ارسالها: 2470
#11
Posted: 30 Sep 2011 22:15
بهش بگو
گاهی هیچ پناهی نیست..
گاهی هیچ اغوشی نیست
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 2470
#12
Posted: 30 Sep 2011 23:04
بهش بگو...
یک نفر آنطرف گوشی خاموشش بود...
بهش بگو:
كدام نیمه ی لیوان پر است یا خالی
كدام نیمه ی لیوان؟...كه زن پر از خالیست!
بهش بگو شاید خیلی وقتا این منم كه نمیخوام ادمها رو اذیت كنم
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 106
#14
Posted: 17 Nov 2011 19:43
بهش بگو شاید
" تو هم با من نبودی،
مثل من با من
و حتی مثل تن با من! "
.:. خاموشی به هزار زبان در سخن است .:.
ارسالها: 106
#16
Posted: 24 Jan 2012 18:11
بهش بگو :
برایـــت آرزو می کنــــم آرزوی کســــی باشـــــی
کــــه آرزویـــش را داری.......................
.:. خاموشی به هزار زبان در سخن است .:.
ارسالها: 228
#17
Posted: 30 May 2012 16:47
بهش بگو
کمی تند ... کمی بی حیا .... اما حرف دل ِ
.
.
.
آهای آقا پسری که میگی دختر ها آهن پرست هستن ...
این چیزایی که میگم رو گوش کن ...
شاید بعضی از قسمت هاش خاطرات تو باشن !
.
.
آهن پرست بودن دختر ها یه خصلت ۱۰۰٪ نسبیه
این خاصیت دختر ها خلاصه میشه تو چشم های تو !
.
.
دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که :
تو به جای دیدن یه دختر یا یه زن یا حتی گاهی یه مادر !
فقط چند تا برجستگی میبینی ...
و این خیلی جالبه که چشمت انقدر قوی هست که تمام اعضای بدن رو از زیر گشاد ترین لباس ها اِسکَن میکنی و سه بعدی میبینی !
.
.
دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که :
تو به جای این که تو برخورد با اونا بهشون بگی ببخشید خانم محترم
میگی جووووووون عجب چیزییییییههههه !!!
.
.
دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که :
تو وقتی توی تاکسی میشینی ؛ با هر بار پیچیدن فرمون ماشین
تو هم میوفتی روی اون دختر ساده که چسبیده به در ماشین !
.
.
دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که :
وقتی با یه دختر همراه هستی ؛ همش بهش تعارف میکنی که خانوم ها مقدم تر هستن تا جلو تر از تو راه برن ...
ولی خودت خوب میدونی نیتت واسه این کار چیه !!!
.
.
دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که :
وقتی تو با زَنت میری بیرون حتی رنگ سوتین دیگران رو تشخیص میدی !
اما حس نمیکنی که زنت چند متر عقب تر ؛ از درد لگد های بچه ی توی شکمش گوشه خیابون داره به خودش میپیچه !!!
.
.
دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که :
تو وقتی میخوای باهاشون آشنا بشی ؛
به جای اینکه دلشون رو به دست بیاری ...مخشون رو به دست میاری
به جای اینکه ببینی از نظر اخلاق و روحیه به هم میخورید ...
همون اول میگی جا داری یا جور کنم ؟!!!
( آخه لامصب سکس هم اولش آمادگی ِ روحی روانی میخواد )
.
.
دختر ها دقیقا همون قدر آهن پرست هستن که :
وقتی میخورن زمین و تو میری دستشون رو میگیری و بلند میکنی ؛
به جای اینکه سرت رو بندازی پایین و راهت رو ادامه بدی ...
سریع بهش شماره میدی و میگی از آشناییتون خوشبختم !
اونوقت اگه یه مرد مثل خودت یا یه بچه یا حتی یه پیر مرد /پیر زن
می خورد زمین بازم همینجوری شیرجه میزدی سمتش که کمکش کنی؟
دِ نگو آره ... چون اگه این کاره بودی توی اتوبوس جاتو میدادی به اون پیر مردی که بالا سرت با عصا وایساده !
.
.
خلاصه که آقا پسر ...
هر وقت تونستی از کنار یه دختر یا زن رد بشی و به جای این که بگی
بخورمت عزیزم !
بگی سلام بانو ...
اونوقت میتونی اسم خودت رو بذاری مرد ...
و مطمئن باش که هنوز هستن دختر هایی که مرد پرست هستن
نه آهن پرست
چشـــماش ..
نگـــــــــاش ..
صـــــــداش ..
خــنده هاش
همه زیبایــــی ِ زندگــــــی ِ منـــه ,,,,
ارسالها: 2470
#18
Posted: 30 May 2012 17:02
بهش بگو
همونجور که دخترها در آهن پرستیشون همگانی نیستن
پسرها هم در نامردیشون یکی نیستند...
من پسرهای زیادی دیدم که گفتند سلام بانو
پسرهای زیادی دیدم که سالهای سال کنارشون توی یه تاکسی نشستم..باهاشون ساعت ها قدم زدم..هزاران بار در نزدیکترین حالت کنارشون بودم ولی حتی ذره ای هم حس نکردم که منظوری دارند در حرکاتشون..
پسرهای زیادی دیدم که سال ها همدم شب های اینترنت و تلفن و تنهایی من بودند ولی در تمام این سال ها حتی یک بار نپرسیدند سایز کمرت و بدنت چیه...و فکر کنم حتی قدم رو هم نمی دونستند...
پسرهایی می شناسم که وقتی در بدترین روزهام بودم هفته ها شب بیداری می کشیدند تا میان ترس ها و دردها همراهم باشند..
پسرهای زیادی هستند که باهاشون ممکنه توی یه اتاق روزهای روز باشی و حتی شب ها بخوابی و یک بار هم نترسی ازشون که حتی توی خواب به بدنت نگاه کنند..
پسرهایی که حتی توی مستی مودب بودند..توی مستی هم می دونستند این زن حریمی داره و نباید حریم احترامشو شکست...
پسرهایی که سال ها کنارشون زندگی کردم..کار کردم..قدم زدم..نفس کشیدم...و هیچوقت نگاه سنگینشون رو حس نکردم..هیچوقت لبخند مشکوکی ندیدم..هیچ وقت حرف معناداری نشنیدم...
من احترام می زارم برای همه ی دوستانی که در زندگیم داشتم..همه ی پسرانی که اینجوری با من دوست بودند و هستند...و شاید اینچنین هست که هنوز هم می دونم هر جای دنیا باشم فقط کافیه کمکی بخوام دوستانی دارم که هر جای دنیا دوستم دارند..بهم احترام میزارند و براشون بعنوان یه انسان که ارزشمند هست مهم هستم
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
ارسالها: 2470
#19
Posted: 3 Jul 2012 17:26
بهش بگو
دیگه خیلی دیر شده..
آدمها همینند وقتی داشته هاشونو میفهمن که خیلی دیر شده..خیلی...
چون مات توام
دگر چه بازم ...!!؟!
صفحه 2 از 89