزدیک به دو ماه از بازداشت مهدی خزعلی که در سرای اهل قلم صورت گرفت، تاکنون این خانواده موفق به دیدار وی نشده اند. مهدی خزعلی که تاکنون شش بار بازداشت شده است، آخرین بار پس از ۷۰ روز اعتصاب غذا با قرار کفالت آزاد شد....
کلمه- گروه خبر: با گذشت بیش از پنجاه روز از حبس انفرادی مهدی خزعلی، فرزندان وی در دلنوشته ای جای او را در کنار سفره شب یلدا خالی کرده و نوشته اند: چگونه می توانیم در خانه ای گرم و راحت بنشینیم در حالیکه می دانیم بابای عزیزتر از جانمان در سلولی انفرادی،نمور و سرد، با پتویی پوسیده طولانی ترین شب سال را صبح می کند.
فرزند مهدی خزعلی، نویسنده و فعال سیاسی منتقد محبوس در زندان اوین در گفتگو با کلمه گفته بود: پدرم در تماس کوتاهی که داشتند بیشتر نگران خانواده بودند و اینکه الان در سلولی هستند که خودشان به مستراح از آن یاد کردند، به طول ۲ متر و عرض یک متر. و در وسط آن یک دستشویی فرنگی است و کف آن مرطوب است طوری که یک پتو اضافه تر زیر می اندازند تا کمتر خیس بودن زمین آزارشان دهد و بوی تعفن فاضلاب هم سلول را پر کرده است.
با گذشت نزدیک به دو ماه از بازداشت مهدی خزعلی که در سرای اهل قلم صورت گرفت، تاکنون این خانواده موفق به دیدار وی نشده اند. مهدی خزعلی که تاکنون شش بار بازداشت شده است، آخرین بار پس از ۷۰ روز اعتصاب غذا با قرار کفالت آزاد شد.
در حالی که در حبس پیشین این زندانی سیاسی، خانواده آیت الله خزعلی پیگیر آزادی او بودند، روز گذشته برادر کوچک مهدی خزعلی، محمدحسین (سمیر زند) در گفت و گویی با نسیم اظهار داشت: پدر من در ابتدای موضع گیری های مهدی بارها تلاش کرد که وی رویه خود را اصلاح کند اما بعد از اینکه مشاهده کرد مهدی قضد اصلاح ندارد از وی قطع امید کرد.
برادر مهدی خزعلی گفته است که وقتی به پدرم اطلاع دادند که ظاهرا مهدی اعتصاب غذا کرده، حاج آقا گفتند حتی اگر اعتصاب غدا بکند، حتی اگر از این اعتصاب غدا هم بمیرد من کاری با وی ندارم، نه حمایتی می کنم، نه سفارشی می کنم، نه پیگیر کارش هستم.
اینک همزمان با شب یلدا فرزندان مهدی خزعلی که طی پنجاه روز گذشته با پدر خود ملاقاتی نداشته اند، نوشته اند:
بابای مهربانم…
امشب، شب یلداست، طولانی ترین شب سال،ما شب یلدا را همیشه با جمع شدن فامیل کنار هم و صحبت های شیرین به یاد می آوریم.ولی امشب چگونه می توانیم در خانه ای گرم و راحت بنشینیم در حالیکه می دانیم بابای عزیزتر از جانمان در سلولی انفرادی،نمور و سرد، با پتویی پوسیده طولانی ترین شب سال را صبح می کند.
چگونه می توانیم لب به غذا بزنیم در حالیکه ۱۴ روز است لب به غذا نزده است.
امسال شب یلدا بی تو، طولانی تر و سردتر است چرا که شمع وجود تو بود که به ما گرما می بخشید و برایمان شبی به یاد ماندنی می ساخت.
بابای خوب و عزیزم، بدان که امشب، گرچه جسمت اسیر است، اما تو همواره در کنار مایی.
به امید رهاییت
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#54
Posted: 21 Dec 2012 12:29
گزارشی از وضعیت نامساعد جسمی تاجزاده/ روزه داری وی در اعتراض به بی قانونی ها همچنان ادامه دارد
چکیده :ما سوالمان این است که چه بغض و کینه ای نسبت به آقای تاجزاده وجود دارد که ایشان باید در این شرایط حاد قرار بگیرد و مجبور شود که جان خودش را به خطر بیندازد برای اینکه آقایان به قانون برگردند و حداقل حقوق یک زندانی سیاسی در مورد ایشان رعایت نشود. الان با این شرایط آقای تاجزاده رفته داخل زندان و من باید در نگرانی بمانم تا روز ملاقات بروم و ببینم حالشان خوب است یا نه. امکان تماس تلفنی وجود ندارد در صورتی که این حق زندانی است که در طول روز بتواند چند دقیقه با خانواده اش تماس داشته باشد و خانواده های زندانی عادی از این حق برخوردارند. زندانی سیاسی را از این حق محروم کرده اند و در مورد آقای تاجزاده محرومیت های مضاعفی هم وجود دارد....
کلمه- زهرا صدر: فخرالسادات محتشمی پور، همسر سیدمصطفی تاج زاده، معاون دربند وزیر ارشاد دوران میرحسین موسوی با توصیف وضعیت جسمی همسرش می گوید: سوالمان این است که چه بغض و کینه ای نسبت به آقای تاجزاده وجود دارد که ایشان باید در این شرایط حاد قرار بگیرد و مجبور شود که جان خودش را به خطر بیندازد برای اینکه آقایان به قانون برگردند و حداقل حقوق یک زندانی سیاسی در مورد ایشان رعایت نشود.
محتشمی پور، مدیرکل بانوان وزارت کشور دولت سیدمحمد خاتمی در گفتگو با کلمه با تاکید بر اینکه آقای تاجزاده از روز اول اجرای حکمش به انفرادی انتقال پیدا کرده یعنی یک روز را هم در بند عمومی نبوده که آقایان مدعی شوند که کار خلاف قانون و قاعده ای را انجام داده و حالا این اقدام در موردش انجام شده است، تصریح می کند: هیچ کسی هم نیست که پاسخی در این زمینه داشته باشد. من از هر کس که این سوال را کردم سرش را انداخته پایین و سکوت کرده چون جوابی ندارند که بدهند. این اقدام غیر قانونی چرا انجام شده؟ به دستور چه کسی انجام شده؟ ایشان اعتصاب غذا را ترجیح نمی دهد و به هر دلیلی روزه را به عنوان یک عمل اعتراضی را در نظر می گیرند. خیلی ها در مورد این مساله صحبت و اظهار نظر کرده و سعی کرده اند آقای تاجزاده را متقاعد کنند با توجه به خطراتی که متوجه شان است دست بردارند از این روزه اما خب ایشان می گوید من راه دیگری برای اعتراض به این شرایط غیر قانونی ندارم.
روز گذشته کلمه گزارش داده بود که در اعزام درمانی سیدمصطفی تاجزاده رزمنده دوران دفاع مقدس به بیمارستان فارابی، این زندانی سیاسی تحت معاینه پزشک متخصص قلب قرار گرفت که فشار بالای او یعنی فشار بین ۲۰ و ۱۹ علی رغم سابقه قبلی تعجب پزشک معالج و همراهان بیمار را برانگیخت.
پزشک قلب بیمارستان فارابی بالا رفتن کراتین خون و مشکلات کلیوی را علت محتمل این عارضه خطرناک دانسته و تاجزاده را از ادامه روزه داری به شدت منع کرد؛ اما عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی با احترام به نظر پزشکان؛ تمام علت اصرارش بر روزه داری را اعتراض به اقدام غیر قانونی قرنطیه و انفرادی دانسته بود.
متن کامل گفت و گوی کلمه با فخرالسادات محتشمی پور را با هم می خوانیم:
در خبرها آمده بود آقای تاج زاده با مشکل جدید قلبی روبه رو شده اند، در این باره توضیح می فرمایید؟
روز چهارشنبه آقای تاجزاده را بعد از یک ماه تاخیر برای مشکل چشمشان بردند به بیمارستان فارابی. من در ایامی که مرخصی بودند متوجه مساله ای شدم درباره ی قلبشان که حس می کردم خطری متوجه ایشان باشد و به همین دلیل صحبت کرده بودم که دکتر قلب باید آقای تاجزاده را ببیند. و متاسفانه چون این امکان فراهم نیست که به راحتی بتوانند ویزیت شوند توسط متخصصین، در همان فرصت محدودی که می آیند برای مداوا من هماهنگی قبلی کردم که در بیمارستان فارابی توسط دکتر قلب ویزیت شوند و مشورت های پزشکی بگیرند. نکته ی تعجب برانگیزی این بود که به محض اینکه دکتر فشار آقای تاجزاده را گرفت گفت فشار شما ۲۰ روی ۱۲ است. در حالی که همسر من نه سابقه فشار خون داشتند و نه اصلا مشکل قلبی و به همین دچار تردید شدیم همه ما مجدد فشار را گرفتند مجددا ۱۹ روی ۱۲ بود. تشخیص اولیه ی دکتر این بود که ممکن است در اثر داروی مداوم و عوارض کلیوی باشد که خب حالا اینها باید در آزمایشات بعدی و بررسی های دقیق تر روشن شود. گفتند آزمایش هایی باید انجام شود و تست ورزش.
امکان بستری وجود نداشت؟
آنجا بیمارستان تخصصی چشم است و ربطی به قلب ندارد و بعد هم وقتی که یک زندانی را از زندان می آورند مشخصا برای یک کار خاص است و ما دیگر اجازه این را نداریم که مشکلات دیگری از ایشان را مورد بررسی قرار دهیم، مگر اینکه قید شده باشد و آقای تاجزاده هم که پرونده شان دست سپاه است و همراهان وی ماموریت مشخصی دارند و از آن محدوده نمی توانند تخطی کنند و به همین دلیل ما با نگرانی برگشتیم و البته من چون مرتب پیگیری کردم این قضیه را بالاخره موفق شدم با آقایان سپاه صحبت کنم و گفتند که ما دستور داده ایم که در قرنطینه ی محل نگهداری تحت کنترل باشند و بهداری ببرند و فشار را بگیرند و اگر نیازی باشد اقداماتی انجام شود. ولی من درخواست بستری شدن ایشان را دادم در یک بیمارستان تخصصی قلب که بتوانند تحت بررسی های دقیق تر قرار بگیرند.
با توجه به اینکه پیش از این ناراحتی قلبی نداشته اند، فکر می کنید مشکل قلبی از کجا ایجاد شده است؟
این مساله که واقعا برای ما خیلی عجیب بود. مقاومت ایشان در برابر بیماری زیاد است و در این چند سال دردهای زیادی از جمله کمر و گردن را تحمل کرده اند اما موضوع قلب حساس است و نمی توان در موردش بی توجه بود و این نکته هم نگران کننده است که این عزیزان همه یکی یکی دارند به مشکلات قلبی دچار می شوند. البته در مورد آقای تاجزاده روزه شان می تواند یکی از علل باشد. امیدواریم هر چه زودتر علت اصلی این مساله که اقدامات غیر قانونی است و مشخصا در باره ی آقای تاجزاده قرنطینه است که منجر به این روزه داری طولانی اعتراضی شده پایان یابد.
آقای تاجزاده الان داروی خاصی را مصرف می کنند که این نگرانی را برای شما به وجود آورده؟
داروی خاصی که نه، فقط همان داروهایی که معمولا تجویز می شود برای نقرس. آخرین آزمایشی که در زندان دادند کلسترول شان هم بالا بوده که با توجه به روزه بودن ایشان یک مقدار هم این عجیب است ولی چون این هم داخل زندان بوده نمی توانم خیلی اطمینان داشته باشم که آزمایش ها دقیق باشد و حتما باید آزمایشگاه مطمئن و معتمد باشد. به هر حال امیدوارم که فقط همین روزه داری باشد که حل علت اصلی بیماری جدید که کنترل شود.
آقای تاج زاده با وجود این مشکلات آیا می خواهند به روزه های خود ادامه دهند؟
می خواستم تاکید مجددی داشته باشم روی این موضوع که آقایان روزه داری آقای تاجزاده را خیلی ساده گرفته و فکر می کنند که حالا بالاخره روزه است دیگر. گاهی اوقات هم به من یاد آور می شوند که خب برای ثوابش روزه می گیرد. ضمن اینکه من خودم هم نسبت به این مساله نگرانی های جدی دارم و خیلی راضی نیستم که آقای تاجزاده سلامت خودشان را به مخاطره بیاندازند. ولی امروز هم همسرم به دکتر وقتی دکتر به شدت اظهار نگرانی می کرد و حتی با اصرار زیاد از ایشان خواهش می کرد که روزه را قطع کنند چون عوارض زیادی را ممکن است داشته باشد، گفت که من واقعا من هیچ چارهی دیگری ندارم با توجه به شرایطی که به من تحمیل شده است.
