انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 8 از 12:  « پیشین  1  ...  7  8  9  10  11  12  پسین »

خاطرات لوتی از اول تا امروز


مرد

 
حافظم ضعیف شده، ولی باشه...
اولین دوستم تو انجمن، که نمیشه گفت دوست و باید گفت، هم صحبت، اسمش saba یا sara بود یادم نیست.ولی پسوند nahawandi رو یادمه.
بعد از اون، یه کم توی شوخی و سرگرمی چرخیدم تا به shaya1368 و mr142 برخوردم.یه کتک حسابی که ازشون خوردم، حساب کار دستم اومد که باید هوای این زوج رو داشت تا هوات رو بدارن.
بعد دقیقا" یادم نیست کجا با mahsadvm هم پست شدم و ماجراهای بعدی و شد اولین آجی رسمی من.
القصه که بعدها با شایا صمیمی تر شدم و اونم شد آجی.مستر هم که هیچی کم کم پام به کافه باز شد، maryam_tanha و anisaa رو اونجا ملاقات کردم.بعد از تولد catayoonam هم شدم کافه چی و تا یک ماه هر شب تا صبح در اختیار عموم بودم.
تو این مدت eyzed گل، shakaat همشهری، hassen فوق العاده و خیلیا رو یافتم.
یه مدت بعد(با پوزش از کسانی که در این بازه زمانی فراموش شده قرار گرفتن)توی یه تاپیک فراموش شده با king05 و livelisaaaaa(ملیسا) یه مثلث عشقی رو ترکوندیم و شدیم داداش و داماد و ...
بعد که با دوستان گل دیگه مثل miladbibak64 & justinbaber & mereng & ... رفیق شدم
این اواخر هم یه چند فالی برای sahar1986 باعث هم صحبتی مختصر با ایشون شد که خیلی خوبه!
تصحیح:
در جریان شعرهام با hesam32 ریختیم رو هم!
قبل از آشنایی با شایا و مستر، یه شب با Nafas5632 و slash00 کل انداختیم، که amirho3in حماسه آفرید@
در نهایت باید بگم ادمینها هم خیلی از اخلاق گند من ناراحت شدن تو این مدت که از همه معذرت میخوام، به خصوص princess و SexyBoy
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
     
  
زن

 
يادمه توي اولين روزايي که عضو شدم اصن دلم نميخواست با کسي حرف بزنم، طرز صحبت کردنا برام عجيب بود. توي همون روزاي اول با يه دختري دوست شدم که اسمش رها بود،البته نام کاربريش يه چيز ديگه بود. بهترين دختري بود که من اينجا ديدم،از همه نظر،خيلي دوسش داشتم.الان رفته
تنها چيزي که ازش به يادگار برام مونده فقط يه جمله اش هست که دلم ميخواد همه جا ازش استفاده کنم
هست را اگر قدر نداني ميشود بود
و چه تلخ است
هستي که بود شود
رها جون نبودت خيلي برام تلخه،کاش برگردي...

بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !

     
  

 
یاااااادش بخیل روووووزاااای اوووول به هر کدووووم از تاااااایپیک هاااا میرسیدم میدوووووفتم صنواااااااتشه کیفی دااااشت همیشه هم به خااااطل همین مووووضوع اخطاااال میگلفتم
هیییییی یااااادمه تووووی تااایپیک شااااهین نجفی رفتمممم دوووفتم صنوااااات سه تااااا مدیل باااااخم بلااااام تذکر داااادن
یااااادش بخیل وختی موووخواستم صنواااات لوووو تااایپ نووونم از خنده روووده پل میشدمممممخووووف شووود یهوووویی یاااااادم اوووفتاااد.خاااالا بلاااای شلااامتی آخااااااا صنواااااات به یاااااااد اواااایل الاااان اخطااال میگیلم
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
مرد

 
وای خدا یادش بخیر پارسال همین موقع ها بود
چه برو بیای داشت لوتی لیدرلاور حسین ۲۷هوهو پلانگتن
شاید اینا هیچکدوم منو نشناسن چون من اوموقع ها
ستاره متاره نداشتم جرات نمیکردم برم پیش بچه ها
یادش بخیر چقد که به کل کل های آلون و علی نامبر میخندیدم
اوایل چقد با هوهو مشاعره میکردیم
مریم هم میومد دیگه از وقتی که مدیر شد کلاسش رفت بالا نیومد مشاعره
یادش بخیر یه بار با هستی خانوم دعوام شد همشم تقصیر این بیلبیلک
بود کلی ما رو اونشب چزوندند دونفری
هیچ وقتم یادم نمیره اولین برخوردم با سکسی بوی رو
داشتیم با هستی خانوم مشاعره میکردیم اومد یه شعر خیلی خیلی قشنگ
گذاشت و به ما هم گفت شیر مرد لرستان

ها راسی سر مولانا با مهسا دعوام شد
این شایای جرثومه به ما گفت پیرمرد افتاد سر زبون بچه ها
یادش بخیر اولین برخوردم با چگال
باز تو مشاعره بود چه بیت باحالی گذاشت
از همون موقع شیفته مرام و معرفتش شدم
چقد با آقای بیلبیلک بحث میکردیم تو تالار مذهب

ای بابا
     
  
مرد

 
یادمه اولین روزایی که اومده بودم تو این سایت که تابستون پارسال بود با یه کاربری تو تاپیک آیا به ایرانی بودن خود

افتخار میکنید یا نه بحثم شد.اون موقع خیلی کم میومدم اینجا فعالیتم نمیکردم زیاد ولی از اخلاق مریم تنها خیلی

خوشم میومد با اینکه منو نمیشناخت منم نمیشناختمش به تاپیکش رای دادم.فعالیتم از آخرای دی که امتحانام تموم

شد شروع شد.با اولین کاربری که صمیمی شدم آنیسا بود یادمه اولین بار تو کافه باهاش آشنا شدم موقع امتحانام بود

فکر میکردم یه امتحانمو میفتم که به اون گفتم دعا کنه نیفتم و قبول شدم.بعدشم دیگه با بعضیای دیگه آشنا شدم تو

کافه که اون موقعها شلوغ بود کسایی که اون روزا یادمه بودن مستر ۲۴ ساعت بودامیر حسینم فکر کنم ۲۰

ساعت بود اونجا

بعد دیگه ستاره بود مریم تنها میومدش یه کاربری بود به نام آنا لاو اسلش بود ماهان بود بانو بود خیلیا دیگه ام بودن

شایام بعدا اومد من اول فکر میکردم پسره و اکثرا همه کاربرای خوب سایت میومدن اونجا.اولین تاپیکمم تاپیک سرودهای ملی بود

که خیلی حال میکردم باهاش هیچ تاپیکیو به اندازش دوست ندارم حتی الان.
     
  
مرد

 
وااای‎‎یادش بخیر...از وقتی عضو شدم یه مرد بود که بهم یاد داد چطوری باشم‎‎همه چیز رو از اون یاد گرفتم.مرد واقعی بود.رهام منظورمه.روزای اول یک پی ام واسم اومد.رهام بود.نوشته بود آیا میدانید تاپیک استقلال ده صفحه بیشتر از تاپیک پرسپولیس است؟آقا منم جوگیر شدم رفتم همون روز تاپیک رو صد صفحه ای کردم.بعدأ به اون تاپیک روحی و رایز هم اضافه شدن و شروع شد آغاز گروه ما.من و رهام و رایز و روحی و‎‎البته یک نفر هم بود به اسم ‏Mhm‏ که رفت‎‎بانو هم و کینگ و شکت هم طرفدار همیشگی تاپیک پرسپولیس بودن.ماری هم اومد.به ماری میگفتیم سلطان تصاویر‎‎یادمه وقتی تاپیک پرسپولیس صد صفحه شد چند صفحه اش رو پاک کردن ما هم دسته جمعی رفتیم شکایت.خلاصه مخ پرنسس رو تیلیت کردیم‎
هله
     
  
مرد

 
بعد کم کم با کافه آشنا شدم.اولین دوستم اونجا کینگ بود.من بچه ی کینگ شدم‎ ‎پارمیدا دختر کینگ شد‎‎من برادر پارمیدا شدم‎‎روحی خواهر من شد‎‎و هر روز واسه بابامون شوهر پیدا میکردیم.‎‎ولی تنها نقطه ی سیاه کافه مهدی بود.‏‎‎بهترین دوستم بود.بهترین.اما رفت...بعد هیلدا و کینگ رو مزدوج کردیم‎‎اون موقع شایا و مهسا هم باشون تو کافه آشنا شدم..خیلی گل بودن.یادمه یکروز بخاطر غزال ناراحت بودم‎‎ارسلان و محند کلی کمکم کردن.بعد تاپیک دار شدم.تاپیک شاعر شهر خودم.یکدفعه دیدم یه پسره اومده داره با لهجه ی غلیظ شهرم حرف میزنه.هم ولاتیم بود.حسام‎
هله
     
  
مرد

 
بعدها با نازی سکسی آشنا شدم.بعدها دو تا عزیز دیگه وارد لوتی شدن.سینا و مهرشاد...به مهرشاد میگفتیم سیریش‎‎کلی عصبانی میشد‎‎و گروه جدید ساختیم‎‎من و سینا و میلاد‎‎الأنم بهترین دوستام هستن.یکبار دسته جمعی بن شدیم‎‎اوایل به سینا شک داشتم‎‎یکبار یک مسأله جناهی رو بین رایز و مهدی و مریم مطرح کردم‎‎بعدها با فرشاد آشنا شدم.مودب و مهربون.و با هم حرف میزدیم.با شایان و سحر و میلاد لولو هم آشنا شدم.که بی نظیر بودن.مخصوصأ آجی سحر و میلادم.که موقع دلتنگی باهام بودم.داداش روحی هم که نفسمه.سینا و میلاد هم...‏‎‎بعدها کارم با پارمیدا بیخ پیدا کرد‎‎و چاقو کشی کردیم‎‎حالا هم با دوستای گلی مثل رضا محمودی و ایمان و فرهاد و نیما و انیتا و شکلات و انیتینگ و امیر و هوهو آشنا شدم که فوق العاده هستن.
هله
     
  ویرایش شده توسط: mereng   
زن

 
من اون اوايل عضويتم من چقد از 4 اسلام بدم ميومد، با اون آواتارش ، ضايع
اولين نفري ک بهم پيام داد فک کنم داداش حسام بود،بخاطر آواتار . بعد هر روز يکي از بچه ها بخاطر آواتار بهم پيام ميداد و عکساي جالب ميفرستادن، منم حالا با گوشي نميتونستم عوض کنم الکي کلاس ميزاشتم ميگفتم برام مهم نيست
.
بنده خدا باران رو همچين شتک کردم که چرا بهم گفتي بيا کافه هنوز ازم ميترسه
همينجا ازش عذر خواهي ميکنم
بعد شکت اومد و چندين بار ازم خواست بيام توي جمع ، و بعدش رايز هم همينطور .

بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !

     
  
زن

 
چندبار کل کل هاي سينا رو ديده بودم هرجا ميومد من الفرار
اواتارشو ميديدم وحشت ميکردم، ميگفتم اوه اوه اين عجب شريه !!
.

بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !

     
  
صفحه  صفحه 8 از 12:  « پیشین  1  ...  7  8  9  10  11  12  پسین » 
گفتگوی آزاد

خاطرات لوتی از اول تا امروز

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA