ارسالها: 12930
#951
Posted: 20 Jul 2015 14:41
مرد قاتل ٢٠٠ هکتار جنگل بلوط را به آتش کشید
شهروند : پلیس جنایی استان ایلام به دنبال قاتلی است که در انتقامی کور مردی را به قتل رساند و در پی این جنایت جنگلهای بلوط شهرستان سیروان را به آتش کشید. ١٥ ساعت عملیات نفسگیر نیروهای هلالاحمر استان ایلام به کمک مردم و بالگرد آبپاش کافی بود تا حریق گستردهای که ٢٠٠ هکتار از جنگلها را سوزاند، مهار شود.
راز تیراندازی مرگبار در مزرعه
ظهر روز دوشنبه ٢٥ تیرماه ساکنان روستای «دَروَن کُفره » در جریان تیراندازی مرگباری در یک زمین کشاورزی قرار گرفتند. بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که ٢ برادر وقتی در مزرعهشان در حال جمعآوری محصولات کشاورزی بودند مردی آشنا با شلیک گلوله یکی از آنها را به قتل رسانده و دیگری را مجروح کرده بود. این جنایت مرگبار پایان ماجرا نبود و قاتل خشمگین با آتش زدن خرمنهای گندم در این مزرعه حادثه هولناک دیگری را نیز رقم زد. آتش افروخته شده خیلی زود به اطراف مزرعه سرایت کرد و جنگلهای بلوط را در آستانه نابودی قرار داد. شاهدان این جنایت وقتی در برابر آتش گستردهای که جنگل را محاصره کرده بود قرار گرفتند برای اطفای حریق وارد عمل شدند. هر لحظه بر حجم آتش افزوده میشد تا اینکه جمعیت هلالاحمر شهرستان سیروان نیز برای مهار آتش به کمک نیروهای مردمی رفت.
قاتل آتشافروز چه کسی بود؟
همزمان با اعلام این خبر تیمی از کارآگاهان جنایی شهرستان سیروان راهی محل جنایت شدند و بررسیهای تخصصی برای کشف راز تیراندازی مرگبار آغاز شد. تحقیقات نشان میداد که مردی ٤٥ ساله به همراه ٢ مرد جوان که با هم نسبت فامیلی داشتهاند عاملان این جنایت هولناک بوده و پس از حادثه از محل گریختهاند. کارآگاهان که احتمال میدادند این جنایت با انگیزه انتقامجویی رخ داده است به تحقیق از آشنایان قربانی پرداختند. در شرایطی که شاهدان حادثه از مقتول به نیکی یاد میکردند و مدعی بودند که او فردی خوشنام و خیر بود، کارآگاهان متوجه اختلافاتی شدند که مردی آشنا با خانواده مقتول داشت.
این فرد که کسی نبود جز یکی از ساکنان همان منطقه بلافاصله تحت تعقیب پلیس قرار گرفت. کارآگاهان در بررسیهای تخصصی دریافتند که مظنون پرونده همزمان با این حادثه به محل نامعلومی گریخته اما همدستان او که توسط شاهدان جنایت شناسایی شده بودند در عملیاتی ضربتی بازداشت شدند. مراد یگانه فرماندار سیروان در رابطه با جزییات این جنایت به «شهروند» گفت: «اختلافات خانوادگی بین ٢ نفر از اهالی دو روستای شهرستان سیروان باعث وقوع جنایتی مرگبار شد. وقتی ٢ برادر در بین مزارع خود درحال جمعآوری محصولات کشاورزی بودند ناگهان هدف شلیکهای گلوله قرار گرفتند. در پی این تیراندازی یکی از آنها کشته و دیگری مجروح شد و بلافاصله با کمک شاهدان حادثه به بیمارستان انتقال یافت. قاتل خشمگین پس از این تیراندازی مرگبار با ٣ همدستش برای آتش زدن جسد نقشه هولناکتری کشید. او با آتش زدن خرمنهای گندم باعث شد آتش در جهت باد به جنگلهای اطراف مزرعه سرایت کند.این آتش خیلی زود گسترده شد و به داخل جنگل و عرصههای طبیعی سرایت کرد. همزمان با اطفای حریق عملیات دستگیری عاملان این جنایت مرگبار در دستور کار ماموران قرار گرفت. تحقیقات نشان میداد عامل اصلی این حادثه برای فرار از چنگال قانون به منطقه نامعلومی گریخته است اما ٣ همدست او بلافاصله توسط پلیس بازداشت شدند.»
جنگل بلوط در آتش انتقام سوخت
در شرایطی که عملیات پلیسی برای رازگشایی از این جنایت مرگبار آغاز شده بود، آتش افروخته شده توسط مرد قاتل با سرایت به درختان جنگلی، منطقه را در محاصره آتشی گسترده قرار داد.
محمد سلیمانی مدیرعامل جمعیت هلالاحمر استان ایلام در باره عملیات نفسگیر اطفای حریق در این منطقه جنگلی به «شهروند» گفت: «ساعت ٢ ظهر روز پنجشنبه امدادگران هلالاحمر شهرستان سیروان در جریان خبر آتشسوزی جنگلهای دامنه کوه در منطقه «دَروَن کُفره » قرار گرفتند. هر چند اطفای حریق جزو وظایف اصلی سازمان هلالاحمر تعریف نشده است اما امدادگران هلالاحمر بلافاصله برای کمکرسانی و مهار آتش راهی محل آتشسوزی شدند. در آغاز عملیات نیروهای مردمی و ساکنان منطقه نیز برای خاموش کردن شعلههای آتش وارد عمل شده بودند. وزش باد عملیات اطفای حریق را با مشکل روبهرو کرد و آتش از هر سمت درحال سرایت به درختان جنگلی بود .تا اینکه بالگرد آبپاش سپاه پاسداران و هواپیمای آتش خاموشکن به منطقه اعزام شدند. همین عملیات گسترده کافی بود تا پس از حدود ١٥ ساعت تلاش امدادگران و نیروهای مردمی از فاجعه عظیمتری جلوگیری شود.» حسین کاظمیپور فرماندار و مدیر منابع طبیعی سیروان نیز با بیان اینکه تاکنون برآورد اصلی از میزان آتشسوزی انجام نشده اما پیشبینی میشود بین ٢٠٠ تا ٢٥٠ هکتار از جنگلهای بلوط و عرصههای طبیعی در این آتشسوزی نابود شده باشد، گفت: «حدود ٢٠درصد درختان منطقه سوختهاند.»
تحقیقات پلیسی برای بازداشت قاتل و عامل اصلی این آتشسوزی ادامه دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#952
Posted: 21 Jul 2015 16:09
جنایت دوم با آزادی قاتل از زندان
مرد جنایتکاری که با بخشش خانواده قربانی از زندان آزاد شده بود، دومین جنایت را رقم زد.
ساعت 3 بامداد 26 تیرماه سال جاری دعوای خونینی در پارک دوکوهه واقع در اتوبان شهید دوران رخ داد و پلیس در جریان قرار گرفت. تجسسهای مأموران کلانتری 128 تهران نشان داد که جوانی 31 ساله به نام «مجید» هدف ضربات چاقو قرار گرفته و با خونریزی شدید به بیمارستان انتقال یافته است.
دو ساعت نگذشته بود که به پلیس گزارشی از مرگ مجید روی تخت جراحی رسید و با توجه به جنایی شدن این سناریو با دستور بازپرس شعبه 5 دادسرای امور جنایی تهران تیمی از اداره 10 پلیس آگاهی تهران برای رازگشایی وارد عمل شد.
کارآگاهان بلافاصله در پارک دوکوهه به تحقیقات میدانی دست زدند و از شاهدان شنیدند یکی از جوانانی که در دعوای مرگبار شرکت داشت با پسر چاقوکش دوست بوده و وی را «حمید» صدا میزد. همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان روی پسری با نام حمید که به این پارک رفت و آمد زیادی داشته متمرکز شوند و به ردپای پسر 25 سالهای برسند. تحقیقات نشان داد حمید یکی از مجرمان حرفهای در زمینه جنایت است که در سال 90 نیز در پرونده یک جنایت دستگیر و روانه زندان شده بود که پس از تحمل چند سال، فروردین ماه سال جاری با بخشش خانواده قربانی از زندان آزاد شده است. کارآگاهان خانه این قاتل قدیمی را در منطقه پیروزی تهران شناسایی کرده و پی بردند حمید در زمان درگیری با مجید از ناحیه دست هدف ضربات چاقو قرار گرفته و به بیمارستان رفته است. ساعت 9 صبح 26 تیرماه کارآگاهان در بیمارستان، حمید را دستگیر کردند که وی دعوا با مجید را به گردن گرفت و همدست 28 سالهاش به نام «خسرو» را لو داد. تیم پلیسی هنوز ساعت 5/12 ظهر نشده بود که خسرو را نیز به دام انداختند و دو پسر شرور را تحت بازجویی گرفتند. حمید و خسرو ادعا کردند به خاطر «چشم تو چشم شدن» با مجید دعوا کردهاند. حمید گفت: «در زمان خروج از پارک و رفتن به خانه بودیم که با دو جوان چشم تو چشم شدیم و به این بهانه دعوا بین ما آغاز شد. آنها از داخل خودرویشان چاقو و قمه برداشتند و به سمت ما حمله کردند و ما نیز برای آنها چاقو کشیدیم که یکی از آنها از ناحیه شکم و پهلو چاقو خورد.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#953
Posted: 21 Jul 2015 16:10
والدینی که دختر یکسالهشان را به شیشه فروختند!
فرمانده انتظامی مشهد مقدس گفت: زوج شیشه ای که دختر یک ساله خود را به خاطر خرید مواد مخدر فروخته بودند در جریان تحقیقات پلیسی شناسایی و دستگیر شدند.
سرهنگ حجت نیک مرام ، در گفتگو با خبر نگار مهر درباره جزئیات دستگیری متهمان افزود : زن و شوهر شیشه ای که از سه سال قبل خانه خود را پاتوق معتادان ولگرد کرده بودند هفته گذشته دختر یک ساله و یک ماهه خود را به فردی معتاد فروختند و ۱۰۰ هزار تومان از او پول گرفتند تا مواد مخدر صنعتی از نوع شیشه برای خود بخرند که شناسایی و دستگیر شدند .
وی گفت : پدر و مادر مرد جوان متوجه ناپدید شدن نوه شان شدند و گفته های عروس و پسر معتادشان را مبنی بر این که با فردی مشکل داشته اند و آن فرد، کودک شان را ربوده باور نکرد. از این رو پدر بزرگ و مادر بزرگ نگران موضوع فقدانی نوه یک ساله شان را به پلیس اعلام و خواستار پی گیری سریع پرونده شدند.
فرمانده انتظامی مشهد با اعلام اینکه بهای این کودک خرجی سه روز مواد مخدر پدر و مادرش شده بود گفت: در تحقیقات افسران آگاهی کلانتری شهید رجایی مشهد در پیگیری پرونده به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد فردی معتاد دختریک ساله و یک ماهه زوج جوان را با خود برده است.
سرهنگ حجت نیک مرام افزود: با انجام اقدامات گسترده اطلاعاتی و ردزنی های پلیسی، فرد مورد نظر شناسایی و دستگیر شد.
این جوان معتاد ابتدا با تناقض گویی قصد منحرف کردن مسیر تحقیقات پلیس را داشت. اما در برابر شواهد موجود راهی جز بیان حقیقت نداشت و بلافاصله اعتراف کرد دختر را به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان از زن و شوهر شیشه ای خریده است.
فرمانده انتظامی مشهد گفت: پلیس در پی گیری های بعدی پرونده پس از گذشت ۲۴ ساعت دختر یک ساله وی را به پدربزرگ و مادربزرگش تحویل داد.
نیک مرام افزود: متهمان این پرونده دستگیر و برای سیر مراحل قانونی به مراجع قضائی معرفی شده اند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#954
Posted: 22 Jul 2015 12:04
قتل همسر برادر به دلیل سوءتفاهم
شرق: مردی که همسر باردار برادرش را بهخاطر سوءتفاهم به قتل رسانده بود با رضایت اولیایدم از قصاص نجات پیدا کرد. به گزارش خبرنگار ما، مردی ٢٠ آذر سال ٨٧ به مأموران پلیس خبر داد همسرش به قتل رسیده است. او به پلیس گفت برای انجام کاری از شهر خارج شده بود که دخترش با او تماس گرفت و گفت مادرش در را باز نمیکند و زمانی که خود را به خانه رساند، جسد همسرش را پیدا کرد.
وقتی مأموران به دستور بازپرس ویژه قتل، جسد ماندانا -٢٥ساله- را به پزشکیقانونی منتقل کردند تحقیقات خود را از خانواده این زن ادامه دادند و متوجه شدند این زن پنج ماهه باردار بود. حمید -شوهر ماندانا- اختلاف با همسرش را از مأموران مخفی نکرد، اما بر بیگناهی خود در قتل همسرش تأکید کرد و گفت: «من با زنی به نام سارا رابطه داشتم و همسرم به همین دلیل با من درگیریهای زیادی داشت.
دو ماه قبل دخترمان حین بازی صدمه دید و فوت شد. از وقتی او را از دست دادیم رابطهام با همسرم بدتر شد، اما در قتل او هیچ نقشی نداشتم و به دلیل بارداربودنش سعی میکردم او را در آرامش نگه دارم». تحقیقات مأموران ادعای این مرد را ثابت کرد و دوستانش تأیید کردند او زمان قتل خارج از شهر بود.
چندی بعد برادر حمید به نام حسین به پلیس مراجعه کرد و گفت همسر برادرش را به قتل رسانده است. او ابتدا مدعی شد حمید او را وادار به این کار کرده و گفته اگر ماندانا را به قتل نرساند خودش را میکشد.
متهم بعد از چند روز، اعترافهای قبلیاش را پس گرفت و گفت چون ماندانا زندگی او را به هم زده و باعث شده بود همسرش از او جدا شود تصمیم به قتل گرفت.
متهم گفت: «یک ماه قبل نقشه قتل ماندانا را کشیدم، او با حرفها و کارهایی که کرد باعث شد همسرم با من درگیر شود و بعد هم طلاق بگیرد و من هم به تلافی او را کشتم. در این قتل برادرم نقشی نداشت و اصلا در جریان ماجرا نبود». وقتی از همسر سابق متهم بازجویی شد، ادعای متهم را رد کرد و گفت: «شوهرم مرد بسیار خشنی بود، همیشه من را کتک میزد و اذیتم میکرد. چند ماه قبل ماندانا و شوهرش به مکه رفته و برای من بهعنوان سوغات یک دستگاه برقی اپیلاسیون آورده بودند، وقتی شوهرم این دستگاه را دید عصبانی شد و من را کتک زد و با ماندانا هم دعوا کرد؛ من قهر کردم و به خانه پدرم رفتم اما طلاق من ربطی به ماندانا نداشت و چون شوهرم خیلی کتکم میزد از او جدا شدم.
شوهرم میگفت در کودکی از برادرانش خیلی کتک خورده و به همین دلیل هم بچههای آنها را اذیت میکرد». متهم در شعبه ٧٤ دادگاه وقت کیفری استان تهران محاکمه و با درخواست اولیای دم به اتهام قتل ماندانا به قصاص نفس و درخصوص ازبینرفتن جنین پنج ماهه به پرداخت دیه محکوم شد. هرچند رأی صادرشده مورد تایید قرار گرفت، اما اولیای دم ماندانا با مراجعه به دادسرای جنایی تهران اعلام رضایت کردند و خواستار دیه شدند که به این دلیل پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه چهار دادگاه کیفری شماره یک ارسال شده و متهم یکبار دیگر پای میز محاکمه میرود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#955
Posted: 22 Jul 2015 12:07
حمله خرس به کودک سرابی
رئیس اداره محیط زیست سراب از حمله خرس به یک کودک هشت ساله سرابی در مناطق کوهستانی این شهرستان به دلیل عدم رعایت نکات ایمنی و احتیاطی از سوی خانواده این کودک در چنین منطقه ای خبر داد.
مهر: حضور انسان در مناطق زیست حیات وحش علاوه بر تاثیر بر روند و چرخه طبیعی حیات در این مناطق، گاهی منجر به بروز حوادث تلخ و دردناک برای گردشگرانی می شود که بدون آشنایی با محیط مقصد سفر و غفلت از رعایت نکات ایمنی و احتیاط در خصوص تردد در چنین مناطقی زمینه ساز مشکلات جدی برای خود می شوند.
هر چند خوشبختانه در سانحه حمله خرس خشمگین به کودک سرابی رها شده در مناطق کوهستانی شاهد تلفات نبودیم اما این حادثه هشداری جدی برای خانواده ها بود تا احتیاط لازم را در سفر به قلمرو حیات وحش و حضور در مناطق زندگی چنین حیواناتی داشته باشند.
اتراق در مقابل پناهگاه خرس عامل حمله حیوان وحشی به کودک بدون محافظ
حیدرعلی امیرزاده دوشنبه در تشریح جزئیات سانحه حمله خرس وحشی به کودک سرابی اظهار داشت: کودک هشت ساله ای که به دلیل بی احتیاطی والدین در مراقبت از فرزند خود در دل کوهستان و محل زیستگاه خرس های بومی، در چنگال خرس خشمگین گرفتار شده بود، با تلاش یکی از اقوام خود و حمله سگ های گله منطقه از دست خرس رهایی یافت ولی در تخت بیمارستان بستری شد.
وی با ابراز تاسف از این حادثه به خانواده ها توصیه کرد حتی المقدور از بردن کودکان و افراد با توان جسمانی ضعیف به ارتفاعات و مناطق بکر طبیعی و مکان هایی که احتمال زندگی حیات وحش در آنها وجود دارد، خودداری کنند و دست کم در صورت چنین اقدامی، مراقبت لازم را از کودکان خود در این مناطق انجام دهند.
رئیس اداره محیط زیست سراب در تشریح این موضوع گفت: در همین مورد اخیر به دلیل بی احتیاطی والدین در انتخاب محل اتراق و قرار گرفتن در ورودی پناهگاه خرس شاهد حمله حیوان وحشی به کودک هشت ساله بودیم که به دلیل صعود والدین خود به ارتفاعات بالادستی محل چادرزنی بدون محافظ در این منطقه رها شده بود اما خوشبختانه با اقبال خوش این خانواده چنین حادثه ای که می توانست به یک تراژدی تبدیل شود، پایانی بدون تلفات داشت.
حمله سگ های گله و تلاش اقوام کودک را از چنگال خرس نجات داد
به گفته یکی از اقوام این کودک هنگامی که آنها در انتظار بازگشت پدر کودک از بالای صخره های ارتفاعات منطقه رازلیق بودند ناگهان با غرش یک خرس خشمگین روبرو شدند که کودک هشت ساله را به دندان گرفت.
وی در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اشاره به تلاش و درگیرشدن با خرس برای نجات کودک افزود: خوشبختانه با حمله سگ های گله منطقه و با تلاش مشقت باری که انجام دادیم، این کودک در حالی که به علت زخمی شدن دچارخونریزی شده بود، از دست خرس رهایی یافت و با حضور به موقع اورژانس و انتقال به بیمارستان سراب و اعزام به بیمارستان تبریز از مرگ نجات پیدا کرد و اکنون در بیمارستان بستری و تحت مداوا قرار دارد.
لزوم رعایت نکات احتیاطی از سوی خانواده ها در سفر به مناطق زیست حیات وحش
یکی از کارشناسان محیط زیست سراب در این زمینه به خبرنگار مهر گفت: از گردشگران خواهش می کنیم که اگر قصد سفر به مناطق حفاظت شده را دارند، با مراجعه به ادارات محیط زیست با منطقه مورد سفر آشنایی پیدا کنند.
علی پور تصریح کرد: خانواده ها حتی المقدور باید از افراد بومی و چوپانان محل در مورد منطقه پرس و جو کنند چرا که در مواقعی حتی چوبانان آشنا به محل نیز گوسفندان خود را در نقاطی که زیستگاه طبیعی خرس ها و دیگر حیوانات وحشی محسوب می شوند، به چرا نمی برند.
وی همچنین از خانواده ها خواست تا از بردن کودکان خود به مناطق بکر طبیعی و مناطقی که احتمال آسیب از طرف حیوانات وحشی وجود دارد، اجتناب کنند و اظهار داشت: محل حادثه حمله خرس به کودک سرابی موسوم به قوتی قیه در ارتفاعات رازلیق بوده که افراد بومی به تردد خرس ها در این محل وقوف کامل دارند.
این گزارش حاکی است خرس های قهوه ای از حیوانات بومی منطقه و کوهستان های سراب محسوب می شوند و هر از چند گاهی این حیوانات که زیستگاه طبیعی آنها کوهستان است، با انسان درگیر می شود که در آخرین مورد در سال ۹۱ قتل خرس گرسنه توسط شکارچی خودسر در روستای هریس سراب موجب اعتراض دوستداران طبیعت شد.
به هرحال از خانواده ها نیز انتظار می رود تا با توجه به وجود حیات وحش در چنین مناطقی و حق آنها برای برخورداری از امنیت و آرامش در محیط طبیعی زندگی خود، به نزدیکی لانه های این حیوانات نزدیک نشده و خود را از هرگونه آسیب احتمالی دورنگه دارند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#956
Posted: 22 Jul 2015 12:09
بازداشت ۵۰ دختر و پسر جوان در یک پارتی در حومه دزفول
تقاطع: خبرگزاری "فارس"، متعلق به سپاه پاسداران، از بازداشت ۵۰ دختر و پسر جوان در یک پارتی در حومه دزفول در استان خوزستان خبر داده است.
این خبرگزاری به نقل از یک "منبع آگاه" نوشته که این جوانان یکشنبهشب (۲۸ تیر-۱۹ جولای) در باغی در شهر شمسآباد از توابع دزفول، «به صورت مختلط و در وضع نامناسبی اقدام به جشن و شادی میکردند» به طوری که «سر و صدای ناشی از خوشگذرانی این افراد به حدی بود که جریان به اطلاع پلیس رسانده شد».
به گفتهی این منبع، این جوانان ۲۰ تا ۲۵ ساله که ۲۶ نفر از آنها دختر و ۲۴ نفر دیگر پسر بودند، صبح روز دوشنبه «در وضعیت نامناسبی بازداشت و برای تحقیق و تشکیل پرونده به یکی از مراکز پلیس منتقل شدند».
وی با بیان اینکه همهی بازداشتشدگان از اهواز برای «تفریح و خوشگذرانی» به این باغ رفته بودند، اضافه کرده که از آنها «وسائل مختلف لهو و لعب، مشروبات الکلی و... کشف و ضبط شده است».
خبرگزاری "فارس" در پایان این خبر مدعی شده که «دزفول به دارالمومنین معروف است و مردمان این شهرستان جزو مذهبیترین شهرهای استان خوزستان هستند».
تازهترین مورد بازداشت جوانان شرکتکننده در یک مهمانی، در ادامهی بازداشتهای مشابه ماههای گذشته در تهران و سایر شهرهای ایران صورت میگیرد.
در یکی از آخرین این موارد، روز ۵ خردادماه، دادستان شهرستان پردیس در شرق تهران از دستگیری ۸۹ نفر در جریان یک مهمانی شبانه در این شهرستان خبر داد و مدعی «انهدام بزرگترین باند برگزاری پارتیهای شبانه در شرق استان تهران» شد.
حیدر فتاحی، به خبرگزاری "فارس" گفته بود که محل این مهمانی، یک سفرهخانه سنتی در روستایی در اطراف شهرستان پردیس بود و در آن، دختران و پسران جوانی که «از طریق شبکههای اجتماعی همچون وایبر، واتساپ، لاین، تانگو و اینستگرام، دعوت میشدند، تا نیمههای شب به رقص و پایکوبی میپرداختند».
در آخرین روزهای سال گذشته خورشیدی نیز وبسایت "دفاعپرس" متعلق به "بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس" از هجوم نیروهای اطلاعات بسیج تهرانسر و ماموران "پلیس امنیت اخلاقی" به یک مهمانی در یک باشگاه بدنسازی در غرب تهران و بازداشت ۴۰ مرد و ۲۰ زن خبر داده بود.
پیشتر در ده روز نخست اسفندماه نیز دستکم ۹۵ نفر در دو مهمانی جداگانه در اطراف مشهد دستگیر شده بودند.
اینگونه برخوردها با شهروندان و به ویژه جوانان در ایران در حالی صورت میگیرد که حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی، روز ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۴ (۲ مهر ۱۳۹۳) در حاشیهی حضور خود در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل متحد در نیویورک، در جلسهای در بنیاد "امریکای نو" (New America) و در پاسخ به سوال "فرید زکریا"، گردانندهی جلسه، در خصوص حکم زندان و شلاق برای جوانان سازندهی یک موزیکویدئو در ایران، گفته بود که فکر نمیکند «این قبیل مشکلات در ایران وجود داشته باشد که اگر گروهی بخواهند شادی کنند مورد تعرض قرار بگیرند یا دستگیر بشوند».
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#957
Posted: 22 Jul 2015 12:13
٢ ماه شکنجه کودک ٩ ساله سیستانی به دست مردان ناشناس
نوجوان ۹ ساله سیستانی پس از ٦٠ روز شکنجه در اسارتگاه گروگانگیران ناشناس، به کما رفت. پیکر نیمهجان این پسر نوجوان در حالی در خیابان رها شده بود، که گروگانگیران فرار کردند و تحت تعقیب پلیس قرار دارند. آنها وقتی موفق به اخاذی از خانواده پسر نوجوان نشدند او را شکنجه دادند و بدن نیمهجانش را در خیابانی در زابل رها کردند.