مسئولان در برابر پیگیری های شما در قبال رفتارهای غیرقانونی خود که منجر به این حرکت اعتراضی شده چه جوابی می دهند؟
آقای تاجزاده از روز اول اجرای حکمش به انفرادی انتقال پیدا کرده یعنی یک روز را هم در بند عمومی نبوده که آقایان مدعی شوند که کار خلاف قانون و قاعده ای را انجام داده و حالا این اقدام در موردش انجام شده است. هیچ کسی هم نیست که هیچ پاسخی در این زمینه داشته باشد و به ما بگوید. من از هر کس که این سوال را کردم سرش را انداخته پایین و سکوت کرده چون جوابی ندارند که بدهند. این اقدام غیر قانونی چرا انجام شده؟ جوابش سکوت است. به دستور چه کسی انجام شده؟ جوابش سکوت است. اینکه حالا بالاخره چه عدله ای وجود دارد؟ اینها همه بی جواب می ماند. حدود چند ماه گذشته و علی رغم قول هایی که رییس وقت زندان داده بوده به آقای تاجزاده که شما به بند عمومی منتقل می شوی این اتفاق نیفتاده و ایشان اعتصاب غذا را ترجیح نمیدهد و به هر دلیلی روزه را به عنوان یک عمل اعتراضی را در نظر می گیرند. این روزه داری دو سال تمام می شود و آقایان به روی مبارک خودشان هم نمی آورند. خیلی ها در مورد این مساله صحبت و اظهار نظر کرده و سعی کرده اند آقای تاجزاده را متقاعد کنند با توجه به خطراتی که متوجه شان است دست بردارند از این روزه اما خب ایشان می گوید من راه دیگری برای اعتراض به این شرایط غیر قانونی ندارم.
جالب تر اینکه آقایان هم از من انتظار دارند در این زمینه اقدام کنم. من امروز در صحبتی که آن ها داشتم گفتم که شما ظلمی را دارید می کنید به همسر من. خب اگر من هم بخواهم بیش از این فشار بیاورم به همسرم، من هم در ظلمی که شما می کنید شریک شده ام. من باید به شما فشار بیاورم که از این اقدامات غیر قانونی تان دست بردارید و ببینید خواسته ایشان چیست و به آن عمل کنید. ایشان می خواهد شما برگردید به قانون ولی متاسفانه هیچ گرایشی وجود ندارد برای بازگشت به قانون که آقای تاجزاده هم دست بردارد از روزه اش.
پیگیری های قضایی خانواده و نامه ها آیا ادامه دارد؟
نگرانی خانواده هم روز به روز نسبت به مشکلات جسمی او بیشتر می شود و ما هم دستمان به هیچ جا بند نیست. مراتب اعتراض خودمان را مکرر در نامه های متعددی که به رییس قوه قضاییه و سایر مسوولین قضایی اعلام کرده و هشدار داده ایم که بحث سلامت آقای تاجزاده چیزی نیست که ما نسبت به آن سکوت کنیم اما متاسفانه توجه نکردند. برایشان جان یک انسان اهمیتی ندارد. من بارها گفتم و در نامه ای هم که خدمت آقای مطهری نوشته بودم گفتم وقتی نسبت امثال تاجزاده که دهه هایی از عمر گران بهای خودشان را صرف فعالیت های مبارزاتی کرده سابقه ی انقلابی و خدمت به کشور و نظام را دارند، اینگونه بی تفاوت برخورد می شود می شود پیش بینی کرد که در مورد زندانیان گمنام چه اتفاقاتی می افتد و چه خطراتی متوجه آنها است. و این نگرانی ما را نسبت به مجموعه زندانیان سیاسی تشدید می کند. برخی که ارتباطات اجتماعی بیشتری داشتند و نامشان مطرح است و خانواده هایشان مسایلشان را دنبال می کنند ولی کسانی که در نهایت مظلومیت گمنام ماندند و معلوم نیست چه بلاهایی به سرشان می آید. و از این جهت واقعا احساس مسوولیتی می کنیم نسبت به سایر زندانیان سیاسی و به همین نسبت که بی اعتنایی نسبت به آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده می شود این نگرانی ها هم تشدید می شود.
مشخصا خطاب به مسئولان چه سخنی دارید؟
ما سوالمان این است که چه بغض و کینه ای نسبت به آقای تاجزاده وجود دارد که ایشان باید در این شرایط حاد قرار بگیرد و مجبور شود که جان خودش را به خطر بیندازد برای اینکه آقایان به قانون برگردند و حداقل حقوق یک زندانی سیاسی در مورد ایشان رعایت نشود. وضعیت یک زندانی عادی به مراتب بهتر از یک زندانی سیاسی است. شما ببینید در مورد یک تماس تلفنی. الان با این شرایط آقای تاجزاده رفته داخل زندان و من باید در نگرانی بمانم تا روز ملاقات بروم و ببینم حالشان خوب است یا نه. امکان تماس تلفنی وجود ندارد در صورتی که این حق زندانی است که در طول روز بتواند چند دقیقه با خانواده اش تماس داشته باشد و خانواده های زندانی عادی از این حق برخوردارند. زندانی سیاسی را از این حق محروم کرده اند و در مورد آقای تاجزاده محرومیت های مضاعفی هم وجود دارد.
در مورد محرومیت های مضاعف مصداق خود را می گویید؟
مثلا به جز من هیچ یک از اعضای خانواده حق نداره در ملاقات ها شرکت کند. به جز زمانی که لطف کنند آقایان ملاقات حضوری دهند که بقیه اعضای خانواده هم می توانند بیایند. در ملاقات های کابینی هیچ کدام از اعضای خانواده اجازه ملاقات ندارند. البته همسر من هم به هیچ وجه علاقه مند نیست که مادر و پدر پیرش در این سنی و شرایطی که درش قرار دارند بیایند از پشت کابین و شیشه و تلفن و اینها ملاقات کنند. ولی این برای همه عجیب است و هر کسی می شنود تعجب می کند که چرا باید محدودیت ها و محرومیت ها به این شکل کینه توزانه در مورد آقای تاجزاده اعمال شود؟ سوال اصلی ما این است که چه کسی این دستورات را داده و چرا؟ چه بغض و کینه ای است که این شرایط سخت را تحمیل می کند بر آقای تاجزاده و فشارها را بر خانواده اش تشدید می کند.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#55
Posted: 21 Dec 2012 20:11
رای مجمع عمومی سازمان ملل به قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر
مجمع عمومی سازمان ملل به قطعنامهای در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران رای داد. این قطعنامه خواستار آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و همکاری با کمیسیاریای عالی حقوق بشر و نیز گزارشگر ویژه سازمان ملل شده است.
این قطعنامه که کانادا پیشنهاد کرده است روز پنجشنبه ۳۰ آذر (۲۰ دسامبر) در مجمع عمومی سازمان ملل با ۸۶ رأی موافق، ۳۲ رأی مخالف، و ۶۵ رأی ممتنع به تصویب رسید.
به گزارش رویترز این قطعنامه به موارد «جدی، مداوم و مکرر» نقض حقوق بشر در ایران، چون شکنجه، افزایش اعدامها، محدودیت گسترده آزادی بیان و تبعیض علیه اقلیتهای دینی و قومی از جمله پیروان بهائیت اشاره کرده و خواستار توقف آن شده است.
این قطعنامه همچنین خواستار آزادی زندانیان سیاسی و عقیدتی و همکاری با کمیسیاریای عالی حقوق بشر سازمان ملل شده است.
محمد خزاعی، نماینده ایران در سازمان ملل، در این نشست گفته است: «کدامیک از اعضای این مجمع بینالمللی میتوانند ادعا کنند که وضعیت حقوق بشر در مرزهای آنان در حد کمال است و باید از نظارت بینالمللی مصون بماند؟»
آقای خزاعی این قطعنامههای مجمع عمومی سازمان ملل را رفتاری «گزینشی، دلبخواهانه، غیر منصفانه و غیر سازنده» بر شمرده است.
پیش از این در جلسه ۷ آذر کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل که این قطعنامهها ابتدا در آن به شور و رای گذاشته میشود، نماینده ایران در سازمان ملل از عملکرد جمهوری اسلامی در زمینه حقوق بشر دفاع کرده و از کشورهایی که از این پیشنویس حمایت کردهاند، انتقاد کرده بود.
محمد خزاعی در مخالفت با این قطعنامه گفته بود لازم نیست کانادا به جای مردم ایران صحبت کند.
آقای خزاعی این قطعنامه را «غیرسازنده» خوانده و گفته بود که در آن «بیش از ۱۵۰ ادعای بیپایه علیه ایران وجود دارد».
به گزارش کمپین بینالمللی حقوق بشر، آقای خزاعی متقابلا به انتقادهایی از «تبعیض علیه مهاجران و مسلمانان در اروپا و آمریکا و همچنین اسلامهراسی» و «رفتار بیرحمانه بازندانیان، نگهداری زندانیان در گوانتانامو و بگرام و همچنین شکنجه علیه زندانیان در آمریکا» پرداخته بود و همچنین خواستار رسیدگی به وضعیت حقوق بشر در کانادا شده بود که به گفته او، «دولت کانادا در رفتار خودش نژادپرست است».
در این نشست، مجمع عمومی سازمان ملل، علاوه بر ایران، قطعنامههایی نیز در محکومکردن نقض حقوق بشر در کره شمالی و سوریه نیز تصویب کرده است.
قطعنامه علیه سوریه را قطر، عربستان سعودی، آمریکا، بریتانیا، فرانسه و دیگر دولتهای عربی و غربی پیشنهاد کرده بودند و ۱۳۵ رای مثبت، ۱۲ منفی، و ۳۶ ممتنع گرفت.
این قطعنامه «نقض آشکارا و نظامیافته و گسترده و مداوم حقوق بشر و آزادیهای بنیادین توسط نیروهای حکومتی سوریه و "شبیحه" شبهنظامیان تحت رهبری حکومت» را محکوم کرده است.
یک نماینده دولت سوریه در سازمان ملل این قطعنامه را سیاسی خوانده است و گفته است که «راهحلهای صلحآمیز برای بحران سوریه را عقب میاندازد».
بر اساس گزارشها، در ۲۰ ماه گذشته پس از در گرفتن اعتراضها و جنگ داخلی در سوریه، حدود ۴۰ هزار نفر کشته شدهاند.
نماینده سوریه در این باره به وضعیت حقوق بشر در کشورهای پیشنهاددهنده این قطعنامه از جمله قطر، عربستان سعودی و مراکش اشاره کرده است.
او گفته است این کشورها خودشان «بخش عمدهای از مشکل در سوریهاند و خشونت جاری در سوریه را تحریک میکنند».
قطعنامهای که علیه کره شمالی تصویب شده است، «نقض سازمانیافته، گسترده و شدید حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی» را در این کشور محکوم میکند.
در قطعنامه سال گذشته مجمع عمومی سازمان ملل درباره نقض حقوق بشر در ایران نیز، از «شلاقزدن، قطع عضو، افزايش شديد مجازات اعدام به ويژه عليه اقليتها» انتقاد شده بود.
احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران، روز سوم آبان ۱۳۹۱ گزارش خود را به کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل ارائه داد.
آقای شهید در گزارش خود از «نقض گسترده حقوق بشر» در ایران سخن گفته و از جمهوری اسلامی خواسته بود که مطابق کنوانسیونهای بینالمللی در قوانین ایران بازنگری کند و به عنوان یکی از امضاءکنندگان این میثاقها به تعهداتش عمل کند.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#56
Posted: 21 Dec 2012 20:11
دیدار تعدادی از مادران پارک لاله با خانواده ستار بهشتی
تعدادی از مادران پارک لاله با حضور در منزل مرحوم ستار بهشتی، با مادر و خواهر این جوان کشته شده در زندان دیدار کردند.
وبسایت مادران پارک لاله در گزارش این دیدار همچنین به انتشار اظهارات مادر ستار بهشتی پرداخته است.
متن این گزارش به شرح ذیل است:
ما تعدادی از مادران پارک لاله به دیدار مادر و خواهر ستار بهشتی رفتیم، پس از طی مسافتی طولانی به رباط کریم رسیدیم. ابتدا به خانه ستار رفتیم ولی مادرش در خانه نبود، می خواستیم به خانه دخترش برویم که همسایه ها گفتند مادر ستار در همین حوالی است و به او خبر دادند که برایت مهمان آمده است.
مادر ستار تا ما را دید برق در چشمان اش درخشیدن گرفت و ما نیز بسیار خوشحال که او را یافتیم. از کوچه ای باریک وارد خانه شدیم. مادر با جثه ظریف و لاغرش ولی محکم و استوار با روحیه ای عالی قدم بر می داشت و وارد خانه شد و ما به دنبالش، حیاطی بسیار کوچک، عرض حیاط دو درب کوچک بود که یکی توالت و دیگری حمامی ساده بود. سمت چپ تنها یک اتاق بزرگ و آشپزخانه ای کوچک با وسایلی بسیار ساده تمام این خانه بود. چند گلیم توی خانه پهن شده بود و دور تا دور دیوار خانه را با عکس های ستار پر کرده بودند. گوشه ای از اتاق تنها یک تلویزیون ساده بود که روی آن را با پارچه ای سیاه پوشانده بودند و در گوشه دیگری یک بخاری روشن بود و این فضای بسیار ساده دل ما را به درد آورد. همه با تعجب به یکدیگر نگاه می کردیم! چگونه می توانند با مردمی این چنین ساده زیست، آن چنان بی رحم باشند، حاکمانی که خود را حامی مستضعفان نام گذارده اند. نفرین بر این دروغ!
تک تک، مادر را در آغوش گرفتیم و بوسیدیم و او هم ابراز خوشحالی می کرد. او به زمین نشست و ما نیز دورش حلقه زدیم، سپس بلافاصله شروع به صحبت کرد که چگونه به خانه اش آمدند و ستارش را بردند و از همان موقع او لباس سیاه پوشیده بود، چون احساس کرده بود که پسرش دیگر باز نمی گردد. می گفت ستار با من خیلی حرف می زد و می گفته طول زندگی خیلی مهم نیست و باید هر انسانی عمری مفید داشته باشد. او از زندگی مردم برایم می گفت که چرا برخی اینقدر دارند که نمی دانند چه گونه خرج کنند و برخی باید اینقدر سخت زندگی کنند.
مادر ستار در ادامه گفت: "یک آقایی دم در اومد و سراغ ستار را گرفت، من گفتم ستار خانه نیست و در را می خواستم ببندم که در را هل داد و دستم لای در ماند و با یکی دیگر که قدش هم بلند بود وارد خانه شدند و ستار شوکه شد. دستش را از پشت بستند. گفتم پسرم شما مجوز دارید و کت اش را عقب زد و اسلحه اش را نشان داد، باز دوباره پرسیدم شما مجوز دارید و باز اسلحه اش را نشان داد. می خواستند ستار را با همان لباس خانه ببرند، ستار گفت من با این شلوار و دمپایی حتی تا سر کوچه هم نمی روم و بالاخره گذاشتند شلوارش را عوض کند ولی هنوز کمربند شلوارش را نبسته بود که او را هل دادند تا زودتر راه بیفتد. خواست دستشویی برود ولی نگذاشتند. گفتم بچه من را کجا می برید؟ گفت بچه شما معتاد است، گفتم بچه من از سیگار هم بدش می آید."
مادر ادامه داد: "اون روزی که ستار را بردند سه شنبه بود، من واقعا از سه شنبه ها بدم می آید. از همان روزی که او را بردند، من با خود گفتم دیگر ستارم را بر نمی گردانند. همه اش ستار با لباس سفید جلوی چشم ام می آمد.
یک هفته بعد همان روز سه شنبه دامادم را خواستند و به او گفته بودند قرص خورده و مرده. به او گفتند برو مادر و خواهرش را آماده کن و قبر بخرید. وقتی این خبر را به من دادند، آنقدر کل کشیدم تا خدا بداند. گفتم اگر او را به من بدهند به تمام اعضای بدنش بوسه خواهم زد، ولی ندادند و خودش را ندیدم و فقط دامادم او را دید و تمام کفن اش پر خون بود، کسی که او را شسته بود گفته بود، بدنش خیلی آزرده بود. گناه بچه من چه بود؟ اگر قانونی وجود داشت و جرمی مرتکب شده بود، می توانستند او را زندانی کنند ولی چرا او را کشتند؟ می خواهم دستان آن مرده شور را ببوسم که بدن پسر مرا شست. گویا چند تا انگشت و پایش شکسته بود چونمن خط اش را می شناسم چیزی که نوشته بود معلوم بود که نتوانسته درست بنویسد چون او همیشه بعضی حروف را شکسته می نویسد و معلوم بود که راحت نتوانسته این کار را بکند. وقتی خبرش را شنیدم همه لباس هایش را دادم بیرون چون ما رسم داریم چون می گوییم ممکن است، بدون لباس بماند و سردش شود. دیروز رفتم سر قبرش و ساعت 4 به خانه بازگشتم. چطور می توانم بدون ستار زندگی کنم. من و ستار با هم زندگی می کردیم و حالا دیگر ستارم نیست."
البته مادر ناله و گریه نمی کرد، ولی صحبت هایش طوری بود که اشک همه را در آورده بود ولی خودش را کنترل می کرد که اشک نریزد. گویی فکر می کرد اگر اشک بریزد، ستارش ناراحت می شود.
به دخترش زنگ زد و بلافاصله او خود را با بچه خردسال اش رساند. این دختر با صدایی رسا و محکم آنقدر انرژی با خودش همراه داشت که همه را ساکت کرده بود. یکایک ما را با صمیمیت بوسید و تشکر کرد. گویی سال ها بود که همدیگر را می شناختیم.
جمهوری اسلامی هر چه جنایت بیشتر می کند مردم را به هم نزدیک تر می کند. ما کجا و خانواده ستار کجا؟ اگر این اتفاق نمی افتد، ما از کجا چنین خانواده ای را در منطقه ای دور افتاده می شناختیم. خیلی از ما شاید در تمام طول زندگی مان یک بار هم به این منطقه نرفته بودیم.
مادر باز ادامه داد: "ما را تهدید کردند که اگر از شکایت خود صرف نظر نکنید، دخترت را بازداشت خواهیم کرد و من هم شکایت خود را به خدا بردم. می دانم بالاخره روزی اینها باید پاسخ گوی اعمال خود باشند و می دانم این شکایت ها نیز هیچ کدام به نتیجه ای نمی رسد. ولی نه من و نه دخترم و هیچ کدام از اعضای خانواده اینها را نمی بخشیم و جای ستار را گرفته ایم و حالا هر کدام از ما ستاری دیگر شده ایم.
ما هم گفتیم یک ستار را کشتند و هزاران ستار جایش را پر می کنند. مادر گفت: " ستار با هر نوع وسایل اضافی ای در خانه مخالف بود. او عاشق زندگی ساده بود و می گفت مادرجان معلوم نیست ما چقدر عمر می کنیم و نباید دور و بر خود را از وسایل اضافی پر کنیم"
خواهر ستار که آمد دیگر مادر ساکت شده بود و دخترش با چنان هیجانی صحبت می کرد که همه را به شکفتی واداشته بود. او می گفت من گریه نمی کنم چون می دانم ستار در راهی کشته شده است که خودش انتخاب کرده و من در مراسم اش نیز گفتم ستار نمرده است، امروز عروسی ستار است و از همه خواستم لباس سیاه نپوشند و عزاداری هم نکنند. مادر می گفت گاهی بدون اینکه ستار بداند می رفتم و در خانه مردم کار می کردم تا بتوانم کم و کسری خانواده را جبران کنم پسرم هم کارگری می کرد.
واقعا چگونه می توانند اینقدر راحت آدم بکشند، جوانی که نان آور خانواده بود و توقع زیادی هم از زندگی نداشت و فقط اعتراض اش را بیان کرده بود. ستار با اینکه تحصیلات بالایی نداشت، ولی آگاه بود و از همین آگاه بودنش ترسیدند. ستار و ستارها را کشتند، ولی در هر گوشه از این شهر و شهرها و روستای های دیگر ایران هزاران ستار هستند که بالاخره روزی صدای شان در می آید. چقدر می توانند بکشند؟ یکی، دو تا، هزار تا؛ ولی همه مردم را که نمی توانند بکشند.
اکنون تمام جوان های آن محله و هزاران محله دیگر راجع به شهامت ستار و جنایت حکومت صحبت می کنند، حالا هی بترسانید، اسلحه نشان دهید، وحشی گری کنید، شکنجه کنید، به مردم حمله کنید، بگیرید، ببندید بکشید، این ترس چقدر می تواند بازدارنده باشد، بالاخره روزی ترس مرم می ریزد و تمامی کسانی که به نوعی در این جنایت ها سهیم بوده و هستند باید از آن روز بترسند، روزی که برای مردم خیلی دور نیست، ولی برای ستم کاران دیگر خیلی دیر است.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#57
Posted: 21 Dec 2012 20:13
قیمت خودرو در بازار همچنان بیشتر از قیمت رسمی
در هفته گذشته خودروی سایپا ۱۱۱ به قیمت ۱۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان به فروش میرسید. این در حالی است که قیمت رسمی این خودرو ۱۱ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان است.
به گزارش ایسنادر این هفته در محصولات گروه خودروسازی سایپا، خودروی سایپا ۱۱۱ به قیمت ۱۳ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان به فروش میرسید. این در حالی است که قیمت رسمی این خودرو ۱۱ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان است.
قیمت سایپا SL ۱۳۱ نیز با کاهش زیادی به حدود ۱۱ میلیون و ۹۸۰ هزار تومان و SX ۱۳۱ نیز به حدود ۱۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان رسید. البته قیمت رسمی SL ۱۳۱ معادل ۱۱ میلیون و ۵۴۰ هزار تومان و SX ۱۳۱ نیز ۱۱ میلیون و ۹۴۰ هزار تومان تعیین شده است.
در این هفته تیبا نیز به قیمت حدود ۱۵ میلیون و ۶۳۰ هزار تومان عرضه میشد. البته قیمت رسمی این خودرو اندکی کمتر و ۱۵ میلیون و ۴۳۰ هزار تومان است. تندر ۹۰ مدل E۲ پارس خودرو نیز به قیمت حدود ۲۴ میلیون و ۸۵۰ هزار تومان به فروش میرسید. البته قیمت رسمی این خودرو ۲۱ میلیون و ۵۰ هزار تومان است.
قیمت مگان ۲۰۰۰ اتومات نیز به حدود ۵۸ میلیون تومان رسید. البته قیمت رسمی این خودرو ۴۴ میلیون و ۶۶۰ هزار تومان تعیین شده است. ماکسیما نیز در حالی به قیمت حدود ۸۹ میلیون تومان به فروش میرسید که قیمت رسمی این خودرو ۸۵ میلیون تومان است.
در هفته گذشته در گروه محصولات ایران خودرو، خودروی پژو ۲۰۶ در نمایندگیهای فروش موجود نبود. قیمت پژو ۲۰۶ صندوقدار نیز در مدل V۹ این خودرو به حدود ۳۹ میلیون تومان و مدل V۸ نیز حدود ۲۹ میلیون تومان رسید. این در حالی است که قیمت رسمی مدل V۹ حدود ۲۶ میلیون و ۳۷۰ هزار تومان و مدل V۸ نیز ۲۲ میلیون و ۶۹۰ هزار تومان است.
تندر ۹۰ ایران خودرو نیز در مدل E۱ آن به قیمت حدود ۲۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان و مدل E۲ نیز ۲۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به فروش میرسید. این در حالی است که قیمت رسمی تندر ۹۰ E۱ ایران خودرو معادل ۱۸ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان و مدل E۲ نیز ۲۱ میلیون تومان تعیین شده است.
پژو ۴۰۵ نیز به قیمت حدود ۱۷ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان در شرایط تحویل ۳۰ روزه عرضه میشد. البته قیمت مصوب این خودرو ۱۵ میلیون و ۵۸۰ هزار تومان تعیین شده است. قیمت پژو پارس سال نیز به حدود ۲۴ میلیون تومان رسید. قیمت رسمی این خودرو نیز حدود ۲۳ میلیون تومان تعیین شده است.
قیمتهای یاد شده نسبی بوده و با توجه به نوسان عرضه از سوی خودروسازان و برخی ضعفهای نظارتی، این قیمتها با درصدی از نوسان و تفاوت در نمایندگیهای فروش مختلف همراه است.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#58
Posted: 21 Dec 2012 20:13
کانادا در فهرست سیاه خود، نام نیروی قدس را جایگزین مجاهدین خلق کرد
کانادا روز پنجشنبه اعلام کرد که سازمان مجاهدین خلق، از گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران را از فهرست رسمی سازمانهای تروریستی خود خارج کرده و نام نیروی قدس را به این فهرست افزوده است.
خبرگزاری فرانسه پنجشنبه شب، ۳۰ آذرماه، به نقل از منابع دولتی کانادا گزارش داد که نیروی قدس، شاخه برونمرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به دلیل «تجهیز تسلیحاتی» طالبان، حماس و دیگر گروههای تروریستی در فهرست سازمانهای تروریستی این کشور قرار گرفته است.
وزیر ایمنی عمومی کانادا در این باره گفته است که نیروی قدس، در «صدور انقلاب ایران از طریق فعالیتهایی چون تسهیل عملیات تروریستی» مسئول بوده است.
به گزارش رادیو فردا این مقام دولتی کانادا همچنین شاخه برونمرزی سپاه پاسداران را متهم کرد که «تسلیحات، کمکهای مالی و آموزشهای نظامی» را در اختیار «گروههای تندرویی چون طالبان، حزبالله لبنان، حماس، جهاد اسلامی فلسطین، و جنبش آزادیبخش فلسطین» قرار داده است.
ساعتی پس از اعلام این تصمیم خبرگزاریها، از حذف نام سازمان مجاهدین خلق، از گروههای مخالف جمهوری اسلامی، از فهرست گروههای تروریستی کانادا خبر دادند، تصمیمی که مشابه با تصمیمی است که از سوی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا در مورد این گروه اتخاذ شده است.
مشخص نیست که سازمان مجاهدین خلق از چه زمان در فهرست سازمانهای تروریستی کانادا قرار داشته اما بر اساس گزارش خبرگزاری فرانسه، این فهرست شامل ۲۳ سازمان یا گروه مختلف است.
روابط ایران و کانادا به ویژه در یک دهه گذشته بارها و بارها تا مرز بحران پیش رفت و در نهایت شهریور ماه امسال کانادا به طور یکجانبه سفارت خود در ایران را تعطیل کرد و از دیپلماتهای ایرانی هم خواست تا خاک این کشور را ترک کنند.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#59
Posted: 21 Dec 2012 20:14
تحریم دو شرکت ایرانی از سوی شورای امنیت به دلیل ارسال اسلحه به سوریه
شورای امنیت سازمان ملل روز پنجشنبه، ۳۰ خردادماه، دو شرکت ایرانی را به اتهام قاچاق اسلحه به سوریه و سایر کشورها تحریم کرد. در عین حال اوپوزیسیون سوریه از ایران خواسته است تا دست از حمایت از دولت بشار اسد بکشد.
به گزارش آسوشیتدپرس کمیته نظارت بر تحریمهای تسلیحاتی شورای امنیت روز پنجشنبه هواپیمایی «یاس ایر» و شرکت واردات و صادرات «ساد ایران» را به اتهام ارسال اسلحه به سوریه و دیگر کشورها در فهرست سیاه این شورا قرار داد. هواپیمایی باربری «یاس ایر» پیشتر نیز به همین اتهام از سوی ایالات متحده تحریم شده بود.
به گزارش رادیو فردا سوزان رایس، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل ضمن استقبال از این تحریمها، با اظهار این که این دو شرکت «مهمات، انواع اسلحه، خمپاره و سایر تسلیحات» را از ایران به سوریه میفرستند، افزود این تصمیم کمیته نشانگر افزایش نگرانیهای بینالمللی از نقض تحریمهای بینالمللی توسط ایران از طریق استفاده از بخشهای حمل و نقل برای صادرات اسلحه و سایر فعالیتهای قاچاق است.
شورای امنیت سازمان ملل، ایران را از صادرات هرگونه تسلیحات منع کرده است.
در کنار سازمان ملل، ائتلاف ملی سوریه، اپوزیسیون اصلی در سوریه روز جمعه، اول دیماه اعلام کردند که اگر ایران قصد دارد به ناآرامیها در سوریه پایان دهد، میتواند این کار را از طریق متوقف کردن حمایتهای «سیاسی، نظامی و اقتصادی» خود از حکومت سوریه انجام داده و از دولت بشار اسد بخواهد تا هرچه سریعتر از قدرت کنارهگیری کند.
این ائتلاف ضمن اعتراض به طرح «مذاکرات صلح» پیشنهادی از سوی ایران، گفت این طرح «تلاش بینتیجهای» است برای نجات دولت بشار اسد و افزایش عمر این حکومت.
به گزارش ۲۶ آذرماه خبرگزاری فارس، وزارت خارجه جمهوری اسلامی طرحی شش مادهای را برای حل بحران سوریه مطرح کرده است که در آن به مواردی چون توقف خشونتها، گفتوگو و «آشتی ملی» اشاره شده است.
ائتلاف ملی سوریه با رد این طرح، تأکید کرده است که اگر ایران صادقانه خواستار یافتن راه حلی برای این بحران بود، به مردم سوریه کمک میکرد تا به خواستههای خود دست پیدا کنند. معترضان در سوریه خواستار برکناری حکومت بشار اسد هستند.
اعتراضها در سوریه از ۲۰ ماه پیش آغاز شده است و طبق گزارشها تا کنون «بیش از ۴۴ هزار نفر» در سوریه قربانی ناآرامیها شدهاند.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#60
Posted: 22 Dec 2012 09:09
نگرانی و بلاتکلیفی خانواده مهدی خزعلی/ بازجو می گوید قاضی اشتباه کرده که اجازه ملاقات داده!
چکیده :مامور وزارت اطلاعات به ما گفت که شما سعی کنید که مصاحبه نکنید و بگذارید فضا آرام باشد. ما هم گفتیم که شما فضا را باز کنید، ملاقات بدهید، اجازه تماس بدهید. ولی دارند ظلم فاحش می کنند. ما چگونه می توانیم سکوت کنیم و دم نزنیم؟ در قرآن داریم که: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول إلا من ظلم. خدا دوست نمیدارد که کسی با گفتار زشت به عیب خلق صدا بلند کند مگر آنکه ظلمی به او رسیده باشد. ...
کلمه- زهرا صدر: فرزند مهدی خزعلی نویسنده ی منتقدی که ۱۴ روز است در بند ۲۰۹ زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده، می گوید: مادرم و همه ی فرزندان در اضطراب هستند، چون هیچ مرجع قانونی به ما پاسخگو نیست و ما نمی دانیم باید به کجا مراجعه کنیم. زمانی که برای برگه ملاقات بازپرس پرونده هیچ ارزشی قائل نیستند و با یک تلفن بازجو می گویند بازپرس اشتباه کرده که ملاقات داده و بازپرس هم طبق نظر کارشناس پرونده که همان مامور وزارت اطلاعات است رای می دهد، چه توقعی از رعایت قانون و استقلال قوه قضاییه داریم؟
فرزند خزعلی در گفت و گو با کلمه با بیان اینکه پدرش رو گذشته پس از نزدیک به دو هفته بی خبری با منزل تماس گرفته است خاطرنشان می کند: در مدت اعتصاب خشک به دلیل افت شدید فشار و درد کلیه ها و انسداد روده بار ها به بهداری منتقل شدند. و در طی این مدت به جز دو هفته اول بازداشت هیچ بازجویی نداشته اند و تنها ایشان را در سلول انداخته اند.
محمدصالح مهدی خزعلی، دو هفته ی پیش در گفت و گو با کلمه با اعلام خبر اعتصاب غذای پدرش گفته بود: پدرم در تماس کوتاهی که داشتند بیشتر نگران خانواده بودند و اینکه الان در سلولی هستند که خودشان به مستراح از آن یاد کردند، به طول ۲ متر و عرض یک متر. و در وسط آن یک دستشویی فرنگی است و کف آن مرطوب است طوری که یک پتو اضافه تر زیر می اندازند تا کمتر خیس بودن زمین آزارشان دهد و بوی تعفن فاضلاب هم سلول را پر کرده است.
فشار به خانواده ی زندانیان سیاسی برای عدم اطلاع رسانی در باره ی وضعیت زندانیان موضوع جدیدی نیست و بیش از سه سال است که خانواده ها گاه با سکوتشان و گاه در مصاحبه های خود از این فشارها و تهدیدها پرده برداشته اند.
متن کامل گفتگوی کلمه با فرزند این زندانی سیاسی را با هم می خوانیم:
آخرین خبری که از آقای دکتر دارید چیست؟
از شنبه دو هفته ی پیش تا پنج شنبه ی پیش از ایشون بی خبر بودیم تا این که پنج شنبه تماس گرفتند.
آیا پدر هنوز در اعتصاب غذا هستند؟
بله ایشان ۱۴ روز است که در اعتصاب غذا هستند. این طور که در تماس اخیر گفتند ایشون از ابتدای بازداشت به مدت ۱۲ روز اعتصاب خشک کرده بودند که در این مدت بارها به دلیل وخامت حالشان به بهداری منتقل شدند و در اون زمان ایشون برای شکستن اعتصاب شرط کرده بودند که بقیه دوستان و خودشان را آزاد کنند تا به اعتصاب پایان دهند که با وساطت بازجو و قول مساعد کارشناسان پرونده به اعتصاب خشک خود پایان دادند و از آن روز به مدت ۲۷ روز را روزه گرفتند و بعد در اعتراض به اینکه بازجو به قولش عمل نکرده ۱۴ روز است که اعتصاب عذای تر کرده اند.
آقای خزعلی از شرایط فعلی شان چه گفتند؟
در مدت اعتصاب خشک به دلیل افت شدید فشار و درد کلیه ها و انسداد روده بار ها به بهداری منتقل شدند. و در طی این مدت به جز دو هفته اول بازداشت هیچ بازجویی نداشته اند و تنها ایشان را در سلول انداخته اند.
درباره ی اینکه چرا هنوز در بازداشت هستند علیرغم اینکه بازجویی ندارند چه گفتند؟
خودشان هم نمی دانستند که چرا نگه داشتند. ایشان به عنوان یکی از امضا کنندگان ان فراخوان بودند و در حال حاضر تمام امضا کنندگانی را که بازداشت کرده بودند را آزاد کردند اما پدرم را آزاد نمی کنند.
آیا شما پیگیری های قضایی داشته اید؟ مسئولان در این زمینه چه جوابی به شما می دهند؟
بله ولی متاسفانه مسئولین قوه قضاییه می گویند که پرونده دست ما نیست و دست وزارت اطلاعات است. حتی در آن زمان که می گفتند ایشان ممنوع الملاقات هستند ما از بازپرس پرونده نامه ی ملاقات گرفتیم و بازپرس صریحا گفت که من ایشان را ممنوع الملاقات نکردم و نامه داد. ولی با وجود نامه باز هم بازجوهای وزارت اطلاعات اجازه ملاقات ندادند.
مادرم و همه ی فرزندان در اضطراب هستند، چون هیچ مرجع قانونی به ما پاسخگو نیست و ما نمی دانیم باید به کجا مراجعه کنیم.
زمانی که برای برگه ملاقات بازپرس پرونده هیچ ارزشی قائل نیستند و با یک تلفن بازجو می گویند بازپرس اشتباه کرده که ملاقات داده و بازپرس هم طبق نظر کارشناس پرونده که همان مامور وزارت اطلاعات است رای می دهد، چه توقعی از رعایت قانون و استقلال قوه قضاییه داریم؟
به نظر شما نظر آیت الله خزعلی در باره ی بازداشت پسرشان چیست؟
ایشان همیشه با جهت گیری های پدرم مخالف بودند و همیشه این را اعلام کرده اند. مثلا در سال های قبل پدرم منتقد آقای احمدی نژاد بودند ولی ایشان به طور جدی از احمدی نژاد حمایت می کردند. ولی به تازگی ایشان به حرف های پدرم رسیدند و این که پدرم درست گفته بود درباره احمدی نژاد.
آیا شما پیگیری از ایشان دیده اید یا خیر؟
ما هیچگونه پیگیری از ایشان ندیده ایم. متاسفانه در شرایط ایزوله خبری هستند و خبرهای یکطرفه فقط به ایشان می رسد.
آیا فشارها برای عدم اطلاع رسانی همچنان بر شما وجود دارد؟
بله مامور وزارت اطلاعات به ما گفت که شما سعی کنید که مصاحبه نکنید و بگذارید فضا آرام باشد. ما هم گفتیم که شما فضا را باز کنید، ملاقات بدهید، اجازه تماس بدهید.
ولی دارند ظلم فاحش می کنند. ما چگونه می توانیم سکوت کنیم و دم نزنیم؟ در قرآن داریم که: لا یحب الله الجهر بالسوء من القول إلا من ظلم. خدا دوست نمیدارد که کسی با گفتار زشت به عیب خلق صدا بلند کند مگر آنکه ظلمی به او رسیده باشد.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.