ارسالها: 6216
#422
Posted: 25 Feb 2012 16:35
خوب و مهربون
ازش خوشم میاد احساس میکنم خیلی خوش هیکل هست
پستای که میده بامزه س
کلا از باحالاس
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ارسالها: 2470
#426
Posted: 25 Feb 2012 19:52
و اما میراندای عزیز:
اولین شبی که میراندا اومد همش به این فکر می کردم این دختر چقدر به نظرم اشنا میاد..نمیدونم همش تو ذهنم می خواستم ببینم ایا ایدی دوم یکی از بچه های دیگه هست یا همینجوری به نظرم اشنا میاد...طرز حرف زدن..رفتار..اونهمه صمیمت عجیبش برای یه تازه وارد و فول اپشن بودنش و مطلع بودنش از محیط این حس رو ایجاد کرده بود که البته بعد چند روز دیگه این سوال از ذهنم رفت ولی به شدت یکی رو به یادم میندازه.
از وقتی که رفت و امدش به کلبه زیاد شد بیشتر اشنایی پیدا کردم بهش.
میراندا شاید در اولین جمله بخوای توصیفش کنی میتونی بهش بگی یه دختر خوب...با شخصیتی مخصوص خودش..محترم...با ادب و نزاکتی که به اجبار اونو نشون نمیده و کاملا در رفتار و عملکردش دیده میشه...
باهوش..با گیرنده هایی نسبتا قوی...تیز بین و دقیق...
کمی تا قسمتی سختگیر..لجباز...از اینکه بخواد تو ذوق یکی بزنه زیاد اهمیتی نمیده.
همیشه با نگاهی خیره و مات تصورش میکنم..انگار همه چیز رو بخواد تهشو در بیاره چیه...کنجکاو نه به معنای فضول اما کنجکاو هست...
مهربانیش یه جور خاصی هست بیشتر از روی ادبش هست تا اینکه واقعا مهربانی جزو ذاتش باشه..حتی گاهی فکر میکنم بداخلاق هست کمی.
فکر نمی کنم همیشه بیحوصله باشه ولی فکر میکنم دوره ای به شدت بیحوصله میشه به حدی که شاید اگر کنارش باشی و بیشتر از ده جمله بگی حتی وسط حرفت یه جوری که بهت برنخوره ساکتت میکنه.
نسبت به خودش شناخت داره..براش مهم هست خودشو بشناسه و در عین حال براش مهم هست با کسانی ارتباط داشته باشه مثل خودش تکلیفشون با خودشون مشخص هست..تقریبا با ادمهای بلاتکلیف زود به مشکل بر میخوره.
با مطالعه هست...شنونده ی خوبی هست...از نصیحت شنیدن فراری نیست...به خودش تا حدی که خودشو شناخته اعتماد داره و از بیان این اعتمادش و حسن های خودش حس بدی نداره.
روابط اجتماعی خوب با هر قشری داره..میتونه با یه کارگر بیسواد همونقدر کنار بیاد که با یه مهندس و دکتر...کلا با هر قشری حرف برای گفتن داره.
مغرور نیست اما غرور خاص خودشو داره و میشه گفت یه جورایی خودخواه هم هست.
وقتی به یه چیزی گیر میده دیگه گیر میده و سعی میکنه از اون برنگرده حتی اگر گاهی اون مساله آزارش بده بازم ادامه میده...
در لفافه حرف زدنش..چیزی که ناراحتش میکنه کمتر مستقیم میگه اما اینقدر لحن و جمله بندیش تغییر میکنه زودی متوجه میشی.
در عین رک بودنش رودربایسی هایی هم داره با ادم ها..شاید به اون حس ناراحت نکردن و دلخور نکردنش بر میگرده و این باعث میشه یه وقتایی اذیت بشه خودش.
به نظرم به پسرا کلی شکست عشقی وارد کرده...
عواطفش زیاده ولی افراط و تفریط داره در اون..در یه جاهایی زیادی سرد و خشک و بی حس در یه جاهایی برعکس زیاده روی میکنه...شاید تنها چیزی که گاهی از حد تعادل خارج میشه عواطفش هست...
درون ریز اما برون گرا خودشو نشون میده..مرموز اما مثل یه کتاب باز دیده میشه...
یه لهجه ای یه وقتایی توی حرف زدنش هست که ممکنه درست فکر کنم ممکنه نه...
گریزان از سیاست...گریزان از بحث های بی نتیجه ...یه سر پرشور که الان در دوره ی سکوت و تفکر به سر میبره با یه تردیدی که در جهان بینیش و در تفکراتش هست.
عشق تستای روانشناسی و کتابهای اینجوری و مطالبش....دورشده از خرافات...کمی تا قمستی محافظه کار...
سکسی...با درک خیلی قشنگ از روابط انسانی و جنسی...
دور خودش دایره ای رو کشیده..اون مرزشه..کمتر کسی رو میزاره از این مرز رد بشه ..این مرزبندیش خیلی براش مهم هست...گاهی حتی انگار خودشو قایم میکنه...گاهی حتی ترس رو میبینم در بیرون اومدن از این دایره...
در نهاد خودش ذات تنهایی داره...هرچند تمام روز هم حرف بزنه و بره و بیاد و هر چیزی...حس تنهایی و گمگشته ای داره..
رویا پردازی که محافظه کاریش گاهی ممکنه نزاره به اون رویا پردازیش جامه ی عمل بپوشونه...و در عین حال به شدت منطقی...
منطق رو همیشه میتونه درش ببینی..گاهی حس میکنم برای اب خوردنش هم منطق خاص خودشو داره یعنی برای هر چیزی منطق و دلیل منطقی داره حالا این دلیل منطقی ممکنه از نظر خودش فقط منطقی باشه نه دیگران و تو این سنی که هست کمتر کسی میتونه منطقی های مخصوص خودشو تغییر بده.
اصرای به اینکه ثابت کنه خیلی میفهمه نداره شاید چون مطمئن هست خیلی میفهمه و این اطمینان رو اکثرا درش میبینم.
.
در کل میراندا دختری هست که هم دافعه داره و هم جاذبه..بستگی داره از چه دیدگاهی بخوای بهش نزدیک بشی.
انسان خوبی هست..اهل ازار رساندن نیست..اهل ریاکاری نیست و در مقابل آدمها با احترام و منش و شخصیتی زیبا رفتار میکنه لا اقل در دنیای نت و در سایت.
.
خب فکر کنم خیلی نوشتم این جزو طولانی ترین توصیفات بود چون خیلی اذیتت کردم میراندا جان
تو دختر خوبی هستی اما خیلی از خوبیهای تو رو اطرافیانت چه اینجا و چه بیرون از اینجا قدر نمیدونند...ادب تو باعث میشه یه سری ها گاهی دچار سوتفاهم بشن و صبور بودنت باعث میشه بعضی ها فکر کنند می تونند زیادی اذیتت کنند.
امیدوارم همیشه شاد باشی..امیدوارم همیشه سلامت باشی...همراه با موفقیت در همه ی موارد زندگیت
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 2470
#427
Posted: 25 Feb 2012 21:04
با تشکر از کسانی که "miranda " توصیف کردند
نوبت "anisaa" عزیز هست که توصیف بشه
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 444
#428
Posted: 25 Feb 2012 21:09
انیسا:
لوس
در دستانت گرمای دست دیگری را احساس میکنم.راستش را بگوحقیقت چیست؟؟؟
ارسالها: 826
#430
Posted: 26 Feb 2012 01:32
انیسا
خب بزارین انتقاد کنیم جیگرمون حال بیاد
اینتاپیک چرا هنوز بستس!
اه اه اه کفر ادمو با مدل انیسایی تایپ کردنش در میاره،نصف کامنتاش خوانا نیست!
لیته انجمنه هر دفعه میاد کل انجمنو بو ترشی بر میداره
انقدر لواشک نخور پیر دختر
زشت ترین دختر سایت
اواتاراشو میپوسونه بعد عوض میکنه
حلیم خیلی دوس داره (فرض کن دارم جلوت حلیم میخورم)
دوس داره حرص منو در بیاره ولی نمیتونه (سر حلیم)
دیگه کافه نمیاد
شاید اولین نفری باشم که داستانشو دیدم ولی هر دفعه رفتم داستانشو بخونم یه چیزی شد نتونستم بخونم
لوس هم هست!
اگه حرص خوردی بگو بازم بگم
بــه کــوتــاهــی آن لحــظــه شــادی کــه گذشــت،
غصــه هــم خــواهــد رفــت