ارسالها: 2808
#401
Posted: 2 Jan 2012 03:18
هنوز باهاش برخوردی نداشتم ولی همه بچه های لوتی باصفا هستن
قلبم آرام است
این چشمها که میبینی
برای آبیاری آغوش تو پرآب شدهاند
اگه تونستی پوشه ای به اسم con توی کامپیوتر بسازی
بدون خط فاصله یا نقطه و....
ارسالها: 2470
#402
Posted: 5 Jan 2012 10:26
و اما آقای داروک:
اولین بار داروک رو در روزان ابری شناختم..اصرار بیش از حدشون به اینکه داروک هستند و داستان قبلی و حذف و داستان و ویرایش جدید اون گذاشته بشه کمی عجیب بود برام..به هر حال حساسیتشون طبیعی بود ولی ایشون خیلی متعصابانه اصرار داشتن..شاید این برمی گرده به بارزترین خصوصیتشون یعنی اشتیاقشون و تعصبشون به شخصیتی به نام "داروک" ..حس می کنم ایشون کاملا خودشون رو در این نقش پذیرفتند و خیلی براشون مهمه..یعنی این شخصیتب از دنیای مجازی هست که در دنیای واقعی هم ممکنه رسوخ پیدا کرده باشه.
ممکنه ایشون همین شخصیت رو داشته باشند و ممکنه نه خیلی متفاوت باشند اما مهم اینه که شخصیت محبوبشون همینی هست که "داروک" صداش میزنه.
داستانهاشون لحنی زنانه داره..خیلی جاها شاید اگر نمی دونستیم نویسنده یه آقا هستند مخصوصا در روزان ابری لحن و بیان و نوع روایت گویی کاملا بیانی زنانه به خودش میگیره.
بر اساس صحبت هاشون در تاپیک های دیگه همیشه دیدیم سعی میکنه لحنی رسمی داشته باشه که گاهی این لحن اغراق امیز ادبیاتی و رسمی میشه..به نظرم گاهی معمولی صحبت کردن نشان از معمولی بودن و غیر ادبیاتی بودن نداره و بد نیست در بعضی موضوعات اونجوری هم حرف بزنند اینجوری حالت صمیمیت بیشتری ایجاد میشه.
تنها به نظر میان..روحیه ی عشق طلبی دارند..در عین حال حالت انزوا طلبی هم دارند.
یکی از چیزهایی که در داستان ها و حتی شاید در رفتارش به طور کلی لا اقل شخص من نمی پسندم بزرگ کردن و خیلی خاص جلوه دادن شخصیت داروک هست...این حالت گاهی تو ذوق ادم میزنه...به نظرم گاهی داروک می تونه در نوشتارها یه انسان معمولی با همون احساسات و شکست ها و پیروزی ها باشه..متفاوت کردن و عجیب غریب نشون دادن این شخصیت مخصوصا وقتی خودشون هم در واقعیت سایت (منظورم زندگیشون نیست)دوست دارند با اون شخصیت داستان شناخته بشند یکجورایی حس نامطلوبی به ادم میده...این بزرگ کردن و محبوب بودن و همیشه معشوق بودن ممکنه حس عکسی به ادم بده.
حوصله ی بحث رو نداره و همیشه در بحثا ترجیح میده فوری همه چیز به خیر و خوشی تموم بشه.
بیانشون در صحبت کردن به شیوایی داستاناشون نیست.
علاقه ی عجیبی به عشق های اساطیری داره مخصوصا اینکه کسی عاشقش باشه با همون شور و افسانه ای...
کمی تا قسمتی عجول و کله شقی..فکر کنم در کله شقی های شهروز داستانهاشون خیلی شبیه باشن...
عاشق فروغ...زن مورد علاقش تصویری از مونیکا بلوچی هست ..
در کل اقای داروک انسان خوبی هستند که به کسی دوست ندارن ازار برسونند ولی ممکنه دیگران در مقابل اینجوری نباشند...تخیلش قویه جوری که گاهی این تخیل از دستشون در میره...بیهوده گویی ندیدم در سایت ازشون.
امیدوارم همیشه موفق و شاد و سالم باشند
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 2470
#403
Posted: 11 Feb 2012 18:37
با تشکر از کسانی که اقای "darvack " رو توصیف کردند.
نوبت دوست خوبمون “miranda” ی عزیز هست که توصیف بشه.
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 1667
#405
Posted: 11 Feb 2012 18:46
بامیراندا زیاد هم صحبت نشدم ولی میدونم باجنبه،خوش صحبت وازهمه مهمتر عشق جوکیه!
ﻋﻴﺐ ﻧﺪﺍره ﻛﻪ " ﺗﻨﻬﺎیی "
ﺧﺪاﻡ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ. . .
ارسالها: 2801
#408
Posted: 12 Feb 2012 21:58
زیاد نمیشناسمشون ، اما طی این مدت کوتاه اشتهای عجیب و جنبه بالا ، ایشون بیشتر قابل ذکر هستش
علاقه خاصی هم به شیرینی جات دارند
علاقه خاصی به دعوا و ۲ به هم زنی داره که این ۲ مورد آخر هنوز اثبات نشده
در کل جنبه بالا و متانتشون همیشه پیداست و ستودنیه
هر بیلیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 1329
#409
Posted: 13 Feb 2012 03:24
ميرانده
رفيق شفيق و عشق جوكي
خوش برخورد و شوخ در عين حال يكمي ركي
هميشه خوابه و كلا هميشه خسته
كلا بايد گفت بايد گفت ok منظورم انگشت شصته
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
ارسالها: 484
#410
Posted: 16 Feb 2012 19:16
درود
زياد نميشناسم
اما رك بودنو بي خيالي رو در ايشون احساس كردم
راستي اواتارشم جالبه و شناخته شدس يه جورايي به نظر مياد شبيه افراد 3 دهه قبله
اجازه خدا
تو باید جای من باشی
ببینی در تو چی دیدم