ارسالها: 24568
#91
Posted: 20 Feb 2013 21:05
اون اولیا اینجا خیلی احساس غربت می کردم . اما بعد از یکی دو هفته کم کم با بچه ها آشنا شدم .
و همه روزام شد پر خاطره . از پستای بچه ها . از کل کل کردن . از پیامائی که بهم میدادیم . همش خاطره است .
اما جالبترینش بنظر خودم . زمانی بود که حدودا" دو هفته بود عضو شده بودم . یه سفر خارج از کشور رفتم . تو لابی هتل نشسته بودم و چون سرعت نت فوق العاده بود از فرصت استفاده کردم تا چند تا فیلم دانلود کنم . . و این فاصله هی میومدم لوتی . پستارو میخوندم . یا پست میدادم . غافل از اینکه تبلیغات سکسی هم مرتب میاد و میره . حواسم نبود تا اینکه دیدم یه مرد آلمانی یه نگاه به من میکنه یه نگاه ه لب تابم . و اون تبلیغاتم میبینه . دوزاریم افتاد و خیلی خجالت کشیدم . فوری لب تاب رو بستم . مرده خندید . یه نگاه به من کرد . اشاره به گلوش کرد مثل خرخره بریدن و یه اشاره به لب تاب کرد لبشو گزید و گفت . احمدی نژاد پخ پخ.(نمیدونم از کجا این دو کلمه فارسی رو یاد گرفته بود . )
بعدشم آشنا شدن با عشقم مرنگ بود و عروسیمون که خیلی خوب بود. الانم که اغلب وقتا مرنگ در تاپیک تا حالاشده ،دی جی میشه و رقصو آوازی را میندازه که نگو و نپرس . خلاصه کلام هر لحظه لوتی پر از خاطره است برام . خاطره های شیرین و دوست داشتنی.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 6216
#92
Posted: 17 May 2013 12:49
اینجا رو چاق سلامتی نکنید
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ارسالها: 2642
#93
Posted: 17 May 2013 13:21
خاطره ها انقد زیادن که واقعا" سختمه یادم بیان. چند تاشو رندوم گلچین کردم که میذارم.
یادمه اون اولا که هنوز جیمز مدیر نشده بود، یه تاپیکی بود به اسم تشکر از مدیران و کاربران فعال تالار عکس سکسی
جیمز هر دو سه روز سر میزد اون جا، اگه کسی ازش تشکر نکرده بود تو این چند روز، بد جوری دپرس میشد
منم اون موقعا با ایرانسل میومدم نت. صفحه های معمولی به زور برام لود میشد، چه برسه به صفحه هایی که توش همش عکس و لینکه. بدون این که اصن عکسای جیمز رو ببینم، هی براش پست تشکر میذاشتم. اونم با جزئیات
مثلا" میگفتم عکست تو فلان تاپیک خیلی باحال بودن. بیچاره کلی ذوق میکرد میگفت باز خوبه تو میای تشکر کنی. حس میکنم کسی تو لوتی پستای منو نمیبینه
---------------------------------------------------------------------
یه بارم با جیمز و الون بوی و پرنس قرار گذاشتیم که جلوی همه مخصوصا" پرنسس با همدیگه دعوا کنیم در حد مرگ، وقتی همه باورشون شد و واکنش نشون دادن، بیایم بگیم که ساختگی بوده.
نقشه مون گرفت. پرنسس بیچاره چند ساعت وقتشو گذاشت تا ما با همدیگه آشتی کنیم. مام هی بدتر آتیش دعوا رو تند میکردیم وقتی گفتیم که دعوامون تبانی بوده، پرنسس تلافی کرد. پرنس که تا دو سه روز نتونست بیاد آنلاین شه
--------------------------------------------------------------------
این لیدرلاور هم واسه خودش سوژه ای بود. برای ۵ ستاره شدن از هیچ جنایتی خودداری نمیکرد. مثلا" هر روز میومد تو همه ی تاپیکای بیلبیلک پست میذاشت که به اعتقادات مردم توهین نکنید هر روز این پستشو تو چند تا از تاپیکای مذهب کپی پیست میکرد.
یا میومد تو تاپیک مشاعره، من و هستی و علیرضا۶۳۱۱ مشاعره میکردیم. این میومد یهو به جای یه بیت شعر، یه تیکه از ترانه های اندی رو میذاشت
-----------------------------------------------------------------
پارسا آبادان یه تاپیک تو قسمت همجنس گرایان داشت که توش عکس میذاشت و مطلب و کاسبی و همه چی.
آخر شبا با چند تا از پسرای همجنس باز دیگه جمع میشدن که خدافظی کنن.
هر شب چند صفحه پست میذاشتن برای این که امشب چطوری بغل همدیگه بخوابن و کی کیو بوس کنه و کی کیو بغل کنه و حرفای عشقانه بزنن مثل زن و شوهرا
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 3747
#96
Posted: 23 May 2013 02:27
نگاهی به خاطرات من
خیلی وقت بود عضو شده بودم
حدود یه ماه فقط فیلم های مونتاژ ایران نگاه میکردم با عکس
بعد هی میدم کافه تو آخرین ارسال ها هستش
کنجکاو شدم رفتم تو سلام کردم امیرحسین نامرد یکی زد پس گردنم
خلاصه اول با زوکسی دوست شدم زدیم تالار شوخی رو با خاک یکسان کردیم از بس پست دادیم
بعد کم کم با جاستین دوست شدم با اون میومدیم کافه
البته ما همیشه 3نفری حرف میزدیم کار به کسی نداشتیم تا بعد که کم کم دوست شدیم
بعد مدتی با رایز آشنا شدم خدا ازش نگذره اون لقب سیریش رو داد کل انجمن بهم میگفتن سیریش
یه خاطره خنده که از عمه مهسام دارم اینه که
یه بار یه پست توی چی تره دادم شانس من خورد به شوهر عمم نوشته بودم خرتره وای فکر کردم این رایز کپک هستش
خلاصه عمه با کفش افتاد دنبالم منم خداییش کم نیوردم
ولی خندش این بود که ممد چهار اسلام اومد وای خود مهسا کنار کشید من بابا ممد درگیر شدم همین شد که باهم دوست جونی شیم
بعد گذشت
یه روز تو تاپیک اسلام
با مدیرا درگیر شدیم
اوخ اوخ دست جمعی بن شدیم
.من رفتم یه ماه بدش با ایدی بی باک اومدم
بعد اینم ناجور بن شد
تا اینکه بوی سون اومد
تا جایی که تونستم اصلاح کردم
ولی بازم مورد دارم
کم کم دوستام زیاد شد
حالا هم که با پارمیس هستم خیلی خوش میگذره
زمانی که خاطره هایت از امیدهایت قوی تر شد .پیرشدنت شروع میشود
ارسالها: 484
#97
Posted: 23 May 2013 16:18
ما عضو شدیم خلاصه
بعدش همش تو تاپیک داروگ پست میدادم بعد یه روز اومدیم دیدیم به به
تاپیکای داستان از نظرات ما خالی شده
البته فکنم فقط داستان نبود یه پاکسازی کلی تو انجمن اتفاق افتاده بود هیچی دیگه بعدش دیدم کاربرا دارن اعتراض میکنن خوب منم هیچی بلد نبودم منم یه پست اعتراضی گذاشتم فکنم بعدش داروگ اومد و یه پست که کاربرا رو علیه انجمن تحریک میکرد گذاشت بعد احتمالا جیمز پاکش کرد منم به اصطلاح اومدم افشا گری کنم هی حرف داروگو پست میکردم بازم احتمالا جیمز تند تند پاکش میکرد هیچی دیگه ما کم اووردیم بعدش یه خورده جستجو کردیم دیدیم شکایت از مدیران هم یه تاپیک داره خلاصه پریدیم تو دیدیم بعله جا تره و چند تا کاربرا هم بن شدن ما هم فردین بازیمون گرفت رفتیم اعتراض بعد هستی اومد جواب داد ولی فکنم اعصاب نداشت حرفش یادم نیست منم بعدش یکم بد جوابشو دادم که بعدها که بیشتر شناختمش
پشیمون هم شدم بعد پرینسس اومد یه خورده بحث کردیم حالا اونم خداییش منطقی بود تمام حرفاش فقط من میگفتم داستانای داروگ خیلی مخاطب داره ولی پرینسس گیر داده بود که نه حتی ده تا هم نداره خلاصه گذشت و ما بن نشدیم خدا رو شکر البته توهینی همبه کسی نبود ولی پرینسس گفته بود دیگه کسی در اینباره اعتراض نکنه
دمش گرم .
بعدا البته فهمیدم لوتی بخشای دیگه ای هم داره وکافه و ادامه دارد وووو
چند وقت بعد رفتن داروگ اونو شناختم یه آدم دغل باز و کلک.
داستانشم خارج از لوتی دنبال میکردم که دیگه بدم اومد ازش و ولش کردم شاید الانم کسی تو انجمن اونو مثل منو کاترین نشناخته باشه شایدم اگرم کسی بفهمه سکسی و پرینسس و پرینس هستن.
..........
با بچه ها کم کم اشنا شدم که خاطراتش باشه بعد.
اجازه خدا
تو باید جای من باشی
ببینی در تو چی دیدم
ارسالها: 23330
#98
Posted: 29 Sep 2013 19:39
تازگیا که اومده بودم نمیتونستم درست تایپ کنم هی اشتباه میکردم از زلزله یا Evil_Dead که با این ایدیش میاد تو خصوصی چند بار سوال پرسیدم بد جور ضایع شدم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.