ارسالها: 1329
#101
Posted: 14 Dec 2012 17:59
mohan1978: شعار نده
اینهمه دکتر و تحصیل کرده و بازاری معتادن و خوش میگذرونن
مواد غیر طبیعی و سوء مصرف اونها رو نمیگم اما
تریاک و شیره و ماری جوانا
اگه وضع ادم خوب باشه و حد رو نگه داره خیلی هم بهشون حال میده
mohan1978: من ۳۶ سالمه و الان دخترم ۱۵ سالشه
من از ۲۱ سالگی تریاک مصرف میکنم
نه پشیمونم نه مشکلی خوردن نه منصرف شدم چون کنترل کردن ساعت و زمانش رو
همسرم میدونه و مشکلی نداره و بارها شده با چند تا قرص در مدتهای طولانی مصرف نکردم مثلا واسه حج ۳۵ روز
یا واسه کویت ۲۲ روز و امثالهم تازه تو عراق با خودم میبرم تو سوریه هم میبرم ولی اون کشوهای اولی ناجورن و حکمشون اعدامه
مصرفه من الان سالهاست هفته ای ۲ یا سه بار و هر بار یک و نیمگرم با قلبیون یا ۷-۸ گرم با وافوره اونم جنس سلطانی بم و کرمون
مجموعا به انسان بستگی داره اقا
شیمیایی رو نمیگم اما سنتی ها خیلی هم خوبه و برای من خیلی چیزهای خوب من جمله تمرکز غیر قابل وصف داشته
شما نصف من عمر داری و تجربه
اگه کنترلت دست خو.دت نیست که اون چیز دیگه است اما خواهشا این قصه های معتاد تو جوب و لباسهای داغون رو نگو
من پامنقلبم عالیه نه از قیافه افتادم نه حالت htخاصی دارم چون گوشت و جیگر و ویتامینام رو حفظ میکنم
حالا چی میگی داداش
داش کلا مواد مخدر رو توصیه نکن تاریخ نشون داده مخدر دشمن جامعس جنگ اول تریاک در چین !!!!!!!!!!!!! چینی ها رو بد بخت کرده بود همین تریاک.
من خودم بشخصه تو این ۲۳ سال عمرم نه مصرف کردم نه چیزی ولی بقول معروف نخوردیم نون گندم اما دیدیم دست مردم
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
ارسالها: 2554
#102
Posted: 16 Dec 2012 00:31
slash00: داش کلا مواد مخدر رو توصیه نکن تاریخ نشون داده مخدر دشمن جامعس جنگ اول تریاک در چین !!!!!!!!!!!!! چینی ها رو بد بخت کرده بود همین تریاک.
من خودم بشخصه تو این ۲۳ سال عمرم نه مصرف کردم نه چیزی ولی بقول معروف نخوردیم نون گندم اما دیدیم دست مر
من توصیه نگردم
اما این مدل نسخه پیچیدن رو واسه بقیه نمیفهمم
میخوام بگم همه درک دارن
منم دیدم کسایی رو که بدبخت شدن اما
با چاقو دعوا هم میکنن ولی مگه میشه گفت به ابن دلیل دیگه کسی نباید دست بزنه به چاقو
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 65
#103
Posted: 19 Feb 2013 22:32
بعضی وقتا واقعا نیاز میشه که آدم ازشون مصرف کنه
ویرایش شده توسط: franchesco
ارسالها: 6561
#104
Posted: 19 Feb 2013 23:23
bokonamet: به نظر من هر چیزی به غیر از هوا وارد بدن بشه مضره.
حتی غذا؟
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
ارسالها: 196
#106
Posted: 23 Jul 2013 21:12
مردحسابی توکه بیشتراموزش دادی
پادشاه رم به کوروش گفت:
مابرای شرف می جنگیم وشمابرای ثروت.
کوروش گفت:هرکس برای نداشته هایش می جنگد
ارسالها: 12930
#107
Posted: 17 Feb 2015 12:35
آنچه باید در مورد سوء مصرف مواد بدانید
اگر کنجکاو هستید بدانید چه ماده ای مخدر، محرک، روانگردان یا اعتیاد آور است و باعث آسیب به جسم و روان می شود یا اینکه مصرف مواد چه تاثیری ایجاد می کند، این نوشته به کنجکاوی شما پاسخ میدهد.
شاید دوستان شما به اصرار سعی در متقاعد کردن شما کنند که این یا آن ماده وابستگی نمی آورد و دارای خصوصیات چنین و چنان است. هر چند که افراد ممکن است تاثیری مطلوب از مصرف مواد بگیرند، ولی این تاثیر مقطعی و دارای عوارض نامطلوب طولانی بر روی جسم و روان است و باعث ایجاد اختلال در بازدهی و رشد ذهنی می شود.
به علاوه افراد به طور یکسان به مصرف مواد واکنش نمی دهند، بعضی از ما به دلایل مختلف آسیب پذیری بیشتری نسبت به دیگران داریم.
چه موادی قابلیت آسیب زایی یا ایجاد وابستگی دارند
امروزه بیش از هر زمان دیگر، مواد مختلفی وجود دارند که باعث آسیب به جسم و روان و یا بروز علائم وابستگی می شوند.
جدول زیر طبقه بندی و مثال هایی از هر گروه را نشان میدهد. این مواد در طبقه بندی جامع بیماریها (ICD ۱۰) با کد تشخیصی (حرف F و عدد مربوط ۱۰-۱۹) مشخص می شوند. مواد دیگر مانند الکل، تنباکو، کافئین (در نوشیدنی های انرژی زا)، داروهای ضد درد و شربت های حاوی کدئین را هم نباید از نظر دور داشت.
یک مشکل اساسی ناخالصی های این مواد است. موادی که در بازار در اختیار مصرف کننده قرار می گیرند دارای افزودنی های شیمیایی و ناخالصی هایی هستند که گاهی از خود ماده مورد نظر آسیب زایی بیشتری دارند ولی متاسفانه مصرف کننده از وجود چنین موادی بی خبر است. علاوه بر این کسانی که چند نوع از مواد را با هم مصرف می کنند، بیشتر در معرض آسیب هستند.
وابستگی تنها نتیجه تاثیر مواد بر بدن نیست. هر یک از مواد فوق، بسته به میزان و مدت مصرف، باعث بروز حالت های زیر، به تنهایی یا همراه هم، شوند:
مصرف آسیب زا (harmful use)، وابستگی، علائم خماری (withdrawal) که گاهی همراه تیرگی شعور (delirium) است، طیفی از بیماری های اعصاب و روان مانند افسردگی، اضطراب، وسواس، اختلال خواب، اختلال جنون (psychotic) و مانیا، اختلالات شناختی و فراموشی، و اختلالات جنون با شروع تاخیری.
مثلا کسی که گاه گاهی از مواد محرک استفاده می کند و در وضعیت مصرف آسیب زا قرار دارد ممکن است به تدریج دچار وابستگی بشود، یا کسی که وابسته به هروئین است می تواند زمانی دچار علائم خماری بشود و در زمانی دیگر دچار مسمومیت دارویی (overdose)، یا کسی که اسکانک ( حشیش دارای THC بالا) مصرف می کند دچار علائم جنون بشود.
تعریف وابستگی
حداقل سه مورد از موارد زیر، که ناشی از استفاده مکرر مواد در یک سال گذشته باشد، کافیست تا شخص مبتلا به این اختلال در نظر گرفته شود.
امروزه طیف این اختلال از مصرف گاه گاهی تا وابستگی کامل را شامل می شود، هرچه تعداد علائم بیشتر باشد، اختلال شدیدتر ارزیابی می شود:
احساس میل شدید تا حد اجبار برای مصرف به نحوی که به اولویت اصلی فرد تبدیل شود
دشواری در کنترل مصرف مانند زمان شروع، خاتمه یا ناتوانی در کنترل مقدار مصرف
علائم جسمانی توقف مصرف (خماری) در صورت عدم دسترسی به مواد یا اجبار در استفاده برای جلوگیری از تجربه این علائم
افزایش تحمل به نحوی که مقادیر بیشتر مورد نیاز باشد تا همان اثر با مقدار کمتر حاصل شود
غفلت از سایر فعالیت ها و صرف زمان زیاد برای مصرف یا بهبودی علائم
تداوم استفاده به رغم شواهد آسیب زایی مصرف مواد
آسیب به عملکرد در تحصیل یا کارآسیب به رابطه های اجتماعی و عاطفی
آسیب پذیرترین دوره
مشکلات اکثر کسانی که در بزرگسالی دچار اختلال مصرف مواد هستند، از دوران جوانی و قبل از ۱۸ سالگی آغاز می شود.
در تمام دوران رشد، سلول های عصبی مغز درحال تکثیر و برقراری ارتباطات تازه بین یکدیگر هستند. پیام رسان های عصبی هم در این دوران به شدت تنظیم و پایدار می شوند. بنابراین مغز مهم ترین و آسیب پذیرترین عضو بدناست که مواد، آن را در خطر جدی قرار میدهد. در این میان دو دوره جوانی و دوران جنینی (از طریق مادر) بسیار حساس است و آسیب مغزی ناشی از مواد در این دوران می تواند برای تمام عمر باقی بماند.
به عنوان مثال، مصرف حشیش پیش از ۱۶ سالگی، چهار برابر احتمال ابتلا به اسکیزوفرنی را افزایش می دهد و هر چه بیشتر استفاده شود، این احتمال بیشتر میشود.
از ۱۶ سالگی به بعد هم این خطر با شیبی کمی کمتر از ۴ برابر ادامه می یابد.
در تحقیقی در استرالیا۱۶۰۰ کودک ۱۴ تا ۱۵ ساله مدت هفت سال مورد مطالعه قرار گرفتند و آنهایی که هر روز از حشیش استفاده کرده بودند ۵ بار بیشتر نسبت به گروهی که استفاده نکرده بودند احتمال افسردگی و اضطراب داشتند.
عوامل تداوم مصرف
مواد می توانند با ایجاد یک حس مقطعی اما قابل پیش بینی و تکرار شونده در ذهن فرد به نتیجه ای که ایجاد می کنند، تداوم مصرف را به وجود آورند.
این حس، سیستم پاداش مغز را هم درگیر می کند که در طول زمان ارزیابی فرد را دچار خطا نموده و منجر به اعتماد به مواد به عنوان پاداش، مسکن و یا جایگزین نارسایی های عاطفی می گردد. به این ترتیب شناخت فرد از خود و دنیای اطرافش بتدریج تغییر خواهد کرد وابستگی ایجاد خواهد شد.
درمان
درمان مصرف مواد و وابستگی به آن نیاز به کمک درمانگران با تجربه دارد. ممکن است نیاز های متعددی مانند بیماری های اعصاب و روان، مشکلات تحصیلی و کاری، روابط خانوادگی و بزهکاری وجود داشته باشند. این مشکلات ممکن است از قبل وجود داشته و منجر به ایجاد و تشدید مصرف مواد شده باشند یا ثانویه به مصرف مواد به وجود آمده باشند.
اولین قدم ، ارزیابی آمادگی برای تغییر است. افراد از مراحل مختلفی عبور می کنند تا رفتاری را تغییر بدهند. درمانگر بهتر است با سنجش درست مراحل، قدم های هماهنگ با میزان آمادگی فرد بر دارد.
عدهای بجای درمان اضطراب یا افسردگی به سوئ مصرف مواد روی میآورند
در مدل Prochaska & DiClemente، فرض بر این است که افراد می توانند در مراحل مختلف آمادگی برای تغییر قرار گیرند و لذا برای تغییر رفتار از پنج مرحله عبور می کنند:
پیش از تفکر یا قصد (Precontemplation)
تفکر و قصد (Contemplation)
آمادگی (Preparation)
اقدام (Action)
حفـــــظ و نگهـــــداری (Maintenance)
این مدل قسمتی از روش های انگیزشی (Motivational Techniques) است که اساس آن افزایش انگیزه، انعطاف در برابر مقاومت فرد برای تغییر، پرهیز از رویارویی، حمایت فرد و افزایش خودباوری است.
در کسانی که به مصرف مواد روی می آورند و هنوز فکر و قصد لازم را برای تغییر ندارند، به کرات دیدگاه هایی دیده می شود که نیاز به درمان مناسب روانشناسی دارند.
مراحل تغییر رفتار
این دیدگاهها یک شبه به وجود نمی آیند و یک شبه هم از بین نمی روند. لازم به تاکید است که همه ما این دیدگاه ها را کمابیش و گذرا به کار می بریم، ولی با شدت و تعادل مناسب و البته گذرا. این دیدگاه ها در سه گروه عمده قرار میگیرند:
راه حل فوری (quick fix): همه ما در مقاطعی از زندگی و برای حل مشکلات جویای راه حل های فوری می شویم. اما کسانی هستند که یافتن راه حل فوری برای رفع مشکلات خود را با مصرف مواد، تبدیل به یک رویه دائمی می کنند، مثلا استفاده از مواد برای موفقیت در امتحان یا تطابق با یک شکست عاطفی.
بیرون افکنی (Inside out): بیشتر ما دنیای پیرامون خود را با شناختی که داریم قضاوت می کنیم ولی همیشه این قضاوت بی نقص نیست. به همین دلیل شناخت و قضاوت ما از خود و دنیا در حال تعدیل و تغییر است. در بعضی افراد و گاهی در بعضی بیماری ها مانند افسردگی و اضطراب، عده ای از ما این تجسم ذهنی خود از دنیای اطراف را در بیرون ذهن خود به شکل یک واقعیت محض و غیر قابل تغییر می بینیم، مثلا ناامیدی از آینده تبدیل به یک حس پوچی و بی هدفی شده و فرد باور می کند که هیچ قدمی برای تغییر موفق نخواهد بود بنابراین تلاش خود را در تسکین پوچی و بی هدفی بر روی هر چه که در دسترسش باشد متمرکز می کند. در این مثال، فرد شاید به جای مصرف مواد بتواند با درمان افسردگی و اضطراب به دیدگاه جدیدی دست یابد.
تظاهر( pretend): کسانی که رفتار خود را مجزا و وراء مشکل مصرف مواد در نظر میگیرند برای توجیه رفتار خود دلیلهای مختلفی میتراشند. مثلا فرد وابستگی را آنطور که خودش باور دارد تعریف می کند و باور دارد تنها با اراده میتواند مصرف را متوقف کند، یا مثلا با انکار حشیش به عنوان یک ماده وابستگی زا به رفتار خود ادامه می دهد.
در قدم بعد، درمانگر پس از مرور نیازهای درمانی فرد، می تواند علائم اعصاب و روان و عوارض جانبی ناشی از مصرف و درمان نگهدارنده را درمان کند. درمان های غیر استاندارد ممکن است سلامت فرد را به خطر بیاندازند، بنابراین درمانگر لازم است با آموزش های صحیح (Psycho-education) به تصمیم گیری مراجعه کننده کمک نماید.
قدم مهم بعدی بکارگیری روش های روان درمانی است تا مانع بروز مجدد رفتار های مرتبط با مصرف مواد و یا عود وابستگی بشود.
هیچ درمانی برای مصرف مواد بدون روان درمانی موفق نخواهد شد. ایجاد رابطه درمانی قابل اعتماد با درمانگر، دیدن شرایط از چشم بیمار و فهمیدن دیدگاه شناختی او از جمله ضروری ترین قدم ها است. دو روش MBT ، و CBT مقبولیت جهانی دارند:
رفتار درمانی شناختی (Cognitive Behavioural Therapy): روشی در روانشناسی است که اساس درمان را بر تغییر رفتار فرد با تغییر شناخت فرد از خود ، افراد و دنیای پیرامون اش قرار می دهد. در این روش با سه عامل رفتار، تفکر و احساس و تعامل آنها به درمان فرد پرداخته میشود.
درمان بر مبنای ذهنیت فرد (Mentalisation Based Treatment): روشی در روانشناسی است که به دنبال درمان بر اساس درک وضعیت ذهنی فرد و کمک از طریق تغییر فرایندهای شناختی فرد است.در این روش، درمانگر با ایجاد یک رابطه درمانی بر پایه احترام و اعتماد، سعی می کند در ذهن خود تصویری روشن از ذهن مددجو ایجاد کند و با کمک خود او انگیزه جدیدی برایش ایجاد کند.
کاستن از خطرات (Harm minimisation): مثلا کمک به تغییر الگوی مصرف فرد از تزریق به استنشاق می تواند خطر عفونت ایدز و هپاتیت را کم کند. یا به شخصی که چند نوع ماده مختلف را همزمان مصرف می کند، کمک شود تا مواد خطرناکتر را زودتر ترک کند.
خانواده درمانی: هدف کمک به خانواده در تعیین نقش خانواده و موضع گیری مناسب با شرایط است. این شرایط برای هر فرد و خانواده ای متفاوت است و نمی توان به همه یک توصیه کرد، مثلا قهر والدین بیشتر از اینکه کمک کننده باشد می تواند به اعتماد فرد آسیب بزند و خلاء عاطفی وی را تشدید کند و مانع تغییر رفتار وی بشود. از سوی دیگر، سهل انگاری و انکار والدین می تواند فرد را به ادامه رفتار ترغیب کند.
آموزش مهارت های زندگی مانند نه گفتن، کنترل عصبانیت و مهار استرس که فرد بتواند آنها را جایگزین راه حل های فوری خطرناک کند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 115
#109
Posted: 27 Apr 2017 19:18
انسانیت نیست!حیوان هم این کار رو نمیکنه
زندگی زیباست
مثه لبخند تو ...
ارسالها: 3663
#110
Posted: 27 Apr 2017 19:22
خیلی کار بدیه این مواد رو مصرف کردن .. چند هفته قبل یکی نزدیک خونه مون توی کوچه درجا شش هفت دور ماشین رو به شکل دایره کامل گردوند .. هرلحظه امکان داشت منحرف شه بزنه به این دیوار یا اون دیوار .. معلوم بود دیگه اینا روانشون پاکه
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود