انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 95 از 130:  « پیشین  1  ...  94  95  96  ...  129  130  پسین »

The sad news from Iran | اخبار تاسف بار از ایران


مرد

 
قتل پایان ارتباط نامشروع زن با مرد افغان


راز کشف جسد متلاشی‌ شده مردی افغانی در حاشیه جاده ملارد با کشیده شدن موضوع ارتباط نامشروع همسر مقتول با مردی غریبه، به پرونده در هاله‌ای از ابهام فرو رفت.
صبح دیروز در شعبه ٤ دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی یک زن و یک مرد افغانی را از زندان آوردند تا از روزی بگویند که مرد ٢٨ ساله افغانی را با ماشین زیر کرده و جسدش را در حاشیه جاده ملارد انداخته بودند. در ابتدای جلسه، نماینده دادستانی کیفرخواست را قرائت کرد.

حالا مشخص شده بود نهم مرداد ٩٣ جسد مرد افغانی در بیابان های روستای تخت رستم ملارد توسط ماموران پلیس کشف شده بود. پس از کشف هویت مقتول، بررسی از خانواده او آغاز شد و همسرش در همان ابتدای تحقیقات به همدستی در قتل شوهرش با مردی غریبه برای ازدواج با او، اعتراف کرد. با دستگیری و اعتراف همسر مقتول و همدستش، پرونده برای رسیدگی به مراجع قضایی تحویل داده شد.

پس از قرائت کیفرخواست پدر مقتول در جایگاه ایستاد و تقاضای قصاص متهمان را تکرار کرد. پس از آن نوبت به انیس، همسر مقتول رسید.

او اتهام ارتباط نامشروع را رد کرد و در شرح حادثه گفت: «هشت سال پیش با محمد ازدواج کرده بودم. شوهرم مردی بداخلاق بود و مرتب مرا کتک می زد. با هم اختلاف داشتیم. قبل از ازدواج با احمد دوست بودم. یک روز او با من تماس گرفت و گفت می خواهد به خانه ام بیاید.

می خواست با شوهرم آشنا شود. محمد وقتی احمد را دید با او دوست شد و به این شکل رفت و آمد احمد به خانه مان بیشتر شد. روز حادثه در حال بازگشت از شمال بودیم که در جاده ملارد احمد از شوهرم خواست به جای او پشت فرمان بنشیند. محمد از سمت شاگرد پیاده شد و خواست از جلوی ماشین به سمت راننده بیاید که ناگهان کلاچ از زیر پای احمد دررفت و شوهرم زیر ماشین له شد. ما خیلی ترسیده بودیم برای همین جسد را در حاشیه جاده انداختیم و فرار کردیم. من با احمد رابطه نامشروع نداشتم. فقط در حد دوستی بود.»

اظهارات انیس در حالی بود که پیش از این در بازجویی ها قتل را گردن احمد انداخته و علت آن را ازدواج با احمد اعلام کرده بود. پس از انیس نوبت به احمد رسید. او در اعترافاتش کشیدن نقشه قتل را گردن انیس انداخت و گفت: «پس از مدتی که به خانه انیس رفت و آمد داشتم، قرار شد با هم ازدواج کنیم. انیس از من خواست شوهرش را به قتل برسانم. من هم به شوخی قبول کردم اما قرار نبود قتلی اتفاق بیفتد. روز حادثه به شمال رفته بودیم. داشتیم برمی گشتیم که از محمد خواستم پشت فرمان بنشیند. او از سمت شاگرد پیاده شد. وقتی داشت از جلوی ماشین رد می شد پای من از روی کلاچ دررفت و ماشین به محمد خورد و او را له کرد. بعد از آن از ترس، جسد را در حاشیه جاده انداختیم و فرار کردیم. من با انیس ارتباط نامشروع نداشتم.»

اعترافات دو متهم در حالی بود که آنها پیش از این در بازجویی ها به قتل اعتراف کرده بودند. آنها در دفاعیات آخر خود بار دیگر قتل را گردن یکدیگر انداختند و از خانواده مقتول تقاضای بخشش کردند. قرار است تا چند روز دیگر حکم شان صادر شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
مرگ دختر ۲۱ ساله در هنگام عمل جراحی زیبایی


دختر جوانی در هنگام عمل جراحی زیبایی بینی در یکی از مراکز جراحی تهران، دچار ایست قلبی شد و جان خود را از دست داد. خانواده این دختر،‌ پزشک را مقصر می دانند.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ بامداد روز ۲۰ تیرماه سال ۹۴، خانواده آرمیتا، دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه تهران، برای جراحی زیبایی دخترشان عازم یکی از مراکز جراحی در مرکز تهران شدند. خانواده آرمیتا به پزشک معالج سفارش کردند مراقب فرزندشان باشد: «لاغر است و جثه کوچکی دارد، آقای دکتر مراقبش باشید.»

پزشک به خانواده اطمینان داد و وارد اتاق عمل شد. پیش از آن گفته بود که این عمل حدود ۵ یا ۶ ساعت به طول می انجامد. اما پنج ساعت بعد، خبر خوشی از اتاق عمل بیرون نیامد.

یکی از اقوام آرمیتا به خبرآنلاین می گوید: «ما پزشکی را انتخاب کردیم که سابقه خوبی در خانواده و دوستان ما داشت. حتی جراحی بینی مادر آرمیتا را هم او انجام داده بود. البته ۱۵ سال پیش و در یک بیمارستان. او یک متخصص گوش و حلق و بینی بود.»

اما عمل آرمیتا نه در یک بیمارستان، بلکه در یک مرکز جراحی در خیابان فتحی شقاقی انجام شد. پس از ۵ ساعت، خانواده این دختر جوان منتظر خبر سلامت فرزندشان پشت در اتاق عمل بودند. اما خبری نشد: «ما منتظر بودیم که دکتر بیرون بیاید و حال آرمیتا را بپرسیم. اما خبری نشد. در همان حین تکنسین برق را به اتاق عمل فراخواندند. او با کمی تاخیر رسید. پرستاران گفتند مشکلی نیست. پس از مدتی، مامور کلانتری هم به اتاق عمل آمد. ما نگران بودیم. دقایقی بعد، پزشک معالج بیرون آمد، ما خوشحال شدیم، اما لحظاتی نگذشت که خوشحالی ما برای همیشه تمام شد.»

آرمیتا به علت ایست قلبی جان خود را از دست داد. خانواده این دختر جوان وقتی پزشک را می بینند،‌ به سمت او می روند، اما آقای دکتر رویش را از آنها بر می گرداند و بدون هیچ توضیحی می رود. پرستاران به خانواده آرمیتا خبر درگذشت او را می دهند.

علت مرگ آرمیتا ایست قلبی اعلام شده است. اما پیش از عمل آرمیتا مشاوره قلب شده بود؟ پاسخ منفی است. یکی از اقوام او می گوید: «دکتر قبل از عمل از مادر آرمیتا پرسید که دخترش مشکل قلبی ندارد؟ او هم پاسخ منفی داد «تا حالا هیچ مشکلی نداشته است، هیچ.»

خانواده آرمیتا می‌گویند پزشک بدون توجه به آزمایش های پیش از عمل، دست به عمل جراحی زیبایی او زده است. آنها همچنین خواستار بررسی امکانات این مرکز جراحی شده‌اند. امکاناتی مانند سیستم احیا در اتاق عمل و برنامه های مراقبتی هنگام عمل.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
باز هم دستبرد ‌های سریالی خلبان قلابی از ٥٠ دختر


پسر جوان باز هم با اسم خلبان، توانست دختران زیادی را طعمه سناریوی کلاهبرداری و سرقت‌های خود قرار دهد. این پسر با معرفی خود به‌عنوان خلبان در شبکه‌های اجتماعی موبایلی دست به فریب و اغفال دختران جوان زد و پس از ملاقات با آنان در یک فرصت مناسب طلاهای آنها را سرقت می‌کرد.

دختر جوان در شبکه‌های مجازی گشتی می‌زد که یک پیغام توجهش را جلب کرد. پسری به نام امیر به او پیام داده بود. دختر جوان پیش از اینکه پاسخش را بدهد به صفحه شخصی این پسر رفت و عکس او را در لباس خلبانی دید. به نظرش جذاب و موقر آمد. برای همین جواب او را داد. امیر خیلی چرب‌زبان بود و آن‌قدر مهربان و مودب صحبت می‌کرد که دختر جوان پس از آشنایی با امیر احساس کرد به او علاقه‌مند شده است. چند ماهی گذشت. دختر در ذهنش خیال‌های زیادی بافته بود. امیر برایش مثل یک رویا شده بود که درست بعد از خواستگاری رویایش به حقیقت پیوست.
قرار بود با مرد آرزوهایش ازدواج کند. همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت و روز موعود فرا رسید. دختر جوان قرار بود با همسر آینده‌اش دیدار کند. تمام صحبت‌ها را کرده بودند و فقط ملاقات حضوری مانده بود تا بیشتر آشنا شوند و بعد از آن با هم ازدواج کنند. دختر جوان سر قرار رفت، با امیر از نزدیک آشنا شد. همه چیز خوب بود تا اینکه این دیدار به پایان رسید و آنها از هم جدا شدند. تازه بعد از این دیدار بود که دختر جوان در عین ناباوری متوجه شد که از او سرقت شده است. باور نمی‌کرد. بلافاصله به امیر زنگ زد ولی جوابی نشنید. به صفحه شبکه مجازی‌اش مراجعه کرد و متوجه شد که بلاک شده است. همه چیز نشان می داد که این پسر سارق بوده و یک سناریوی حرفه‌ای دزدی را اجرا کرده است. نقشه‌اش کاملا حساب‌شده و بی‌نقص اجرا شده بود. همین باعث شد که نخستین شاکی این پروند به دادسرای اصفهان برود و از خلبان قلابی شکایت کند.

با اعلام این شکایت بود که موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تحقیقات در این خصوص آغاز شد. تجسس‌ها در مرحله نخست بود که شکایت‌های مشابه زیادی در دادسرا مطرح شد. با شکایت تعداد دیگری از دختران مبنی بر اغفال و فریب آنها از سوی مردی در شبکه‌های اجتماعی موبایلی موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت و تلاش برای بازداشت این پسر با جدیت بیشتری ادامه یافت.

همه شاکیان در اظهارات خود گفتند که در یکی از شبکه‌های اجتماعی مجازی با پسری که خود را خلبان معرفی کرده و تصاویری با لباس خلبانی را روی صفحه شخصی‌اش انتشار داده آشنا شده‌اند و بعد از مدتی به پیشنهاد ازدواج او پاسخ مثبت دادند. پس از مدتی که ارتباط در فضای مجازی بین طعمه‌ها و متهم انجام یافت، پسر جوان درخواست ملاقات حضوری با طعمه‌های خود کرده و در فرصتی مناسب طلا و جواهرات آنها را سرقت می‌کرده است.

در تحقیقات و اقدامات ویژه در فضای مجازی مشخص شد که این پسر با جعل مدارک خلبانی اقدام به اغفال دختران و زنان جوان کرده و با این شیوه توانسته تا کنون طلاجات و زیورآلات ٥٠ دختر را سرقت کند. بنابراین مخفیگاه متهم شناسایی شد و تیم تحقیق طی هماهنگی با مقام قضایی وی را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند. پس از دستگیری این پسر، وی بلافاصله تحت بازجویی‌های قضایی و پلیسی قرار گرفت و به کلاهبرداری از دختران تحت عنوان خلبان اعتراف کرد.

سرهنگ سیدمصطفی مرتضوی، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات فرماندهی انتظامی استان اصفهان درباره این پرونده گفت: «دختران جوانی که به این شیوه از آنها سوءاستفاده شده می‌توانند برای پیگیری پرونده و تنظیم شکایت خود از متهم به پلیس فتای استان در خیابان قائمیه مراجعه کنند.»

وی با بیان این‌که بارها پلیس به مردم گفته که فضای مجازی، فضای قابل اعتمادی نیست و نباید فریب کسانی که با عناوین و تصاویر شیک در شبکه‌های اجتماعی ظاهر می‌شوند را بخورند، ادامه داد: یکی از آسیب‌های فضای مجازی که به وفور شاهد آن هستیم، هویت کاذب است که افراد کلاهبردار و شیاد با هویت‌های جعلی و فریبنده قصد سوءاستفاده از کاربران را دارند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
سرنوشت تلخ دختر ۱۲ ساله در تلاطم دریا


چشم به دریا دوخته است. نگاه او بر امواجی است که شاید از دو روز گذشته میزبان دخترکش باشد. آنها از ساوه تا رامسر را برای فرار از استرس و کار و تجربه روزهای شاد طی کردند. نمی دانستند که امواج خروشان دریای خزر دهان باز کرده تا دختر 12 ساله شان را ببلعد.

ساعت 20 و 30 دقیقه روز دوشنبه بود که مهدیه به همراه خانواده اش در ساحل دریای مازندران حضور یافت. ساحل تحت کنترل مجریان طرح دریا واقع در میدان شهید رجایی رامسر است. دریا نیمه آرام بود. ضربات پتک آسای امواج بر ماسه‌های نرم ساحل فرود می آمد. همه سرگرم صحبت و شادی بودند که ناگهان غیبت دخترک به چشم آمد. مهدیه نبود. خانواده او هراسان و نگران تمام منطقه را گشتند اما ردی از دختر نوجوان به دست نیامد.ساعت‌های اولیه را پدر در ساحل پاسبانی می‌کرد و ساعت‌های بعدی را مادر، همه اعضای خانواده که پس از پایان فصل امتحانات، قول رفتن به دریا را برای فرزندان خود عملی کرده بودند، حالا از کرده خود پشیمان هستند، هراز گاهی به خود نهیب می‌زنند که ای کاش نمی‌آمدیم، ای‌ کاش دریا نمی‌رفتیم و همین‌ طور ای کاش‌ها ادامه دارد.....

یک مقام آگاه در این باره می گوید: سؤالی که برای همه پیش آمده، درباره نحوه ناپدید شدن این مسافر 12 ساله دریاست؛ این دختر همراه خانواده خود حدود ساعت 20 روز دوشنبه 22 تیرماه در دریا مشغول شنا در منطقه مجاز بود، اما هجوم موج‌های ناگهانی، این دختر و چند تن دیگر را که با وی بودند به درون دریا کشید . بزرگ‌ترها توانستند با کمک نیروهای بومی ساحلی نجات پیدا کنند اما هنوز مسافر 12 ساله ساوه‌ای پیدا نشده است.

پدر این دختر بچه درباره ماجرا می گوید: دخترم مهدیه علی نژاد ۱۲ساله بود. ما از شهرستان ساوه آمده بودیم.ساعت ۸ و نیم عصر بود که او داشت کنار ساحل بازی می کرد ناگهان این اتفاق برایش افتاد. امواج او را به داخل دریا کشید.دخترم در دریا ناپدید شده است.

از نخستین دقایق وقوع حادثه اکیپ‌های مختلف امداد و نجات وارد عمل شده‌اند. آنها با چهار قایق در حال جست‌وجو پیکر این دختر مسافر از دریای مازندران در حومه رامسر هستند. طوفانی بودن دریا، عملیات جست‌وجو را کند کرده و گاهی هیچ نیرویی به دلیل احتمال وقوع حادثه‌ای دیگر، اجازه ورود به دریا برای جست‌‌وجو را نمی‌یابد تا زمانی که دریا کمی به حالت عادی بازگردد.

همه اعضای خانواده و همراهان دختر غرق شده به علت نامساعد بودن شرایط روحی و جسمی به بیمارستان منتقل شدند.
تنها پدرغریق چشم به دریا دوخته است

فرماندار رامسر که برای پیگیری حادثه در منطقه حاضر شده بود، با اشاره به در پیش بودن عید سعید فطر ، موج جدید سفرهای تابستانی و حضور گسترده مسافران و استفاده آنها از طرح‌های دریا بر آماده باش کامل اعضای ستاد طرح‌های دریا و ایجاد بسترهای مناسب در آن تاکید کرد.

حسین سروری افزود: در فصل تابستان 90 درصد مسافران برای استفاده از دریا و مواهب آن به شمال مسافرت می‌کنند و باید زیرساخت‌های آنان بویژه توسط شهرداری‌ها و دستگاه‌های ذی‌ربط فراهم آید.وی اظهار داشت: خوشبختانه در دولت تدبیر و امید به دریا و ضرورت ایجاد زیرساخت‌ها و کارهای فرهنگی با نگاه ویژه وزیر کشور و استانداران استان‌های ساحلی شاهد تحولات بسیار خوبی بوده‌ایم.
وی اظهار داشت: از مسافران عزیز هم می‌خواهیم در مناطق تعیین شده و طرح‌های دریا شنا کنند و از شنا در مناطق ممنوعه جداً خودداری شود.

وی تأکید کرد: اعضای ستاد ساماندهی طرح‌های دریا در تعطیلات عید فطر با آماده باش کامل، از رفتن به مرخصی بجد خودداری کنند.
وی بیان داشت برنامه‌ریزی لازم برای گشت سیار در دریا توسط جت اسکی و قایق تحت اختیار اعضای ستاد جهت هدایت گردشگران به ساحل در ساعت پایانی طرح و همچنین مناطق ممنوعه انجام شود.

فرماندار رامسر بیان داشت:کارهای فرهنگی در طرح‌های دریا یک ضرورت است و باید مسافران از خدمات فرهنگی بهره‌مند و با فرهنگ و هنر و پیشینه تاریخی شمال نیز آشنا شوند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
پیامک‌هایی برای انتقام از همسر


یک مرد که با ارسال پیامک‌های مزاحمت‌آمیز به انتقامگیری دست می‌زد، به دام افتاد.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی پلیس فتا، سرهنگ «قاسم جعفریان» رئیس پلیس فتای چهارمحال و بختیاری گفت: با ادعاهای زنی مبنی بر اینکه مدتی است به وسیله پیامک مسائل محرمانه زندگی‌اش انتشار پیدا می‌کند، پلیس وارد عمل شد.

وی ادامه داد: با انجام تحقیقات مقدماتی و تخصصی ابتدا سامانه پیامکی مورد استفاده در این خصوص شناسایی شد و در ادامه و با بررسی فنی و تخصصی کارآگاهان عامل استفاده‌کننده از آن‌که در یکی از کافی نت‌های سطح شهر بود شناسایی و متصدی آن به این پلیس احضار شد.

سرهنگ «جعفریان» گفت: در خصوص انتشار این پیامک‌ها مسئول این واحد صنفی گفت در چندین مرتبه زن جوانی به کافی‌نت من مراجعه کرد و درخواست انتشار پیامک‌هایی را داد و من هم این کار را انجام دادم.

وی گفت: در این مرحله از کار به وسیله شگرد‌های خاص و فنی مظنون دوم شناسایی شد و وی ادعا کرد سفارش این پیامک‌ها را با درخواست تلفنی یکی از دوستانش داده است که پس از معرفی و شناسایی عامل اصلی این معما از این طریق، وی با هماهنگی قضایی بازداشت شد.

این کینه‌جو که شوهر زن جوان بود، ابتدا اصرار بر بی‌گناهی کرد، ولی پس از مواجهه با دلایل پلیسی اعتراف کرد و گفت: من با همسرم مشکل دارم و می‌خواهیم طلاق بگیریم به همین دلیل از دوستم خواستم برخی از مسائل خصوصی همسرم را از طریق پیامک انتشار دهد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
سرقت اینترنتی چند زندانی از داخل زندان رباط‌کریم


فرهیختگان:ماموران پلیس فتا سارقانی را که از داخل زندان رباط‌کریم اقدام به سرقت اینترنتی می‌کردند، دستگیر کردند. رسیدگی به این پرونده در پی شکایت شخصی در کلانتری 11 مرکزی مبنی‌بر برداشت غیرمجاز از حسابش، به جریان افتاد. مالباخته در تحقیقات به عمل آمده پلیسی گفت که پیامکی با عنوان «شما در قرعه‌کشی جشنواره سال 94 اپراتور همراه اول برنده جایزه پنج میلیون تومانی شدید و برای پیگیری با شماره‌های 091099000 و 091059000 تماس بگیرید» به گوشی بنده ارسال شد. پس از تماس با آنها به خودپرداز رفته و با هدایت آنها طی عملیات‌های پی‌درپی هشت میلیون و 630 هزار ریال به شماره حساب‌هایی که داده بودند، واریز کردم.

ماموران انتظامی مشخصات و پرینت حساب صاحبان خطوط را از شرکت همراه اول و بانک استعلام کردند. مشخص شد حساب‌ها متعلق به دو مظنون ساکن کرج و تهران است که چند روز قبل زنی با این دو کارت عابربانک از یک دفتر خدمات ارتباطی و موبایل در کرج چهار دستگاه گوشی به مبلغ 71 میلیون و 450 هزار ریال خریداری کرده است.

ماموران پلیس با تشکیل یک تیم عملیاتی به دفتر خدماتی رفته و با هماهنگی قضایی تصاویر دوربین‌های مداربسته را مشاهده و در پی فعالیت‌های اطلاعاتی مخفیگاه متهمان را در فردیس کرج شناسایی کردند و متهمان دستگیر و برای بررسی و بازجویی به پلیس فتا منتقل شدند. متهمان دستگیرشده در بازجویی پلیسی به جرم خود اعتراف کرده و گفتند: «با همدستی همسر زن دستگیرشده که سابقه‌دار بوده و در حال حاضر در زندان است اقدام به سرقت کرده است به صورتی که او از داخل زندان به مردم پیامک ارسال می‌کرده و آنها را فریب می‌داده است. سارقان دستگیر شده پس از تشکیل پرونده قضایی و گذراندن مراحل قانونی روانه زندان شدند.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
نجات قاتل دختر جوان از چوبه دار


شرق: پسری که متهم است دختری جوان را به قتل رسانده، با رضایت اولیایِ‌‌دم از قصاص نجات یافت. به گزارش خبرنگار ما، این دختر پس از آن به قتل رسید که متوجه شد پسر مورد علاقه‌اش با دختری دیگر رابطه برقرار کرده است و قصد دارد با او ازدواج کند. جسد دختر جوان که مونا نام ‌داشت، چهار سال پیش در خیابان خلوتی اطراف تهران پیدا شد.

مأموران بعد از شناسایی هویت این دختر و تحقیق از خانواده‌اش، متوجه شدند او از مدتی‌ قبل با جوانی به‌نام رضا ارتباط داشته است و با هم تلفنی صحبت می‌کردند.

ضمن اینکه بعد از بررسی پرینت تلفن‌ همراه مونا متوجه شدند این دختر آخرین‌بار با رضا تماس تلفنی داشته است و پیامک‌های ارسال‌شده میان آنها نشان می‌دهد این دو با هم قراری داشته‌اند که محل قرار حوالی محل کشف جسد بود. به‌این‌ترتیب رضا بازداشت و بازجویی شد. پسر جوان به قتل مونا اعتراف کرد و گفت مدتی ‌بود دیگر مونا را دوست نداشتم و عاشق دختر دیگری شده‌ بودم. متهم در توضیح آنچه اتفاق افتاده ‌بود، گفت: «مدت‌ها بود با مونا رابطه داشتم؛ اما هیچ‌‌وقت قصدی برای اینکه با او ازدواج کنم، نداشتم تا اینکه چند روز قبل او متوجه شد با دختر دیگری هم رابطه‌ دارم. او به من گفت باید آن دختر را ترک کنم؛ اما من این‌بار واقعا عاشق شده‌ بودم و می‌خواستم ازدواج کنم. فریبا دختر خوبی ‌بود، مثل مونا عصبانی و پرخاشگر نبود و من به او دل بسته ‌بودم؛ البته می‌خواستم موضوع را به مونا بگویم و بعد ترکش کنم؛ اما او زودتر متوجه‌ شد».

متهم گفت: «وقتی مونا تلفن کرد و گفت متوجه شده است با دختر دیگری رابطه‌ دارم، به او دروغ نگفتم. او گفت آن دختر را ترک کن و دیگر به من خیانت نکن. گفتم نمی‌توانم این کار را بکنم، چون قرار است با آن دختر ازدواج کنم. مونا عصبانی شد و فحاشی کرد. او به من گفت باید آن دختر را ترک کنی وگرنه آبروریزی راه می‌اندازم. قبل از اینکه گوشی را قطع کند، با او قرار گذاشتم و گفتم باید رودر‌رو با هم صحبت کنیم. چند روز قبل از این حادثه من چاقویی خریده و در جیبم گذاشته‌ بودم؛ البته نه برای اینکه کسی را به قتل برسانم. در واقع آن را بدون هیچ دلیلی در جیبم گذاشته‌ بودم. روز حادثه وقتی سرقرار با مونا حاضر شدم، به او گفتم نمی‌تواند برای من تعیین تکلیف کند و حق‌ ندارد بگوید با فریبا ازدواج نکنم. او عصبانی شد و دوباره فحاشی کرد. من هم کنترل خودم را از دست دادم و با زدن چند ضربه به بدنش، او را به قتل رساندم و بعد فرار کردم.

بعد از اعترافات متهم، درحالی‌که خانواده مونا برای او درخواست قصاص کرده‌ بودند و رأی دادگاه نیز قصاص بود، خانواده متهم موفق شدند رضایت اولیایِ‌‌دم را جلب کنند. به‌این‌ترتیب، رضا با شکایت دادستان و به‌دلیل جنبه عمومی جرم در شعبه ٤ دادگاه کیفری شماره یک تهران محاکمه شد. او گفت از کرده خود پشیمان است. متهم ادامه ‌داد: در این چهارسال، در زندان یاد گرفتم خشم خود را کنترل کنم. درس خواندم و مدرک گرفتم و خواستار بخشش دادگاه هستم تا بتوانم به زندگی برگردم.

قضات با پایان جلسه رسیدگی به پرونده، متهم را به چهارسال حبس محکوم کردند که با احتساب ایام بازداشت، او به‌زودی آزاد می‌شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
متهم در دادگاه: سارق هستم نه قاتل


جوانی که متهم است در جریان سرقت یک پراید، راننده را به قتل رسانده‌ وقتی در جایگاه متهم ایستاد، ادعا کرد او فقط سارق است و قتل کار شخصی دیگر است.

به گزارش خبرنگار ما، مردی آبان دو سال قبل به مأموران پلیس خبر داد پسرش شب قبل از خانه خارج شده و برنگشته ‌است. وقتی مشخصات مرد جوان که کیان نام‌ داشت به مأموران داده‌ شد، آنها متوجه شدند جسدی که شب قبل پیدا کرده‌اند متعلق به کیان است و از پدر او خواستند برای شناسایی جسد به پزشکی‌قانونی برود. با شناسایی کیان و آغاز تحقیقات مشخص شد از کارت عابربانک او پول برداشت شده ‌است و دستگاه خودپردازی که از آن استفاده ‌شده تصویر فردی را که از کارت عابربانک کیان پول گرفته، ضبط کرده است. یک روز بعد متهم جوان که امیر نام‌ داشت شناسایی و بازداشت شد. او در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: وقتی شب سوار ماشین متهم شد او را به قتل رساند و جسدش را در خیابان رها کرد. سپس از موبایل و کارت بانک او استفاده ‌کرد. با توجه به همین اعترافات بود که کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ٨٤ دادگاه کیفری‌ استان تهران فرستاده ‌شد. روز گذشته بعد از اینکه نماینده دادستان برای متهم درخواست مجازات کرد پدر مقتول در جایگاه حاضر شد. او گفت: پسرم بیماری سی‌پی داشت و به همین دلیل هم به معلولان رسیدگی زیادی می‌کرد. در زمان جنگ وقتی عراقی‌ها به تهران موشک زدند پرستاران از بیمارستان فرار کردند و بچه را زیر دستگاه نگذاشتند به‌همین‌دلیل هم مبتلا به این بیماری شد. بااین‌حال درس خواند و فوق لیسانس گرفت. پسرم خیلی خوب بود و من گذشت نمی‌کنم و خواستار قصاص هستم.

سپس متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را رد کرد و گفت: هر اعترافی کردم به خاطر برادرم بود. چون او را بازداشت کرده ‌بودند و به من می‌گفتند اگر اعتراف نکنی زندگی او از بین می‌رود و همسرش طلاق می‌گیرد. به‌همین‌خاطر من هم به قتل اعتراف کردم و چیز‌هایی را که از افسران شنیده بودم تکرار کردم. درحالی‌که من فقط سرقت ماشین را انجام دادم. شب حادثه برای خرید سیگار بیرون رفته ‌بودم که ماشین پراید را دیدم سوییچ روی آن بود، برداشتم و بعد هم مدارک داخل آن را برداشتم. کسی که کیان را کشته ‌بود ماشین را در خیابان نبرد رها کرده‌ بود. در این هنگام قاضی باقری، بخشی از اعترافات متهم را خواند که گفته‌ بود به خاطر نوع رفتار مقتول دست به قتل زده است. متهم مدعی‌ شد این اعترافات دروغ است و برای نجات برادرش چنین حرفی ‌زده ‌است.
قضات با پایان جلسه رسیدگی برای تصمیم‌گیری در این خصوص وارد شور شدند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
سیل در جاده چالوس ۲۵ خودرو را با خود برد


طغیان رودخانه کرج به سیل در جاده چالوس و روستای سیجان انجامید و خسارات جانی و مالی بر جای گذاشت. تا کنون مرگ پنج تن تایید و اجساد چهار تن از قربانیان این حادثه پیدا شده است.



بارش باران شدید و طوفانی که عصر یکشنبه استان البرز را درنوردید، باعث طغیان رودخانه کرج در مسیر جاده چالوس شد. سیل در روستای سیجان تا کنون ۵ قربانی گرفته است.

محمد تقی ایرانی، معاون استاندار و فرماندار ویژه کرج، بامداد دوشنبه (۲۹ تیر/۲۰ ژوئیه) به خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) گفت که خسارات ناشی از سیل عصر یکشنبه در کرج سنگین بوده و تا کنون جسد چهار تن از قربانیان این حادثه پیدا شده است.

ایرانی همچنین از قول "گزارش‌های مردمی" گفت که یک عروس و داماد مفقود شده‌اند. به گفته او احتمال افزایش تعداد قربانیان وجود دارد.

فرماندار ویژه کرج افزود که سه تن از قربانیان این حادثه از یک خودرو پژو ۲۰۶ بیرون آورده شده‌اند و یکی از آنان زن بوده است. به گفته ایرانی، سیلاب در مسیر رودخانه کرج ۲۵ خودرو را نیز با خود برده است و تا کنون از سرنوشت سرنشینان این خودروها خبری در دست نیست.

ایرانی پیش‌تر به خبرگزاری ایرنا گفته بود که برخی از سرنشینان این خودروها در لحظه حادثه فرار کرده‌اند و برخی نیز هنوز روی آب زنده هستند و تلاش امدادگران برای نجات آنان ادامه دارد.

معاون استاندار کرج همچنین گفت که زیرساخت‌هایی نظیر راه و شبکه آب و برق در روستای سیجان جاده چالوس بر اثر سیل از بین رفته است و گروه‌های امدادرسان تجهیزات و آذوقه مورد نیاز را برای سیل‌زدگان تامین کرده‌اند.
فرماندار ویژه کرج شامگاه یکشنبه به خبرگزاری ایرنا گفته بود که تاریکی شب و نبود برق مشکلاتی در امدادرسانی ایجاد کرده است.

باقری، مدیر کل مدیریت بحران استان البرز نیز در گفت‌وگو با ایرنا، شمار قربانیان این حادثه را ۵ نفر ذکر کرد و گفت امیدوار است سرنشینان ۲۵ خودرویی که آب برده در سلامت باشند.

به گفته باقری نیز طغیان رودخانه کرج عامل وقوع سیل بوده و همراه با حجم بالای سنگ و گل و لای باعث شده برخی خودروها در مسیر رودخانه کاملا از بین بروند.

به گزارش ایرنا، بارندگی‌های شدید عصر یکشنبه در استان البرز علاوه بر جاده چالوس در شهرستان‌های طالقان، ساوجبلاغ، نظرآباد، فردیس و اشتهارد نیز خساراتی به بار آورده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
رابطه پنهانی؛ انگیزه جنایت شبانه


روزنامه شرق نوشت: زنی که نقشه قتل شوهرش را با همدستی مرد موردعلاقه‌اش طراحی و اجرا کرده‌ بود، هرچند در جلسه محاکمه مدعی ‌شد قتل کار او نبوده اما از اولیای‌دم درخواست بخشش کرد.

به گزارش خبرنگار ما، جسد مردی مرداد سال گذشته کنار جاده‌ای در ملارد پیدا شد. مأموران در تحقیقات خود متوجه شدند این مرد فردی به نام کریم است که چندروز قبل خانواده‌اش مفقودشدن او را به پلیس خبر داده ‌بودند. پلیس برای مشخص‌شدن اینکه مرگ کریم به‌دلیل یک حادثه بوده یا او به قتل رسیده، همسرش را مورد بازجویی قرار داد. تناقض‌گویی‌های این زن باعث شد مأموران نسبت به او سوء‌ظن پیدا کنند. این درحالی بود که متخصصان بررسی ‌صحنه جرم نیز اعلام کردند مرگ کریم، قتل عمدی ‌است چراکه رد لاستیک‌های ماشینی که با کریم برخورد کرده‌ بود نشان می‌داد راننده علاوه بر اینکه با کریم برخورد کرده، یکبار هم دنده‌عقب گرفته و از روی او رد شده ‌است. بنابراین فرضیه قتل با قوت بیشتری برای پلیس مطرح شد و تحقیقات در این خصوص ادامه پیدا کرد. مأموران همچنین متوجه شدند کریم مردی افغان است که بعد از مهاجرت به ایران، با زنی ایرانی ازدواج و چندسال نیز با او زندگی کرده ‌است. مونا - همسر کریم- وقتی متوجه شد مأموران همه‌چیز را در مورد زندگی او فهمیده‌اند، لب به اعتراف گشود و گفت: «قبل از ازدواج با مردی به نام مهبد رابطه داشتم و با هم خیلی خوب بودیم اما بنابر دلایلی پدرم اصرار کرد با کریم ازدواج کنم. اول زندگی با کریم را دوست داشتم اما بعد به دلیل رفتارهای نامناسب او از شوهرم بدم می‌آمد تا اینکه دوباره رابطه‌ام با مهبد آغاز شد. او طرح دوستی با شوهرم را ریخت و این‌طور بود که وارد زندگی من شد و همیشه با هم بودیم. حتی چند‌بار هم به مسافرت رفتیم و بیشتر وقت را با هم سپری می‌کردیم. وقتی مهبد فهمید شوهرم با من بدرفتاری می‌کند و حاضر نیست طلاقم بدهد، پیشنهاد قتل را داد و من هم قبول کردم. شب حادثه با هم سوار ماشین مهبد بودیم، او به بهانه اینکه هوا تاریک است و نمی‌تواند جایی را ببیند از کریم خواست پیاده‌ شود و جلو ماشین را ببیند وقتی کریم پیاده ‌شد، مهبد ماشین را باسرعت به او کوبید و برای اینکه مطمئن شویم مرده ‌است، یک‌بار هم با ماشین از روی او رد شد». متهم در ادامه گفت: «بعد از آن جسد را کنار جاده رها کردیم و برگشتیم و به همه گفتیم کریم گم شده ‌است».

با توجه به اعترافات این زن، مهبد هم مورد بازجویی قرار گرفت. او نیز اتهام قتل را قبول کرد و پذیرفت با مونا رابطه داشته و نقشه قتل را طراحی کرده ‌است. با تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست، رسیدگی به آن به شعبه چهار دادگاه کیفری شماره یک تهران محول شد. روز محاکمه بعد از اینکه نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و با توجه به مدارک موجود در پرونده برای هردو متهم درخواست مجازات کرد، پدر مقتول به‌عنوان ولی‌‌دم در جایگاه قرار گرفت و خواستار صدور حکم قصاص برای عروسش و متهم دیگر پرونده شد و گفت به‌هیچ‌‌وجه گذشت نخواهد کرد. سپس مونا در جایگاه قرار گرفت او اتهام قتل را رد کرد و این‌بار مدعی ‌شد مرگ شوهرش یک حادثه بوده است. او گفت: «کریم مرد بدرفتاری بود. هر مسئله کوچکی را بهانه می‌کرد و من را به باد کتک می‌گرفت. خیلی ناراحت می‌شدم و همین هم باعث شده‌ بود از شوهرم دور شوم و به مهبد که قبل از ازدواج هم با او رابطه داشتم نزدیک شوم. این رابطه باعث دوستی مهبد و شوهرم شد. آنها خیلی با هم خوب بودند ضمن اینکه من هم با مهبد رابطه داشتم. این رابطه فقط در حد صحبت‌های تلفنی بود. شب حادثه وقتی همگی داشتیم با ماشین مهبد برمی‌گشتیم، شوهرم از ماشین پیاده ‌شد. مهبد او را ندید و همین هم باعث شد با او برخورد کند اما چون ما با هم رابطه داشتیم، ترسیدیم واقعیت را بگوییم. جسد را رها کردیم و برگشتیم».

مهبد نیز بعد از حضور در جایگاه همین مسئله را مطرح کرد و مدعی ‌شد مرگ کریم یک حادثه بوده اما هر دو متهم در بیان آخرین دفاع، خواستار بخشش از سوی اولیای‌دم شدند. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت‌قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
صفحه  صفحه 95 از 130:  « پیشین  1  ...  94  95  96  ...  129  130  پسین » 
گفتگوی آزاد

The sad news from Iran | اخبار تاسف بار از ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA