ارسالها: 3588
#482
Posted: 17 Feb 2019 02:00
بهش بگو ای دوست ! ای برادر نازنین ! مرغ آزاده که خودشو اسیرهرقفسی بکنه اسیردام هرصیادی بشه و شریک هرخروسی .قفس و صیاد و خروس که گناهی نداشتن ..مرغه خودش خواست ...
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 7003
#483
Posted: 17 Feb 2019 02:11
بهش بگو
گفت...
دوستم نداری؟
دوستم باش...
بهش بگو
گفت...
دوستم نیستی؟
غریبه نباش...
بهش بگو
گفت...
نمیدونم دلم بود یا کمرم
اما
ش ک س ت
💔تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،دلت میگیره،دنبالم نیا بی عشق
تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،همینه تا همیشه حال من بی عشق...❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker
ارسالها: 321
#486
Posted: 1 Mar 2019 00:35
به خدا بگو هیچ حرفی ندارم بجز این که فقط یبارم شده بهم بفهمونی چرا باید تو اوج فراموشی و خاموشی دل ، دوباره کبریت بندازی روی الوار خاطره ها .
تو دقیقه زندگی کن با اونی باش که فردا غم نبودش نخوری
به فکر فردات باش تا هم امروز هم فردارو داشته باشی
ارسالها: 7003
#487
Posted: 7 Mar 2019 17:31
بهش بگو...
من مبارزه میکنم.
نه برای اینکه موفق شوم.
اینقدر باهوشم که میدانم چه خواهد شد.
اما...
من مبارزه میکنم.
فقط برای دل خودم.
و شخصیت خودم.
من مبارزه میکنم.
مثل یک خلبان کامیکازه.
با غرور.
افتخار.
و شجاعانه.
💔تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،دلت میگیره،دنبالم نیا بی عشق
تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،همینه تا همیشه حال من بی عشق...❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker
ارسالها: 24568
#488
Posted: 7 Mar 2019 19:27
بهش بگو
در من کوچه ای است
که با تو در آن نگشتم
سفری است
که با تو هنوز نرفته ام
روزها و شب هایی است
که با تو به سر نکرده ام
و عاشقانه هایی
که با تو هنوز نگفته ام ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 7003
#489
Posted: 9 Mar 2019 12:39
urmiaplayboy20
فدای حواس جمع و محبت تو
❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤
I ❤ You
💔تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،دلت میگیره،دنبالم نیا بی عشق
تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،همینه تا همیشه حال من بی عشق...❤️🩹
ارسالها: 3588
#490
Posted: 13 Mar 2019 21:24
بهش بگو .. به نیلوفرم نوه نازم بگو ...کی راه میری ؟ کی حرف می زنی ؟ کی می پری بغلم ؟...فعلا که نیم روزه شده
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود