انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 8 از 130:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  129  130  پسین »

The sad news from Iran | اخبار تاسف بار از ایران


زن

 
منبع اش تو یه مجله خانواده بود که پارسال خوندم.
Signature
     
  
مرد

 
marjan1369

پارساله بیخیال حا را بچسب باید منبع موثق باشه برادر و خانمم
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
زن

 
عصرایران ۲۳ / ۱۲ /۹۱ - شب گذشته ، بار دیگر اسیدپاشی فاجعه آفرید و یک بار دیگر دختری جوان در مشهد قربانی ناجوانمردی شد.

اسیدپاشی ، هر چند پدیده ای نوظهور نیست ، اما در سال های اخیر رو به تزاید بوده و حتی گاه ، مانند پرونده "آمنه" ابعاد خبری بین المللی نیز پیدا کرده است.

هر چند در نظام حقوقی ایران ، "قصاص" یک امر پذیرفته شده است ، اما نکته ای که باعث شده هیچگاه اسیدپاش ها قصاص نشوند ، این است که به لحاظ عملی ، نمی توان آسیبی که اسیدپاش بر قربانی وارد کرده را دقیقاً و به طور مساوی درباره خود او اجرا کرد. این در حالی است که قانوناً و شرعاً باید بین جنایت و قصاص ، انطباق کامل وجود داشته باشد.
دقیقاً به همین خاطر است که اسید پاش ها ، هرگز قصاص نمی شوند و صرفاً به پرداخت دیه و حبس محکوم می شوند.

بدیهی است که حتی زندان طویل المدت یا پرداخت چند ده میلیون تومان پول ، نمی تواند بازدارندگی لازم را داشته باشد و حتی از منظر عدالت نیز ، چنین وضعی قابل توجیه و پذیرش نیست زیرا اسیدپاش ، بعد از مدت ها اقامت رایگان و هر چند سخت در زندان ، آزاد می شود و به جریان عادی زندگی اش بر می گردد ولی دختر جوانی که چهره اش را برای همیشه از دست داده ، هیچگاه و هیچگاه ، به روال عادی زندگی بازنخواهد گشت و فرصت های آن ، از ازدواج و مادر شدن گرفته تا تحصیل و اشتغال و سفر و ... را از دست خواهد داد.

یکی از علل وضع مجازات ، پیشگیری از وقوع جرم است. اگر مجازات بازدارندگی نداشته باشد ، به کار جامعه نمی آید. درباره اسیدپاشی نیز تنها مجازاتی که می تواند تا حدی انگیزه اسید پاشی را کاهش جدی دهد ، پاشیدن اسید بر روی اسیدپاش است.
اسید پاش ، وقتی در حال تصمیم گیری برای انجام جنایت است ، عمق مصیبت طرف مقابل را تصور می کند و ترغیب به انجام جنایت می شود. اگر او ، در هنگامی که چهره سوخته قربانی را تصور می کند ، چهره سوخته خودش را نیز تصور کند ، قطعاً در انجام جنایت ، دچار تردید می شود. ولی وقتی بداند که هیچ قدرتی نخواهد نتوانست مقابله به مثل کند و بر چهره اش اسید بپاشد و حداکثر - آن هم در صورتی که گیر بیفتد - به زندان می رود ، انگیزه بیشتری برای ارتکاب جنایت پیدا می کند.

در واقع ، اسید پاش ، جرم و مجازات را سبک و سنگین می کند و به این نتیجه می رسد آسیبی که او بر قربانی وارد می کند ، بیشتر از آسیب احتمالی است که قانون بر خودش وارد خواهد کرد.

اما راهکار عملی و حقوقی چیست؟
همان طور که گفته شد ، "قصاص" به دلیل ناممکن بودن تساوی ، عملاً منتفی است ، هر چند که در ماده های قانون و بر روی کاغذ، وجود داشته باشد!
بنابراین باید به سراغ مجازات های تعزیری رفت و با وضع قانونی ، پاشیدن اسید بر روی اسید پاش را ، به عنوان یک مجازات تعزیری ، در قانون گنجاند کما این که هم اکنون ، زندانی کردن او ، به عنوان مجازات تعزیری در قانون وجود دارد. همچنین می توان در کنار این ، قربانی را به دریافت دیه بدل از قصاص مجاز دانست تا حق فردی او نیز حفظ شود.

شاید در نظر اول ، این پیشنهاد بی رحمانه به نظر برسد ولی باید به کسانی اندیشید که با قانون فعلی ، در آینده چهره هایشان را در اسیدپاشی از دست خواهند داد ولی با وضع قانون جدید ،هرگز دچار اسیدپاشی نخواهند شد. همچنین باید خود را جای کسانی گذاشت که در یک لحظه ، قربانی بی وجدانی فرد دیگری شده و زندگی عادی خود را برای همیشه از دست می دهند.

البته شاید عده ای دوباره همان مباحث تکراری را مطرح کنند که باید به اصلاح ریشه ای پرداخت و فرهنگسازی کرد و نظایر این حرف ها . این سخنان البته درست و منطقی هستند ولی نمی توان مجازات های بازدارنده را موقوف به زمان نامعلومی کرد که در آن زمان ، انشاء الله جامعه به حدی از کمال برسد که اساساً چنین مشکلاتی وجود نداشته باشد. هم باید اصلاحات فرهنگی و اجتماعی با نگاه بلند مدت انجام شود و هم مجرمینی که به زندگی دیگران رحم نمی کنند ، به شدیدترین شکل مجازات شوند تا دستکم دیگران ، ادامه دهنده راه آنها نباشند.

اصلاح قانون مجازات اسید پاشان ، وظیفه سنگینی است که بر دوش نمایندگان مجلس است ؛ کافی است آنها ، برای لحظه ای دختر خود را در لحظه ای تصور کنند اسید سوزان بر سر و صورتش پاشیده می شود و زندگی اش ویران.
تمام مشكل دنیا این است كه :

احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،

اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...

" برتراند راسل "
     
  
مرد

 
تجمع خانواده های فعالان کارگری بازداشت شده در مقابل اداره اطلاعات سنندج

چکیده :روز سه شنبه ۲۲ اسفند پنجمین روز تجمع خانواده های فعالین کارگری دربند در مقابل اداره اطلاعات در سنندج بود. تجمعی که از روز جمعه، فردای روز بازداشت (پنجشنبه ۱۷ اسفند)، شروع شده بود....

روز سه شنبه ۲۲ اسفند پنجمین روز تجمع خانواده های فعالین کارگری دربند در مقابل اداره اطلاعات در سنندج بود. تجمعی که از روز جمعه، فردای روز بازداشت (پنجشنبه ۱۷ اسفند)، شروع شده بود.

به گزارش تارنمای کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، صبح روز دوشنبه ۲۱ اسفند جمعی از خانواده های فعالین کارگری دربند در مقابل اداره اطلاعات دست به تجمع زده و خواستار آزادی عزیزانشان شدند. این تجمع در حالی بود که روز قبل ده ها نفر از نیروهای امنیتی برای متفرق کردن خانواده ها در محل حاضر بودند تا با اعمال فشار بر خانواده ها آنها را وادار به پایان دادن تجمع کنند.

صبح روز دوشنبه در حالیکه چند تن از نیروهای انتظامی برای کنترل اوضاع در محل تجمع حاضر شدند، با گذشت زمان به جمع خانواده ها افزوده می شد به طوری که فشار خانواده ها اداره اطلاعات را وادار کرد که به یکی از بازداشت شدگان اجازه دهد با بستگان خود تماس کوتاهی بگیرد؛ اما آنان به این هم راضی نشدند و همچنان بر آزادی بازداشت شدگان پافشاری کردند. این بار وقتی اداره اطلاعات با مقاومت جمعیت روبرو شد با گسیل ده ها ماشین از نیروهای انتظامی و لباس شخصی محل را محاصره وهر دو باند خیابان شبلی را مسدود کرد و از جمعیت خواست آنجا را ترک کنند.

تجمع کنندگان ضمن تاکید بر آزادی هر چه سریعتر فعالین کارگری به نیروهای امنیتی و لباس شخصی اعلام کردند تا شما اینجا را ترک نکنید ما نیز در این محل خواهیم بود، که این مقاومت نیروهای امنیتی و لباس شخصی را تسلیم کرده و خانواده ها در ساعات یک بعد از ظهر دسته جمعی محل را ترک کردند.

روزهای یکشنبه و دوشنبه علی آزادی و خالد حسینی، دو نفر از ۵ عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری که روز پنج شنبه ۱۷ اسفند بازداشت شده بودند، با خانواده های خود تماس تلفنی داشتند.

طی این مکالمه کوتاه تلفنی، علی آزادی به همسرش گفته است که در سلول انفرادی و در شرایط نامناسبی نگهداری می شود و خالد حسینی نیز به خانواده اش اعلام کرده که قاضی برای وی قرار یک ماه بازداشت صادر کرده است و او نیز در سلول انفرادی نگهداری می شود.

روز سه شنبه ۲۲ اسفند نیز جمع زیادی از خانواده های فعالین کارگری بازداشتی در سنندج از ساعت ۹ صبح در مقابل اداره اطلاعات این شهر دست به تجمع اعتراضی زدند. با مراجعه خانواده ها جهت پی گیری وضعیت عزیزانشان از طرف مامورین به آنها گفته شد بروید تا بعد از تعطیلات دنبال کارِ بازداشتی ها را نگیرید، اما خانواده ها همچنان برماندن در آنجا پافشاری کردند و رفته رفته بر تعداد تجمع کنندگان اضافه شد.

در ساعت ۱۱:۳۰ تعداد زیادی از نیروهای امنیتی شامل چندین ماشین و موتور سوار به محل آمدند و از حاضرین خواستند محل را ترک کنند ولی حاضرین بر ماندن تا دریافت جوابی از سوی اداره اطلاعات اصرار کردند که در این میان نیروهای امنیتی به یکی از حاضرین بی حرمتی و حمله کردند که با عکس العمل جمعیت حاضر روبروشدند. بعد از این برخورد یکی از نیروهای امنیتی به میان حاضرین آمد و ضمن عذرخواهی از آنان، اعلام کرد که تا ۲۰دقیقه دیگر به شما جواب خواهیم داد؛ بعد از ۲۰ دقیقه به آنها گفته شد تا بعد از سیزده بدر به اینجا مراجعه نکنید. سپس جمعیت با تاکید بر اینکه دوباره بر می گردیم در ساعت ۱:۳۰ ظهر به تجمع شان پایان دادند.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
مرد

 
گرامی داشت سالروز تولد میرحسین
دیدار جوانان اصلاح طلب با دختران موسوی و رهنورد؛ تقدیر از صبر و استقامت رهبران جنبش سبز




چکیده :جمعی از جوانان اصلاح طلب با حضور در منزل یکی از دختران میرحسین و رهنورد، سالروز تولد میرحسین موسوی را در کنار دختران این دو همراه محصور جنبش سبز مردم ایران گرامی داشتند. ...

جمعی از جوانان اصلاح طلب با حضور در منزل یکی از دختران میرحسین و رهنورد، سالروز تولد میرحسین موسوی را در کنار دختران این دو همراه محصور جنبش سبز مردم ایران گرامی داشتند.

به گزارش خبرنگار کلمه، جوانان اصلاح طلب در دیدار با دختران میرحسین موسوی و زهرا رهنورد، ضمن گرامی داشت یاد میرحسین درباره ی آخرین وضعیت همراهان دربند جنبش سبز به گفت و گو پرداختند.

جوانان اصلاح طلب ضمن ستودن صبر و استقامت رهبران در بندشان، ایجاد محدودیت های غیر قانونی بر خانواده های این زندانیان را محکوم کردند.


خانواده و نزدیکان میرحسین موسوی و زهرا رهنورد نیز همچون بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی، در مدت حبس خانگی با فشارها و تهدیدهای غیرقانونی و حاکی از خصومت رو به رو بوده اند.

بی اخلاقی های مکرر مامورین امنیتی در برخورد با خانواده زندانیان سیاسی به رویه ای متداول تبدیل شده که خانواده موسوی و کروبی نیز از این امر مستثنا نیستند و هزینه های زیادی از بابت ایستادگی در دفاع از حقوق خود پرداخته اند؛ هزینه هایی که مهمترین آنها شهادت سید علی موسوی خواهرزاده میرحسین بوده و پس از آن نیز در سه سال اخیر به انحاء مختلف ادامه داشته است. هرچند خانواده موسوی تا کنون از رسانه ای کردن جزئیات بسیاری از این رفتارهای صورت گرفته، خودداری کرده اند.

پیش از این نیز خانواده های زندانیان سیاسی با حضور در منزل دختران همراهان جنبش سبز مردم ایران با محکوم کردن رفتارهایی که با خانواده های زندانیان سیاسی خصوصا خانواده ی موسوی و کروبی می شود اعلام کرده بودند که در همه حال پیگیر وضعیت عزیزان دربند خود خواهند بود و با این فشارها و تهدیدها دست از اطلاع رسانی در مورد رفتارهای غیرقانونی و ظلم ها نخواهند کشید.

فشارها بر خانواده موسوی با تماس تلفنی تهدیدآمیز و ممنوع الملاقات شدن دو تن از دختران میرحسین و همچنین محدودیت های شغلی آغاز و با بازداشت چند ساعت فرزندان موسوی و کروبی در هفته های گذشته به اوج خود رسیده است.

بر اساس این گزارش دو تن از دختران میرحسین و رهنورد از آبان ماه سال جاری موفق به دیدار پدر و مادر خود نشده اند و بعد از درگذشت پدر خانم رهنورد، وی برای دیدار با مادرش، تحت تدابیر شدید امنیتی چند ساعتی به منزل مادرش منتقل شد که در این دیدار نیز به خاطر رفتارهای غیر اخلاقی و غیر قانونی مامورین امنیتی به تنش و التهاب کشیده شده است.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
مرد

 
فرزند مهدی خزعلی: پدرم دوباره به انفرادی منتقل و ممنوع از تماس شده است

چکیده :محمدصالح خزعلی می افزاید: براساس روال معمول دیروز باید پدرم با ما تماس تلفنی می گرفت اما تماسی نگرفت و دیروز خبردار شدیم که ایشان را ممنوع التلفن و به سلول انفرادی منتقل کرده اند. هنوز دقیقا نمیدانیم علت چیست اما پدرم به همسلولی خود که به شدت او را مورد آزار و اذیت قرار میداد معترض بود از سویی حدس میزنیم برای اینکه اعتصاب او را بشکنند اینگونه خواسته اند فشار بیشتری بر او بیاورند. ...

