ارسالها: 255
#22
Posted: 26 Aug 2011 23:53
مردم و زنده شدم
قابل توجه اونايي كه ميشكنن چه پسر چه دختر:
دل شكستن هنر نيست،دل بدست آوردن هنره،
اين هميشه يادتون باشه
هرجا ميرفتم احساس ميكردم اتاق تاريكه اما آبجي مريم تنها كمكم كرد
مرگ آن نیست که در قبر سیاه دفن شوم مرگ آن است که از خاطر تو با همه ی خاطره ها محو شوم
ارسالها: 75
#26
Posted: 7 Sep 2011 15:22
به دریا رفته میداند مصیبت های طوفان را.بله شکست خوردم ولی مقصر نه من بودم نه طرفم.
گفت بی احساسی....
میگم در حدی نیستی که حست کنم...چه برسه بخوام احساسی خرجت کنم....
ارسالها: 287
#28
Posted: 21 Sep 2011 21:28
اه... حتی الان که یادم افتاد هم قلبم درد گرفت . اصلا دوست ندارم حتی یادم بیاد وای چقد حالم گرفته شد .
zoxi: آره منم شكستم بعد ٢سالونيم رفت منم نگفتم نرو.
اون اين دوستي رو شرو كرد اوايل دوسش نداشتم اما انقدر بهم پيچيد كه عاشقش شدم.اما هميشه كاري ميكرد كه ناراحت ميشدم چند باربهم خيانت كرد چندبار خواستم ولش كنم اما گريه ميكرد دلم براش ميسوخت چون عاشقش بودم ميبخشيدم و فرصت ميدادم اما باز فرداش خراب ميكرد. ميگفت عاشقمه تاآخر عمر باهام ميمونه ميدونستم دروغه ويه احساس زود گذر اما نميخواستم باور كنم هميشه ميگفت بيا ازدواج كنيم و من بفكر آينده بودم، اما همينكه يكي ديگرو ميديد منو فراموش ميكرد و خيانت ميكرد.
يك ماه پيش رفت خارج، رفتم بدرقش.
گفت دوستم داره و اينكه نميخواد بره گفت بيا باهم فرار كنيم،اينبار ديگه باور نكردم.
توي اين مدت خيلي عذابم داد هيچوقت نميبخشمش،اما هنوز دوسش دارم روزو شب بهش فكر ميكنم.
وقتي رفت گفت برميگرده منتظرش باشم اما ديگه نميخوامش دوست دارم فراموشش كنم اما سخته هنوز يادگاريهاشو دارم
ديگه نميتونم بكسي اعتماد كنم ازهمه دخترا بدم مياد
هميشه بهش وفادار بودم به هيچ دختري فكر نميكردم هيچ وقت بهش خيانت نكردم.
روزگار نامرديه اميدوارم كسي درد خيانتو تجربه نكنه جز آدماي خائن.
منو ياد بد چيزي انداختين
خوش باشين
شاید ان نقطه نورانی دشت , چشم گرگان بیابان باشد .