ارسالها: 1095
#21
Posted: 28 Nov 2012 22:32
اعتراف میکنم که گاه گاه از مشکلات زندگی خسته میشوم و انسانیتم کمرنگ میشود.
اعتراف میکنم در مقابل آنچه آزارم میدهد به شدت تحلیل می روم.
ای خدا
مگذار به سبب خستگی هایم کسی را آزاردهم
مگذار که مقاومتم رو از دست بدهم و ناامید شوم.
مگذار آنچه را که حق میدانم،به آن علت که آن را بد میدانند کتمان کنم.
آمین
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
ارسالها: 556
#22
Posted: 28 Dec 2012 19:51
خدایا تو اگر نمی توانی این روح سرکش مرا رام کنی
من خود می توانم
فرجام این راهی که میروم به تو ختم میشود
و این یعنی شروعی دوباره
شروعی دوباره از
دردها
خیانت ها
تزویر ها
این یعنی جهنمی نو از اتفاقات گذشته و حال و آینده مان
خدایا
تو مظهر خوبی ها
تو پاک
تو منزه
تو بیکران مهربانی ها
ولی ....
به خداوندی خداییت !!!
اگر حال روزگار ما را میدانستی ...
دفتر و دستکت را جمع می کردی و استعفا میدادی
زندگیبه من آموخت هر چیز قیمتی دارد...پنیر مجانی فقط در تله ی موش یافت می شود
ارسالها: 2517
#23
Posted: 13 Feb 2013 16:22
بنگر
خدا در شمارش دانه های تسبیح نیست
خدا در طواف هفت باره و هر ساله نیست
خدا در کنار من و توست.
از همان لحظه ای که مارا آفرید تا امروز و تا همیشه.
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 24568
#25
Posted: 22 Feb 2013 10:34
« بیا جهان را قسمت کنیم آسمون واسه من ابراش مال تو
دریا مال من موجش مال تو ماه مال من خورشید مال تو … »
خدا خندید و گفت : « تو بندگی کن ، همه دنیا مال تو …من هم مال تو
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 6368
#26
Posted: 5 Mar 2013 01:53
نگاهم رو به سمتِ تو ؛ شبم آیینه ی ماهه
دارم نزدیکتر میشم؛یکم تا آسمون راهه
به دستای نیازِ من ؛ نگاهی کن ازون بالا
من این آرامشه محضو؛به تو مدیونم این روزا
تو دیدی من خطا کردم ؛ دلم گُم شد دعا کردم
کمک کن تا نفس مونده ؛ به آغوشه تو برگردم
تو حتی از خودم بهتر؛غریبی هامو میشناسی
نمیخوام چترِ دنیارو ؛ که تو بارونِ احساسی
خدایا دوستت دارم ؛ واسه هرچی که بخشیدی
همیشه این تو هستی که ؛ ازم حالم رو پرسیدی
بازم چشمامو می بندم ؛ که خوبی هاتو بشمارم
نمیتونم ! فقط میگم : خدایا من دوستت دارم . . .
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ویرایش شده توسط: anything
ارسالها: 455
#27
Posted: 5 Mar 2013 21:29
آموختم كه خدا عشق است و عشق تنها خداست.
آموختم كه وقتی نا اميد ميشوم ،خدا با تمام عظمتش عاشقانه انتظار ميكشد تا دوباره به رحمتش اميدوار شوم.
آموختم اگر تاكنون به آنچه خواستم نرسيدم ، خدابرايم بهترش را در نظر گرفته.
آموختم كه زندگی سخت است ولی من از او سخت ترم. . .
من سالها عاشق شدم بی او ...
ی حس بی تفسیرِ وحشتناک . . .
ارسالها: 2517
#28
Posted: 30 Apr 2013 20:04
مرد داشت در خيابان حرکت مي کرد که
ناگهان بی دلیل پایش درد گرفت و لحظه ای ایستاد...
مرد ايستاد و در همان لحظه آجری از بالا کمی جلوتر افتاد...
مرد نفس راحتي کشيد...و نجات پيدا کرد
به راهش ادامه داد...
به محض اينکه مي خواست از خيابان رد شود
از پشت سر کسی او را صدا زد!!!
مرد ايستاد و در همان لحظه ماشيني با سرعت عجيبي از جلويش رد شد...
وقتی پشت سرش را نگاه کرد کسی را ندید...
باز هم نجات پيدا کرد...
تاکسی گرفت و به راهش ادامه داد
تاکسی در راه دچار سانحه رانندگی وحشتناکی شد
اما برای او و راننده اتفاقی نیفتاد...
مرد پیاده شد و از محکم بودن تاکسی تعریف کرد...
و کارخانه سازنده تاکسی را مورد تحسین قرار داد
این بار هم نجات پیدا کرد...
.
.
.
و خدا همچنان می خندید...
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 24568
#29
Posted: 30 Apr 2013 20:39
زندگي خداست و شعر و مهر و عشق و بوسه و آغوش و آهنگ و شور و سوز و ناز و ساز و بهار و آبي و ساده و رقص و صبح و چشم و کام و حال و رود و جوي و گل و رنگ و مست و اشک و لرز و صفا و خوب و زنده و صاف و شراب و خواب و نوش و شاد و گنج و جاده و ماه و روز و وفا و سخا و لطيف و دل آويز و طراوت و زيبا و لبخند و در آخر زندگي زندگي است
و در آخر همه چیز خداست
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
صفحه 3 از 30