آیت الله خزعلی شایعات مربوط به توصیه او جهت بازداشت مهدی خزعلی را تکذیب کرده و گفته است که او همیشه در جهت رهایی فرزندش گام برمیدارد.

محمدصالح خزعلی، فرزند مهدی خزعلی شب گذشته پس از دیدار با پدربزرگ خود در مصاحبه با "روز" گفت: من امشب در خدمت ایشان بودم. این خبر که پخش شده که ایشان گفته اند مهدی در بازداشت باشد کذب محض است. ایشان با گلایه از این شایعه گفتند که من هیچ وقت این کار را نکرده ام و نمیکنم و همیشه در جهت رهایی مهدی قدم برمیدارم.

آقای خزعلی افزود: پدربزرگم میگفتند که اصلا برای بازداشت و ادامه بازداشت هیچ حرفی نزده اند و به شدت هم از سیستم امنیتی اطلاعاتی گله داشتند.

فرزند مهدی خزعلی همچنین از ادامه اعتصاب غذای پدرش خبر داد و نسبت به وضعیت سلامتی او به شدت ابراز نگرانی کرد. او گفت که با گذشت ۷۴ روز از اعتصاب غذا، پدرش را به سلول انفرادی منتقل کرده اند و گویا رسما حکم قتل او را دارند.

او گفت: روز پنج شنبه به صورت کابینی پدرم را ملاقات کردیم از لحاظ روحی بسیار استوار و مثل قبل مصمم بود ولی از لحاظ جسمی به شدت ضعیف بود به حدی که برای راه رفتن مشکل داشت و پاهای خود را به زمین میکشید. از طرفی او را در آن برف و سرما با یک پیراهن آورده بودند و از شدت لرز و سرما به خود می پیچید. از ایشان خواهش کردیم اعتصاب غذای اش را بشکند اما قبول نکرد و گفت که تا آخر ایستاده ام.

مهدی خزعلی، وبلاگ نویس منتقد و فرزند آیت الله خزعلی، از اعضای مجلس خبرگان رهبری است. او نهم آبان ماه برای ششمین بار طی سه سال و نیم گذشته بازداشت شد. براساس گزارشی که کلمه منتشر کرده بود نیروهای امنیتی با یورش به "سرای اهل قلم" آقای خزعلی را به اتفاق ۷۰ نفر دیگر از حاضران در این محل بازداشت کرده بودند. به گفته خانواده آقای خزعلی، همه بازداشت شدگان آزاد شده اند اما او همچنان در بازداشت به سر می برد.

مهدی خزعلی، مدیر انتشارات حیان و بنیانگذار انتشارات اباصالح است. او پیش از بازداشت اعلام کرده بود در صورت بازداشت دست به اعتصاب غذای خشک خواهد زد؛ کاری که انجام داد اما بعد از مدتی به اعتصاب خود پایان داد. او مدتی بعد مجددا اعتصاب کرد و به گفته فرزندش، اینک ۷۴ روز است که در اعتصاب غذا به سر می برد.

محمدصالح خزعلی، فرزند مهدی خزعلی می گوید: پدربزرگم در دیدار با پدرم از او خواسته بود که از جنبش سبز اعلام برائت کند اما پدرم نپذیرفته بود. به هر حال این اعتقاد پدربزرگم است ولی شب گذشته به شدت گله میکرد هم از سیستم امنیتی و اطلاعاتی و هم از کسانی که شایعه سازی کرده و گفته اند که او خواسته است پدرم را بازداشت کنند. می گفت که همیشه پی گیر وضعیت پدرم است و هیچ وقت چنین درخواستی که پدرم را بازداشت کنند یا در بازداشت نگاه دارند از کسی نکرده است.

درباره آخرین وضعیت مهدی خزعلی می پرسم. پیشتر فرزندش به "روز" گفته بود که علیرغم تودیع وثیقه و دستور قاضی پرونده، بازجویان از آزادی او جلوگیری میکنند. اینک نیز می گوید: ایشان را سه شنبه هفته پیش برای یک پرونده صوری دیگر به دادگاه برده اند و قاضی ضمن رد کردن اتهامات گفته که "بازجوهایت دیگر گندش را درآورده اند". هیچ حکم قانونی برای بازداشت ایشان تا الان و ادامه بازداشت وجود ندارد که اگر داشت باید به ایشان اعلام میشد. البته بعد از سپردن وثیقه که دادگاه انقلاب نامه آزادی پدرم را به اوین زد وزارت اطلاعات یک نامه به بند ۲۰۹ زده که مهدی خزعلی را برای تحقیقات در بازداشت نگهدارید.

محمدصالح خزعلی می افزاید: براساس روال معمول دیروز باید پدرم با ما تماس تلفنی می گرفت اما تماسی نگرفت و دیروز خبردار شدیم که ایشان را ممنوع التلفن و به سلول انفرادی منتقل کرده اند. هنوز دقیقا نمیدانیم علت چیست اما پدرم به همسلولی خود که به شدت او را مورد آزار و اذیت قرار میداد معترض بود از سویی حدس میزنیم برای اینکه اعتصاب او را بشکنند اینگونه خواسته اند فشار بیشتری بر او بیاورند.

به گفته او، مهدی خزعلی با فردی همسلول است که خود را جاسوس موساد معرفی می کند: شخصی را با پدرم همسلول کرده اند که خود را جاسوس موساد معرفی میکند و به پدرم گفته که از موساد پول گرفته است. او مدام به آزار و اذیت پدرم می پردازد و تفتیش عقاید میکند. پدرم می گوید از دست او امنیت جانی ندارد. می گوید که او جاسوس است اما نه جاسوس موساد که جاسوس خود آقایان است.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
مرد

 
بازداشت هفت تن از اعضای خانواده دراویش زندانی، دقایقی بعد از تحویل سال جدید

چکیده :خانواده‌های دراویش گنابادی ساکن شیراز برای اعلام همبستگی و همدلی با دراویش زندانی در زندان‌های اوین تهران و عادل آباد شیراز و آقایان کسری نوری و صالح مرادی که در اعتصاب غذا به سرمی‌برند، مراسم تحویل سال جدید را در کنار زندان عادل آباد شیراز برگزار کردند ولی بعد از گذشت دقایقی از تحویل سال ۹۲، ماموران به خانواده‌ی دراویش حمله ور شدند و تعدادی از آنان را بازداشت کردند....

ظهر امروز هفت تن از دراویش گنابادی دقایقی پس از تحویل سال نو در کنار زندان عادل آباد شیراز بازداشت شدند و همچنان سه نفر از آنها در بازداشت به سر می برند.

خانواده‌های دراویش گنابادی ساکن شیراز برای اعلام همبستگی و همدلی با دراویش زندانی در زندان‌های اوین تهران و عادل آباد شیراز و آقایان کسری نوری و صالح مرادی که در اعتصاب غذا به سرمی‌برند، مراسم تحویل سال جدید را در کنار زندان عادل آباد شیراز برگزار کردند ولی بعد از گذشت دقایقی از تحویل سال ۹۲، ماموران به خانواده‌ی دراویش حمله ور شدند و تعدادی از آنان را بازداشت کردند.

به گزارش مجذوبان نور؛ دقایقی پس از تحویل سال ۹۲، نیروهای امنیتی و حراست زندان عادل آباد شیراز به سمت خانوده‌های دراویش گنابادی حمله‌ور و پس از جمع کردن سفره هفت سین و پوسترهایی که حاوی عکس دراویش زندانی بود؛ هفت تن از افراد خانواده‌ی دراویش را بازداشت کردند.

برخورد نیروهای امنیتی که با ارعاب و توهین همراه بود باعث تشنج در اطراف زندان عادل آباد شیراز شد. مامورین امنیتی به غیر از بازداشت خانواده‌ی دراویش همچنین ۴ دستگاه از خودروهای دراویش گنابادی را نیز توقیف کردند.

پس از ساعاتی چهار تن از این دراویش بازداشت شده آزاد شدند، اما سه تن از این افراد به نام‌های بهنام یداللهی فارسی (برادر فرشید یداللهی)، صادق مرادی سروستانی (برادر حمید و صالح مرادی) و مهران صادقی همچنان در بازداشت هستند.

سایت مجذوبان نور گزارش نقض حقوق بشر دراویش گنابادی را در سال گذشته منتشر کرده است که متن کامل این گزارش در پی می آید.

گزارش نقض حقوق دراویش گنابادی در سال ۱۳۹۱

الف : احضار دراویش به نهادهای قضایی و امنیتی تفتیش و بازرسی منازل، بازداشت آنها

۱- نوزده تن از دراویش گنابادی کوار به نام های مهرداد کشاورز، امیدعلی اکبری، محمد علی شمشیر زن، مهدی دهقان بورکی، عیسی دهقان بورکی، علی دهقان بورکی، غلامعلی بیرمی، محمد جان صالح زاده، مهدی قنبری، امیرحمزه دهقان، محمد علی دهقان، محمد علی صادقی، بهیار رجبی، کاظم دهقان، سید ابراهیم بهرامی، ابوذر ملکپور، عبدالرضا آرایش، محسن اسماعیلی و خانم زهرا رنجبر از دراویش طریقت نعمت اللهی گنابادی کوار به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، اخلال در نظم عمومی، ضرب و جرح و حمل اسلحه غیر مجاز به شعبه کیفری دادگاه انقلاب کوار احضار شدند.

۲- امین ابوالحسنی از دراویش گنابادی بخش صقاد شهرستان آباده، بدون ارائه حکم قضایی بازداشت شد.

۳- آقای منوچهر زارع از دراویش گنابادی و مجلس‌دار دهستان فرمشکان از توابع شهرستان کوار صبح ۲۹ خرداد با یورش مامورین امنیتی و بدون حکم قضایی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

۴- آقایان شهاب ربانی، سبحان شیخ میر و ابراهیم ظاهری از دراویش گنابادی ساکن شهر اهواز به اداره اطلاعات اهواز احضار شده و مورد بازجویی و تفتیش عقیده قرار گرفتند.

۵- آقایان مهدی رحمانی و هادی رحمانی از دراویش ساکن سروستان به اداره اطلاعات فراخوانده شدند.

۶- آقایان آرش شلتوکی، مهرداد شیرازی، مرتضی سهرابی و حمید اکبری از دراویش گنابادی کرج، که به سمت شهرکرد در حرکت بودند، در مسیر اصفهان-شهرکرد توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی بازداشت شدند.

۷- آقایان عطاءالله پورمند، کیوان کولی وند، حمید رحمانی، حسن مقدم، امین کرمی، علی اسدی، رضا فردوس مقدم، مسعود رضایی، محمد هاشمی، نجم الدین نوری، علی اشرف شادکام، پیمان امرایی و امیر حاجی آبادی در روز سوم اسفند مقابل زندان اوین بازداشت شدند.

۸- آقایان احمد اسماعیلی، عزت رحیمی، فرهاد اسماعیلی، غضنفر عالی‌وند و امید رحیمی از دراویش نارون اصفهان در شهر گراش بازداشت شدند.

۹- آقای علی شفیعی از دراویش گنابادی و مجلس‌دار بخش صقاد شهرستان آباده بدون ارائه حکم قضایی بازداشت شد.

۱۰- آقای عبدالغفور قلندری از دراویش گنابادی ساکن بندرعباس توسط چند نفر لباس شخصی بازداشت شد.

۱۱- هشت مامور لباس شخصی مسلح به سلاح گرم بدون ارائه حکم قضایی و قانونی با حمله به منزل آقای مهدی قنبری با ایجاد رعب و وحشت و توهین و فحاشی به خانواده‌ی وی قصد بازداشت این درویش گنابادی را داشتند که به علت حضور نداشتن ایشان موفق به دستگیری این درویش گنابادی نشدند.

۱۲- آقای علیرضا روشن خبرنگار روزنامه شرق و فعال حقوق دراویش برای تحمل حکم یک سال حبس خود که به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی (ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی) در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به قضاوت قاضی پیرعباسی به آن محکوم و در شعبه ۵۴ تجدید نظر دادگاه انقلاب نیز تائید شد، روانه زندان اوین شد. گفتنی است این اتهام به دلیل همکاری وی با سایت خبری مجذوبان نور به وی منتسب شده است.

ب : محاکمه و صدور و اجرای احکام محکومیت برای دراویش

۱- آقایان علی معظمی و مصطفی عبدی صبح روز یکشنبه مورخ ۱۲ آذرماه برای رسیدگی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی به صورت جداگانه به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی مراجعه کردند. لازم به ذکر است که پیش از این، دو اتهام دیگر تبلیغ علیه نظام و عضویت در گروهک مجذوبان نور نیز به این دو درویش منتسب شده بود که توسط دادستان مورد منع تعقیب قرار گرفت.

۲- نصرت طبسی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی به شش ماه حبس تعزیری و ۴ سال و شش ماه حبس تعلیقی محکوم شد. این محکومیت به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی (ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی) برای این درویش گنابادی صادر شده است.

۳- آقای علیرضا روشن نیز در تیر ماه گذشته به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی (ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی) در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، با قضاوت قاضی پیرعباسی به ۵ سال حبس (یک سال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی) محکوم شد.

۴- علی معظمی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به دو سال حبس تعزیری محکوم شد. این محکومیت به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی (ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی) برای این درویش گنابادی صادر شده است

۵- جلسه رسیدگی به پرونده ۱۱ تن از دراویش گنابادی شیراز و کوار ، یکشنبه ۲۵ تیرماه ۱۳۹۱، در شعبه ۱۴ دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی خشتی برگزار شد. در طی این جلسه ابتدا پرونده ۴ تن از دارویش آقایان صالح مرادی، محمدعلی شمشیرزن، کاظم دهقان و حمید آرایش مورد رسیدگی قرار گرفت و برای آقایان صالح مرادی و محمد علی شمشیر زن که در زندان به سر می بردند تا ارائه حکم نهایی قرار وثیقه های به ترتیب ۱۰۰ و ۵۰ میلیونی صادر شد. همچنین در بخش دیگری از این جلسه به اتهامات ۷ تن از دراویش ساکن کوار ، آقایان امید اکبری، غلامعلی بیرمی، مهرداد کشاورز، مهدی قنبری، حاج علیجان دهقان، موسی دهقان و مهدی دهقان نیز رسیدگی شد، این دارویش که قبلا بصورت تلفنی به دادگاه احضار شده بودند روز دادگاه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی، اخلال در نظم عمومی، ضرب و جرح و حمل اسلحه غیر مجاز دادگاهی شدند.

۶- جلسه دادگاه ۱۸۹ تن از دراویش گنابادی از تاریخ ۱۴ الی ۲۴ اردیبهشت برگزار شد،این در حالی بود که برای تعدادی از دراویش متهم در پرونده احضاریه دادگاه فرستاده نشده است اسامی دراویشی که در دادگاه انقلاب بروجرد محاکمه شدند عبارتند از: رضا گودرزی- سعید عسگریان – غلامرضا فیروزه – حسین روزبهانی – مسعود نیک اعتقاد – ناصر کرکی – داوود کمره‌ای – اسدالله فتاحی راد – محمد امیدی – علیرضا ظفری – علی محمد گودرزی – پرویز بیرانوند – علی پیریایی – علی صحرایی – آرین پیامنی – شهرام مقدسی – امین عزیزی – رضا حسینی- ایرج قربانی – مصطفی پیمویی – علی صالحی – الهیار ساکی – مهدی فیروزه – علیرضا گودرزی – علی مشتاق الائمه – رضا روزبهانی – حیدر می‌ناپور – احمد خسروی – قدرت امیر – مرتضی شریفی – جعفر امیدعلی – علی رحم رحیمی – امیرفرهنگ بیرانوند – هادی پیمویی – کوروش محتشمی – علی اکبر نعمتی – علی روزبهانی – محمد تقی شیرویه – مهدی فتحی – محسن فیروزه – علیرضا شاکری – سعید گودرزی – سامان باقر باغی – امیدعلی شیرزادی – عادل عادلی – مسعود جعفری نوکنده – مصطفی سلیمی – جواد میان رودی – مرتضی یعقوبی – علیرضا قمی – عبدالمحمد گودرزی – ایمان گودرزی – عباس سعیدی کیا – منوچهر عزیزی – مهدی پارسا – ناصر کردی‌پور – یدالله محمدزاده – منوچهر شعوری – افشین قیصری – عباس روزبهانی – محمد حسین قیاسی – اصغر صارمی – محمدرضا شهبازی – حجت الله مرادی – علی اکبر هداوند – احسان نعمتی فرد – بهروز حیدری – امید حسن‌زاده – یونس ساکی – غلامحسن نعمتی – محمد گودرزی – علی کاکاوند – علی جودکی – فتح الله حق نیا – عباس کردی‌پور – سعید رحیم‌زاده – مسعود جلیلی – غلامرضا خجسته – شهاب عزیزی – مسعود خسروی – منوچهر بهمنی – محسن آلویی – محمد حسن جنت – پرویز رازانی – مراد کوچک‌زاده – محمد کشوری – گودرز ترکاشوند – مهدی کولیوند – حسین کرکی – غلامعلی معرف – علی گودرزی – شاهرخ عزیزی – علی گودرزی – محمد آسترکی – حسن مقدسی – محمد حق نیا – سعید گودرزی – محمد می‌انرودی – علی حسین نیک اعتقاد – سمیع یگانه – عباس شعوری – علیرضا صلاحی یگانه – امیر افشاری – محمد مددی – علی جنت- محمد گودرزی – غلامحسین مهدوی – احسان کریمی – محمدرضا یاراحمدی – مسعود کزازی – رضا می‌انرودی – علی می‌انرودی – پرهام جهانی‌زاده – عباس حق نیا – حسین باقری – محمد فرید – محمود قدیمی – رضا زیار – حجت الله شهبازی – احمد استرکی – محمد حسینی – عبدالمجید غنی‌پور – سعید روزبهانی – قباد شهسواری – حمید رحیمی – حسین خدایی- محمدرضا گودرزی – یژن امینی – عباس گودرزی – احمد پیرحیاتی – سهراب یاری یگانه – حمیدرضا رحیم‌پور نهاوندی – محمد یگانه پرش کش – علیرضا گودرزی – جلال ابرازی – داوود بیرانوند – امین صفار – افشین معظمی گودرزی – محمد اسعدی – محمد علی سمندر – حسن گودرزی – محد ناصر مداح موحدی – امیر نصراللهی – علیرضا جمالی مقدم – امیرابراهیمی – حسین دولتشاهی – سید جعفر آهوقلندری – صادق دریایی -مهدی شجاعی – سیاوش یعقوبی – مصطفی صادقی – محمد حسین‌پور – محسن عالی‌نژاد – حسن لک – علیرضا کردی – بابک یاراحمدی – إنشاء الله جبرکش – میثم پارسا – رضا کمره‌ای – غلامرضا جبرکش – حمید محمودی – عباس میرزایی – داریوش سرسیوند – محمدرضا معظمی گودرزی – مسعود حسین‌پور – جمشید بهره بر – علی طهماسبی – محمدرضا یاری – محمدرضا مهربان – کاوه نظام السلامی – حسین گودرزی – بهرام رحیمی – رضا سلگی – احسان امینی – موسی دیناروند – احمد زند لشنی – غلامعباس الحاقی – حسین قائد رحمت – حیدر موسیوند – شاهین کاووسی – مرتضی یاراحمدی – حبیب پیریایی – داوود معظمی گودرزی – محمد گودرزی- محمدرضا رضایی فرد – عبدالعلی هوشمندی – عبده سلیمی – محسن جهازی- محمود طهماسبی.

۷- آقایان مهران رهبری و مصطفی عبدی برای رسیدگی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی به صورت جداگانه به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی مراجعه کردند. لازم به ذکر است که پیش از این، دو اتهام دیگر تبلیغ علیه نظام و عضویت در گروهک مجذوبان نور نیز به این دو درویش منتسب شده بود که توسط دادستان مورد منع تعقیب قرار گرفت.

۸- آقایان علی معظمی و مصطفی عبدی صبح روز یکشنبه مورخ ۱۲ آذرماه برای رسیدگی به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی به صورت جداگانه به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی مراجعه کردند.

۹- صبح روز چهارشنبه مورخ ۲۲ آذر جلسه رسیدگی به پرونده آقایان کاظم دهقان، حمید آرایش، محمد علی شمشیرزن به اتهام محاربه و فساد فی الارض و همچنین آقایان امید علی اکبری، غلامعلی بیرمی و مهرداد کشاورز به اتهام حمل سلاح غیر مجاز در شعبه ۲ دادگاه انقلاب شیراز برگزار شد. این افراد با حضور دو تن از وکلای خود آقایان نظری و صادقی در برابر این اتهامات از خود دفاع کردند.

۱۰- نصرت طبسی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی پیرعباسی به شش ماه حبس تعزیری و ۴ سال و شش ماه حبس تعلیقی محکوم شد. این محکومیت به اتهام اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی (ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی) برای این درویش گنابادی صادر شده است.

۱۱- آقای علیرضا روشن نیز در تیر ماه گذشته با اتهامی مشابه در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، با قضاوت قاضی پیرعباسی به ۵ سال حبس (یک سال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی) محکوم شد.

ت : فیلترینگ سایتها و محدودیت برای مراکز آموزشی و پژوهشی دراویش

همچون سال های گذشته سایت مجذوبان نور و سایر وبلاگهای منتسب به دراویش گنابادی از جمله وبلاگ درویشان بندر عباس برای چندمین بار فیلتر شد.

سایت مجذوبان نور پایگاه اطلاع رسانی دراویش گنابادی در طول سال گذشته چندین بار شدیداً مورد حملات هکری «ارتش سایبری ایران» قرار گرفت.

ث : تعدی به حسینیه ها، محل برگزاری مجالس درویشی و مزارهای عرفا

۱- اعزام چند دستگاه لودر و بولدوزر به محل مجلس فقری شب های جمعه‌ی شهرکرد و تهدید به تخریب کل بنا، به بهانه استفاده از داربست و چادر در حیاط منزل،در حالی که مجوز کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری شهرکرد در سال قبل مبنی بر این بود که پوشش حیاط این منزل با چادر تخلف محسوب نمی شود،، اما فشارهای اداره امنیت شهرداری این مورد را بهانه ای برای برخورد با مجلس درویشی قرار داد که ایستادگی دراویش و حمایت مردم غیور شهرکرد مانع از تخریب محل شد.

۲- کتاب فروشی مزار شاه نعمت الله ولی بر اثر فشار نیروهای اطلاعات به تعطیلی گرایید، این کتاب فروشی که بیشتر کتاب‌هایی با موضوعات تصوف و عرفانی را در اختیار علاقه مندان قرار می داد با ممانعت از تمدید اجاره محل تعطیل شد. همچنین اقداماتی در جهت هرچه کم رونق تر شدن این مزار زیارتی شد، به طوری که از تعداد متولیان این مزار کاسته شده و همچنین بازدید از اتاق چله خانه حضرت شاه نعمت الله به طور کامل ممنوع و از برگزاری مراسم های مذهبی که طبق روال هر ساله در این محل برگزار می‌شد، ممانعت می‌شود.

۳- بی توجهی به آرامگاه شیخ احمد غزالی از عرفا و اقطاب سلسله در قزوین. این محل مدت دو سال است که به بهانه تعمیر و مرمت مورد بی توجهی قرار گرفت. این مزار که مربوط به دوره صفوی می باشد و در فهرست آثار ملی نیز به ثبت رسیده است به مخروبه تبدیل شده و از آن به عنوان انبار استفاده می شود. همچنین سنگ مزار نیز به محل دیگری منتقل شده و با بستن درب مزار به هیچ کس اجازه بازدید و زیارت داده نمی شود.

۴- تغییر و از بین بردن نام بعضی از دراویش بعد از تعمیر و بازسازی مزار جناب مشتاقعلیشاه کرمانی، در این بقعه مزار جناب آقای میرزا یوسف حایری(ارشادعلی) و درویش جعفر (فردی که به همراه جناب مشتاقعلیشاه به شهادت رسید) نیز می باشد که بعد از بازگشایی مجدد با باز کردن شیشه محافظ سنگ قبر، سنگ قبر را با موکت پوشانده اند و تنها سنگ قبر جناب مشتاقعلیشاه مشهود است.

ج : اعمال خشونت و محرومیتها شغلی و سایر مزاحمتها نسبت به دراویش

۱- آقای عمادالدین مردانی بر اساس نظریه اداره کل تعیین صلاحیت و اسناد وزارت اطلاعات به اتهام پیروی از سلسله نعمت اللهی گنابادی ، از شهرداری کرج اخراج شد .

۲- مهتاب بازوند شاعره ی غزلسرای معاصر به دلیل وابستگی به سلسله ی دراویش گنابادی پس از ۱۲ سال خدمت در کانون پرورش فکری استان لرستان اخراج شد.

۳- احسان اله حیدری از وکلای دراویش گنابادی در دومین دوره انتخابات هیات مدیره کانون وکلای دادگستری استان لرستان به علت دلبستگی به طریقت درویشی نعمت اللهی گنابادی و داشتن سابقه‌ی وکالت از دراویش رد صلاحیت شد.

۴- چهار نفر ماموران وزارت اطلاعات با مراجعه به مغازه آقای نوروزعلی سلیمانی‌زاده مجلس‌دار شب‌های جمعه گچساران از توابع کهگیلویه و بویراحمد، با تهدید این درویش مبنی بر همکاری و پر کردن لیستی که حاوی مشخصات فردی دراویش آن منطقه (شامل نام و مشخصات و شغل) بوده است جواز کسب مغازه این فرد را با خود می‌برند، و پس دادن آن را مبتنی بر همکاری با آن‌ها اعلام می‌کنند.

۵- رضا انتصاری، افشین کرمپور، حمید رضا مرادی، مصطفی دانشجو، امیر اسلامی و فرشید یداللهی دراویش محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین، به دنبال عدم تمکین به برنامه های قاضی صلواتی برای برگزاری غیر قانونی دادگاه خود، به سلول های انفرادی بند ۲۰۹ منتقل شدند.

۶- مصطفی دانشجو با وجود بیماری حاد ریوی به دستور قاضی صلواتی از بیمارستان ترخیص و را به زندان اوین بازگردانده شد.

۷- حمیدرضا مرادی از فعالین حقوق دراویش و مدیر سایت مجذوبان نور که از ۲۶ دی‌ماه و پس از امتناع از شرکت در جلسه دادگاه، همراه با ۶ تن دیگر از وکلای دراویش و مدیران سایت مجذوبان نور به سلول‌های انفرادی بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ منتقل شده‌اند، مورد ضرب و شتم بازجوها قرار گرفته است. حمید مرادی، این درویش زندانی را به اتاق بازجویی منتقل و در برابر چشمان آقای مصطفی دانشجو یکی دیگر از دراویش و هم مسلکان این زندانی، شدیدا مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند تا جایی که آقای مرادی از شدت ضربات، خون استفراغ کرده و سپس تمامی لباس های وی را درآورده و این زندانی عقیدتی را با همان حالت با وجود برودت هوا در هواخوری بند ۲۰۹ رها کردند.

۸- در پی امتناع پرسنل و مدیران سایت مجذوبان نور جهت حضور در دادگاه، ماموران بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات به دستور قاضی صلواتی برای اعمال فشار براین دراویش زندانی اقدام به تراشیدن موی سر و صورت دراویش به صورت اجباری کردند و به نظر می‌رسد بازجویان اطلاعات با سایر دراویش نیز همین برخورد را به صورت توهین آمیز داشته‌اند. به نقل از خبرنگار کلمه، روز سه شنبه ۲۶ دیماه پس از آنکه به حمید مرادی مدیر زندانی سایت مجذوبان نور اعلام شد به اجرای احکام زندان احضار شده و وی این احضار را نپذیرفت، و ماموران گارد زندان برای بردن مرادی به بند ۳۵۰ رفته بودند شش درویش دیگر نیز به نشانه همراهی و همبستگی با وی اعلام کردند که ایشان را تنها نخواند گذاشت.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
مرد

 
خامنه‌ای: اگر اسرائیل غلطی بکند تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان می‌کنیم / با مذاکره با آمریکا مخالفتی ندارم

روز پنج‌شنبه یکم فرورین، «آیت‌اله سید علی خامنه‌ای» رهبر جمهوری اسلامی طی سخن‌رانی نوروزی خود در شهر مشهد، اظهار داشت: «برخی از مردم ما وقتی به اوضاع کشور نگاه می‌کنند، فقط ضعف‌ها را می‌بینند. گرانی، افت تولید برخی از واحدهای تولیدی و فشارهای دشمن را می‌بینند. فقط مشکلات را مشاهده می‌کنند. این نگاه، نگاه ناحقی است.» وی افزود: «من نگاه متفاوتی دارم. وقتی به اوضاع کشور و ملت‌مان نگاه می‌کنم، یک میدان عظیم پرچالش را مشاهده می‌کنم که ملت ایران در میدان به رغم دشمنی‌ها، سربلند و پیروز ظاهر شده است.»

به گزارش «خبرگزاری دانشجویان ایران»(ایسنا)، «آیت‌اله خامنه‌ای» ادامه داد: «تنها نگاه به ضعف‌ها، غلط است. باید دید که مجموعه تلاش‌ها چگونه انجام می‌شود و به کجا می‌انجامد. با این نگاه باید به ایران و ایرانی آفرین گفت.»

وی با اشاره به نطق رییس‌جمهور آمریکا، گفت: «رییس‌جمهوری آمریکا در نطق رسمی خود از مشکلات اقتصادی ایران حرف می‌زند. مثل این‌که از پیروزی‌های خود صحبت می‌کند و به قوت‌های این ملت و پیروزی‌های بزرگ آن اشاره نمی‌کند. همچنان که در سی سال گذشته اشاره نکرده است».

رهبر جمهوری اسلامی با انتقاد شدید از آمریکا اظهار داشت: « امروز ٣۴ سال است که هرگاه نام دشمن برده می‌شود، ذهن ملت ایران متوجه دولت آمریکا می‌شود. خوب است دولتمردان آمریکا توجه کنند و بفهمند که ملت ایران در طول سی و چند سال چیزهایی دیده‌اند و مراحلی را گذرانده‌اند که تا می‌گویند دشمن، ذهن آن‌ها متوجه آمریکا می‌شود. برای دولتی که می‌خواهد در دنیا با آبرو زندگی کند، این مساله قابل توجه و دقت است.»



وی با ذکر این‌که « البته دشمن‌های دیگری هستند که آن‌ها را در ردیف اول حساب نمی‌کنیم». از اسراییل نام برد و گفت: «منتهی رژیم صهیونیستی در قواره و اندازه‌ای نیست که در صف دشمنان ملت ایران به چشم آید».

«آیت‌اله خامنه‌ای» ادامه داد: «سرمداران اسراییل گاهی ایران را تهدید می‌کنند اما به نظر می‌دانند که اگر غلطی بکنند جمهوری اسلامی، تل آویو و حیفا را با خاک یکسان خواهد کرد».

وی همچنین گفت: «در قضیه حمله رژیم صهیونیستی به غزه، حضور قدرتمند جمهوری اسلامی در پشت صحنه موجب شد که خودشان اعتراف کردند که در مقابل مبارزان فلسطینی شکست خوردند، گفتند و اصرار کردند که اگر حضور جمهوری اسلامی نبود و قدرت‌نمایی جمهوری اسلامی نبود، مبارزان فلسطینی نمی‌توانستند در مقابل اسرائیل مقاومت کنند، چه برسد به این‌که اسرائیل را به زانو درآورند.»

رهبر جمهوری اسلامی با بیان این‌که «تحریم‌ها تاثیرگذار بوده است»، گفت: «چند ماه پیش وقتی من به این مساله اشاره کردم، آن‌ها خوشحال شدند و گفتند که فلانی اعتراف کرده است که تحریم‌ها بی‌اثر نبوده است، بله تحریم‌ها اثرگذار بوده است. این هم اشکال اساسی در خود ماست که اقتصاد ما وابسته به نفت است».

وی سپس با انتقاد از دولت‌ها، گفت که باید این را در برنامه خود می‌گنجاندندو افزود: «١٨-١٧ سال پیش من به آقایانی که بر سر کار بودند، گفتم که باید کاری کنید که بتوانیم هر وقت که اراده کردیم، در چاه‌های نفت را ببندیم، اما آن آقایان که به زعم خودشان تکنوکرات هم بودند، گفتند مگر می‌شود چنین کرد؟».


مذاکره با آمریکا: خوشبین‌ نیستم اما مخالفتی ندارم

آیت‌اله خامنه‌ای در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: «آمریکایی‌ها مرتب از راه‌های گوناگون پیغام دادند که درباره مساله هسته‌ای گفت‌وگو کنیم. به ما پیغام می‌دهند و در تبلیغات جهانی مطرح می‌کنند و بارها و بارها به مسوولان بلندپایه و میانی می‌گویند که در کنار گفت‌وگوهای ١+۵ و بحث هسته‌ای مذاکرات دو به دو بین آمریکا و ایران درباره مساله هسته‌یی انجام شود، اما من به این مذاکرات خوش‌بین نیستم، چون تجربه گذشته نشان می‌دهد که گفت‌وگو در منطق آن‌ها این نیست که بنشینیم تا به یک راه‌حل منطقی دست پیدا کنیم. بل‌که این است که بنشینیم، حرف بزنیم تا نظرشان را به ما تحمیل کنند. این گفت‌وگو نیست، بلکه تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمی‌رود».

وی در عین حال تصریح کرد: «من به این گفت‌وگوها خوش‌بین نیستم، اما مخالفتی هم ندارم».

رهبر جمهوری اسلامی ادامه داد: «آمریکایی‌ها مرتب پیغام می‌دهند و گاهی می‌نویسند و می‌گویند که ما قصد تغییر نظام اسلامی را نداریم؛ ما هم نگران این نیستیم، آن روزی هم که قصد چنین کاری را داشتند، کاری نتوانستند انجام دهند و بعد از این هم نمی‌توانند کاری انجام دهند».

وی هم‌چنین گفت: «نکته دومی که می‌خواهم بگویم این است که آن‌ها مرتب پیغام می‌دهند که ما در پیشنهاد مذاکره منطقی صادق هستیم و می‌خواهیم مذاکرات منطقی و نه تحمیلی انجام دهیم» و افزود: « مذاکره یک تاکتیک آمریکایی برای فریب افکار عمومی دنیا و ملت ایران است. شما ثابت کنید که این‌طور نیست.»

وی شایعه مذاکره افرادی با آمریکا از جانب خود را تکذیب کرد و گفت: « ما در دوره‌های مختلف بر سر مسائل مقطعی گوناگون صحبت‌هایی کرده‌ایم که این هم از طرف دولت‌ها بوده است و مخالفتی هم نداشته‌ایم.»

منبع رادیو کوچه
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
     
  
زن

Princess
 
چـرا سـود ما، به زیـان طبیـعت اسـت ؟!



ما ایرانیان دوست ‌داریم که در دنیا ملتی با پیشینه تاریخی درخشان و فرهنگ و تمدن غنی شناخته شویم. البته اگر کسی به کتاب‌های تاریخی رجوع کند، یا با گردش در این سرزمین پهناور آثار برجای مانده از گذشته را ببیند، با این تفکر عقیده خواهد شد؛ اما اگر همان شخص، همراه ایرانیان به دامن طبیعت برود، صحنه‌هایی را می‌بیند که کوچک‌ترین نسبتی با غنای فرهنگی و پیشرفت تمدنی ندارند.



کوه و دشت و جنگل و ساحل و رود و درّه، همه جا پوشیده از زباله‌ است. لابد اگر همان شخص از همسفران خود بپرسد که موضوع چیست، با شرمساری بسیار و در حالی که می‌کوشند مسأله را رفع و رجوع کنند، پاسخ می‌دهند که متأسفانه اندکی از ایرانیان که ما آن‌ها را "طبیعت گردنما" و "کوهنوردنما" و "جنگل نوردنما" لقب داده‌ایم، از روی ناآگاهی یا غفلت چنین کرده‌اند! اما اگر آن شخص متقابلا با استناد به آمار رسمی دولت ایران بگوید: آیا ۶۰۰ تن زباله‌ای که فقط در روز ۱۳ فروردین در مناطق حفاظت شده استان تهران رها شده، کار تعداد اندکی از مردم است، پاسخش چه خواهد بود؟



خوشمان بیاید یا نیاید، ما دیگر نسبت چندانی با آن گذشته درخشان نداریم و فرهنگ عمومی‌مان چنان افت کرده که تنها یکی از نمودهایش آلودگی شدید محیط زیست است. این که اساس افکار معنوی ایرانیان باستان بر تقدس عناصر چهارگانه، خصوصا آب و خاک بود و در جای جای سرزمین‌شان، هرجا که چشمه ساری و رودی و برکه‌ای بود، برای ایزدبانوی آب‌ها نیایشگاهی ساخته بودند؛ این که به روزگار پس از اسلام، آب مهریه دختر پیامبر بود و حرمت فراوان داشت و روشنایی چشم با نگاه به سبزه فزونی می‌گرفت و بر کاشتن درخت ثواب بسیار بود و شکستن شاخه درختان به شکستن بال فرشتگان می‌مانست، گویی مقوله‌ای است از جنس تاریخ که دشوار بتوان ردپایی از آن را در فرهنگ عمومی امروز پیدا کرد.



بی‌عملی و گاه بی‌تفاوتی سازمان‌های دولتی مسئول نیز مزید بر علت شده و وضعیت را وخیم‌تر کرده است. برای رفع مشکلات کارهای زیادی می‌توان کرد. می‌توان:

در مناطق حفاظت شده سطل‌های زباله تعبیه کرد و در راه های ورودی آن‌ها کیسه زباله در اختیار مردم قرار داد؛

دست‌کم در مناطق حساس و قابل کنترل با راه‌اندازی گشت‌های کنترل و نظارت با متخلفان برخورد کرد؛

در ورودی پلاژهای ساحلی، پارک‌های جنگلی و مکان‌های مشابه، مبالغی را از گردشگران دریافت کرد که با جمع‌آوری و تحویل زباله به آنان برگردانده می‌شود.

با وضع مالیات بر ظروف پلاستیکی یک بار مصرف که بیش‌ترین و خطرناک‌ترین زباله‌های رها شده در طبیعت هستند، تولید و مصرفشان را کاهش داد؛

پلاستیک‌های قابل تجزیه با پایه گیاهی را جایگزین پلاستیک‌های شیمیایی کرد؛

و از آن مهم‌تر:

می‌توان از طریق تولیدات رسانه‌ای، تبلیغات محیطی، کتاب‌های درسی مدارس، آموزش تورگردانان و بسیاری شیوه‌های دیگر، سطح آگاهی عمومی درباره حفظ محیط زیست را افزایش داد و برای پاکیزه نگاه داشتن یا پاکسازی طبیعت، انگیزش درونی در آنان ایجاد کرد.



این‌ها، ساده‌ترین کارهایی هستند که یا تا کنون انجام نشده‌اند یا از گستره و عمق کافی برخوردار نبوده‌اند. برای مثال، در ماده ۶۴ برنامه چهارم توسعه کشور، مصوب ۲۳/۶/۸۳ مقرر شده بود که "در راستای ارتقای آگاهی‌های عمومی و دستیابی به توسعه‌پایدار به منظور حفظ محیط زیست و با تأکید بر گروه‌های اثرگذار و اولویت‌دار از ابتدای برنامه‌چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، آیین‌نامه‌ی اجرایی مربوط را به پیشنهاد شورای عالی حفاظت محیط ‌زیست به تصویب هیأت وزیران برساند. کلیه دستگاه‌های ذی‌ربط، رسانه‌های دولتی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ملزم به اجرای برنامه‌های آموزشی بدون دریافت وجه موضوع این ماده قانونی می‌باشند."



تازه در نوروز امسال(سال 92)، چهار سال پس از پایان مهلت قانونی این برنامه، تلویزیون ایران سریالی را با نام "آب پریا" درباره ضرورت حفظ محیط زیست و پیامدهای تخریب آن نمایش داد و البته انتظار نمی‌رود که ساخت چنین فیلم‌هایی در فاصله ۹ سال یک بار، هرچقدر که گیرا و پربیننده باشند، تأثیر کلی در رفتار مردم بگذارد؛ چندان که پس از یک دهه بمباران خبری و تبلیغاتی در موضوع راهنمایی و رانندگی، هنوز هم تعداد تخلفات و تصادفات و تلفات رانندگی در ایران بسیار چشمگیر است.

در ادامه تصاویری که با توضیحات تلفنی آقای مزدک دُربیکی، پژوهشگر محیط زیست و عضو هیأت علمی دانشگاه در شهر گرگان همراهی می‌شود، نگاهی دارد به صحنه‌هایی تأسف بار از زباله افکنی مردم در طبیعت. تمام این عکس‌ها در نوروز امسال و در سه استان ایلام، کردستان و کرمانشاه گرفته شده‌اند. با این توضیح که هم جمعیت و هم تعداد گردشگران ورودی این استان‌ها بسیار کمتر از استان‌هایی مانند گیلان، مازندران و گلستان است و در نتیجه حجم زباله رها شده در طبیعت‌شان نیز به مراتب کمتر است.

عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
مرد

 
امسال این اخبار تاسف بار نه فقط در ایران بلکه در جای جای جهان در حال بوقوع پیوستن هست و من حس میکنم هدف از ایجاد این تاپیک چیزی به جز اطلاع رسانی هست.
     
  
صفحه  صفحه 8 از 130:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  129  130  پسین » 
گفتگوی آزاد

The sad news from Iran | اخبار تاسف بار از ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA