ارسالها: 3588
#171
Posted: 19 Jul 2017 02:41
بهش بگو اون بالا به جای اون همه توچه حیوون می گفتم لاشخور بهتر نبود؟ 
... ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 8967
#172
Posted: 19 Jul 2017 11:43
بهش بگو
تمامِ حرف من این است که
کاش آدم ها یاد بگیرند
که عشق ...
پدیده ای حس کردنی است !
نه فکر کردنی ...
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
ارسالها: 8967
#174
Posted: 20 Jul 2017 23:57
به مدعیان قضاوت بگو ..
بزرگترین درد
بشریت نادانی نیست.
بلکه توهم داشتن آگاهیست.
اگر ما میدانستیم که
چقدر نمیدانیم،
دنیا بهشت میشد ...
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
ارسالها: 2323
#175
Posted: 21 Jul 2017 00:06
ویرایش شده توسط: Erfan1993
ارسالها: 268
#177
Posted: 22 Jul 2017 22:39
بهشون بگو
سر تا پا نگاه میکنی کتک کاریه 
عب نداره آزاد باشین ولی منم میخوام آزادانه خودم باشم
فکر کردم چی بگم دیدم چی بهتر از این که بگم :
طبیعت زیباست
خدا کند مهربانی رسمی شود که از قلبهای پاک میجوشد نه آنکه فریب و دروغی باشد که بر زبانها جاری می شود
------------------
ارسالها: 3588
#178
Posted: 22 Jul 2017 22:52
بهش بگو انسان اگر بر رویش نقاب بکشد چیزی را عوض نمی کند ولی اگر بر روحش نقاب بکشد و خود را پشت پرده دروغ و ابهام و شارلاتان بازی ها و دسیسه چینی ها پنهان نماید و از سفسطه گویی ها و دو بهم زنی ها لذت ببرد ربطی به دانستن ها و ندانستن های دیگر ما در باره او و قضاوتهای ما در این که او انسان بیهوده ایست و مشکل روانی دارد......ندارد ... ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 1135
#179
Posted: 24 Jul 2017 00:05
بهش بگو
بابا دیر اومدی یه وقتی اومدی دیگه حسو حال هیچی نیست منم حقیقت باختو قبول کردم کشیدم کنار گوشه گیر شدم تو اتاقم روز شماریم واس اینکه سر ماه حقوقمو بگیرم کمو زیاد بزنم به زخمم من صبح بلند میشم میگم خدایا کمک کن زود شب بشه امروزم بگذره دیگه حسو حال این کارا نیس که اومدی تغییر بدی اخرشم عشق کنی که پیش خودت بگی ادمش کردم نه ادم بشو نیستم من از زندگیمم راضیم خانوادمم سالمن شکرش همینم از سر من زیاده برس به زندگیت بکش بیرون از من برو یکی دیگه رو ادم کن دیدیش حال کنی
به اون یکیم بگو
خیلی نامردی حرف قشنگ میزنی موقع عمل میرینی من فقط حرصم از این میگیره اگه ۱۰۰ بهت دادم هرچقدر بهت دادم به جون یه دونه خواهر زادم هرچی بود بت دادم فرداش خودم لنگ ۱هزاری بودم رو زدم واست واسم سخت بود ولی کردم گفتم ازم برمیاد عیبی نداره جای دوری نمیره یه کار تو زندگیت اومدی واس من بکنی اونم میدونم بر میومد نکردی الکی گفتی نشد راحت گفتی نشد عیب نداره مشتی رفاقت توعون داره ولی سری بعد خیلی دوست دارم از ته قلبم بت بگم همون اول نه خودمو راحت کنم اقام بنده خدا راست میگفت اولش یه نه بگو ۹ماه درد نکش
اینام اصن ربطی به انجمن نداره فقط دلم خیلی پر بود
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
صفحه 18 از 89