ارسالها: 973
#591
Posted: 3 Mar 2013 23:14
یکه یکه امیدوارم از ما ناراحت نباشه. همین دیگه تو توصیف نمی گنجه
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ارسالها: 639
#592
Posted: 3 Mar 2013 23:14
mereng: یالا توصیف کن توصیفات خرکی
واسه اینکه تورو بچه ها بیشتر بشناسند این لینک رو میگذارم بخونند
https://www.looti.net/27_1498_103.html
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
ارسالها: 6216
#593
Posted: 4 Mar 2013 00:30
mereng
مرنگ یکی از دوستایی خوبه من در انجمن هست که واقعا مهربونه خیلی زیاد و کسایی هم که اذیتش کردن به راحتی می بخشه و صمیمت بیشتری هم نشون میده واقعا از این اخلاقش خوشم میاد
اما به نظرم یکم عجول و احساساتی هم هست
بامزه و دوست داشتنی و فعال
همسرشم یکی از باادب ترین دخترا و خوشگل ترینهایی انجمن هست که من نمی دونم چرا از مرنگ خوشش اومد
امیدوارم همیشه خوب و خوش و سلامت باشی در تمام مراحل زندگیت عزیزم
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ویرایش شده توسط: mahsadvm
ارسالها: 832
#594
Posted: 4 Mar 2013 00:48
رسيد به داداش مرنك(راستش بدليل داشتن فونت عربي از نوشتن اسمش معذورم)
پسر بسي ناجوانمردانه با معرفت خيلي مهربون .خيلي عاشق .خيلي فعال ولي كم صبر .همه رو به يه اندازه دوست داره .البته عشقشو كه ديكه ميزاره رو چشماش.
درضمن عاشق فعاليت تو انجمنه .تعداد پستاشو هم هر روز چك ميكنه
كلا (به چشم خواهري بكم كه انديشمند لهم نكنه )دوسش دارم
اميدوارم تو همه ي كاراش موفق باشه
ویرایش شده توسط: armitahot
ارسالها: 3650
#595
Posted: 4 Mar 2013 00:56
من که باشم که از آن خاطر عاطر گذرم
بیست بیسته
با وفا و مهربووووووووون
براش بهترین آرزوها را دارم
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 1095
#596
Posted: 4 Mar 2013 01:04
و اما مرنگ...
قدیمی. پرشور یکی دوبار تا مرز اعدام رفته(بان)خلاصه زنده برگشته
در ارزوی مدیریت و در حسرت کاربر نمونه مونده طفلک کسی به این موضوع توجه نمیکنه
قدیما عاشق غزل بود (خانومش نخونه)
ولی الان در بهدر دنبال یه امضا عاشقانس تا واسه عشقش عوض کنه
خوب بازم بگم...نه دیگه خسته شدم بقیشو بقیه بیان بگن
یه چیزی رو یادم رفت تنها کاربر ۵ ستاره لوتی هم هست
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد