ارسالها: 9253
#81
Posted: 29 Mar 2014 21:46
خدایا !!!
به فکرمان.............منطق
به قلبمان...............آرامش
به روحمان ..............پاکی
به وجودمان............ آزادی
به دست هایمان .......قدرت
به چشم هایمان.........زلالی
به زندگی مان ............عشق
به دوستی مان........... تعهد
و به تعهدمان..............صداقت
آمیـــــــــــــن
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 24568
#82
Posted: 31 Mar 2014 00:12
چقدر زيباست
وقتي پشت همه خواسته ها ؛ دل نگراني ها و مشكلات لاينحل ٫
خدايي را مي نگرم
كه مرا به احساسي به سبكي بال فرشتگان مي رساند
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 9253
#83
Posted: 9 Apr 2014 22:09
راستی خدا
دلم هوای دیروز را کرده
هوای روزهای کودکی را
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم
الفبای زندگی را
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشید
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو
دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم
آن را نچینم
دلم میخواهد ...
می شود باز هم کودک شد؟؟
راستی خدا!
دلم فردا هوای امروز را می کند؟؟؟؟؟؟؟
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 24568
#84
Posted: 10 Apr 2014 23:19
چه سخت است خود شکستن
و از خودگذشتن و پریدن
تا رسیدن به معبود و معشوق.
رقص آنجا کن که "خود" را بشکنی
پنبه را از ریش شهوت برکنی
رقص وجولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون "خود" مردان کنند
چون رهند از دست "خود" دستی زنند
چون جهند از نقص "خود" رقصی کنند
مطربانشان از درون دف می‌زنند
بحرها در شورشان کف می‌زنند
تو نبینی لیک بهر گوششان
برگها بر شاخها هم کف زنان
تو نبینی برگها را کف زدن
گوش دل باید نه این گوش بدن
حضرت مولانا
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 23330
#85
Posted: 11 Apr 2014 21:02
خــُدایـآ
بـَراے خآمـوشے شـَبــ هـاے انتـِظآرم
فـَقـَط یکـــ [ فـوتــ ] کآفیـωـتــ !
خـآموشـَم کـُטּ ...!
خـَωـتـﮧ ام...
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 24568
#86
Posted: 12 Apr 2014 14:42
خدایا
من زمانی، هیچ نداشتم
اما تو را داشتم
از تو خواستم که همه چیز بر من بدهی
تو آنقدر بخشنده ای
که همه چیز بر من دادی
هم اکنون همه چیز دارم
اما افسوس که تو را ندارم
کاش هیچ چیز بر من نمی دادی
من خودت را می خواهم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 23330
#87
Posted: 13 Apr 2014 15:36
معبودم
کمکم کن تا آدم ساده ای بشوم
تا شاید بوی ناب آدم را یادآوری کنم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#88
Posted: 14 Apr 2014 00:00
حرف ها دردل من ماند وهی دردشد ودرد شد
دردها دردل من ماندوهی زخم شد وزخم شد
زخم ها دردل من ماند وهی رنج شد ورنج شد
همشان دردل من همسفر دل بودند همشان دردل شب هم سخن رب بودند
رب به دل گفت توبمان من هستم
من برای بقیه رخت سفر هم بستم....
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#89
Posted: 16 Apr 2014 20:07
خدایا درسته خیلی گناه دارم ولی خب گناه دارم !
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 9253
#90
Posted: 21 Apr 2014 21:36
خدایا به داده و نداده و گرفته ات شکر.
که داده ات نعمت.
و گرفته ات امتحان.
و نداده ات حکمت است.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
صفحه 9 از 30