روز ٢٨ اردیبهشت امسال یعنی درست ٢ ماه پیش بود که مهدی ٩ ساله صبح زود از خواب بیدار شد. مادرش او را برای خرید صبحانه به مغازه فرستاد. ولی یک ساعتی گذشت و مهدی به خانه برنگشت. مادرش کمکم نگران شد و به دنبال مهدی گشت ولی اثری از او نیافت. او در نهایت با نگرانی با شوهرش تماس گرفت و موضوع را با او درمیان گذاشت. در حالی که همه به دنبال این پسر نوجوان می گشتند پس از گذشت چند ساعت پیامکی از یک خط ایرانسل، با این متن به پدر مهدی ارسال شد: «مهدی سالم و دست من است. اگر به کسی چیزی بگویید او را میکشم.»
پدر که شوکه شده بود موضوع را به نیروی انتظامی اطلاع داد. پس از این پیامک بود که تماسهای آدمربا آغاز شد. او هر روز با پدر مهدی تماس میگرفت و او را تهدید می کرد. روز اول این تماسها با یک شماره ایرانسل و روزهای بعدی با شمارههای مختلفی به پیششماره کشور افغانستان بود و مرد آدمربا درخواست پول زیاد برای آزادی مهدی میکرد. درنهایت وقتی پدر مهدی از بازگشت فرزندش ناامید شد حاضر به پرداخت ٢٠٠میلیون تومان شد، اما دیگر دیر شده بود. زمانی که افرادی آماده تحویل پول به گروگانگیران شدند، مهدی ٩ ساله بر اثر شکنجههای فراوان وضع وخیمی پیدا کرده بود. به همین دلیل گروگانگیران مهدی را به صورت برهنه در محله حسنآباد شهر زابل رها کردند و اهالی نیز با تماس با ۱۱۵ او را به بیمارستان انتقال دادند. خانواده این پسر نوجوان وقتی متوجه میشوند و به بیمارستان مراجعه میکنند، به دلیل شکنجههای زیاد به سختی فرزند خود را شناسایی میکنند. درنهایت او به دلیل جراحات وارده ناشی از خاموش کردن سیگار روی بدنش و داغ کردن با سیم و ضربههایی که به سرش وارد شده است در بخش آی سی یو بیمارستان امیر زابل بستری شد که از وضع بسیار نامطلوبی برخوردار است تا جایی که به گفته پدر این نوجوان پزشکان بیمارستان نیز از بازگشت او اظهار ناامیدی کردهاند.
پدر این نوجوان در اینباره می گوید: «پیش از این نیز به دفتر فرماندار مراجعه کردهام، اما حالا از فرماندار و ارگانهای امنیتی درخواست دارم با توجه به شماره تلفنهایی که با ما در این رابطه تماس میگرفتهاند یعنی یک شماره ایرانسل و ۴ شماره از افغانستان این موضوع را رسیدگی کنند تا مشخص شود که گروگانگیران چه کسانی بودهاند. پسر من که از بین رفته و دیگر امیدی به زنده بودنش ندارم، اما از همه خواهش میکنم در این مورد با ما همکاری کنند تا خون فرزندم پایمال نشود.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#958
Posted: 22 Jul 2015 12:14
رهایی پسر ۷ ساله از یک گروگانگیری
زوج جوان در دسیسهای پسر 7 ساله دوست قدیمی را ربودند تا به اختلاف حسابشان خاتمه دهند.این کودک 7 ساله روز 8 تیرماه از سوی چند گروگانگیر ربوده و به استان کرمان انتقال داده شده بود. به گزارش شوک، ساعت 4 بعد از ظهر روز گروگانگیری، پسر بچه 7 ساله جلوی خانه شان مشغول بازی بود که یک خودروی پژو 206 در کنار او توقف کرد. پسرک سرنشینان خودرو که زن و مردی جوان و دو کودک بودند را میشناخت. آنها از دوستان خانوادگیشان بودند. راننده خودرو از مهدی کوچولو خواست برای خرید تا مغازه سوپرمارکت بروند و بعد به خانه برگردند. پسرک با عجله سوار شد. خودرو به راه افتاد و دیگر هیچ خبری از پسربچه نشد. خانواده مهدی که از گمشدن کودک خود دلنگران شده بودند پس از گذشت چند روز موضوع را به پلیس 110 اعلام کردند. فرمانده پلیس مه ولات در این باره به شوک گفت: با اعلام شکایت خانواده پسربچه ربوده شده، تحقیقات گستردهای صورت گرفت.سرهنگ حسن علی نیا افزود: بررسیهای ابتدایی نشان داد آدمربایی به خاطر اختلاف حساب بوده است.وی گفت: با پیگیریهای پلیس، آدمربایان که احساس خطر میکردند کودک ربوده شده را روز 25 تیرماه در نزدیکی خانه پدرش رها کردند و متواری شدند. مهدی کوچولو در بیان چگونگی ربایش خود گفت: وقتی سوار خودروی دوست پدرم شدم همسرش یک آبمیوه به من داد و با خوردن آبمیوه بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم فهمیدم در شهر دیگری هستم. آنها از پدرم پول میخواستند و فکر میکنم پول هم گرفتند اما از حرفهایشان متوجه شدم میترسند که دستگیر شوند. دوست پدرم مرا نزدیک خانه مان رها کرد و پا به فرار گذاشت.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#959
Posted: 23 Jul 2015 11:32
مجسمه «صندوق» در مرکز تهران به سرقت رفت
مجسمه صندوق از برابر ساختمان موزه پست در میدان امام خمینی به سرقت رفت!این دزدی تکرار سناریوی قدیمی سرنوشتهای پرابهام مجسمههای پایتخت است که پلیس با وجود رسیدن به سرنخهایی در نیمه راه نتیجه پیگیری آن را اعلام نکرد. از سال 89 تاکنون که معمای سرقت مجسمهها پیش روی پلیس تهران قرار گرفت، مسئولان قضایی و پلیسی اطلاع رسانی چندانی نکردند و تصور میرفت که دیگر این زنجیره سرقتها پاره شده و دزدان با احساس ترس از بازداشت شدن دست از اجرای توطئههایشان برداشتهاند. عجیبتر اینکه با وجود بررسیهای پلیسی گسترده و رسیدن به سرنخهایی از دزدان ناگهان ادامه تحقیقات از دستور کار خارج شد.
تکرار دزدی مجسمهها
به گزارش برنا، یک مجسمه برنزی دیگر هم به جمع آثار تجسمی به سرقترفته پایتخت افزوده شد. از سال 89 تاکنون 13 مجسمه از سطح شهر تهران به سرقت رفته و مسئولان تاکنون نه مجسمههای ناپدید شده را یافته و نه پاسخ مناسبی درخصوص چگونگی سرقت این مجسمهها و شناسایی دزدان آنها ارائه کردهاند. مجسمه برنزی «صندوق» با وزن ١٢٠ کیلو تصویر پسربچهای را درحال انداختن پاکت نامه نشان میداد و در مقابل موزه پست، واقع در خیابان امام خمینی در منطقه ١٢ نصب شده بود. ابراهیم اسکندری که برای ساخت این اثر در دومین دوسالانه مجسمهسازی شهری در سال ٨٨ برگزیده شد در این خصوص گفته است: «چندروز پیش دستهای این مجسمه قطع شد. روز دوشنبه، ٢٩ تیر وقتی برای دیدن وضعیت مجسمه رفته بودم متوجه سرقت آن شدم.»
وی در ادامه چنین مدعی شد: «دستهای این مجسمه سال گذشته هم قطع شده بود، آن زمان وقتی مجسمه را ترمیم کردم حتی پیشنهاد نصب دوربین با هزینه شخصی را هم به مسئولان موزه دادم.»
4 مجسمه در اختیار شهرداری
بر پایه این گزارش، سال 89 وقتی 12 مجسمه از شهر تهران ربوده شد حجم خبری گستردهای را ایجاد کرد. سازمان زیباسازی شهر تهران در خصوص 4 مجسمه از 12 مجسمه دزدیده شده چنین گفت: چهار مجسمه به دلیل اجرای طرح، اصلاح یا آسیبدیدگی در اختیار این سازمان قرار دارد که از آن جمله سردیس شهید «نواب»، اثر حسین علی عسگری که در منطقه ۱۰ ابتدای بزرگراه نواب نصب شده به دلیل ساخت تونل توحید برداشته شده و در اختیار سازمان زیباسازی است.
همچنین سردیس «دانته»، اثر هنرمند ایتالیایی که در پارک شهر واقع در منطقه ۱۲ نصب شده بود به دلیل اصلاح پایه و مرمت آن برداشته شده و در اختیار شهرداری منطقه ۱۲ قرار دارد. مجسمه «ابوسعید ابوالخیر»، اثر محمد بیگزاده در میدان منیریه و سردیس «اقبال»، اثر حمید رضایی واقع در بوستان مشاهیر شهرری به دلیل آسیب دیدگی برداشته شده و برای مرمت در اختیار سازمان زیباسازی است. این توضیحات سازمان زیباسازی در حالی صورت گرفت که سرنوشت 8 مجسمه دیگر نامعلوم بود و همچنان هم نامعلوم است و حال یک مجسمه دیگر نیز ناپدید شده و عدد 8 به 9 رسیده است.
یک کارشناس روابط عمومی سازمان زیباسازی شهرداری تهران دیروز به برنا در خصوص مجسمه «صندوق» دزدیده شده از مقابل موزه پست گفت: «ما دو روز پیش از سرقت مجسمه «صندوق» مطلع شدیم، اما از آن زمان تاکنون پیگیریهای ما برای این موضوع بینتیجه بوده است. هنرمند سازنده این مجسمه نیز به طور جداگانه پیگیریهایی انجام داده است که آن هم بینتیجه بود. عملاً پیگیری این موضوع نتیجهای ندارد و به جایی نخواهیم رسید.»
وی در خصوص این مجسمه تازه ربوده شده از خیابان امام خمینی گفت: «تصمیم نهایی برای این مجسمه را شورای هنری باید اتخاذ کند، که آیا این مجسمه دوباره ساخته و در محل سابق نصب شود یا خیر؟!»
وی در رابطه بااینکه چرا شهرداری، بعد از گم شدنهای چند سال پیش این مجسمهها تمهیداتی برای حفاظت از آنها نیندیشیده است، گفت: «در این مورد جلسات زیادی گذاشته و موضوع گذاشتن دوربین برای حفاظت از این مجسمهها لغو شد به دلیل اینکه تعداد مجسمهها زیاد است، بیش از 2 هزار مجسمه در سطح شهر پراکنده است. همچنین این مجسمهها در مناطقی هستند که موقعیت نصب دوربین را ندارند. نتیجه جلسات برای حفاظت از این مجسمهها این شد که آنها را در مکانهای امن تری نصب کنیم.» وی در پایان در رابطه با اینکه برای حفظ این مجسمهها از این به بعد باید چه کرد، گفت: «بهترین راه، فرهنگسازی برای مردم است.
زمانی بود که این آسیبها به شیشهها و صندلیهای اتوبوسها وارد میشد اما امروز دیگر کسی به صندلی یا شیشه اتوبوس آسیب نمی زند چون فرهنگسازی شد. برای این موضوع هم باید فرهنگسازی شود. نسل آینده که با این مجسمهها بزرگ میشوند مسلماً فرهنگ محافظت از آن هارا دارند، امیدواریم چنین اتفاقاتی در آینده کمتر بیفتد»
دزدان چه کسانی هستند؟
یک منبع آگاه پلیسی در این خصوص گفت: سال 89 وقتی 12 مجسمه برنزی از سطح شهر تهران ناگهان ناپدید شد، بررسیها برای یافتن ردی از دزدان توسط مأموران اداره 17 پلیس آگاهی تهران آغاز شد. در مسیر این تحقیقات و بررسی دوربینهای مدار بسته نصب شده در شهر و تحقیق از رفتگران شهرداری در ساعات شبانه مأموران به مردان سبز پوشی رسیدند؛ مردانی که با لباس سبز باغبانی شهرداری به محل نصب مجسمهها مراجعه کرده و مجسمهها را از جا کنده و با جرثقیلهایی که از قبل کرایه شده بودند از محل دور کرده و به مکان نامعلومی منتقل میکردند. در این سری از تحقیقات مأموران حتی به یک تاکسی برخوردند که مورد استفاده دزدان بود اما گرههای کور باعث بنبست در ردیابی دزدان مجسمهها شد. عجیب اینکه وقتی پلیس توانست جرثقیل مورد استفاده از سوی دزدان مجسمهها را شناسایی کند، از صاحب آن شنید که گروهی در قالب یک سازمان شبها برای جابهجایی جرثقیلها 150 هزار تومان به وی میدادند و این مرد وظیفه داشت مجسمهها را پشت کامیونی بار بزند و هیچوقت تصور نمیکرد آنها که لباس سبز ویژه پیمانکاران شهرداری را میپوشیدند، دزد باشند. این مقام پلیسی گفت: «یکی از رفتگران شبانه که وی نیز مشخصاتی از دزدان ارائه داده است به پلیس گفته که دزدان لباس باغبانی داشتند و وی تعجب کرده چرا آنان خارج از حیطه وظایف در حال جابهجایی مجسمهها هستند.» بنابر این گزارش، با سرقت مجسمه صندوق، باز پرونده دزدیهای پر رمز و راز مجسمههای تهران روی میز تحقیق پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#960
Posted: 23 Jul 2015 11:33
بهجای بیمارستان مرا به خواستگاری ببرید
بیمار روانی برای فرار از بیمارستان روانی با مراجعه به پلیس ادعا کرد 10 سال قبل مردی را کشته است.
به گزارش جام جم،27 تیر امسال پسر جوانی با مراجعه به کلانتری قائم تهران خود را قاتل معرفی وادعا کرد 10 سال قبل در پی اختلاف مالی مردی را به قتل رسانده و جسدش را در مسیل باختر در شرق تهران رها کرده است. با اعلام موضوع به بازپرس ویژه قتل، پسر جوان بازداشت و به پلیس آگاهی منتقل شد.
روز گذشته با انتقال مهرداد 29 ساله به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای امور جنایی، پسر جوان در تحقیقات مدعی شد، پدرم 100 میلیون تومان برای راه اندازی یک شرکت به من داد. در خیابان با مردی 40 ساله آشنا شدم که او ادعا کرد می تواند شرکتی برایم راه اندازی کند. وقتی پولم را گرفت چند روزی خبری از او نشد تا این که او را در خیابان مسیل باختر دیدم و با ضربات چاقو به قتل رساندم و جسدش را داخل مسیل انداختم. در ادامه تحقیقات مشخص شد پسر جوان دچار اختلالات روحی است و چند سال معتاد به شیشه بوده و به دروغ مدعی ارتکاب قتل شده است.
همچنین مادر مهرداد در جلسه بازپرسی با اعلام این که فرزندش دو سال قبل و همزمان با مرگ پدرش دچار اختلالات روحی شده است، گفت: او از سال 88 معتاد به شیشه شد و بعد از چندسال ترک کرد. پسرم در این چند سال در کمپ های ترک اعتیاد و بیمارستان های روانی بستری بود. ادعای پول داشتن و قتل را هم برای فرار از بیمارستان و کمپ مطرح کرده، تا بتواند در جایی غیر از این محل ها زندگی کند. مشاور بیمارستان نیز اعلام کرد نباید مهرداد مرخص می شد و نیاز به درمان دارد. با مشخص شدن اعادی دروغ قتل، با دستور سعید احمد بیگی بازپرس شعبه هفتم دادسرای امورجنایی پسر جوان برای ادامه درمان به بیمارستان روانی معرفی شد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