ارسالها: 316
#91
Posted: 3 Dec 2012 01:13
بررسی مصرف الکل
دوستانی که الکل مصرف میکنن حتما حتما حتما این قسمت رو بخونن
• الکل و اثرات آن )
- در اکثر جامعه ها , چه ابتدایی و چه صنعتی مصرف الکل به شکلی رواج دارد . الکل را می توان از راه تخمیر انواع بسیاری از مواد بدست آورد که از این جمله است : حبوبات , مانند چاودار – گندم و ذرت , میوه ها مانند : انگور – سیب – آلو , سبزیجات مانند : سیب زمینی , از راه فرآیند تقطیر .
- می توان محتوای الکلی نوشابه ی تخمیر شده را افزایش داد و مشروبات الکلی قوی مانند ویسکی یا رام به دست آورد .
- الکل موجود در نوشیدنیها را اتانول مینامند که از مولکول های نسبتا ریزی تشکیل شده اند که به آسانی و به سرعت جذب بدن می شود همین که جرعه ای سر کشیده شد , به سرعت وارد معده و روده ی کوچک می شود که در آنجا توده ی عظیمی از رگ های خونی کوچک وجود دارد . مولکول های اتانول از طریق همین رگ ها به سرعت وارد خون می شوند و به محض رسیدن به جریان خون , به سرعت به سراسر بدن و به همه ی اعضای بدن می رسند . هرچند الکل بطور یکسان در تمام بدن توزیع می شود , اما احتمال دارد که اثرات آن خیلی سریع در مغز احساس شود زیرا بخش معتنابهی از خون که از قلب پمپ می شود به مغز می رود و بافت چربی در مغز الکل را خیلی خوب جذب می کند . ( کوهن – شوارتس ولدر – ویلسون , 1998)
- وقتی درجه ی غلظت الکل در خون به 3 تا 5 صدم درصد (30 تا 50 میلی گرم الکل در 100 میلی لیتر خون) می رسد , در شخص احساس شنگولی,آرامش و رهایی از قید و بند بوجود می آورد . در این حالت شخص حرف هایی می زند که در حالت عادی بر زبان نمی آورد و خوش مشرب تر و رهاتر می شود . اعتماد به نفس ممکن است افزایش یابددرحالی که واکنش های حرکتی رو به کندی بگذرد این دو اثر وقتی دست بدست هم بدهند رانندگی را پس از مصرف الکل خطرناک میکنند. درغلظت 1/0 درصد الکل در خون اختلال های چشم گیری درکارکردهای حسی و حرکتی پیدا می شود . شخص جویده جویده حرف می زند و در هماهنگی های حرکات خود دچار مشکل می شود . برخی افراد عصبانی و پرخاش گر و برخی دیگر عبوس و ساکت می شوند , در غلظت 2/0 درصد شخص به کلی توان کنترل خود را از دست می دهد و با رسیدن غلظت الکل به سطح بالاتر از 4/0 درصد , خطر مرگ درپیش است.
مصرف الکل در دانشگاه های آمریکا
(من بخاطر اینکه این موضوع شباهت های زیادی به مصرف مشروب در بین جوون های ایرانی رو داره میذارم)
- مصرف الکل در نظر بسیاری از دانشجویان دانشگاه های امریکا جزئی از زندگی روزمره و اجتماعی است . الکل موجب خوش مشربی می شود , تنش را کم میکند , قید و بندها را می گسلد و در کل , مایه ی تفریح و سرگرمی و خوش گذرانی است . با این حال باده نوشی به عنوان سرگرمی اجتماعی می تواند مشکلاتی هم بیافریند , مانند از دست دادن فرصت مطالعه , عمل کرد ضعیف در امتحانات روز بعد مشاجره یا تصادف در حالت مستی , که جدی ترین آن ها مسئله ی تصادفات رانندگی است . در امریکا تصادفات رانندگی ناشی از مصرف الکل , بزرگترین علت مرگ و میر افراد 15 تا 24 ساله است , طی دوره ای که سن قانونی مصرف الکل در ایالت امریکااز 21 سالگی به 18 سالگی کاهش داده شده بود , مرگ و میر ناشی از حوادث رانندگی در میان افراد 18 و 19 ساله بین 20 تا 50 درصد افزایش یافت . از آن به بعد همه ی ایالت های امریکا حداقل سن مصرف الکل را افزایش دادند که متاقب آن , تصادفات رانندگی به میزان چشم گیری کاهش یافت .
• درصد الکل در خون
- در حدود دو , سوم از بزرگسالان آمریکایی گزارش داده اند که الکل مینوشند و دست کم 10% این مصرف کنندگان با برخی مشکلات اجتماعی و روانی یا پزشکی دست به گریبانند که ریشه در مصرف الکل دارد .تقریبا نیمی از این 10% به الکل وابستگی پیدا کرده اند . مصرف زیاد یا طولانی الکل می تواند مشکلات جدی برای سلامتی بیافریند , فشارخون سکته ی قلبی , زخم معده , سرطان های دهان ,گلو, معده , تشبع یا التهاب کبد و افسردگی از جمله بیماری هایی هستندکه بامصرف مداوم ومفرط الکل ارتباط دارند .
در آمریکا به رغم ممنوعیت خرید نوشابه های الکلی توسط افراد زیر 21 سال , بسیاری از جوانان (67%دانش آموزان کلاس هشتم 81% دانش آموزان سال آخردبیرستان و 91% دانشجویان دانشگاه) نوشیدن الکل را تجربه کرده اند . نگران کننده تر از همه , شیوع پرنوشی( نوشیدن بی وقفه ی حداقل 5 پیاله نوشابه ی الکلی)است. در زمینه یابی های ملی 28% دانش آموزان سال آخر دبیرستان و44% دانشجویان دانشگاه گزارش کرده اند که پرنوشی می کنند . تلف شده فزصت های مطالعه , از دست دادن کلاس های درس , زخمی شدن ها , درگیر شدن در روابط جنسی خطربار و درگیری با پلیس ازجمله مشکلاتی است که دانشجویان پرنوشگزارش کرده اند. بدلیل بروز این مشکلات , تعداد بیشتری از دانشگاه ها مصرف الکل را در محیط دانشگاه منع کرده اند . قانون مدارس و دانشگاه های فارغ از دارو که در 1989 که به تصویب کنگره ی آمریکا رسیده است موسسات را ملزم می سازد که برنامه ی آموزشی و حدمات مشاوره ای در زمینه ی مسائل الکل برای دانشجویان وکارکنان خود فراهم کنند .
الکل برای جنین درحال رشد می تواند خطربار باشد .
احتمال سقط جنین های مکرر و بدنیا آمدن نوزادان کم وزن در مادرانی که زیاد مشروب می خورند 2برابر سایر مادران است .
حالتی به نام نشانگان جنین الکلی , کع غقب ماندگی ذهنی و بدشکلیهای چندگانه در چهره و دهان نوزاد از مشخصات آن است معلول می خوارگی مادر در طول بارداری است . مقدار الکل لازم برای بوجود آمدن این نشانگان مشخص نیست , اما درهر حال زنان باردار وقتی حتی مقدار اندکی الکل مصرف کنند , مسلمأ جنین خود را در معرض خطر قرار می دهند .
برین به فلسفه هنر به هرچه بود و هست و نیست . برین به دین برین بدین نگو نپرس چند
http://postimg.org/image/prdpo8iul/
ارسالها: 316
#92
Posted: 3 Dec 2012 01:19
معرفی مواد افیونی ( تریاک و شیره )
• مواد افیونی )
تریاک و مشتقات آن که مجموعأ به مواد افیونی خوانده می شوند داروهایی هستند که از راه کند کردن فعالیت دستگاه عصبی مرکزی سبب می شوند احساس های بدنی و توان پاسخ دادن به محرک ها کاهش یابد . ( این داروها را معمولاداروهای مخدر می نامند اما مواد افیونی اصطلاح صحیح تری است , چون اصطلاح (مواد مخدر) به روشنی تعریف نشده است و داروهای غیرمجاز گوناگونی را در بر می گیرد) مواد افیونی بخاطر خاصیت دردزدایی مصرف پزشکی دارند , اما به علت اثری که در خلق و خو می گذارد , مصارف غیرقانونی فراوانی پیدا کرده اند .
تریاک , که شیره ی در هوا خشک شده ی خشخاش است , حاوی چند ماده ی شیمیایی از جمله مورفین و کدئین است کدئین , که عنصر متداول در نسخه های دردزدایی و متوقف کننده ی سرفه است , اثرات نسبتا ملایمی دارد ( حداقل مصرف مقادیر کم آن ) . مورفین و هروئین , که از مشتقات مورفین است بسیار قوی ترند . بیشترین مصرف غیر مجاز مواد افیونی به صورت هروئین است , چون غلظت آن بیشتر است و می توان آن را آسانتر از مورفین قاچاق یا مخفی کرد .
همه ی داروهایی افیونی به مولکولهای معینی در مغز , به نام گیرنده های افیونی می چسبند . تفاوت میان آنها بستگی به آن دارد که با چه سرعتی به گیرنده ها می رسند و چه مقدار وقت می برد تا فعال شوند , یعنی قدرت آنها , سرعت ورود مواد افیونی به بدن , به روش مصرف آنها بستگی دارد . هنگامی که مواد افیونی بصورت دود یا تزریق مصرف شوند , در عرض چند دقیقه به سطوح اوج در مغز می رسند . رسیدن به اوج هرچه سریع تر باشد , خطر مرگ بر اثر مصرف زیاد بیش تر است . داروهایی که استنشاق می شوند , کندتر جذب می شوند زیرا باید از درون غشاء مخاطی بینی بگذرند و به رگهای خونی زیر آن برسند .
• گیرند های افیونی
در دهه ی 1970 گام مهمی در فهم چگونگی اعتیاد به مواد افیونی برداشته شد و آن اینکه پژوهشگران کشف کردند که مواد افیونی , بر گیرنده های عصبی خاصی در مغز اثر می گذارند . پیک های عصبی , پس از گذشتن ازپیوندگاه بین دو نورون , به گیرنده های عصبی می چسبند و نورون گیرنده را فعال می کنند . شکل مولکولی مواد افیونی شبیه گروهی از پیک های عصبی به نام آندروفین ها است .
آندروفین ها به گیرنده های افیونی می چسبند و موجب احساس لذت و کاهش ناراحتی می شوند . هروئین و مورفین با چسبیدن به آن دسته از گیرنده های افیونی که پر نشده اند , درد را تسکین می دهند و مصرف مکرر هروئین موجب کاهش تولید آندروفین می شود و به این ترتیب بدن به هروئین بیشتری نیاز پیدا می کند تا گیرنده های افیونی خالی را پر کند و درد را کاهش دهد . با قطع مصرف هروئین , شخص نشانه های دردناک ترک دارو را تجربه می کند . زیرا در نتیجه ی ماهش تولید آندروفین , تعداد بیشتری گیرنده های افیونی , پر نشده باقی می ماند . در واقع هروئین جایگزین مواد طبیعی بده شده است ( کوب و بلوم 1988 ) .
این یافته ها , به ساخت داروهای جدیدی منجر شد که از طریق تنظیم گیرنده های افیونی عمل می کنند . این داروها که برای درمان سوء مصرف دارو به کار می روند , به طور کلی به دو دسته تقسیم می شوند :
آگونیست ها ( داروهای رقیب )
آنتاگونیست ها ( داروهای معارض)
آگونیست ها به گیرنده های افیونی چسبیده , احساس لذت ایجاد می کنند و از این طریق میل به مواد افیونی را کاهش می دهند , اما در مقایسه با مواد افیونی , آسیب روانی و فیزیولوژیایی کمتری دارند .
آنتاگونیست ها به گیرنده های افیونی می چسبند اما به طریقی که آن گیرنده ها را فعال نمی سازند , بلکه آنها را مسدود می کنند و مانع از دسترسی مواد افدینی به آنها می شوند . به این ترتیب دیگر احساس لذتی وجود ندارد و میل به مصرف در شخص قطع می شود .
متادون معروف ترین داروی اگونیست در معالجه ی افراد معتاد به هروئین است .
معرفی هروئین و مصرف آن
• مصرف هروئین )
هروئین را می توان از طریق تزریق کردن , دود کردن یا استنشاق مصرف کرد . هروئین در ابتدا , احساس مسرت خاطر بوجود می آورد . مصرف کنندگان حرفه ای هروئین می گویند که یکی دو دقیقه پس تزریق وریدی آن , سرخوشی با نشئه ی ویژه ای در خود حس می کنند . برخی از آنان این احساس را حالتی بسیار لذت بخش , در حد انزال توصیف می کنند , جوانانی که هروئین استنشاق می کنند می گویند که در این حالت همه ی ناراحتی های خود را از یاد می برند . به دنبال آن , شخص خود را خوشنود و سرحال احساس می کند بی آنکه از گرسنگی و درد یا فشارهای جنسی خویش آگاه باشد . ممکن است شخص به چرت زدن بیفتد , به این معنا که ضمن تماشای تلویزیون یا خواندن کتاب , متناوبأ بین چرت زدن و بیداری نوسان می کند . برخلاف کسی که با نوشیدن الکل مست شده , مصرف کننده ی هروئین به راحتی پاسخ های ماهرانه ای به آزمون های چالاکی و مهارتی فکری می دهد و به ندرت پرخاشرانه یا اهانت آمیز رفتار می کند .
تغییراتی که هروئین در هشیاری به وجود می آورد چندان چشم گیر نیست ؛ نه تجارب دیداری هیجان انگیز به شخص دست می دهد و نه احساس انتقال به مکان دیگر ؛ تغییرات حاصل در خلق و خو , یعنی احساس سرخوشی و کاهش اضطراب ناشی از تجربه ی این داروست که موجب می شود افراد شروع به مصرف این ماده کنند .هروئین بسیار اعتیادآور است تا جایی که مصرف کوتاه مدت آن نیز می تواند وابستگی جسمی ایجاد کند . پس از مدتی دود کردن یا استنشاق هروئین , شخص به مرحله ی تحمل دارو پا می نهد و از این به بعد هروئین دیگر تاثیر لذت بخش سابق را ندارد . شخص برای رسیدن به لذت سابق , ممکن است به تزریق زیر جلدی و سپس به تزریق وریدی روی آورد . همیم که طزریق وریدی شروع شد , مقدار هروئین مصرفی باید بیشتر و بیشتر شود تا ایجاد سرخوشی کند و همگام با ناراحتی های بدنی ترک دارو نیز ( لرزش , عرق کردن , چنگه های معده , استفراغ , سر درد ) شدیدتر می شود . بنابراین , انگزیش بیشتر برای ادامه ی مصرف دارو , ریشه در نیاز به اجتناب از درد و ناراحتی های جسمی دارد .
خطرات مصرف هروئین بسیار است ؛ افرادی که زیاد هروئین مصرف می کنند , بطور متوسط در 40 سالگی میمیرند . مرگ بر اثر خفگی ناشی از افت عملکرد مرکز تنفسی مغز روی میدهد . مرگ بر اثر یک بار مصرف زیاده هروئین بسیار محتمل است ؛ زیرا غلظت هروئین خیابانی بسیار متغیر است و مصرف کننده هرگز نمی تواند از قدرت تاثیر هروئینی که هر بار می خرد , مطلع شود . مصرف هروئین معمولا موجب تباهی شدید زندگی فردی و اجتماعی شخص می گردد . از آنجا که ادامه ی اعتیاد پرهزینه است , مصرف کننده به کارهای غیرقانونی نیز کشیده می شود .
خطرهای دیگر مصرف هروئین عبارتند از : ابتلا به ایدز ( نشانگان نارسایی اکتسابی دستگاه ایمنی ), هپاتیت ( التهاب کبد ) و سایر عفونت های ناشی از تزریق غیر بهداشتی , استفاده مشترک از سوزن های تزریق راه بسیار سهلی برای ابتلا به ویروس ایدز است . خون فرد بیمار ممکن است به درون سوزن و سرنگ کشیده شود و سپس مستقیما به جریان خون فرد دیگری که از آن استفاده می کند , وارد شود . استفاده مشترک از سوزن و سرنگ در بین کسانی که دارو به خود تزریق می کنند , درحال حاضر سریع ترین راه برای پخش ویروس ایدز شناخته می شود .
برین به فلسفه هنر به هرچه بود و هست و نیست . برین به دین برین بدین نگو نپرس چند
http://postimg.org/image/prdpo8iul/
ارسالها: 316
#93
Posted: 3 Dec 2012 18:53
درود به هم دوستان
اونایی که نمیدونن و خدارو هزار بار شکر که تا حالا به هیچ مخدری لب نزدن ، بدونن که اگه معتادها میدونستن آخر نعشه خوری هاشون به کجا میرسه _ قسم میخورم که توی کل دنیا کمتراز ۵۰۰ تا معتاد وجود داشت .
شماها فکر میکنید چجوری میشه آدم معتاد میشه و میرسه به آشغال جمع کردن و کارتون خوابی ؟
من واستون میگم تا شاید درس عبرت بگیرین
_ توی دوران دبیرستان معمولا بچه ها دوست دارن ثابت کنن به همه که بزرگ شدن ، اولش راه میوفتن توی کوچه خیابون و دم مدرسه دختروونه دنبال یه احمق مثه خودشون
چندنفر که میشن میرن کافه و یه قیلون میکشن _ دفعه اول چون با دوستان هستن بهشون خوش میگذره و کلی هم کس و شعر میگن و میخندن
هر وقت هم که به هم میرسن باز همون مسیر و همون کافه و همون کارهای قبلی ....
بعد از مدتی که کم کم از درس و زندگی زده میشن ، توی خونه با فشارهای زیادی که خانواده بهشون میارن مجبور میشن برن سرکار
ازونجایی هم که واسه این محدوده سنی و مخصوصا توی کشور اسلامی بی پدر و مادر و پر از حروم زاده و دزد و قاتل جمهوری ، شغل درست حسابی وجود نداره _ جوون یه کار بیخود و الکی پیدا میکنه تا دور از خانواده باشه و راحت .
توی محل کارشون هم که وقت ندارن برن کافه و دیگه دوستان اطراف نیستن به سیگار رو میارن ؛ بعد با ترامادول آشنا میشن
چون نمیدون چیه . بدون توجه همینجوری هی مصرف میکنن هی مصرف میکنن _ (بماند که چه خطرهایی داره)
بعد از مدت طولانی که میفهمن داشتن چیکار میکردن به تریاک و شیره هم رو میارن چون هیچ فرقی با ترامادول نداره
البته خطرات و مضرات و آسیب های ترامادول خیلی خیلی بدتر از تریاکه_ تریاک حداقل گیاهی اما قرص و کی میدونه چیه؟ چجوری میسازنش
خلاصه که داداشی ها و آبجیای گل من ، بله ... اینجوریاس
شاید شما بگین خب درس بخونن تا معتاد نشن
اما داداش داریوش تون ( اسم خودم) دانشگاهم رفته و میدونه که دانشگاه هم یکی از کثیف ترین مناطق این کشوره
تازه اونجا که بدتره ، اگه تو کارش باشی موادهایی بهت میرسونن که تاحالا اسمشو هم نشنیدی
هی ... خوار این دل کوس مصب و گاییدم که از همه عالم و آدم پره _
خلاصه که هون جوونی که یه زمانی وقتی میرفت کافه با رفیقاش همه دل خوشی هاش به همون چند دقیقه تموم میشده . اما حالا خودشه و خودش _ دیگه ترسی از مواد نداره _ واژه ترس واسش یه واژه تعریف نشدس
دیگه قیلون و سیگار و کوکائین و هروئین و فرص اکس واسش مثه همه
فقط میخاد رها بشه از این دنیا ... ولی داره بدتر غرق میشه توی منجلابی که خودش گرفتار شده
شاید شما بگین این ها همش حرف دل من بود و چیزایی که واسه خودم اتفاق افتاده رو میگم
اما نه خوشگلای داداش
بخدا ما هممون مثه همیم _ بدبختی هامون از یه جا شروع میشه و اگه جلوشو نگیری میرسی به ته خط
ته خط هم آشغال جمع کردن و کارتون خوابی و تنهایی
ولی کسایی هم بودن ( مثه خودم ) که فقط با شنیدن چند کلمه حرف انقدر روشون تاثیر گذاشته که از حتی ته خط بودن حالا کارشون به جایی رسیده که کله گنده های شهر جلو پاشون بلند میشن
بچه هایی که کلاس های ان ای رفتن میدونن من چی میگم
یه نصیحت کوچیک به همه دوستام ، بچه ها من الان تازه ۲۱ سالم شده ، توی این ۲۰ سال _ ۵۲ سال و ۷ماه هر روز ترامادول میخوردم _ ۱ سال حشیش کشیدم و چندماه هم تریاک رو دود میکردم
درسته که میتونست بهم آرامش بده _ اما در قبال این آرامش خیلی چیز ها رو ازم گرفت .
دقیقا آرامش زندگیم رو ازم گرفت ، پولمو گرفت . قیافمو گرفت . خانوادمو . دوستامو . کارمو .اخلاقمو، عشقمو گرفت.
من شخصا از دروغ متنفر بودم و هستم ، تو این ۲۰ سال عمرم تا جایی که تونستم دروغ نگقتم
اما کارم به جایی رسیده بود که عشقم هر تهمتی رو میتونست بهم زد _ خودشم میدونست من غیر از اعتیاد هیچ بدی دیگه ای نداشتم _ اما از دستم انقدر ناراحت شده بود که هرچی تو دلش بود بهم گفت . طفلک منو خیلی دوست داشت (اما من خیلی بهش بد کردم ، هیچ وقت واسش اونی که میخاست نبودم) اما من سرمو بلند نکردم تو چشاش نیگاه کنم ، میدونین چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون من معتاد بودم و هیچ دلیلی برای دفاع از خودم نداشتم
با اعتیادم به همه بد کردم
بچه ها تورو به خدایی که میپرستین _ تورو به جوونی تون قسم، به عشقتون قسم ، نرین _ سمت هیچ محرک یا مخدری نرین ، حتی قلیون یا سیگار
چون اول از کوچیک ها شروع میشه بعد بزرگ میشه
شاید اگه شما هم مثل من بودین _ میتونستین عمق این فاجعه رو درک کنین
وقتی توی هیچ جمعی راه ندنتون ، چون معتادین
حرف تونو باور نکنن چون معتادین
بهتون پول ندن چون معتادین
داداش کوچیکتون بهتون زور بگه چون معتادین
مامانتون از غصه شما سکته کنه چون تو معتادی
بابات دیگه تو چشم هات نیگاه نکنه چون معتادیو مایه ننگ خانواده و آبروی تمام فامیل
کار براتون پیدا نشه چون معتادین
الان که دارم اینارو مینویسم و یاد ۱ سال قبلم میوفتم آتیش میگیرم ، ۱۵ دقیقه اس که دارم اشک میریزم و خودمو گوه خوری میدم واسه کارایی که کردم
اما خدارو شکر که بازم تونستم ۱سال پاک باشم و به هیچی لب نزدم _ حتی قلیون و سیگار
بازم میگم تورو خدایی که میپرستین سمت هیچ موادی نرین
به جون مادرم که همه دنیام بود قسم میخورم ، هیچ موادی ، هیچ موادی نمیتونه لذت پاک بودن رو بهتون بده
کاش هیچوفت سمت مواد نمیرفتم
کاش ...
برین به فلسفه هنر به هرچه بود و هست و نیست . برین به دین برین بدین نگو نپرس چند
http://postimg.org/image/prdpo8iul/
ارسالها: 316
#94
Posted: 3 Dec 2012 21:35
راستی یه چیزه دیگه
این خاطره رو تعریف میکنم واسه اونایی که ندونسته مثه خودم ، حشیش یا همون بنگ میکشن
یه رفیقی داشتم اسمش مجید بود . ازون بنگی های ماهر بود _ استاد بار زدن سیگاری بود
بدترین بنگ هارو جوری باز میزد که با ۲ پوک به قول خودش گوز گوز میشدی
یه روز زنگ زد بهم گفت بیا باهم بریم یه جایی _
باهاش رفتم توی یه خونه توی پائین شهر یه جای پرت و دور افتاده
البته خونه نبود _ یه اتاق زیر زمینی بود که فقط یه در داشت و یه پنجره ی کوچیک که یک وجب در نیم وجب بود
غیر از مجید دوستم _ ۲نفر دیگه هم بودن
کف اتاق رو یه پلاستیک بزرگ پهن کرده بودن _ روی پلاستیک پر از گرده حشیش بود
۳نفریشون لخت لخت شدن فقط یه شورت پاشون بود
۳تاشون پشت سرهم شروع کردن دوئیدن روی حشیش ها _ انقد دوئیدن تا توی فضای اتاق پر از گرده های حشیش شده بود - ۳ نفرشون خیس عرق شده بودن و اون گرده هایی که توی اتاق پخش شده بود ، چسبیده بود به بدنشون که خیس بود
همینجور که میدوئیدن روی بدن هاشون دست میکشیدن و گرد های غبار رو با دستشون جمع میکردن و میریختن توی پلاستیک .
همونارو میذاشتن توی پلاستیک و بدون این که چیزی بهش اضافه کنن ، میفروختن به جوون های مردم به اسم غبار.
این یه مدلش بود
درکل بنگ رو ( توی ایران ) بصورت خیلی چندش آور و نجس درست میکنن
بنگ خام رو میکنن توی پلاستیک و میذارنش توی چاه توالت ، تا جا بیوفته .
من وقتی این اتفاق رو دیدم دیگه بنگ نکشیدم _ دلیل ترکم حشیشمم همین بود .
امیدوارم اگه نمیدونید بدونید و این موضوع روی شماهم تاثیر بذاره
بدرود دوستان
برین به فلسفه هنر به هرچه بود و هست و نیست . برین به دین برین بدین نگو نپرس چند
http://postimg.org/image/prdpo8iul/
ارسالها: 2554
#95
Posted: 12 Dec 2012 12:51
Metalic: اونایی که نمیدونن و خدارو هزار بار شکر که تا حالا به هیچ مخدری لب نزدن ، بدونن که اگه معتادها میدونستن آخر نعشه خوری هاشون به کجا میرسه _ قسم میخورم که توی کل دنیا کمتراز ۵۰۰ تا معتاد وجود داشت .
شعار نده
اینهمه دکتر و تحصیل کرده و بازاری معتادن و خوش میگذرونن
مواد غیر طبیعی و سوء مصرف اونها رو نمیگم اما
تریاک و شیره و ماری جوانا
اگه وضع ادم خوب باشه و حد رو نگه داره خیلی هم بهشون حال میده
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 360
#97
Posted: 12 Dec 2012 22:38
Metalic: mohan1978:
شعار نده
اینهمه دکتر و تحصیل کرده و بازاری معتادن و خوش میگذرونن
مواد غیر طبیعی و سوء مصرف اونها رو نمیگم اما
تریاک و شیره و ماری جوانا
اگه وضع ادم خوب باشه و حد رو نگه داره خیلی هم بهشون حال میده
دوست عزیز شما سعی کن زیاد در مورد مواد بحث نکنی چون هنوز اول راهی و مواد هم هیچ منطق و روش مشخصی نداره که بشه دربارش از راه منطق و ادله و... بحث کرد مگر اینکه خودت تجربه در اون داشته باشی یعنی معتاد باشی که حرف معتاد رو بفهمی که این رو نه برای شما نه برای دشمنمم آرزو نمیکنم.برخلاف شما کاملا معتقدم به نظر دوست دیگه مون Metalic
از سرم که بیفتی ،
دست و پای غرورت خواهد شکست !
آن روز درد شکستن را خواهی فهمید ...
روزی که از چشمت افتادم را به یاد آر ...
ارسالها: 316
#98
Posted: 13 Dec 2012 23:58
sasan39male: دوست عزیز شما سعی کن زیاد در مورد مواد بحث نکنی چون هنوز اول راهی و مواد هم هیچ منطق و روش مشخصی نداره که بشه دربارش از راه منطق و ادله و... بحث کرد مگر اینکه خودت تجربه در اون داشته باشی یعنی معتاد باشی که حرف معتاد رو بفهمی که این رو نه برای شما نه برای دشمنمم آرزو نمیکنم.برخلاف شما کاملا معتقدم به نظر دوست دیگه مون Metalic
داداش سامان ممنون از این که داری حرف حق رو میزنی
متاسفانه بعضیا حرف هاشون خیلی روی بقیه تاثیر میذاره و با حرفاشون دارن اعتیاد رو خوب جلوه میدن
متنفرم از اینجور نامرد های پستی که نظرای فاسد و بی منطق خودشون رو به بقیه قالب میکنن
برین به فلسفه هنر به هرچه بود و هست و نیست . برین به دین برین بدین نگو نپرس چند
http://postimg.org/image/prdpo8iul/
ارسالها: 2554
#99
Posted: 14 Dec 2012 00:34
Metalic: حال و روز معتاد ها رو خوب درک میکنم _ و با هرکسی هم که بگه اعتیاد مشکل نداره برخورد میکنم شدید
من ۳۶ سالمه و الان دخترم ۱۵ سالشه
من از ۲۱ سالگی تریاک مصرف میکنم
نه پشیمونم نه مشکلی خوردن نه منصرف شدم چون کنترل کردن ساعت و زمانش رو
همسرم میدونه و مشکلی نداره و بارها شده با چند تا قرص در مدتهای طولانی مصرف نکردم مثلا واسه حج ۳۵ روز
یا واسه کویت ۲۲ روز و امثالهم تازه تو عراق با خودم میبرم تو سوریه هم میبرم ولی اون کشوهای اولی ناجورن و حکمشون اعدامه
مصرفه من الان سالهاست هفته ای ۲ یا سه بار و هر بار یک و نیمگرم با قلبیون یا ۷-۸ گرم با وافوره اونم جنس سلطانی بم و کرمون
مجموعا به انسان بستگی داره اقا
شیمیایی رو نمیگم اما سنتی ها خیلی هم خوبه و برای من خیلی چیزهای خوب من جمله تمرکز غیر قابل وصف داشته
شما نصف من عمر داری و تجربه
اگه کنترلت دست خو.دت نیست که اون چیز دیگه است اما خواهشا این قصه های معتاد تو جوب و لباسهای داغون رو نگو
من پامنقلبم عالیه نه از قیافه افتادم نه حالت htخاصی دارم چون گوشت و جیگر و ویتامینام رو حفظ میکنم
حالا چی میگی داداش
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 316
#100
Posted: 14 Dec 2012 17:43
mohan1978: من ۳۶ سالمه و الان دخترم ۱۵ سالشه
من از ۲۱ سالگی تریاک مصرف میکنم
نه پشیمونم نه مشکلی خوردن نه منصرف شدم چون کنترل کردن ساعت و زمانش رو
همسرم میدونه و مشکلی نداره و بارها شده با چند تا قرص در مدتهای طولانی مصرف نکردم مثلا واسه حج ۳۵ روز
یا واسه کویت ۲۲ روز و امثالهم تازه تو عراق با خودم میبرم تو سوریه هم میبرم ولی اون کشوهای اولی ناجورن و حکمشون اعدامه
مصرفه من الان سالهاست هفته ای ۲ یا سه بار و هر بار یک و نیمگرم با قلبیون یا ۷-۸ گرم با وافوره اونم جنس سلطانی بم و کرمون
مجموعا به انسان بستگی داره اقا
شیمیایی رو نمیگم اما سنتی ها خیلی هم خوبه و برای من خیلی چیزهای خوب من جمله تمرکز غیر قابل وصف داشته
شما نصف من عمر داری و تجربه
اگه کنترلت دست خو.دت نیست که اون چیز دیگه است اما خواهشا این قصه های معتاد تو جوب و لباسهای داغون رو نگو
من پامنقلبم عالیه نه از قیافه افتادم نه حالت htخاصی دارم چون گوشت و جیگر و ویتامینام رو حفظ میکنم
حالا چی میگی داداش
اولا که خوب خدارو شکر اگه واقعا اینجوریه
ولی داداش _ این که شما میتونی خودتو کنترل کنی به خودت ربط داره
بعضیا کثل من بی عرضه نمیتونن کنترل کنن و خودشون و بدبخت میکنن
درضمن بااین حرفت موافقم _ چون تریاک و شیره ، سگش شرف داره به شیشه و کریستال
برین به فلسفه هنر به هرچه بود و هست و نیست . برین به دین برین بدین نگو نپرس چند
http://postimg.org/image/prdpo8iul/
صفحه 10 از 12